به گزارش مشرق، چهارمین دور از تحریم های جدید آمریکا، محصول کار مشترک وزارت خزانه داری و وزارت خارجه آمریکا است. در گذشته نیز چنین اقداماتی سه بار در مقاطع زمانی مهمی همانند 6 روز بعد از انعقاد توافق ژنو و همزمان با جلسه تدوین برنامه اجرایی این توافق، تکرار شده است. این بار که نشست های منتهی به اتمام مذاکرات نگارش متن توافق جامع در دست پیگیری است.
این تحریم ها نشان می دهد که آمریکاییها درست در حساس ترین مقاطع مذاکرات و توافقات هستهای (دیپلماسی هسته ای) است که از این اهرم (فشار اقتصادی) بهره می گیرند. بدون تردید، این امر واکاوی و تحلیل راهبردی خاص خود را طلب می کند. در این نوشتار، با تمرکز بر زاویه شبه حقوقی و هنجاری مرتبط با آنچه طرفین از 24 نوامبر 2013 تا کنون طی کرده اند، به رفتارشناسی تحریمی آمریکا خواهیم پرداخت.
بر اساس نص توافقنامه ژنو در رابطه با محور الزامات طرفین در گام نخست، یکی از محورهای صریح مقرر در رابطه با الزامات غرب در گام مذکور و در مقابل اقدام ایران به اجرای الزامات آن مرحله، تعهد سیاسی آمریکا به «عدم تصویب تحریم های جدید علیه ایران» است.
پیداست که کلیت این عبارت حکایت از آن دارد که «عدم تصویب تحریم های جدید» به معنای عدم اتخاذ هرگونه اقدامی است که وضعیت تحریم های فعلی علیه ایران را هم در ابعاد موضوعی (موضوعات و عرصه های تحریم) و هم شخصی (نهادها و افراد مشمول تحریم) را تشدید کرده یا توسعه دهد. به صورت جمع بندی شده، به نظر می رسد که 8 نکته را باید مدنظر قرار داد.
1. مساله محوری در توافقنامه ژنو در گام نخست، فریز کردن روند زایش تحریم ها در مجاری تقنینی و اجرایی آمریکا است به گونه ای که نه تنها وضعیت تحریم ها از سطح فعلی بیشتر نشود بلکه نسبت به تعلیق و توقف برخی از آنها به صورت مقرر در بندهای ویژه گام نخست نیز اقدام گردد. این «تثبیت وضع موجود همراه با تعدیل و تقلیل برخی تدابیر تحریمها»ی قبل از انعقاد توافقنامه ژنو، لازمه توافق طرفین و پذیرش الزامات متقابل به صورت تعدیل متقابل در رفتار طرفین بوده است که به منظور جلوگیری از افزایش تنش اتخاذ شد.
2. معیار شناخت «تحریم جدید»، زمان است. بنابراین، هر گونه تحریم بعد از توافق ژنو، به هر عنوان که باشد، تحریم جدید خواهد بود. به واقع، نه تنها وضع تحریم های موضوعی جدید، از نظر توافقنامه ژنو به عنوان اقدامی برخلاف الزامات گام نخست و تجدیدیه وین محسوب می شود بلکه افزایش دامنه، سطح، افراد و نهادهای مشمول تحریم های فعلی نیز تخلف از الزام مذکور خواهد بود. زیرا لزوم تثبیت وضعیت موجود و عدم تغییر در وضعیت موجود و پرهیز از ایجاد تنش در روابط طرفین را برهم زده است. در این زمینه، باید توجه داشت که این تفسیر، تفسیری صرفاً ایرانی نیست بلکه برخی از اعضای 1+5 نیز چنین برداشتی را حتی گاه پیش تر و تندتر از ما ابراز کردهاند.
3. مهمترین نکته در این خصوص، لزوم احراز ماهیت اقدام آمریکا به عنوان «تخلف از توافقنامه ژنو» است. موضعگیری اخیر سید عباس عراقچی، مذاکره کننده ایران در مخالفت با موضع و تفسیر آمریکا در این رابطه، قانونمند، صحیح و منطبق با پیگیری حقوق قانونی کشورمان در عرصه هستهای است.
4. اکنون نه تنها ایران در وضعیت نیاز به تصمیم گیری هوشمندانه در برابر تخلفات آمریکا قرار دارد بلکه باید دیگر طرفین توافقات ژنو و وین را نیز به موضع گیری و واکنش به اقدامات آمریکا جلب کند. در این زمینه، اگر کمیسیون مشترک به نتیجه ای ملموس نرسیده است، مراتب باید در مجاری دوجانبه و چندجانبه پیگیری شود. در واقع، سایر دولتهای عضو گروه 1+5 نیز باید موضع خود را در مقابل این روند برهم زدن توافقات توسط آمریکا روشن کنند و به نظر می رسد که روسیه اکنون در بالاترین شرایط حمایت از موضع ایران قرار دارد.
