کد خبر 338610
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۵

جناب آقاي خاتمي، كارهايي كه از شما و دوستانتان طي هشت ماه پس از انتخابات رياست‌جمهوري سال 88 صادر شد، مصداق اتم "بغي" و "محاربه" است. دست شما و دوستان‌تان مستقيم و غيرمستقيم به خون 22 شهيد در حوادث فتنه سال 88 آلوده است.

به گزارش مشرق، محمد کاظم انبارلویی در یادداشتی به نقد طرح آشتی ملی محمد خاتمی پرداخته و نوشته است: آقاي سيدمحمد خاتمي رئيس شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز اخيرا در ديداري مطالبي مطرح كرده كه قابل تامل است.(1)
1- وي گفته است: "مصلحت نظام ما آشتي ملي است اما آشتي ملي مورد سركوب قرار مي‌گيرد."‌
آشتي ملي چيست؟ اصلا چه كسي با چه كسي دعوا كرده است؟ صورت مسئله آشتي ملي كدام است؟
واقعيت اين است كه عنصر شكست خورده انتخابات سال 88 برخلاف همه موازين عقلي و ديني و ملي قبل از اعلام و شمارش نتايج آرا، خود را پيروز انتخابات اعلام كرد. عده‌اي تبهكار سياسي هم از اين اعلام، حمايت كردند و هنوز هم حمايت مي‌كنند. اين جماعت بنا را بر قهر سياسي گذاشتند و با اعلام اردوكشي خياباني باعث قتل شهروندان جمهوري‌ اسلامي، غارت مغازه‌ها و اموال عمومي و دولتي و خسارات فراوان مادي و معنوي به جمهوري ‌اسلامي شدند. قهر چند روسياه سياسي را به حساب ملت گذاشتن و دم از تز آشتي ملي زدن چه معنايي دارد؟
اگر اين جماعت مي‌خواهند آشتي كنند چرا خجالت مي‌كشند؟ اصلا چرا آشتي ملي را آقاي خاتمي پس از گذشت پنج سال از آن رخدادهاي تلخ مطرح مي‌كنند؟ آيا او ضرورت اين كار را در همان روزهاي اول حادثه حداقل پس از خطبه‌هاي فيصله‌بخش مقام معظم رهبري در 29 خرداد نبايد مطرح و تا حصول نتيجه پيگيري مي‌كرد؟ چرا حالا آن هم با متهم كردن رقيب كه "طرح آشتي ملي مورد سركوب قرار مي‌گيرد!"
2- آقاي خاتمي گفته است: "هيچ راهي نداريم جز اينكه همه‌گرايش‌ها در چارچوب انقلاب و قانون اساسي فعاليت كنند."
اگر نامزد مورد حمايت آقاي خاتمي و مجمع روحانيون مبارز در چارچوب انقلاب و قانون اساسي فعاليت مي‌كرد حوادث تلخ انتخابات سال 88 رخ مي‌داد؟ اگر دوستان آقاي خاتمي مي‌خواستند در چارچوب انقلاب و قانون اساسي فعاليت كنند، صداي آنها نبايد از راديو بي‌بي‌سي و راديو آمريكا در فتنه سال 88 شنيده مي‌شد، اگر آقاي خاتمي و دوستانش در چارچوب انقلاب اسلامي و قانون اساسي فعاليت مي‌كنند نبايد به دوستان خودشان كه اكنون در استخدام بي‌بي‌سي و رسانه‌هاي اهريمني آمريكا هستند، بگويند برگرديد، حضور شما در رسانه‌هاي غرب نشانه دشمني با انقلاب و قانون اساسي است؟!
نبايد به آنها بگويد همصدايي شما با دشمن جزء اسناد مشهود و غيرقابل انكار رقباي ماست كه مدعي‌اند فعاليت‌هاي شما خارج از چارچوب قانون اساسي و انقلاب اسلامي است؟
چرا آقاي خاتمي به جاي اينكه معترض دوستان خود باشند، هميشه معترض كساني است كه به دلايل مختلف، ادعاي آنها را مبني بر آشتي ملي و فعاليت در چارچوب انقلاب و قانون اساسي، يك دروغ آشكار مي‌دانند؟
3- آقاي خاتمي گفته است: "هر كس مي‌تواند فعاليت كند فقط به شرط اينكه برانداز نباشد."
