سرمربی کروات فولاد می گوید: انسانهای قدرت طلب روزگار سختی را برایمان رقم زده بودند؛ در حالی که سرنوشت مردان، زنان و کودکانی که بیرحمانه کشته می شدند برایشان کوچکترین اهمیتی نداشت.

به گزارش مشرق، دراگان اسکوچیچ، مربی چهل و شش ساله فولاد خوزستان در پس چهره فوتبالی اش، شخصیتی قابل تقدیر دارد. مربی سابق النصر عربستان که فصل گذشته با ملوان بندرانزلی روزهای خوبی را سپری کرد؛ در گفتگو با مشرق از جنگ خونین بالکان سخن گفت و از کشتار هشت هزار مسلمان بی گناه در سربرنیتسا. این کروات از روزهایی که در کشورهای عربی سپری کرد هم حرف به میان آورد و البته از شرایطی که این روزها در جنوب ایران دارد.

جنگ واژه ای است که این روزها  دنیای به ظاهر متمدن را تحت تاثیر خود قرار داده است.
همینطور است. من از جنگ بیزارم؛ مثل هر انسان واقعی.

از جنگ بالکان و کشتار مسلمانان بوسنی چه به یاد دارید؟
آن زمان پدرم به ارتش ملحق شده بود. متاسفانه انسانهای قدرت طلب روزگار سختی را برایمان رقم زده بودند. آنها دنبال منافع خود بودند؛ در حالی که سرنوشت مردان، زنان و حتی کودکانی که بیرحمانه کشته می شدند برایشان کوچکترین اهمیتی نداشت.

کشتار هشت هزار مسلمان در سربرنیتسا یک نسل کشی واقعی بود.
حتی یادآوری آن فاجعه هم دردناک است. فقط سربرنیتسا نبود. در سارایوو و حتی کشور جوان ما کرواسی هم این کشتار رخ داد.

اگر اشتباه نکرده باشم، وقتی سرمربی النصر بودید طی مصاحبه ای کشتار مسلمانان بوسنی را محکوم کردید.
هر انسان با شرفی همین کار را می کند. در آن شرایط فرقی میان من که مسیحی بودم و مسلمان بوسنی وجود نداشت. انسان های بی گناه کشته می شدند در حالی که تنها دلیل از بین رفتنشان منفعت طلبی زورگویان بود.

این روزها آتش جنگ همچنان شعله ور است در حالی که قدرت های بزرگ در این مورد عکس العمل نشان نمی دهند.
دلیلش را قبلا گفتم. وقتی عده ای تنها به منافع خود می اندیشند نمی توانید توقع دیگری داشته باشید. برخی به دنبال کسب درآمد هستند و برایشان اهمیتی ندارد در این راه جان انسان ها به خطر بیفتد یا حتی کودکان  بی گناه از بین بروند.



از حضور در اسپانیا تا شکست دادن آبی ها

زمان جنگ چند سال داشتید؟
این از شانس خوبم بود که آن سال ها در اسپانیا به سر می بردم. به عنوان اولین لژیونر فوتبال کشور جوان کرواسی سال 1991 راهی اسپانیا شده بودم؛ آن هم در شرایطی که تنها 23 سال داشتم. 3 سال ابتدایی را برای لاس پالماس بازی کردم و دو سال هم برای کامپوستلا.

بعد از جنگ به کرواسی برگشتید؟
بله. رییکا پیشنهاد داد و من قبول کردم. اتفاقا سال 2005 مربیگری را از همین تیم شروع کردم.

قبل از اینکه مربی شوید در یک مقطع هم سر از تیم الاتحاد کلبا در امارات درآوردید!
پیشنهاد مال خوبی داده بودند. سرمربی تیم کروات بود و از من شناخت داشت. من هم سال های اخر فوتبالم را پشت سر می گذاشتم. اینطور شد که از سال 98 تا 2001 زندگی در امارات و حضور در فوتبال این کشور را به عنوان بازیکن تجربه کردم.