5. قرار گرفتن آمریکا در مسیر تداوم تحریم ها حتی اگر هم به نام و در قالب «گسترش لیست سیاه تحریم شوندگان یا به روز رسانی این لیست» باشد، متضمن این پیام است که احتمالاً در اراده جدی این کشور برای دستیابی به توافق جامع باید تردید کرد. البته معنا دیگری هم از این سبک رفتاری قابل استنباط است: اینکه آمریکا با مطالبه گری و بدون کم کردن خواسته ها و مواضع خود (یعنی همان چیزی که در گفتمان سیاست خارجی ایران به «زیاده خواهی» موسوم است، قصد به اتمام رساندن توافق جامع را دارد.
6. در خصوص گزاره های قابل ارائه در مورد رفتارشناسی آمریکا در حیطه تداوم تحریم ها را می توان گفت که آمریکاییها در برخورد با برنامه هسته ای کشورمان و مذاکرات، دیپلماسی را عاملی برای تقلیل فشار اقتصادی نمیداند؛ بلکه فشار اقتصادی همچنان اصل بوده و دیپلماسی به عنوان استثنا تلقی میشود. از همین رو است که در دستورهای راجع به تعلیق تحریمها، توافق موقت را موجب «تخفیف» تحریم ها شمردهاند و بارها به صراحت تاکید کردهاند که این اقدام، «موقتی، محدود و استثنائی» است.
7. عدم واکنش موثر در برابر آمریکا، ممکن است اتحادیه اروپا را نیز به از سرگیری لیست های تحریمی (نه به نام تحریم های جدید بلکه در قالب به روز رسانی تحریم های تعلیق نشده) تشویق کند. در کنار پشیمانی بعضی از اعضای این اتحادیه در وضع تحریم های یکجانبه و از دست دادن فرصت های حضور در بازارهای ایرانی، هنوز هستند برخی از این دولتها که به شدت نسبت به تشدید تحریم ها اصرار دارند. بنابراین، واکنش نسبت به تحریم های جدید نه تنها از حیث ایجاد ترمز بر سر تصاعد حدود رفتاری و ذهنی تصمیم گیران حوزه دیپلماسی هسته ای آمریکا ضروری است بلکه برای بازدارندگی در برابر اتحادیه اروپا نیز اهمیت خواهد داشت.
8. تخلف از الزامات توافقنامه ژنو، برای افکار عمومی و همچنین اراده های سیاسی و ساختارهای تصمیم گیری رسمی کشورها نیز این نکته را محرز می کند که آمریکاییها مسئول هر گونه احتمال بن بست در مذاکرات آتی هسته ای و شکست توافق جامع هستند.
این تحریم ها نشان می دهد که آمریکاییها درست در حساس ترین مقاطع مذاکرات و توافقات هستهای (دیپلماسی هسته ای) است که از این اهرم (فشار اقتصادی) بهره می گیرند. بدون تردید، این امر واکاوی و تحلیل راهبردی خاص خود را طلب می کند. در این نوشتار، با تمرکز بر زاویه شبه حقوقی و هنجاری مرتبط با آنچه طرفین از 24 نوامبر 2013 تا کنون طی کرده اند، به رفتارشناسی تحریمی آمریکا خواهیم پرداخت.
بر اساس نص توافقنامه ژنو در رابطه با محور الزامات طرفین در گام نخست، یکی از محورهای صریح مقرر در رابطه با الزامات غرب در گام مذکور و در مقابل اقدام ایران به اجرای الزامات آن مرحله، تعهد سیاسی آمریکا به «عدم تصویب تحریم های جدید علیه ایران» است.
پیداست که کلیت این عبارت حکایت از آن دارد که «عدم تصویب تحریم های جدید» به معنای عدم اتخاذ هرگونه اقدامی است که وضعیت تحریم های فعلی علیه ایران را هم در ابعاد موضوعی (موضوعات و عرصه های تحریم) و هم شخصی (نهادها و افراد مشمول تحریم) را تشدید کرده یا توسعه دهد. به صورت جمع بندی شده، به نظر می رسد که 8 نکته را باید مدنظر قرار داد.
1. مساله محوری در توافقنامه ژنو در گام نخست، فریز کردن روند زایش تحریم ها در مجاری تقنینی و اجرایی آمریکا است به گونه ای که نه تنها وضعیت تحریم ها از سطح فعلی بیشتر نشود بلکه نسبت به تعلیق و توقف برخی از آنها به صورت مقرر در بندهای ویژه گام نخست نیز اقدام گردد. این «تثبیت وضع موجود همراه با تعدیل و تقلیل برخی تدابیر تحریمها»ی قبل از انعقاد توافقنامه ژنو، لازمه توافق طرفین و پذیرش الزامات متقابل به صورت تعدیل متقابل در رفتار طرفین بوده است که به منظور جلوگیری از افزایش تنش اتخاذ شد.
