گذر از شيب تند جاده هاي منتهي به دره ها، تجربه اي نو از عبوري سرسختانه است. اين مسير هر روز عقاب هاست، آن قدر اوج گرفته ايم که حالا ديگر قطعه پديدار مي شود قبل از آن گوي بلورين چشم را ميخکوب مي کند.
هويت هيچ ساختماني مشخص نيست، کدام مقر فرماندهي است و کدام تاسيسات يا استراحتگاه سربازان، تا نگويند نمي شود تشخيص داد. در بلنداي ورودي 2 پست ديده باني مشاهده مي شود. ديده بان ها با جنگ افزارشان در فاصله اي چند صدمتري از پست ديگر و در آخرين نقطه عرضي مرکز چشم به آسمان دوخته اند. عده اي نيز ايستاده اند تا ما برسيم. يکي از آن ها سرگرد است، «علي خسروي»، خيلي شبيه فرمانده هاست، راهنماي همراه ما او را «سيد» صدا مي کند. «سيد» فرمانده اين سايت اسرارآميز پدافند در نقطه اي بربلنداي کوه هاي شرق کشور است. جاذبه گوي ذهن را تسخير کرده است اما فرمانده ما را به مقر فرماندهي هدايت مي کند.
اتاق او با اتاق برخي فرماندهان متفاوت است. براي نگاه کردن به نقشه هاي روي ديوار اتاقش بايد اجازه گرفت. روي يکي از نقشه ها مواضع پدافندي، پايگاه ها و تجهيزات کاملا مشخص است. چشم عقاب ها به کاغذ و قلم دوخته شده مبادا اطلاعات نقشه مکتوب شود.
فرمانده خيلي مايل نيست به سوالاتي که درباره نقاط روي نقشه مي پرسم پاسخ دهد او حرف هاي ديگري براي گفتن دارد.
ابرعمليات انتظار
گفته هاي او از افتخارات و توضيحات درباره اين سامانه نظامي متفاوت، گوياي توانمندي و تيزبيني پدافند هوايي در دفاع از کشور است.
«دفاع از فضا و قلمروي هوايي کشور با حفاظت از گستره خشکي و دريايي متفاوت است. رصد فضاي کشور زمان تعيين شده و محدودي ندارد. پدافند با4 وظيفه اصلي شامل کشف، شناسايي، رهگيري و در صورت نياز انهدام هر نوع پرنده ناشناس فعاليتي مداوم، به هم پيوسته و هماهنگ انجام مي دهد. 24 ساعته، بي وقفه و بدون از مدار خارج شدن حتي يک سامانه، کار رصد قلمروي هوايي با چشم هاي تيزبين پدافند انجام مي شود.»
او مي خواهد حساسيت دفاع از قلمروي هوايي کشور را با توجه به تمرکزي که دشمن براي ورود به سرزمين از اين طريق دارد منتقل کند.
«فضا گسترده است، پوشش همه جانبه فضا، اقدامي بسيار حساس است. بايد بتوانيم اهداف هوايي را در هر نقطه از فضا کشف کنيم.
ديدن شي ء پرنده، شناسايي و بعد تصميم گيري ها درباره آن فعاليتي پيچيده و منظم است و به سيستم کاملا منسجم، هماهنگ و به روز نياز دارد. به انتظار هدف نشستن، مراقبت از اهداف تا زماني که اطمينان حاصل شود که هدف مورد نظر تهديدي ندارد، برنامه اي زمان بر و حساس است.»
از سختي انتظار مي گويد، چه براي سرباز و ديده بان و چه دريافت نتايج سامانه ها و پي گيري گزارش رادارها. تيزبيني در شرايط انتظار براي عقاب ها، ثانيه هاي شبانه روز را پر کرده است.
آن قدر که فرمانده با اين جمله حق مطلب را ادا مي کند «سخت ترين و در عين حال متعالي ترين فعاليت در پدافند هوايي، انتظار است.»توان انتظار کشيدن در تمام مراحل کار پدافندي حرف اول را مي زند، چه آن زمان که بايد پرنده ناشناس را کشف کرد و چه در مراحل بعدي که شناسايي و رهگيري مي شود يا بايد آخرين فرمان برسد.
ديده باني آسمان
اين جا شروع کار است. به قول فرمانده ديده باني بصري راهي براي کشف است. راهنماي راه، سرگرد «عبد عاصي» هم تعريف عميقي از ديده بان ها دارد. «دشمن نمي تواند تاثيري بر ديده باني بصري بگذارد، چون سرباز است که آن را فرماندهي مي کند.» يعني شايد دشمن بتواند راهي براي نفوذ در برخي رادارهاي کشف باز کند اما چشم هاي تيزبين سرباز پرنور و آماده در خدمت عمليات کشف است.
فرمانده از اهميت عمليات کشف مي گويد. ديده بان ها در راس اين عمليات ثانيه هاي انتظار طولاني و حساس را سپري مي کنند. اين جا در پست هاي ديده باني، فرمانده چشم هاي تيزبين ديده بان است. چشم هاي به آسمان دوخته شده اي که گذر هر پرنده اي را گزارش مي کند.
