به گزارش مشرق، منع ورود دانشجویان ایرانی به کشورهایی مانند نروژ آخرین نمونه برای ادعای غیرقابل اعتماد بودن غرب است.
وب سایت الف ضمن درج این مطلب نوشت: مدتهاست که دیگر دنبالکنندگان نزاع سیاسی ایران و غرب بر سر پرونده هستهای ایران، این اختلاف را ناشی از نگرانی برای امنیت دنیا نمیدانند و حتی مخالفان هستهای شدن ایران هم پیش خود به میل این اختلاف به سمت ایرانهراسی و اسلامهراسی اذعان دارند.
الف با اشاره به کارشکنیهای متعدد غرب نوشت: بسیاری از این کارشکنیها مثل ترور 4 تن از دانشمندان هستهای مدتها به اخبار روز دنیا تبدیل شد و ماهیت هستهایستیزی غرب در قبال ایران را برملا کرد و به همان نسبت، بسیاری از این اقدامات از سنگاندازی بر سر راه خرید دستگاههای مورد نیاز تاسیسات هستهای و تهیه لیست ترور و تحریم از دانشمندان و فعالین انرژی هستهای گرفته تا اخراج دانشجویان ایرانی از اروپا به بهانه مرتبط بودن پروژه آنان با صنعت هستهای، آن طور که باید دیده و شنیده نشد.
2 سال پیش بود که دولت هلند جمعی از دانشجویان مشغول به تحصیل در این کشور را اخراج کرد و در اطلاعیهای، بخش بینالملل تعدادی از دانشگاههای خود را موظف کرد که صدور و تمدید اجازه اقامت اتباع ایرانی به ویژه دانشجویان در حین تحصیل برای مدت نامعلومی به حالت تعلیق دربیاید.
الف میافزاید: پس از اعلام سیاست مذاکره از سوی دولت یازدهم این توقع به حق ایجاد شد که حملات تحریمی غرب علیه ایرانیان به پایان برسد، نمیشود هم شمشیر در دست داشت و هم از مذاکره سخن گفت! چند ماه پس از تشکیل دولت یازدهم، توافقنامه ژنو میان ایران و 5+1 به امضا رسید که طبق قسمتی از آن، قرار شد هیچ تحریم دیگری علیه جمهوری اسلامی ایران وضع نشود. اما در ماههای بعد از توافقنامه ژنو، واقعیت چیزی جدا از متن توافقنامه بود، بارها و بارها تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران وضع شد و این موضوعی بود که مورد اشاره رهبری هم قرار گرفت و ایشان با توجه به این که مذاکره برخلاف تصورات برخی، به هیچ چیز کمک نمیکند، فرمودند «آمریکاییها نه تنها دشمنیها را کم نکردند بلکه تحریمها را هم افزایش دادند! البته میگویند این تحریمها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه تحریم هم، فایدهای نداشته است.»
این سایت ادامه میدهد: در آخرین اقدام از این دست، به بهانه تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران، که بعد از توافق ژنو صورت گرفت- از ورود 64 دانشجوی ایرانی به خاک نروژ جلوگیری شد. اگرچه آن اقدام هلند در نهایت ملغی شد، اما نروژ اکنون در حالی دست به اقدام مشابه زده است که مدت زمان زیادی از گام آخر توافقنامه ژنو که به خودداری از وضع تحریمهای جدید اعم از بینالمللی، یک جانبه و چند جانبه در آن تاکید شده است، نمیگذرد. نقض صریح یک توافق بینالمللی از طرف غرب در حالی اتفاق میافتد که دولت جدید ایران، اساس خط مشی خود را بر تعامل با آنان گذاشت و از هر طریقی سعی کرد تا سالها تشنج بین ایران و غرب را به صلح و آرامش تبدیل کند اما طرف غربی در مقابل طوری واکنش نشان داد که حتی شعارهای اساسی حسن روحانی در زمان انتخابات مثل «بازگرداندن عزت به پاسپورت ایرانی» بارها زیر سؤال رفت.
نویسنده تصریح میکند: شاید اختلاف غرب و ایران بر سر فعالیتهای هستهای آنقدر ادامهدار شده باشد که کسی یادش نیاید اولین جرقه این اختلاف کی و کجا زده شد. اما آنها که تاریخ را بلدند خوب میدانند که در سالهای 1329 که برنامه هستهای ایران پا گرفت و در سال 1353 که شکل جدی به خود گرفت از حامیان اصلی هستهای شدن ایران، غرب و به خصوص آمریکا بود و این، اساس یک نظام اسلامی بود که خصومت غرب را به روزهای سی و پنج سالگی انقلاب ایران رساند نکته مهمی که باید باور کرد، این است که هیچ چیز در رابطه با غرب و آمریکا عوض نشده است.
کسانی که از طرف غرب برای توافق ژنو پشت میز مذاکره با ایران نشستند، همان گردانندگان نشستهای سعدآباد، بروکسل و پاریس هستند و تنها معیارشان برای عوض شدن، دست کشیدن ایران از داشتهها و آرمانهای سه دهه انقلاب اسلامی است؛ چیزی که یقینا هیچ یک از دولتهای جمهوری اسلامی در فکر آن هم نیستند، چه رسد که به آن تن بدهند.