2. معیار شناخت «تحریم جدید»، زمان است. بنابراین، هر گونه تحریم بعد از توافق ژنو، به هر عنوان که باشد، تحریم جدید خواهد بود. به واقع، نه تنها وضع تحریم های موضوعی جدید، از نظر توافقنامه ژنو به عنوان اقدامی برخلاف الزامات گام نخست و تجدیدیه وین محسوب می شود بلکه افزایش دامنه، سطح، افراد و نهادهای مشمول تحریم های فعلی نیز تخلف از الزام مذکور خواهد بود. زیرا لزوم تثبیت وضعیت موجود و عدم تغییر در وضعیت موجود و پرهیز از ایجاد تنش در روابط طرفین را برهم زده است. در این زمینه، باید توجه داشت که این تفسیر، تفسیری صرفاً ایرانی نیست بلکه برخی از اعضای 1+5 نیز چنین برداشتی را حتی گاه پیش تر و تندتر از ما ابراز کردهاند.
3. مهمترین نکته در این خصوص، لزوم احراز ماهیت اقدام آمریکا به عنوان «تخلف از توافقنامه ژنو» است. موضعگیری اخیر سید عباس عراقچی، مذاکره کننده ایران در مخالفت با موضع و تفسیر آمریکا در این رابطه، قانونمند، صحیح و منطبق با پیگیری حقوق قانونی کشورمان در عرصه هستهای است.
4. اکنون نه تنها ایران در وضعیت نیاز به تصمیم گیری هوشمندانه در برابر تخلفات آمریکا قرار دارد بلکه باید دیگر طرفین توافقات ژنو و وین را نیز به موضع گیری و واکنش به اقدامات آمریکا جلب کند. در این زمینه، اگر کمیسیون مشترک به نتیجه ای ملموس نرسیده است، مراتب باید در مجاری دوجانبه و چندجانبه پیگیری شود. در واقع، سایر دولتهای عضو گروه 1+5 نیز باید موضع خود را در مقابل این روند برهم زدن توافقات توسط آمریکا روشن کنند و به نظر می رسد که روسیه اکنون در بالاترین شرایط حمایت از موضع ایران قرار دارد.
5. قرار گرفتن آمریکا در مسیر تداوم تحریم ها حتی اگر هم به نام و در قالب «گسترش لیست سیاه تحریم شوندگان یا به روز رسانی این لیست» باشد، متضمن این پیام است که احتمالاً در اراده جدی این کشور برای دستیابی به توافق جامع باید تردید کرد. البته معنا دیگری هم از این سبک رفتاری قابل استنباط است: اینکه آمریکا با مطالبه گری و بدون کم کردن خواسته ها و مواضع خود (یعنی همان چیزی که در گفتمان سیاست خارجی ایران به «زیاده خواهی» موسوم است، قصد به اتمام رساندن توافق جامع را دارد.
6. در خصوص گزاره های قابل ارائه در مورد رفتارشناسی آمریکا در حیطه تداوم تحریم ها را می توان گفت که آمریکاییها در برخورد با برنامه هسته ای کشورمان و مذاکرات، دیپلماسی را عاملی برای تقلیل فشار اقتصادی نمیداند؛ بلکه فشار اقتصادی همچنان اصل بوده و دیپلماسی به عنوان استثنا تلقی میشود. از همین رو است که در دستورهای راجع به تعلیق تحریمها، توافق موقت را موجب «تخفیف» تحریم ها شمردهاند و بارها به صراحت تاکید کردهاند که این اقدام، «موقتی، محدود و استثنائی» است.
7. عدم واکنش موثر در برابر آمریکا، ممکن است اتحادیه اروپا را نیز به از سرگیری لیست های تحریمی (نه به نام تحریم های جدید بلکه در قالب به روز رسانی تحریم های تعلیق نشده) تشویق کند. در کنار پشیمانی بعضی از اعضای این اتحادیه در وضع تحریم های یکجانبه و از دست دادن فرصت های حضور در بازارهای ایرانی، هنوز هستند برخی از این دولتها که به شدت نسبت به تشدید تحریم ها اصرار دارند. بنابراین، واکنش نسبت به تحریم های جدید نه تنها از حیث ایجاد ترمز بر سر تصاعد حدود رفتاری و ذهنی تصمیم گیران حوزه دیپلماسی هسته ای آمریکا ضروری است بلکه برای بازدارندگی در برابر اتحادیه اروپا نیز اهمیت خواهد داشت.
8. تخلف از الزامات توافقنامه ژنو، برای افکار عمومی و همچنین اراده های سیاسی و ساختارهای تصمیم گیری رسمی کشورها نیز این نکته را محرز می کند که آمریکاییها مسئول هر گونه احتمال بن بست در مذاکرات آتی هسته ای و شکست توافق جامع هستند.