ديده بان بصري از پست هاي مشخص شده است که به صورت خاص و منظم تدارک ديده شده و بيشتر در نقاطي که رادار نفوذ کمتري دارد مستقر مي شود تمام پست ها با يک شبکه بيسيم با کنترل پست فرماندهي ديده باني در ارتباط هستند و مشاهده شيء پرنده اعم از کليه هواپيماهاي نظامي و ترابري مسافربري را گزارش مي دهند. سربازان براي ماموريت در اين پست ها دوره مي بينند و از بين افرادي انتخاب مي شوند که ضريب هوشي بالايي دارند. اين پست ها در سيستم هاي زمين به هوا در بلندترين نقطه جانمايي مي شود.
چشم ها در پست هاي ديده باني پدافند براي مشاهده پرنده در ارتفاع پست همواره بيدار است، سربازان خوب مي دانند که وقتي پشت جنگ افزار مي نشينند در حال حفاظت از سنگري مهم در خط مقدم پاسداري از سرزمين شان هستند. جنگ افزار23 ميلي متري مي چرخد و فضاي ديد 360درجه را براي ديده بان ايجاد مي کند، او هوشيار و گوش به فرمان است، مي تواند درصورت دريافت دستور پرنده ناشناس را هدف بگيرد، با جنگ افزار پست ديده باني، امکان انهدام پرنده ناشناس تا 2000متر وجود دارد.
سرباز دوربين را زمين نمي گذارد، کار او در اين پست همين است. به آسمان نگاه کردن براي او هرگز عادي نمي شود.
مثلا سرباز قاسمي که يک ماه قبل به اين سايت آمده است با اقتدار مي گويد: به نوبه خودم تا وقتي پشت اين توپ باشم اجازه تجاوز به پرنده دشمن را نمي دهم يا سرباز رضا نقويان که4ماه است خدمت مي کند، تخصص اصلي او توپ چي است، ديده باني هم انجام مي دهد. او از سربازان باسابقه تر شنيده که چقدر خدمت کردن در فصل هاي سرد سال در اين سايت پدافندي طاقت فرساست.
اين که آن ها در مدت خدمت پرنده مشکوکي ديده اند يا نه؟ پاسخ را اين سرباز مي دهد: «گهگاه اشياي نوراني در آسمان ديده مي شود که فوري گزارش مي کنيم، مسئوليت پي گيري گزارش ها هم با مرکز است.»
منطقه در پوشش سپري مستحکم
جزء جزء مراحل پدافندي به هم مرتبط است. پس از ديده باني پست ها و سايت هاي ديگر نمايان مي شود.
در مراحل بعدي هم ديده باني بصري و امواج با استفاده از تجهيزات راداري به کمک پدافند هوايي مي آيد و صدالبته که هرچه پيشرفت هاي نظامي فزوني گيرد، سپر پدافندي نيز بايد تقويت شود يعني اگر بين نبرد آفندي و پدافندي فاصله اي به وجود آيد اين يک شکست است.
اما تلاش توانمند نيروهاي پدافند هوايي کشور حاکي از موفقيت در اين مرحله است چه بسا پرنده هاي متجاوز دشمن با فناوري نوين نظامي در چنگال عقاب هاي ايران، پاياني ذلت بار داشته اند. پهپاد اسرائيلي که چندي پيش به دام افتاد مثالي روشن است.
راز اين اقتدار در سازماندهي منظم سيستم پدافند نهفته است. اين سايت ها و پايگاه ها از زمين تا نزديک ترين مقر به آسمان با وظيفه و هدف مشخص طراحي شده است.
آن پايين روي زمين، مرکز تاثير گذاري در عمليات پدافندي بر اماکن مهمي اشراف دارد، چشم هاي تيز پدافند باند فرودگاه، مخازن عظيم سوخت و... را در گستره ديده مي پوشاند. آن چه ابتدا مشاهده مي شود نظمي يکپارچه را به نمايش مي گذارد که بدون اطلاعات خيلي نمي توان از آن سردرآورد. يک رادار مستطيل شکل در نزديکي يک پست نگهباني مستقر است. در امتداد نگاه، راداري ديگر با شکلي متفاوت مشاهده مي شود و کمي بعد پست ديده باني ديگري فعال است. سايت را تا انتها بايد رفت تا آن چه قابل مشاهده است را دريافت. در همان مسير راداري که ۲ ديش دارد به سمت چندين موشک تنظيم شده است. کابل هاي انتقال امواج در طول مسير سايت، همه جا ديده مي شود. آخرين نقطه شايد موفقيت موشک است. سپر مستحکم سايت منطقه را پوشانده است.
اولين پست ديده باني، چشم از آسمان برنمي دارد، فرمانده سايت توضيح واضحي درباره اولين رادار نمي دهد. اما مي گويد: رادار دوم کشف مي کند؛ اولين مرحله در عمليات پدافندي.
حالا با سوالاتي پيچيدگي هاي سيستم روشن مي شود.
