به گزارش گروه اجتماعی مشرق، یکى از عوارض ناگوار پُرخورى و بدخورى زیاد شدن چربى خون است، در تعقیب آن نارسایى شریانهاى مغذى و عروق خون دهنده عضله قلب است که در اثر تنگ شدن عروق فوق، سکتههاى قلبى و مغزى را در پى خواهد داشت.
ازدیاد چربى خون به علت خوردن غذاهاى متنوع و رنگارنگ بیش از اندازه احتیاج به وجود مىآید. روزانه این مقدار چربى اضافى به انبار ذخیره چربى بدن اضافه مىشود و سنگینى وزن را به وجود مىآورد. سنگینى وزن هم یکى از عوامل سکتههاى قلبى است، زیرا این بار اضافى را قلب باید تحمل کند.
در پُرخورى و بدخورى عوارض آن بیشتر در زمان کهولت و پیرى خود را نشان مىدهد که مهمترین عوارض آن شامل دردهاى مفصلى از قبیل زانوها، کمر، مهرههاى گردن، مچ پاها و سایر مفاصل دیگر بدن است و علت این چاقى و زیادى چربى خون بیشتر مربوط به خوردن غذاهاى پُختنى در وعدههاى متوالى است. زیرا غذاى قبلى هنوز هضم و جذب نشده که غذاى بعدى خورده مىشود.
این زیاد شدن چربى را مىتوان با مثالى ساده روشنتر ساخت. مثلاً اگر فردى صبح بیست گرم پنیر و نصف نان، ظهر پنجاه گرم مواد گوشتى و پنجاه گرم مرغ چرب و خورشت که از نخود، سبزى و چیزهاى دیگر تهیه شده است و شب هم یک غذاى دیگر که به همین اندازه کالرى ایجاد کند، مصرف کند، حدود سه هزار کالرى دستکم وارد بدن خود کرده است.
بیشتر بدنها این مقدار کالرى و حرارت را لازم ندارد (به علت کمى تحرک بدن) زیادى آن منجر به چاقى و زیاد شدن چربى خون مىشود. زیان این بدخورى و پُرخورى نه از لحاظ بدنى بلکه از نظر اقتصادى هم قابل جبران نیست. زیرا کسانى که بیشتر از پختنى استفاده مىکنند، باید اضافهتر ظرف بشویند، آب بیشترى بریزند، پودر ظرفشویى بیشترى مصرف کنند و وقت بیشترى را براى تهیه غذا به کار برند، بنابراین مواد سوختنى زیادترى را از دست میدهند که همه اینها باید با صرف بودجه بیشترى جبران شود.
حال اگر به جاى پختنىهاى متنوع، یک جور غذاى مناسب آن هم در یک وعده «پختنى» و در وعدههاى دیگر از غذاهاى ساده و به اصطلاح حاضرى استفاده شود. شبها را با میوهجات یا مقدارى سالاد، سپرى کنند، مخاطرات را از خود دور ساختهاند.
زیان غذاهاى چرب علاوه بر نارسایى شریانهاى غذادهنده به عضله قلب (کرونها) و سفت شدن شرایین، مخصوصاً عروق مغز، باعث خروج مادهاى به نام آنتروگاسترین از مخاط اثنىعشر و ژنوم مىشود. (اول روده باریک که این هورمون وارد خون گشته باعث مهار حرکات معدى میشود و سرعت تخلیه آن را به نصف تقلیل مىدهد).
هر چه چربى غذا در کیموس معده بیشتر باشد مهار تخلیه آن بیشتر میشود و غذا مدت بیشترى در معده باقى مىماند. این ماندن غذا، خود موجب تشدید اسیدیته معدى و زیاد شدن آن مىشود که سرانجام موجب ایجاد ورم و در به وجود آمدن زخم معده و اثنىعشر مؤثر خواهد بود.