به نظر می رسد بعد از مربیگری در کرواسی راهی کویت شدید.
در فصل 2007 -2008 با اینتربلوک لوبلیانا در لیگ اسلوونی نتایج خوبی گرفتم. ابتدا توانستم تیم را در لیگ نگه دارم. بعد جام حذفی را بردیم و متعاقب آن سوپر جام را. پس از این بود که پیشنهادی از العربی کویت دریافت کردم که جالب توجه بود.

به مبلغ آن اشاره می کنید؟
این یک مساله شخصی است.



در قیاس با قراردادی که فصل پیش با ملوان بستید؟
قابل مقایسه نیستند. قرارداد الکویت خیلی بیشتر بود. در کویت نمایش قابل قبولی داشتیم. حتی سهمیه حضور در لیگ قهرمانان آسیا را کسب کردیم و تا مرحله یک چهارم بالا آمدیم.

و این نتایج خوب سبب شد تا سر از النصر عربستان در بیاورید.
بله. النصر یکی از تیم های صاحب نام آسیا و عربستان بود. امکاناتشات حتی در قیاس با تیم های اروپایی قابل تقدیر بود.

و قراردادشان؟
گفتم که مبلغ قرارداد بر خلاف آنچه در ایران می بینم، کاملا شخصی است و لزومی ندارد بیانش کنم؛ اما مبلغ قرارداد النصر عالی بود. حتی خیلی بیشتر از الکویت. آنها یک ویلای لوکس و بزرگ در اختیارم گذاشته بودند همراه با اتومبیلی اختصاصی و راننده.

با النصر در لیگ قهرمانان آسیا استقلال را شکست دادید.
 این اولین برخورد جدی من با فوتبال ایران بود. در گروه دوم، السد قطر با 10 امتیاز اول شد و ما با 8 امتیاز، به خاطر تفاضل گل بهتر از استقلال دوم شدیم و صعود کردیم.

البته مقابل هم، در دو بازی رفت و برگشت نتایج مشابه گرفتید؟
بله در ریاض، استقلال با گل نیمه اول عمران زاده پیش افتاد؛ اما در نیمه دوم با دو گل شکستشان دادیم. در بازی برگشت استقلال دو بر یک پیروز شد. اگر اشتباه نکنم، گل های استقلال را مجیدی و هافبک عراقی (حوار ملا محمد) به ثمر رساندند.

آدرس فیفا را می دانم ؛اما از ناسپاسی مالک ملوان ناراحتم


برسیم به فوتبال ایران و ملوان. چه شد به ایران آمدید؟
مدتی بود به دلیل بیماری توسط پزشک ممنوع الفعالیت شده بودم تا اینکه بالاخره مجوز فعالیتم را صادر کرد. همان زمان پیشنها ملوان رسید و من معطل نکردم چون می خواستم کار کنم. جالب اینکه یک ماه بعد از ملوان پیشنهادی از اروپا رسید که عالی بود؛ اما کارم را شروع کرده بودم و اخلاقی نبود زیر قراردادم بزنم.

چه شد که پس از کسب نتایج عالی با ملوان به همکاری با این تیم ادامه ندادید؟
قبل از پایان فصل با مسئولان حرف زدم. برنامه ام را گفتم و توضیح دادم برای پیشرفت بیشتر نیاز داریم تا هزینه بیشتری انجام دهیم. آدم جاه طلبی هستم و می خواهم قهرمان شوم و در این راه نیاز به ابزاری جدید بود.

و مالک ملوان این شرط را نپذیرفت؟
آنها برنامه خودشان را داشتند و من اهداف خودم را. حتی گفتم حاضرم نسبت به پیشنهادات دیگر تیم ها به ملوان تخفیف خوبی بدهم؛ در مقابل باشگاه تیمی را ببندد که مدعی قهرمانی باشد. در نهایت این اتفاق نیفتاد و امروز سرمربی فولاد هستم. ملوان هم تلاش می کند با جوانانش در لیگ جدید نمایش خوبی داشته باشد.

