گروه بینالملل مشرق - حذف واژه عراق و شام از نام مجعول "دولت اسلامی عراق و شام" و انگیزههای توسعه طلبانه سردمداران این گروه ترویستی- تکفیری، بسیاری از رژیمهای عربی منطقه از جمله اردن، عربستان، یمن و کویت را نگران کرده است.
در این میان ریاض که از عمق هماهنگی اعتقادی شهروندان وهابی خود با تروریستهای داعش آگاه است، نگران این است که دست پروردگان مدارس سلفی وهابی که این کشور با استفاده از فقر و جهل برخی ملتهای منطقه اقدام به تاسیس آنها کردهاند، روزی علیه این کشور شوریده و پایههای حاکمیت سعودیها را متزلزل کنند.
عربستان از شمال 800 کیلومتر با کانون حضور تروریست های داعش یعنی عراق مرز مشترک دارد و از سمت جنوب نیز 1800 کیلومتر مرز مشترک با یمن دارد که به علت تحرکات تروریستهای سلفی در آستانه جنگ داخلی قرار دارد. مرزهای این کشور با اردن نیز به علت تهدیدات عَمان از سوی داعش و تحرکات تروریستهای سوری در این کشور امن نیستند.
این در حالی است که محیط داخلی عربستان بستر خوبی پرورش تفکر القاعده است. گزارشها حاکی از آن است که موسسات به ظاهر خیریه عربستان بزرگترین پشتیبان مالی القاعده است و این مساله خطری همیشگی برای دولت آن است، حتی اگر مرزهای شمال و جنوب خود را حفظ کند.
خطر دیگری که عربستان را تهدید میکند، اعلام جنگ رسمی دولت این کشور علیه جریان اخوانالمسلمین و دیگر جریانهای اسلامگرای رادیکال منطقهای است. عربستان با هزینههای میلیاردی خود سعی دارد هر نوع حکومت اسلامی در منطقه را ناکام نماید تا دولتهای برآمده از این انقلابها به رقیبی برای ادعای ام القرایی سعودیها در جهان اسلام تبدیل نشوند. ریاض همچنین این جریانها و اهداف و برنامههایشان را مشوقی برای تحرکات داخلی جهت براندازی دولت لیبرال سعودی ها می دانند.
محافل امنیتی سعودی به خوبی میدانند که 5هزار عربستانی در صفوف گروه تروریستی داعش میجنگند که بعضی از آنان نیز از فرماندهان یگانهای ویژهای هستند که "انغماسیون" نامیده می شوند و در اعدام، به صلیب کشیدن، سر بریدن و انجام عملیات انتحاری تخصص دارند. مسأله مورد توجه این است که تعداد محدودی از این افراد به عفو پادشاهی پاسخ دادند و به کشورشان بازگشتند. این در حالی است که تحرکات سایتهای اجتماعی و فضای مجازی همچنان آمار عناصر جذب شده به سمت داعش را افزایش میدهد.
داعش؛ دشمن یا مجری سیاستهای سعودی
بدیهیترین سوالی که در مورد تهدید احتمالی عناصر تروریستی- تکفیری داعش برای عربستان به ذهن میرسد، این است که با توجه به وابستگیهای اعتقادی تروریستهای منطقه به عربستان سعودی و تامین مالی این گروهها در سالهای کوتاه گذشته چطور ممکن است این گروه ها بخواهند عربستان سعودی را به عرصه تاخت و تاز خود تبدیل کنند.
واقعیت این است که هر دو رکن این سوال درست است، عربستان عامل اجرایی و مالی سیاستهای صهیو- آمریکایی برای کاشتن کانون فتنه جدید در منطقه با عنوان داعش بود که بتواند محور مقاومت و در رأس آنها سوریه و عراق را با خطر جدی مواجه کند و از سوی دیگر افکار عمومی را از جنایات و اشغالگری رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی منحرف کند.
از سوی دیگر بازگشت به ادبیات القاعده و شاخههای فرعی آن و همچنین رویکردهای اعتقادی داعش نشان می دهد که ایدئولوژی داعش کاملا منطبق بر دیدگاههای سلفی وهابی است. این را از مواضع برخی عناصر دولت اسلامی از جمله ابوعمر البغدادی و ابوبکر البغدادی، رهبران گذشته و کنونی این جریان و ابو محمد العدنانی مسئول روابط عمومی داعش و دیگران میتوان برداشت کرد.
ابو عمر البغدادی در سال 2006 رویکردهای دولت اسلامی در عراق را بر اساس دولت آرمانی وهابیت سلفی تشکیل داد. وی مدعی بود که برپایی دین و اقامه توحید پایه های اساسی تشکیل دولت اسلامی است، این همان مفهومی است که در نامههای محمد بن عبدالوهاب موسس وهابیت و دیگر شیوخ وهابی نیز از آن استفاده میشود.