معمولاً چاقها به علت بار اضافى که بر دوش دارند طبعاً به تنگ نفس، کمحوصلگى، عصبانیت، عدم تحرّک، کندى در کارها و به یک حالت بىحالى مخصوص به خود دچار مىشوند که این امر در تحریک عصب سمپاتیک به علت تحریکات هیجانى فوق مؤثر است و باعث کم شدن حفاظت قسمت اول روده، یعنى اثنىعشر میشود که این نیز به نوبه خود یکى از عوامل به وجود آمدن زخم پپتیک است.
عصبانیت، استرس، هیجانات و اپىنفرین هورمون قسمت میانى قشر غده فوق کلیوى و کوریتکوتروپین از آدنوهیپوفیز با گلوکورتیکوئیدهاى قشر غده فوق کلیه باعث چربى مىشود که هرچه استرس و عصبانیت زیادتر باشد، چربى زیادترى بسیج و وارد خون مىشود.
در کتاب همیشه لاغر و سلامت باشید آمده است: اگر آدمى چاق باشد هنگام ناراحتى روحى چربى خونش زیاد مىشود، این نیز یک زیان جبرانناپذیر چاقى است. براى جلوگیرى از چاق شدن همانطورى که مکرر بیان شده است، باید از مقدار غذاها کاست.
بهخصوص غذاهاى چربىزا مثل برنج، شیرینىجات، خورشتهاى چرب و غلیظ و سرخکرده، آبگوشتهاى چرب، کلّهپاچه و امثال آن. نیز دفعات غذا خوردن را تقلیل داد و چنانچه گفته شد؛ شبها از میوهجات و روزها، یک روز در میان از پختنى استفاده کرد. آن هم یک جور غذا و نیز بایستى همیشه به دستور آسمانى رسول گرامى (ص) توجه داشت که مىفرمایند: زیادى خوردن و پرخورى ناپسند است. امام باقر علیه السلام مىفرماید: چیزى مانند شکم پر نزد خدا منفورتر نیست!
اخیرا ثابت شده است که ریبوفلاوین موجود در گیاهان بر سرطان روده بزرگ مؤثر است.
چگونه چربىها وارد خون مىشوند؟
بهطور کلى تمام چربىهاى غذاها از راه لنف جذب مىشوند، به استثناى اسیدهاى چرب که مىتوانند از راه سیستم باب (کبد) جذب شوند. اما این قسمت جزو کوچکى از غذاها به شمار مىآید.
در مجراى گوارش قسمت عمده ترى گلیسیریدها شکسته، به گلیسیرول و اسیدهاى چرب تبدیل مىشوند. پس از عبور از مخاط روده دوباره به صورت ترىگلیسیرید درآمده و به شکل قطرات کوچک به اندازه نیم تا یک و نیم میکرون که به نام شیلومیکرون هستند، وارد لنف مىشوند.
بلافاصله مقدار کمى از پروتئین موجود در لنف جذب دیواره خارجى شیلومیکرونها شده تا بر پایدارى عمل تعلیق بیافزایند و از چسبیدن به یکدیگر جلوگیرى کنند.
مخازن چربى در بدن
قسمت عمده چربى بدن در بافت چربى و کبد ذخیره مىشود، در کبد غالباً مقدار زیادى چربى همیشه وجود دارد. عمل عمده بافت چربى ذخیره ترىگلیسیریدها هستند تا اگر روزى مورد احتیاج واقع شوند از قسمتهاى دیگر بدن براى ایجاد انرژى به کار روند.
قسمت عمده چربى در زیر جلد، به عنوان عایقى براى بیشتر حیوانات ذخیره مىشود و قسمتهاى دیگر مخازن چربى را چنانچه به بعضى از آنها قبلا نیز اشاره شده است مىتوان شکم، پهلوها، سرین، دور قلب، داخل شکم و به طور کلى در بیشتر اندامهاى بدن نام برد.
ناگفته نماند ذخایر چربى در بعضىها در قسمت تحتانى شکم آنقدر جمع و خودنمایى مىکند که بى شباهت به دمبه گوسفندان نیست، منتهى او در عقب و این در جلو است. سلولهاى بافت چربى فیبروبلاستهاى تغییر شکل یافتهاى هستند که قادر به ذخیره هشتاد تا نود و پنج درصد ترىگلیسیریدهاى خالص، در خود است.