پس از کسی دلخور نیستید؟
از بازیکنان و مردم انزلی هرگز؛ اما متاسفانه مالک باشگاه هنوز نیمی از قراردادم را پرداخت نکرده است. از این ناراحتم که پاسخ درستی به زحماتی که کشیدم، داده نشد. آدرس فیفا را می دانم؛ اما از این پایان قدر ناشناسانه ناراحتم. قطعا پرداخت 60 هزار دلار کار سختی نبود که انجام نگرفت.



از اینکه لیگ ایران علی کریمی را ندارد ناراحتم


از لیگ جدید بگویید. صحبت از این بود که به تراکتورسازی بروید اما به فولاد پیوستید.
دیگر لزومی ندارد به این موارد بپردازیم. مربیان و بازیکنان پیش از آغاز فصل پیشنهاداتشان را بررسی می کنند. من هم از اینکه فولاد را انتخاب کرده ام کاملا راضی هستم.

قبلا گفته بودید دوست دارید در لیگ چهاردهم علی کریمی را در اختیار داشته باشید؛ اما این اتفاق نیفتاد.
وقتی در النصر بودم بازی هایش را زیر نظر داشتم. کریمی بهترین روزهایش را در الاهلی سپری می کرد. بازیکنی غیرقابل پیش بینی با حرکاتی ویرانگر. هر مربی ای دوست دارد چنین سلاحی را در اختیار داشته باشد و کریمی واقعا یک سلاح ویرانگر بود.

فکر می کنید بازیکن مورد علاقه شما زمان مناسبی را برای خداحافظی از فوتبال حرفه ای انتخاب کرد؟
این یک تصمیم شخصی است و باید به آن احترام گذاشت. همیشه نگاه کردن از دور آسان است. اخذ تصمیم های به این شکل فقط به خاطر شرایط جسمانی نیست. یک بازیکن حرفه ای می داند که آیا از نظر روحی شرایط ادامه کار را دارد یا اینکه ترجیح می دهد تصمیم دیگری بگیرد. به هر حال از اینکه هنر علی را در لیگ امسال نمی بینم ناراحتم.

برای مربیگری در فصل تازه از شمال به جنوب آمده اید، از بندر انزلی به اهواز.
تجربه خوبی است. خوشبختانه در هر دو شهر تا دلتان بخواهد ماهی وجود دارد (با خنده)

مجبورید با دو استایل تقریبا متفاوت کار کنید و این شاید برایتان کمی دردسر درست کند.
چنین نظری ندارم. این مربی است که از بازیکنانش بازی می گیرد. در انزلی استعدادهای خوبی داشتیم. اینجا در اهواز هم شرایط برای شناسایی نفرات مستعد خوب است. نگران آینده نیستم چون به کارم ایمان دارم.

پذیرش مسوولیت فنی در تیمی که قهرمان شده برای شما یک ریسک به حساب نمی آمد؟
چرا اما باید از فوتبال و جذابیت هایش لذت برد. به اهواز آمده ام تا با تفکراتم به مجموعه کمک کنم. به ترکیب فولاد نگاهی بیندازید. پیش از این یوسف وکیا یا احمد عبدا...زاده را در لیگ برترتان دیده بودید؟ برای من نه اسامی مطرح هستند و نه سوابق. تنها نیاز به زمان دارم تا به فولادی که مد نظر دارم برسیم.

اول فصل با یک شوک بزرگ روبرو شدید و آن خروج کاپیتان از لیستتان بود. 
 متاسفانه همینطور است. بختیار رحمانی را از دست دادیم. آرش افشین مصدوم شد. داستان معافیت ها هم پیش آمد. شاید اگر این مسائل بوجود نیامده بود، زودتر به شرایط دلخواهمان می رسیدیم.



کدام تیم ها را رقیب خود می بینید؟
طبیعی است که هنوز قضاوت در مورد مدعیان کسب عنوان قهرمانی زود است. با این حال استقلال و سپاهان جدی ترین رقبا هستند. تراکتور فراموش نشود. اوضاع پرسپولیس هم در آینده مشخص خواهد شد.