اما نکته ای که نباید در این میان مغفول بماند، این است که داعش به دنبال احیای آرمانشهر وهابیت نسل اول و دیدگاههای شخص محمد بن عبدالوهاب است، نه رویکردهای دولت لیبرال سعودی. این عامل نگرانی اصلی سعودیهاست.
در این میان حتی فتاوای مفتیان سعودی نیز به کمک عناصر تروریستی داعش و سلفیت جهادی آمده تا بتوانند فتوای کفر و قتل حاکمان سعودی را صادر کنند، مفتیان برجسته سعودی بویژه ابن ابراهیم و بن باز مفتیان سابق ریاض معتقدند که هر حاکمی که به غیر از آنچه خدا نازل کرده، حکم نماید، کافر است. عناصر داعش و جهادگرایان سلفی معتقدند همین فتوا حاکمیت سعودی را به عنوان هدف اصلی از سوی این گروهها مطرح میکند.
در همین راستا شاه عربستان با صدور بیانیهای اعلام کرده «با توجه به وضعیت خطرناک منطقهای و ناآرامی ها و آشوبهایی که باعث شده خاورمیانه در وضعیت استثنائی قرار بگیرد و همچنین نگرانی از صعود قابل توجه گروه های تروریستی در جایگاه های سیاسی و دینی مهم که تبلیغات گستردهای را به طرق گوناگون در این زمینه آغاز کرده اند و از سخنوران دینی برای ترویج اندیشه های خود استفاده می کنند تا فضاهای اجتماعی به ویژه جوانان را برای پیوستن به جمع خود ترغیب کنند، خطبا و سخنوران دینی [سعودی] وظیفه دارند بالای منبرها و در خطبه های دینی خود هشدارهای لازم را به مردم بر سر مخاطرات گروه های تروریستی اعلام کنند و ماهیت حقیقی آنها را افشا کنند.»
عیسی الغیث عضو مجلس مشورتی عربستان اخیرا اذعان کرده که عناصر داعش همچنان توسط مبلغان تندرو (وهابی) که در میان دانشگاه ها و مدارس و بخش رسمی و خیریه ها در عربستان رفت و آمد می کنند پشتیبانی می شوتد.
این نه یک تاکتیک تبلیغاتی برای مبرا دانستن خود در افکار عمومی از اتهام تامین مالی گروه ای تروریستی بلکه سرآغاز درک این واقعیت ازسوی تصمیم سازان سعودی است که چاقوی القاعده که با دلارهای نفتی شهرهای غارت شده عراق و سوریه و حمایت های سیاسی و دیپلماتیک آمریکا و رژیم صهیونیستی تیز شده، در راستای اهداف توسعه طلبانه اش، پیکان خشم خود را متوجه صاحبان اصلی خود کرده است.
سیر تکامل داعش از دولت اسلامی عراق (اکتبر 2006) به دولت عراق و شام (آوریل 2013) و در نهایت دولت اسلامی مدعی خلافت جهانی (ژوئن 2014) نشان از شهوت سیری ناپذیر قدرت در میان سران این جبهه تروریستی دارد. تشکیل دولت بدون حد و مرز به ظاهر اسلامی بر اساس دیدگاههای وهابی، خطری جدی برای عربستان سعودی است، چرا که همواره سعی کرده با هر پروژه اسلامی که ممکن است به داخل مزهای این کشور وارد شود، مخالفت کند.
در این میان ریاض که از عمق هماهنگی اعتقادی شهروندان وهابی خود با تروریستهای داعش آگاه است، نگران این است که دست پروردگان مدارس سلفی وهابی که این کشور با استفاده از فقر و جهل برخی ملتهای منطقه اقدام به تاسیس آنها کردهاند، روزی علیه این کشور شوریده و پایههای حاکمیت سعودیها را متزلزل کنند.
عربستان از شمال 800 کیلومتر با کانون حضور تروریست های داعش یعنی عراق مرز مشترک دارد و از سمت جنوب نیز 1800 کیلومتر مرز مشترک با یمن دارد که به علت تحرکات تروریستهای سلفی در آستانه جنگ داخلی قرار دارد. مرزهای این کشور با اردن نیز به علت تهدیدات عَمان از سوی داعش و تحرکات تروریستهای سوری در این کشور امن نیستند.
این در حالی است که محیط داخلی عربستان بستر خوبی پرورش تفکر القاعده است. گزارشها حاکی از آن است که موسسات به ظاهر خیریه عربستان بزرگترین پشتیبان مالی القاعده است و این مساله خطری همیشگی برای دولت آن است، حتی اگر مرزهای شمال و جنوب خود را حفظ کند.
خطر دیگری که عربستان را تهدید میکند، اعلام جنگ رسمی دولت این کشور علیه جریان اخوانالمسلمین و دیگر جریانهای اسلامگرای رادیکال منطقهای است. عربستان با هزینههای میلیاردی خود سعی دارد هر نوع حکومت اسلامی در منطقه را ناکام نماید تا دولتهای برآمده از این انقلابها به رقیبی برای ادعای ام القرایی سعودیها در جهان اسلام تبدیل نشوند. ریاض همچنین این جریانها و اهداف و برنامههایشان را مشوقی برای تحرکات داخلی جهت براندازی دولت لیبرال سعودی ها می دانند.
