داود اوغلو در سال 1990 استادیار دانشگاه اسلامی بینالمللی مالزی شد و در آنجا دانشکده علوم سیاسی را تأسیس و تا سال 1993 ریاست آن را بر عهده داشت. وی بین سالهای 1995 تا 1999 در دانشگاه مرمره و در مؤسسه مطالعات خاورمیانه، مؤسسه بیمه و بانکداری و در مقطع دکتری در رشته مدیریت محلی در دانشکده علوم سیاسی به تدریس پرداخت. اوغلو از سال 1995 تا 2004 در دانشگاه بیکنت استانبول به عنوان رئیس دانشکده روابط بینالمللی و همچنین عضو سنای دانشگاه و نیز هیأت مدیره آن فعالیت کرده است.
با وجودی که عبدالله گل رئیس جمهور سابق ترکیه داود اوغلو را وارد فضای سیاسی این کشور کرد و در پایان سال 2002 او را به عنوان مشاور ارشد خود انتخاب کرد، اما وی همواره در محافل سیاسی به عنوان مرد اردوغان شناخته میشود. هاکان فیدان رئیس سرویس اطلاعاتی ترکیه نیز که به جای داود اوغلو وزیر خارجه میشود، همین حالت را دارد.
به همین علت بود که عبدالله گل چند روز پیش گفت که داود اوغلو و فیدان را وی به فعالیت های سیاسی وارد کرده، اما آنها در اردوگاه رقیب وی در کنار اردوغان قرار گرفتهاند.
تئوریسن روی باز منطقهای یا انزوای جهانی؟
داود اوغلو نظریه پرداز مسایل بینالمللی است. برخی وی را کسینجر خاورمیانه می دانند. مجله آمریکایی فارین پالیسی در سالهای 2010 و 2011 وی را به عنوان صد متفکر برتر دنیا انتخاب کرد که ترکیه را وارد عصر مدرن خود کرده است. وی نظریه صفر کردن مشکلات با کشورهای همسایه را در سال 2002 مطرح کرد و عبدالله گل نخستوزیر ترکیه در آغاز سال 2003 با سفر به سوریه سعی کرد آن را به اجرا بگذارد.
با آغاز خیزش های مردمی در کشورهای عربی که به نام بهار عربی مشهور شد، ابعاد پنهان راهبرد داود اوغلو آشکار شد و مشخص شد سیاست خارجه این کشور به دنبال زعامت بر محور سنی منطقه از طریق ابزارهایی چون اخوان المسلمین است.
این راهبرد دولت ترکیه را بر آن داشت تا تمام امکانات خود را برای براندازی بشار اسد رئیس جمهور سوریه به کار گیرد، به گونهای که این کشور به نوک پیکان توطئههای غربی- منطقهای برای براندازی دولت سوریه تبدیل شد. آنکارا مرزهای خود را به روی هزاران تکفیری که از نقاط مختلف دنیا وارد این کشور میشدند باز کرد و زمینههای قاچاق آنها به سوریه را فراهم کرد، این کشور با اموال خلیجی و غربی علاوه بر انتقال عناصر مسلح و تجهیزات و سلاح برای آنها زمینههای آموزش بسیاری از این عناصر در پادگان های مرزی خود را نیز فراهم کرد.
با ایجاد تحولات انقلاب ژولای در مصر و روی کار آمدن عبدالفتاح السیسی، محور منطقهای شامل عربستان سعودی و امارات و مصر نیز به رقبای ترکیه تبدیل شدند تا سیاست خارجی داود اوغلو بیش از پیش در انزوا قرار گیرد. به این ترتیب تنها اقلیم کردستان عراق و دولت قطر به عنوان هم پیمان کنونی ترکیه باقی ماندند.
با وجود اینکه رجب طیب اردوغان به بهانه نوگرایی در سیاستهای ترکیه جدید عبدالله گل را از ریاست حزب حاکم کنار زد و بر خلاف پیشبینیها او را نخست وزیر ترکیه نکرد، اما انتخاب داود اوغلو به این سمت بر خلاف شعارهای متجددانه اردوغان است. برخی اعتقاد دارند نخست وزیری داود اوغلو ادامه یکه تازی استبداد گونه اردوغان در عرصه سیاسی این کشور است، چرا که مهندس سیاست خارجی ترکیه اطاعتپذیری ویژه ای از اردوغان دارد.
تنها تغییری که با نخستوزیری احمد داود اوغلو میتواند ایجاد شود، تبدیل ساختار سیاسی ترکیه به سمت "رئیس جمهور محور" شدن است. چرا که با این انتخاب عملا اختیارات کشور کاملا در دست اردوغان باقی خواهد ماند و رئیس جمهور دیگر یک مقام تشریفاتی نیست. مرحله اول این تغییر پیشتر با انتخاب مستقیم رئیس جمهور از سوی مردم برای اولین بار کلید خورده بود.
با وجودی که اردوغان هرم قدرت در این کشور را کاملا به نفع خود چیده است، اما همه چیز بستگی به انتخابات پارلمان دارد که قرار است سال بعد برگزار شود. داود اوغلو اعلام کرده که به تک تک سیاستهای اردوغان در نخستوزیری پایبند خواهد ماند. حال این مردم ترکیه هستند که بهار سال آینده باید تعیین کنند که خواستار ادامه شاخصهای پیشرفت داخلی این کشور هستند یا اینکه از شکست سیاست خارجه حزب عدالت و توسعه و انزوای منطقهای این کشور خسته شدهاند.