به گزارش مشرق، متن یادداشت امیر حاجرضایی به شرح ذیل است:
موضوعی که در بحث تمدید یا عدم تمدید قرارداد کیروش بیش از هر چیز خودنمایی میکند، "تناقض" است و همین دوگانگیهای به وجود آمده باعث شده تا فضایی غیرشفاف در این زمینه به وجود بیاید. متاسفانه این روزها صحبتهایی از سوی نمایندگان دو طرف مطرح میشود که مبهم و گنگ به نظر میرسد و به دلیل اینکه مردم اطلاع دقیقی از شروط و مذاکرات ندارند، بیشتر از حد معمول دچار نگرانی در مورد وضعیت تیم ملی میشوند.
رئیس فدراسیون فوتبال میگوید قرارداد کی روش ۹۹ درصد نهایی شده اما از سوی دیگر وزیر ورزش صحبتهایی را مطرح میکند که شرایط را پیچیده میکند و نکته جالبتر اینجاست که خود کیروش نیز برای تمدید قرارداد و ماندن در ایران ابراز تمایل میکند اما بعد شروطی میگذارد که به زعم خیلیها غیرمنطقی و مغایر با منافع ملی به حساب میآید.
حال که تمامی این صحبتها را کنار هم جمع میکنیم، میبینیم که هیچچیز جور در نمیآید. مثال جالب در این زمینه، کشور خود کیروش است. همه دیدند که پرتغال علیرغم اینکه در جام جهانی نتیجه نگرفت اما قرارداد سرمربی تیمش را تمدید کرد که این موضوع تعامل فدراسیون و سرمربی را نشان میدهد اما نبود تعامل میان فدراسیون فوتبال و نیز سرمربی تیم ملی، باعث شده هنوز در نقطه اول باشیم و همچنان همهچیز گنگ و بلاتکلیف باقی بماند.
مسئله مهم در این زمینه این است که متاسفانه فدراسیون فوتبال ما مستقل عمل نمیکنند و علیرغم اینکه رئیس فدراسیون تمایل به تمدید قرارداد به کی روش دارد، پالسهای منفی از سوی وزارت ورزش ارسال میشود که تمدید قرارداد را به تعویق میاندازد. بنده به شخصه موافق تمدید قرارداد کیروش هستم اما معتقدم که حفظ کیروش نیز به هر قیمتی به صلاح نیست. آن بخش از قرارداد که زیاده خواهی است و رقم بالایی مطالبه میشود را نمیپسندم. به طور کلی قرارداد یکطرفه و تحمیلی را رد میکنم. با توجه به نزدیک بودن به مسابقات جام ملتها دوست دارم کی روش با یک قرارداد معقول به کارش ادامه بدهد. من خواستار ادامه همکاری با کیروش هستم ولی بر اساس همان فرضیههایی که گفتم اگر این تمدید قرارداد بوی تحمیل بدهد، درست نیست. اگر فوتبال ما ضرر کند، بهتر از این است که غرور ملت جریحهدار شود و یک قرارداد تحمیلی صورت بگیرد.
موضوعی که در بحث تمدید یا عدم تمدید قرارداد کیروش بیش از هر چیز خودنمایی میکند، "تناقض" است و همین دوگانگیهای به وجود آمده باعث شده تا فضایی غیرشفاف در این زمینه به وجود بیاید. متاسفانه این روزها صحبتهایی از سوی نمایندگان دو طرف مطرح میشود که مبهم و گنگ به نظر میرسد و به دلیل اینکه مردم اطلاع دقیقی از شروط و مذاکرات ندارند، بیشتر از حد معمول دچار نگرانی در مورد وضعیت تیم ملی میشوند.
رئیس فدراسیون فوتبال میگوید قرارداد کی روش ۹۹ درصد نهایی شده اما از سوی دیگر وزیر ورزش صحبتهایی را مطرح میکند که شرایط را پیچیده میکند و نکته جالبتر اینجاست که خود کیروش نیز برای تمدید قرارداد و ماندن در ایران ابراز تمایل میکند اما بعد شروطی میگذارد که به زعم خیلیها غیرمنطقی و مغایر با منافع ملی به حساب میآید.
حال که تمامی این صحبتها را کنار هم جمع میکنیم، میبینیم که هیچچیز جور در نمیآید. مثال جالب در این زمینه، کشور خود کیروش است. همه دیدند که پرتغال علیرغم اینکه در جام جهانی نتیجه نگرفت اما قرارداد سرمربی تیمش را تمدید کرد که این موضوع تعامل فدراسیون و سرمربی را نشان میدهد اما نبود تعامل میان فدراسیون فوتبال و نیز سرمربی تیم ملی، باعث شده هنوز در نقطه اول باشیم و همچنان همهچیز گنگ و بلاتکلیف باقی بماند.
مسئله مهم در این زمینه این است که متاسفانه فدراسیون فوتبال ما مستقل عمل نمیکنند و علیرغم اینکه رئیس فدراسیون تمایل به تمدید قرارداد به کی روش دارد، پالسهای منفی از سوی وزارت ورزش ارسال میشود که تمدید قرارداد را به تعویق میاندازد. بنده به شخصه موافق تمدید قرارداد کیروش هستم اما معتقدم که حفظ کیروش نیز به هر قیمتی به صلاح نیست. آن بخش از قرارداد که زیاده خواهی است و رقم بالایی مطالبه میشود را نمیپسندم. به طور کلی قرارداد یکطرفه و تحمیلی را رد میکنم. با توجه به نزدیک بودن به مسابقات جام ملتها دوست دارم کی روش با یک قرارداد معقول به کارش ادامه بدهد. من خواستار ادامه همکاری با کیروش هستم ولی بر اساس همان فرضیههایی که گفتم اگر این تمدید قرارداد بوی تحمیل بدهد، درست نیست. اگر فوتبال ما ضرر کند، بهتر از این است که غرور ملت جریحهدار شود و یک قرارداد تحمیلی صورت بگیرد.