بدیهیترین سوالی که در مورد تهدید احتمالی عناصر تروریستی- تکفیری داعش برای عربستان به ذهن میرسد، این است که با توجه به وابستگیهای اعتقادی تروریستهای منطقه به عربستان سعودی و تامین مالی این گروهها در سالهای کوتاه گذشته چطور ممکن است این گروه ها بخواهند عربستان سعودی را به عرصه تاخت و تاز خود تبدیل کنند.
واقعیت این است که هر دو رکن این سوال درست است، عربستان عامل اجرایی و مالی سیاستهای صهیو- آمریکایی برای کاشتن کانون فتنه جدید در منطقه با عنوان داعش بود که بتواند محور مقاومت و در رأس آنها سوریه و عراق را با خطر جدی مواجه کند و از سوی دیگر افکار عمومی را از جنایات و اشغالگری رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی منحرف کند.
از سوی دیگر بازگشت به ادبیات القاعده و شاخههای فرعی آن و همچنین رویکردهای اعتقادی داعش نشان می دهد که ایدئولوژی داعش کاملا منطبق بر دیدگاههای سلفی وهابی است. این را از مواضع برخی عناصر دولت اسلامی از جمله ابوعمر البغدادی و ابوبکر البغدادی، رهبران گذشته و کنونی این جریان و ابو محمد العدنانی مسئول روابط عمومی داعش و دیگران میتوان برداشت کرد.
ابو عمر البغدادی در سال 2006 رویکردهای دولت اسلامی در عراق را بر اساس دولت آرمانی وهابیت سلفی تشکیل داد. وی مدعی بود که برپایی دین و اقامه توحید پایه های اساسی تشکیل دولت اسلامی است، این همان مفهومی است که در نامههای محمد بن عبدالوهاب موسس وهابیت و دیگر شیوخ وهابی نیز از آن استفاده میشود.
در این میان حتی فتاوای مفتیان سعودی نیز به کمک عناصر تروریستی داعش و سلفیت جهادی آمده تا بتوانند فتوای کفر و قتل حاکمان سعودی را صادر کنند، مفتیان برجسته سعودی بویژه ابن ابراهیم و بن باز مفتیان سابق ریاض معتقدند که هر حاکمی که به غیر از آنچه خدا نازل کرده، حکم نماید، کافر است. عناصر داعش و جهادگرایان سلفی معتقدند همین فتوا حاکمیت سعودی را به عنوان هدف اصلی از سوی این گروهها مطرح میکند.
در همین راستا شاه عربستان با صدور بیانیهای اعلام کرده «با توجه به وضعیت خطرناک منطقهای و ناآرامی ها و آشوبهایی که باعث شده خاورمیانه در وضعیت استثنائی قرار بگیرد و همچنین نگرانی از صعود قابل توجه گروه های تروریستی در جایگاه های سیاسی و دینی مهم که تبلیغات گستردهای را به طرق گوناگون در این زمینه آغاز کرده اند و از سخنوران دینی برای ترویج اندیشه های خود استفاده می کنند تا فضاهای اجتماعی به ویژه جوانان را برای پیوستن به جمع خود ترغیب کنند، خطبا و سخنوران دینی [سعودی] وظیفه دارند بالای منبرها و در خطبه های دینی خود هشدارهای لازم را به مردم بر سر مخاطرات گروه های تروریستی اعلام کنند و ماهیت حقیقی آنها را افشا کنند.»
الغیث افزود: تروریسم القاعده و داعش که امروز شاهد آن هستیم ساخته و پرداخته کانون هایی است که همچنان به فعالیت خود در مراکز کشور ادامه می دهند.
این نه یک تاکتیک تبلیغاتی برای مبرا دانستن خود در افکار عمومی از اتهام تامین مالی گروه ای تروریستی بلکه سرآغاز درک این واقعیت ازسوی تصمیم سازان سعودی است که چاقوی القاعده که با دلارهای نفتی شهرهای غارت شده عراق و سوریه و حمایت های سیاسی و دیپلماتیک آمریکا و رژیم صهیونیستی تیز شده، در راستای اهداف توسعه طلبانه اش، پیکان خشم خود را متوجه صاحبان اصلی خود کرده است.
سیر تکامل داعش از دولت اسلامی عراق (اکتبر 2006) به دولت عراق و شام (آوریل 2013) و در نهایت دولت اسلامی مدعی خلافت جهانی (ژوئن 2014) نشان از شهوت سیری ناپذیر قدرت در میان سران این جبهه تروریستی دارد. تشکیل دولت بدون حد و مرز به ظاهر اسلامی بر اساس دیدگاههای وهابی، خطری جدی برای عربستان سعودی است، چرا که همواره سعی کرده با هر پروژه اسلامی که ممکن است به داخل مزهای این کشور وارد شود، مخالفت کند.