آقاي خاتمي و دوستانش در فتنه 88 عملا با كساني در اعتراضات خياباني همراهي كردند كه برانداز بودند. شمار دستگيرشدگان گروهك منافقين و بهايي‌ها و نيز مامورين سرويس‌هاي امنيتي سفارتخانه‌ها بويژه سفارت انگليس، سند اين ادعاست.
سخن اين است كه چرا جرياني كه معتقد است بايد در چارچوب انقلاب و قانون اساسي فعاليت كرد هم‌زبان با جريان برانداز در فتنه 88 ظاهر شدند و يك كلام از آشتي ملي، آن موقع حرفي به ميان نياوردند و اجازه دادند اقتدار و امنيت ملي در معرض تبهكاري‌هاي دولت‌هاي استكباري در ايران قرار گيرد تا جايي كه نتانياهو اعلام كند: "اصلاح‌طلبان در تهران به نمايندگي از ما با رژيم مي‌جنگند."
4- آقاي خاتمي گفته است: "تعريف درست، منطقي و حقوقي از براندازي، مورد اهتمام و عمل حكومت نيست."
جناب آقاي خاتمي، شما يك روحاني هستيد. لطفا بفرماييد معني "محاربه" چيست؟ چه تعريفي از "بغي" داريد؟
كارهايي كه از شما و دوستانتان طي هشت ماه پس از انتخابات رياست‌جمهوري سال 88 صادر شد، مصداق اتم "بغي" و "محاربه" است.
دست شما و دوستان‌تان مستقيم و غيرمستقيم به خون 22 شهيد در حوادث فتنه سال 88 آلوده است. مسئوليت غارت مغازه‌ها و غارت اموال مردم و اموال دولتي كه سر به ميلياردها تومان مي‌زند، به عهده شماست. شما بوديد كه دستور شورش عمومي را صادر كرديد. شما بوديد كه در سالروز قيام مسلحانه منافقين عليه امام و انقلاب اعلام راهپيمايي كرديد. چرا آن وقت به فكر آشتي ملي نبوديد؟ چرا آن وقت به فكر اين نبوديد كه صف خود را از منافقين و مخالفين نظام و براندازان جدا كنيد؟ تعريف شما از براندازي چيست؟
وزير ارشاد شما در فتنه 88 رفته راديو بي‌بي‌سي، با انبوه روزنامه‌نگاراني كه در دوران اصلاحات در روزنامه‌هاي دوم خردادي قلم مي‌زدند يك ارتش رسانه‌اي عليه انقلاب در دامن دشمن تشكيل دادند و هنوز هم به اين دشمني ادامه مي‌دهند. اسم اين رويكرد را چه مي‌گذاريد؟ شما در تمام اين پنج سال يك كلمه عليه اين وطن‌فروشان حرف نزديد. فرض كنيد شما و دوستانتان در داخل با مردم آشتي كنيد. آيا اين جماعت وطن‌فروش كه در آمريكا و انگليس با منافقين و ضدانقلاب عليه مردم و نظام همكاري مي‌كنند به جريان آشتي ملي مي‌پيوندند؟
فرض كنيم شما مي‌خواهيد گذشته‌ها را جبران كنيد. چگونه مي‌شود به خطر انداختن امنيت ملي و منافع ملي را كه به حراج گذاشتيد و در اين مدت تحريم‌هاي ظالمانه دشمن براي دفاع از شما و دوستانتان به ملت تحميل شد، جبران كنيد؟ دوستان شما در بي‌بي‌سي و راديو آمريكا و راديو صهيونيستي صريحا از غرب مي‌خواستند فشار تحريم‌ها را زياد كنند تا دولت تسليم شود!