یکى از راههاى ذخیره چربى در بافتهاى بدن، بدین طریق به وجود مىآید که هرگاه مقدار کربوهیدرات ورودى (مواد قندى نشاستهاى) بیش از حدى باشد که بلافاصله به انرژى بدل گشته یا به صورت گلیکوژن ذخیره شود، این مقدار بیش از حد خیلى سریع به ترىگلیسیرید تبدیل شده و در بافتهاى اضافى چربى انباشته مىشود. هنگام سنتز ترىگلیسیریدها یعنى زمانى که تریگلیسیریدها ساخته مىشوند فقط حدود پانزده درصد از انرژى گلوکز به صورت حرارت از بین مىرود و بقیه هشتاد و پنج درصد آن به ترىگلیسیرید ذخیره منتقل مىشود.
در اینجا به این مهم مىتوان پى برد که مواد کربوهیدراته (قندى) براى به وجود آوردن چربىها داراى اهمیت خاصى است لذا خوردن غذاهاى شیرین عامل مهمى در پیدایش چربى و ذخیره آن در بدن است.
پروتئینها یا مواد گوشتى نیز در تبدیل چربى اهمیت خاصى داشته و به زودى مىتوانند به صورت تریگلیسیرید درآمده، در بافتهاى چربى ذخیره شوند. لذا وقتىکه رژیم غذایى فردى بیش از اندازه احتیاج بافتهاى بدن وى باشد، به خصوص پروتئین آن به آسانى قسمت عمده چربى بدن را تشکیل خواهد داد که چاقى مزاحم در پى آن است.
ورزش بهترین راه حلّ کردن چربىهاى ذخیره است و این انرژى بیشتر از طریق ورزش، راه رفتن سریع، حرکات تند، دویدن به مقدار زیاد صرف خواهد شد. چربىهاى اضافى مخصوصا چربىهاى اشباع شده مانند درخت در مسیر عروق ریشه دوانیده و به تدریج بزرگ مىشود و عروق را تنگ مىکنند مانند بزرگ شدن ریشه گیاه در یک بطرى و زیاد شدن چربى و رسوب آن در عروق موجب گرفتگى رگهاى غذادهنده قلب مىشود.
ازدیاد چربى خون به علت خوردن غذاهاى متنوع و رنگارنگ بیش از اندازه احتیاج به وجود مىآید. روزانه این مقدار چربى اضافى به انبار ذخیره چربى بدن اضافه مىشود و سنگینى وزن را به وجود مىآورد. سنگینى وزن هم یکى از عوامل سکتههاى قلبى است، زیرا این بار اضافى را قلب باید تحمل کند.
در پُرخورى و بدخورى عوارض آن بیشتر در زمان کهولت و پیرى خود را نشان مىدهد که مهمترین عوارض آن شامل دردهاى مفصلى از قبیل زانوها، کمر، مهرههاى گردن، مچ پاها و سایر مفاصل دیگر بدن است و علت این چاقى و زیادى چربى خون بیشتر مربوط به خوردن غذاهاى پُختنى در وعدههاى متوالى است. زیرا غذاى قبلى هنوز هضم و جذب نشده که غذاى بعدى خورده مىشود.
این زیاد شدن چربى را مىتوان با مثالى ساده روشنتر ساخت. مثلاً اگر فردى صبح بیست گرم پنیر و نصف نان، ظهر پنجاه گرم مواد گوشتى و پنجاه گرم مرغ چرب و خورشت که از نخود، سبزى و چیزهاى دیگر تهیه شده است و شب هم یک غذاى دیگر که به همین اندازه کالرى ایجاد کند، مصرف کند، حدود سه هزار کالرى دستکم وارد بدن خود کرده است.
