نژادپرستی در کانادا شاید دغدغه نسل جوان نباشد و یک شهروند از چنین برداشتی بسیار ناراحت شود؛ اما آمارها و تحقیقات جدید حکایتی از حقایق زیر پوست این سرزمین دارد.

گروه فرهنگی مشرق- پدیده نژادپرستی شاید در هر نقطه از جهان رویت شود. این نماد غیرانسانی و ضدبشری رفیق ناباب تاریخ تمدن بشری بوده و همواره همچون نمادی برای اثبات فاصله انسان تا انسانیت در کره زمین خودنمایی کرده است.

پرسش هایی بی جواب اما مهم

جمله معروف و کلیشه ای "همه جای جهان آدم های خوب و بد دارد"، برای یک محقق یا جامعه شناس چندان موجه و درست نیست. در واقع، وقتی پای قضاوت، آسیب شناسی و ریشه یابی در یک جامعه وسط باشد، دیگر نمی شود به برخی جملات زیبا و توجیه کننده دل بست. به عنوان مثال، برای یک جوان محقق در دانشگاه معتبر مک گیل کانادا مهم است که بداند آیا نژادپرستی در کشوری که شعارش برابری و عدالت و تساوی است، موج می زند یا خیر. برای مردم این کشور نیز اهمیت دارد تا بدانند ترجمان سرود ملی کشورشان (کانادا یا آمریکا) واقعیت دارد یا خیر.



آیا سیاه پوستان در عمل و در سطح کوچه و خیابان های شهرهای مملو از آسمان خراش و نمادهای صنعتی، حقوقی برابر با سایر نژادها دارند؟ آیا مهاجران چینی، هندی، پاکستانی، عرب، ایرانی و آمریکای جنوبی با همان امنیت و اعتماد به نفس یک فرد به ظاهر بومی و کانادایی الاصل در خیابان ها قدم می زنند؟ آیا به صورت تصادفی در کنایه ها و ضرب المثل های مردم در مونترال کانادا، به آدم احمق و نادان می گویند: چینی! (un homme comme chinois)

آمارها و تحقیقاتی که حقیقت را می‌گویند

عرفان چادهری، محقق و نویسنده جوان که خود از مهاجران به دو منطقه ادمونتون و کالگری در کانادا است، پدیده نژادپرستی را زیر ذره بین گرفته است. به عقیده او، نژادپرستی یک امر پنهان شده زیر پوست این کشور است و باید آثار شوم آن فاش شود. شعارهایی که در پارلمان سر داده می شود و ویترین شیک و دوست داشتنی که این کشور برای خود ساخته، هیچ ارتباطی با واقعیت نداشته و کسانی که نژادپرستی را در این کشور تجربه کرده و عادت ندارند که خود و سایرین دروغ بگویند، خوب می دانند کانادا کشور تساوی ها و تعادل ها نیست.

دانشجوی دوره دکتری جامعه شناسی دانشگاه آلبرتا در تحقیق خود که از سوی خبرگزاری CBC منتشر شده آورده است: "هیچ شهروندی دلش نمی خواهد به او لقب نژادپرست بدهند. وقتی در سطح شهر بزرگی چون مونترال یا ونکوور قدم بزنید و از مردم سوال کنید، شاید 100 درصد مردم بگویند که نژادپرستی وجود ندارد و آنها هم نژادپرست نیستند."



مساله بسیار مهمی که این جامعه شناس جوان زیر ذره بین گرفته، جامعه جوانان کانادا در فضای مجازی است. او توسط یک تیم 100 نفره از همکاران و دانشجویان برای مدت 10 ماه در توییتر، فیس بوک و دیگر شبکه های اجتماعی کاربران را زیر نظر گرفته و درباره رفتار و جملات منتشر شده از سوی آنها اینگونه نظر کرده است: "از هر فرصتی برای توهین به سرخپوستان، سیاه پوستان، چینی ها، اعراب و به طور کلی افراد به اصطلاح غیر بومی در کانادا استفاده می کنند و مدام از یکدیگر درباره عقب مانده بودن جوامع غیر کانادایی تایید می گیرند. این نهایت بی فکری و عدم رشد عقلانی در سطح یک جامعه است؛ آن هم جامعه ای که مدعی حضور در اوج فرهنگ و تمدن و انسانیت و برابری است."

روایتی منقطع از نبرد به اصطلاح کانادایی ها

یکی از مصادیق بارز نژادپرستی در رفتار کارفرمایان است که به وفور یافت می شود. این کارفرمایان معمولا از استخدام افراد مهاجر صرف نظر کرده و حاضر می شوند گزینه هایی که امتیاز کمتری دارند؛ اما به نوعی کانادایی درجه یک محسوب می شوند را استخدام کنند.

در زمان جنگ جهانی اول و دوم بیش از 60 درصد سربازان کانادایی که به صورت رسمی به نام این سرزمین در جبهه های جنگ آرایش گرفته بودند، بریتانیایی بودند. همین باعث شد تا نسل جدید، استقلال خود را مدیون بریتانیا بدانند؛ اما چرا هیچ محقق یا استاد دانشگاهی جرات کلید زدن پایان نامه ها و پروژه های جامعه شناسی درباره سربازان ژاپنی تحت استخدام کانادا یا افریقایی تبارهای کانادا را ندارد؟



نژادپرستی در کانادا، شاید دغدغه روز نسل جوان نباشد و یک شهروند رسمی در این کشور از چنین برداشتی بسیار دلخور و ناراحت شود؛ اما نمی شود حقیقت را پنهان یا انکار کرد؛ حقیقتی تلخ و پا گرفته بر تلی از خاکستر جهل و کینه در سرزمین افرای قرمز. این را امروز آمارهای منتشره نشان می دهد که زیر پوست این سرزمین خبرهای دیگری است.