*کیهان
وب سایت الف ضمن درج این مطلب نوشت: مدتهاست که دیگر دنبالکنندگان نزاع سیاسی ایران و غرب بر سر پرونده هستهای ایران، این اختلاف را ناشی از نگرانی برای امنیت دنیا نمیدانند و حتی مخالفان هستهای شدن ایران هم پیش خود به میل این اختلاف به سمت ایرانهراسی و اسلامهراسی اذعان دارند.
الف با اشاره به کارشکنیهای متعدد غرب نوشت: بسیاری از این کارشکنیها مثل ترور 4 تن از دانشمندان هستهای مدتها به اخبار روز دنیا تبدیل شد و ماهیت هستهایستیزی غرب در قبال ایران را برملا کرد و به همان نسبت، بسیاری از این اقدامات از سنگاندازی بر سر راه خرید دستگاههای مورد نیاز تاسیسات هستهای و تهیه لیست ترور و تحریم از دانشمندان و فعالین انرژی هستهای گرفته تا اخراج دانشجویان ایرانی از اروپا به بهانه مرتبط بودن پروژه آنان با صنعت هستهای، آن طور که باید دیده و شنیده نشد.
2 سال پیش بود که دولت هلند جمعی از دانشجویان مشغول به تحصیل در این کشور را اخراج کرد و در اطلاعیهای، بخش بینالملل تعدادی از دانشگاههای خود را موظف کرد که صدور و تمدید اجازه اقامت اتباع ایرانی به ویژه دانشجویان در حین تحصیل برای مدت نامعلومی به حالت تعلیق دربیاید.
الف میافزاید: پس از اعلام سیاست مذاکره از سوی دولت یازدهم این توقع به حق ایجاد شد که حملات تحریمی غرب علیه ایرانیان به پایان برسد، نمیشود هم شمشیر در دست داشت و هم از مذاکره سخن گفت! چند ماه پس از تشکیل دولت یازدهم، توافقنامه ژنو میان ایران و 5+1 به امضا رسید که طبق قسمتی از آن، قرار شد هیچ تحریم دیگری علیه جمهوری اسلامی ایران وضع نشود. اما در ماههای بعد از توافقنامه ژنو، واقعیت چیزی جدا از متن توافقنامه بود، بارها و بارها تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران وضع شد و این موضوعی بود که مورد اشاره رهبری هم قرار گرفت و ایشان با توجه به این که مذاکره برخلاف تصورات برخی، به هیچ چیز کمک نمیکند، فرمودند «آمریکاییها نه تنها دشمنیها را کم نکردند بلکه تحریمها را هم افزایش دادند! البته میگویند این تحریمها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینه تحریم هم، فایدهای نداشته است.»
این سایت ادامه میدهد: در آخرین اقدام از این دست، به بهانه تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران، که بعد از توافق ژنو صورت گرفت- از ورود 64 دانشجوی ایرانی به خاک نروژ جلوگیری شد. اگرچه آن اقدام هلند در نهایت ملغی شد، اما نروژ اکنون در حالی دست به اقدام مشابه زده است که مدت زمان زیادی از گام آخر توافقنامه ژنو که به خودداری از وضع تحریمهای جدید اعم از بینالمللی، یک جانبه و چند جانبه در آن تاکید شده است، نمیگذرد. نقض صریح یک توافق بینالمللی از طرف غرب در حالی اتفاق میافتد که دولت جدید ایران، اساس خط مشی خود را بر تعامل با آنان گذاشت و از هر طریقی سعی کرد تا سالها تشنج بین ایران و غرب را به صلح و آرامش تبدیل کند اما طرف غربی در مقابل طوری واکنش نشان داد که حتی شعارهای اساسی حسن روحانی در زمان انتخابات مثل «بازگرداندن عزت به پاسپورت ایرانی» بارها زیر سؤال رفت.
نویسنده تصریح میکند: شاید اختلاف غرب و ایران بر سر فعالیتهای هستهای آنقدر ادامهدار شده باشد که کسی یادش نیاید اولین جرقه این اختلاف کی و کجا زده شد. اما آنها که تاریخ را بلدند خوب میدانند که در سالهای 1329 که برنامه هستهای ایران پا گرفت و در سال 1353 که شکل جدی به خود گرفت از حامیان اصلی هستهای شدن ایران، غرب و به خصوص آمریکا بود و این، اساس یک نظام اسلامی بود که خصومت غرب را به روزهای سی و پنج سالگی انقلاب ایران رساند نکته مهمی که باید باور کرد، این است که هیچ چیز در رابطه با غرب و آمریکا عوض نشده است.
کسانی که از طرف غرب برای توافق ژنو پشت میز مذاکره با ایران نشستند، همان گردانندگان نشستهای سعدآباد، بروکسل و پاریس هستند و تنها معیارشان برای عوض شدن، دست کشیدن ایران از داشتهها و آرمانهای سه دهه انقلاب اسلامی است؛ چیزی که یقینا هیچ یک از دولتهای جمهوری اسلامی در فکر آن هم نیستند، چه رسد که به آن تن بدهند.
*کیهان