بیشتر بدنها این مقدار کالرى و حرارت را لازم ندارد (به علت کمى تحرک بدن) زیادى آن منجر به چاقى و زیاد شدن چربى خون مىشود. زیان این بدخورى و پُرخورى نه از لحاظ بدنى بلکه از نظر اقتصادى هم قابل جبران نیست. زیرا کسانى که بیشتر از پختنى استفاده مىکنند، باید اضافهتر ظرف بشویند، آب بیشترى بریزند، پودر ظرفشویى بیشترى مصرف کنند و وقت بیشترى را براى تهیه غذا به کار برند، بنابراین مواد سوختنى زیادترى را از دست میدهند که همه اینها باید با صرف بودجه بیشترى جبران شود.
حال اگر به جاى پختنىهاى متنوع، یک جور غذاى مناسب آن هم در یک وعده «پختنى» و در وعدههاى دیگر از غذاهاى ساده و به اصطلاح حاضرى استفاده شود. شبها را با میوهجات یا مقدارى سالاد، سپرى کنند، مخاطرات را از خود دور ساختهاند.
زیان غذاهاى چرب علاوه بر نارسایى شریانهاى غذادهنده به عضله قلب (کرونها) و سفت شدن شرایین، مخصوصاً عروق مغز، باعث خروج مادهاى به نام آنتروگاسترین از مخاط اثنىعشر و ژنوم مىشود. (اول روده باریک که این هورمون وارد خون گشته باعث مهار حرکات معدى میشود و سرعت تخلیه آن را به نصف تقلیل مىدهد).
هر چه چربى غذا در کیموس معده بیشتر باشد مهار تخلیه آن بیشتر میشود و غذا مدت بیشترى در معده باقى مىماند. این ماندن غذا، خود موجب تشدید اسیدیته معدى و زیاد شدن آن مىشود که سرانجام موجب ایجاد ورم و در به وجود آمدن زخم معده و اثنىعشر مؤثر خواهد بود.
معمولاً چاقها به علت بار اضافى که بر دوش دارند طبعاً به تنگ نفس، کمحوصلگى، عصبانیت، عدم تحرّک، کندى در کارها و به یک حالت بىحالى مخصوص به خود دچار مىشوند که این امر در تحریک عصب سمپاتیک به علت تحریکات هیجانى فوق مؤثر است و باعث کم شدن حفاظت قسمت اول روده، یعنى اثنىعشر میشود که این نیز به نوبه خود یکى از عوامل به وجود آمدن زخم پپتیک است.
عصبانیت، استرس، هیجانات و اپىنفرین هورمون قسمت میانى قشر غده فوق کلیوى و کوریتکوتروپین از آدنوهیپوفیز با گلوکورتیکوئیدهاى قشر غده فوق کلیه باعث چربى مىشود که هرچه استرس و عصبانیت زیادتر باشد، چربى زیادترى بسیج و وارد خون مىشود.
در کتاب همیشه لاغر و سلامت باشید آمده است: اگر آدمى چاق باشد هنگام ناراحتى روحى چربى خونش زیاد مىشود، این نیز یک زیان جبرانناپذیر چاقى است. براى جلوگیرى از چاق شدن همانطورى که مکرر بیان شده است، باید از مقدار غذاها کاست.
بهخصوص غذاهاى چربىزا مثل برنج، شیرینىجات، خورشتهاى چرب و غلیظ و سرخکرده، آبگوشتهاى چرب، کلّهپاچه و امثال آن. نیز دفعات غذا خوردن را تقلیل داد و چنانچه گفته شد؛ شبها از میوهجات و روزها، یک روز در میان از پختنى استفاده کرد. آن هم یک جور غذا و نیز بایستى همیشه به دستور آسمانى رسول گرامى (ص) توجه داشت که مىفرمایند: زیادى خوردن و پرخورى ناپسند است. امام باقر علیه السلام مىفرماید: چیزى مانند شکم پر نزد خدا منفورتر نیست!
اخیرا ثابت شده است که ریبوفلاوین موجود در گیاهان بر سرطان روده بزرگ مؤثر است.
چگونه چربىها وارد خون مىشوند؟
بهطور کلى تمام چربىهاى غذاها از راه لنف جذب مىشوند، به استثناى اسیدهاى چرب که مىتوانند از راه سیستم باب (کبد) جذب شوند. اما این قسمت جزو کوچکى از غذاها به شمار مىآید.