ستوان يکم «فرهمند» سيستم فعاليت در اين سايت ارتفاع پايين را با ملاحظاتي توضيح مي دهد. «آن چه مي بينيد با نام سيستم «هاگ» شناخته مي شود. 2 نمونه رادار سرچ و يک رادار رهگيري هدف در اين سايت در کنار پست هاي ديده باني بصري فعال است و سيستم اين گونه عمل مي کند. پس از شناسايي پرنده ناشناس توسط رادار سرچ، فرمان به رادار رهگيري مي رود، با شناسايي و رهگيري هدف و اعلام نتيجه مثبت، فرمان به موشک صادر مي شود. سپس با همان زاويه و ارتفاع مشخص شده از طريق رادار رهگيري موشک هاي «هاگ» زاويه و ارتفاع مي گيرد و فعال مي شود.»
با توجه به وظايف چهارگانه پدافند، دستگاه ها و تجهيزات و سايت ها براي انجام مراحل مختلف تهيه شده است، سامانه ها در اين سيستم در هر نقطه و مکان مرتبط است و هماهنگ عمل مي کند. همان طور که فرمانده سايت مرتفع مي گويد، دشمن همواره به دنبال اين است که نقاط مهم و تاثيرگذار کشور را از ميان بردارد و اولين قدم در يک نبرد، حمله به نيروهاي دفاع کننده در موفقيت هايي چون سايت هاي راداري، موشکي و مواضع پدافندي است. بنابراين اين پايگاه ها با توجه به حساسيت زياد بايد توان بسياري براي دفاع از خود داشته باشد و حفاظت و تقويت سامانه هاي راداري بسيار اهميت دارد تا دفاع از ديگر نقاط تضمين شود.
«سيد» از رويدادها و عمليات نمي گويد. حساسيت و حفاظت از اطلاعات در پدافند هوايي بسيار بالاست. اما از RQ170نمي توان گذشت. هرچند در پاسخ به سوال چندان پا را از اخبار منتشر شده فراتر نمي گذارد.
«پهپاد را بچه هاي ما همين جا ديدند، ادامه عمليات با مشارکت ديگر نيروها انجام شد. وقتي در همه مراحل کار ما حضور داشتيم به طور قطع تا طبس نيز براي پايان کار رفته ايم.
RQ170 پهپاد جاسوسي آمريکا بود که سال قبل در صحراي طبس زمين گير شد.
راز اقتدار
پدافندي ها يک اتاق کنترل عمليات دارند. اتاق کنترل حيطه بندي شده است، ورود ممنوع دارد. به اين جا که مي رسيم فرمانده ديگر توضيحي نمي دهد. خيلي سوال ها، پاسخي ندارند.
اما يک سوال آن ها را مجاب مي کند تا فرمان ورود به گوي بلورين را صادر کنند. کشف و شناسايي پرنده متخاصم در وسعت آسمان منطقه بسيار دشوار است. بي شک پدافند هوايي شرق کشور مجهز به تجهيزات ويژه اي براي موفق عمل کردن است. تجهيزات بسيار پيشرفته تر از آن چه قابل رويت است.
تاييد فرمانده در پوشش گوي بلورين بر فراز يکي از مرتفع ترين قله هاي منطقه از نگاه ما پنهان نمي ماند.
حدود 35پله را در شيبي تند بالا مي رويم. در ميان اتاق کنترل، يک ساختمان ديگر و آن کره بزرگ سفيد رنگ، انتظار ادامه دارد. فرمان ورود به گوي بلورين صادر مي شود.
وي مي گويد: صداي آژيرهايي را که هنگام جنگ مي شنويد از همين موقعيت هاي نظامي پخش مي شود. ارتباطي مستقيم از اينجا با صدا و سيما وجود دارد که در مواقع تعيين شده دستور اعلان عمومي صادر و آژير پخش مي شود.
فرمانده دستور پخش آژير مي دهد. صداي آژير قرمز در گوش کوه مي پيچد. راه به قلب گوي بلورين باز شده است. عقاب غول پيکر آهني، دو بال گشوده، مي چرخد. ساعت را نگاه مي کنم تعداد هر چرخش او در زمان مشخص مي شود. در گوي بلورين هيچ چيز نيست. اين جا پناهگاه سرباز تيزبين پدافند هوايي شرق کشور است. رادار غول پيکر در 360 درجه جست وجو مي کند. به قول فرمانده از زمين تا بي نهايت آسمان از چشم هاي ما پنهان نيست.
همراهان از خطر امواج مي گويند. ده دقيقه اي محو تماشاي ابهت عقاب آهنين مي شويم. فرمانده مي گويد: قرار گرفتن ما بين قسمت اصلي و انتهايي رادار بسيار خطرناک است. احتمال ابتلا به سرطان خون وجود دارد اما در زمان جنگ اگر به تعمير دستگاه نياز باشد حتي بايد روي رادار در حال چرخش ايستاد.
اين رادار به گفته سرگرد خسروي گراي اقدامات عمليات بزرگي را به مغز مقتدر پدافند هوايي شرق کشور داده است.
گستره آسمان در سيطره رادار پنهان شده از چشم هاي دشمن پيداست. عقاب ها، چشم از گوي بلورين برنمي دارند.
منبع: روزنامه خراسان