فصل قبل با ملوان چهار هفته مانده به پایان لیگ استقلال را 4-2 در انزلی نقره داغ کردید. همین نتیجه آنها را از قهرمانی و حتی کسب سهمیه لیگ قهرمانان دور کرد.
اینطوری به مسئله نگاه نمی کنم. به عنوان سرمربی دوست دارم تمام بازی هایم را با پیروزی پشت سر بگذارم. امیر قلعه نویی در استقلال هم همین هدف را دارد.

شانس استقلال را برای قهرمانی بیشتر از سایر مدعیان  می دانید؟
نه. فولاد را فراموش نکنید. هنوز زمان زیادی برای جنگیدن در اختیار داریم.


همسرم متخصص خرید از بازارهای ایران است


با هوای گرم اهواز کنار آمده اید؟
پنج سال زندگی در امارات، کویت و عربستان سبب شد تا با آب و هوای گرم و شرجی مشکلی نداشته باشم. وقتی هدف بزرگی داشته باشی، مشکلات کوچک به چشمت نخواهند آمد.

همسرتان مثل فصل قبل برای همراهی شما به ایران آمده؟
هنوز نه اما با اتمام انجام امور شخصی، خانواده مان به ایران بیاید.

در گفتگویی اعلام کرده بودید که همسرتان خیلی بهتر از شما از بازار انزلی خرید می کند.
(دوباره با لبخند) همینطور است. اتفاقا منتظرم تا بیایید و کمکم کند. شک ندارم از حضور در بازار سنتی اهواز لذت خواهد برد. شمال که بودیم خیلی بهتر از من اعداد و پول های ایرانی را می شناخت و راحت خریدهای خانه انجام می شد. جالب اینکه در انزلی از دوستانش طرز تهیه کوکو سبزی را هم یاد گرفته بود. حتما اینجا در اهواز یاد می گیرد که چطور غذای مخصوص جنوبی ها را درست کند.

راستی! اگر برای حمایت از بیماران ALS  به چالش سطل یخ دعوت شوید آن را می پذیرید؟
حتما. خوشحال می شوم چون این یک کار خیرخواهانه است. دلیل دوم پذیرش این دعوت هم هوای گرم اهواز است (با خنده)

ارتباطتان با هواداران اهوازی چگونه است؟
همیشه به هواداران به عنوان همراهان همیشگی تیم ها احترام می گذارم. طبیعی است انتظار داشته باشم به من احترام بگذارم.

شاید این فصل تقابل فولاد و ملوان در انزلی برای شما دشوارتر از مبارزه با استقلال و پرسپولیس در آزادی باشد.
از نظر احساسی همینطور است که می گویید. به انزلی که بروم قطعا روزهای خوبی که داشتیم را به یاد خواهم آورد. مطمئن باشید هواداران هم حس خوبی به من خواهند داشت. در مقابل از نظر فنی مشکلی وجود ندارد. این بازی هم سه امتیاز دارد و می توانیم با تلاش از آن با موفقیت خارج شویم.



از زندگی در ایران لذت می برید؟
اگر اینطور نبود دوباره با یک تیم ایرانی قرارداد نمی بستم. حسم روز به روز بهتر شده است. دیگر احساس نمی کنم در یک کشور خارجی حضور دارم. دوستان زیادی پیدا کرده و از شرایطی که دارم کاملا راضی هستم.

به عنوان پرسش آخر، باز هم دراگان اسکوچیچ به استقلال رسید. روز جمعه میهمان استقلال هستید. شما فصل قبل با چهار گل تیم امیر قلعه نویی را شکست دادید.

با خاطراتم زندگی نمی کنم. فصل قبل با ملوان استقلال را شکست دادم اما شرایط متفاوت است. نه استقلال تیم فصل قبل است و نه فولاد ملوان. منظورم این است که نتیجه ارتباطی به گذشته پیدا نمی کند. فقط می دانم سه امتیاز برای هر دو تیم از اهمیت زیادی برخوردار است.