چگونه مي‌خواهيد خون‌هاي به ناحق ريخته شده در فتنه88 را فراموش كنيد؟ فرض كنيم دولت از حق خود بگذرد، اما آيا دولت به نمايندگي از اولياي دم مي‌تواند از اين حق چشم‌پوشي كند؟ دولت مي‌تواند حداقل جرم عمومي را ببخشد، با مدعيان خصوصي اولياي دم چه مي‌خواهيد بكنيد؟ خسارت مالي وارد به اشخاص حقوقي و خصوصي را چگونه مي‌خواهيد جبران كنيد؟ حداقل هزينه آشتي ملي، جبران اين خسارت‌هاست. از كجا مي‌خواهيد بياوريد؟
5- فرض مي‌كنيم فضا، فضاي آشتي ملي باشد. وقتي كه دبيركل سابق مجمع روحانيون مبارز با كمترين راي به اغتشاشگران و محاربان نظام پيوست و هنوز هم در خيمه فتنه دست از موضع لجوجانه خود برنداشته و با مردم و نظام سر جنگ دارد، چه مي‌خواهيد بكنيد؟ آراي او كه كمتر از آراي باطله انتخابات بود. او چه ادعايي مي‌توانست داشته باشد؟ اكنون او در قصه آشتي ملي، كدام سوي قصه ايستاده است؟
در خصوص سر ديگر فتنه، با آقاي موسوي كه شما و دوستانتان را در مهلكه فتنه انداخت، با انقلاب و اسلام و مردم خداحافظي كرد و در عاشوراي 88 به كساني كه شعار "مرگ بر اصل ولايت فقيه" مي‌دادند مردان خداجوي لقب داد، چه مي‌خواهيد بكنيد؟ او كه هنوز سر موضع خودش است و سر آشتي ندارد. شما به نمايندگي از چه كسي يا كساني حرف از آشتي ملي مي‌زنيد؟!
6- فرض كنيم آشتي ملي هم صورت گرفت. با اين سابقه چطور مي‌شود به شما و دوستانتان اعتماد كرد كه در انتخابات بعدي اگر مردم به كسي جز شما و اصحاب شما راي دادند،‌ غائله و فتنه 88 را تكرار نكنيد؟
شما كه در فتنه 88 نشان داديد نه به اسلاميت نظام پايبند هستيد و نه به جمهوريت نظام، چگونه مي‌شود سخن از آشتي به ميان ‌آوريد؟
اين اتهام واقعا سنگين است. با سوابق شما و دوستانتان در انقلاب نبايد آن را به زبان مي‌آوردم. اما چه كنم كه  تاريخ را نمي‌شود تحريف كرد. كافي است مروري بر حوادث هشت ماهه بعد از انتخابات رياست‌جمهوري سال 88 داشته باشيد. شما از امام و شعارها و آرمان‌هاي بنيانگذار جمهوري اسلامي چه باقي گذاشتيد؟
شما در برابر شعار نه غزه، نه لبنان سال 88 چه كرديد؟ شما وقتي تمثال مبارك حضرت امام (ره) را در دانشگاه تهران روز 16 آذر به آتش كشيدند كجا بوديد؟ شما وقتي كه دوستانتان فرياد مي‌زدند؛ هم شرقي، هم غربي، جمهوري ايراني، چه مي‌كرديد؟ شما وقتي كه در روز عاشورا مردان خداجوي موسوي شعار مي‌دادند مرگ بر "اصل ولايت فقيه"، چه فكر كرديد و چه اقدامي كرديد؟ مگر در قانون شما اصلي به نام اصل "ولايت فقيه" نيست؟ شما كه مي‌گوييد مي‌خواهيد در چارچوب انقلاب اسلامي فعاليت كنيد اين انقلاب اسلامي شما به ولايت آمريكا معتقد است يا ولايت فقيه؟ اگر دومي است، چرا آن موقع حرفي نزديد؟ حالا گذشته‌ها گذشته است! چرا الان نمي‌گوييد ولايت فقيه را به ولايت آمريكا ترجيح مي‌دهيد؟ چرا از براندازان خجالت مي‌كشيد كه بگوييد براي آشتي ملي تنها راه، اطاعت از ولايت فقيه است؟
پي‌نوشت:
1- ديدار آقاي سيدمحمدخاتمي با جمعي از اصلاح‌طلبان يزد- ايرنا و نيز سايت‌هاي ضدانقلاب 2/6/93