در مجراى گوارش قسمت عمده ترى گلیسیریدها شکسته، به گلیسیرول و اسیدهاى چرب تبدیل مىشوند. پس از عبور از مخاط روده دوباره به صورت ترىگلیسیرید درآمده و به شکل قطرات کوچک به اندازه نیم تا یک و نیم میکرون که به نام شیلومیکرون هستند، وارد لنف مىشوند.
بلافاصله مقدار کمى از پروتئین موجود در لنف جذب دیواره خارجى شیلومیکرونها شده تا بر پایدارى عمل تعلیق بیافزایند و از چسبیدن به یکدیگر جلوگیرى کنند.
مخازن چربى در بدن
قسمت عمده چربى بدن در بافت چربى و کبد ذخیره مىشود، در کبد غالباً مقدار زیادى چربى همیشه وجود دارد. عمل عمده بافت چربى ذخیره ترىگلیسیریدها هستند تا اگر روزى مورد احتیاج واقع شوند از قسمتهاى دیگر بدن براى ایجاد انرژى به کار روند.
قسمت عمده چربى در زیر جلد، به عنوان عایقى براى بیشتر حیوانات ذخیره مىشود و قسمتهاى دیگر مخازن چربى را چنانچه به بعضى از آنها قبلا نیز اشاره شده است مىتوان شکم، پهلوها، سرین، دور قلب، داخل شکم و به طور کلى در بیشتر اندامهاى بدن نام برد.
ناگفته نماند ذخایر چربى در بعضىها در قسمت تحتانى شکم آنقدر جمع و خودنمایى مىکند که بى شباهت به دمبه گوسفندان نیست، منتهى او در عقب و این در جلو است. سلولهاى بافت چربى فیبروبلاستهاى تغییر شکل یافتهاى هستند که قادر به ذخیره هشتاد تا نود و پنج درصد ترىگلیسیریدهاى خالص، در خود است.
یکى از راههاى ذخیره چربى در بافتهاى بدن، بدین طریق به وجود مىآید که هرگاه مقدار کربوهیدرات ورودى (مواد قندى نشاستهاى) بیش از حدى باشد که بلافاصله به انرژى بدل گشته یا به صورت گلیکوژن ذخیره شود، این مقدار بیش از حد خیلى سریع به ترىگلیسیرید تبدیل شده و در بافتهاى اضافى چربى انباشته مىشود. هنگام سنتز ترىگلیسیریدها یعنى زمانى که تریگلیسیریدها ساخته مىشوند فقط حدود پانزده درصد از انرژى گلوکز به صورت حرارت از بین مىرود و بقیه هشتاد و پنج درصد آن به ترىگلیسیرید ذخیره منتقل مىشود.
در اینجا به این مهم مىتوان پى برد که مواد کربوهیدراته (قندى) براى به وجود آوردن چربىها داراى اهمیت خاصى است لذا خوردن غذاهاى شیرین عامل مهمى در پیدایش چربى و ذخیره آن در بدن است.
پروتئینها یا مواد گوشتى نیز در تبدیل چربى اهمیت خاصى داشته و به زودى مىتوانند به صورت تریگلیسیرید درآمده، در بافتهاى چربى ذخیره شوند. لذا وقتىکه رژیم غذایى فردى بیش از اندازه احتیاج بافتهاى بدن وى باشد، به خصوص پروتئین آن به آسانى قسمت عمده چربى بدن را تشکیل خواهد داد که چاقى مزاحم در پى آن است.
ورزش بهترین راه حلّ کردن چربىهاى ذخیره است و این انرژى بیشتر از طریق ورزش، راه رفتن سریع، حرکات تند، دویدن به مقدار زیاد صرف خواهد شد. چربىهاى اضافى مخصوصا چربىهاى اشباع شده مانند درخت در مسیر عروق ریشه دوانیده و به تدریج بزرگ مىشود و عروق را تنگ مىکنند مانند بزرگ شدن ریشه گیاه در یک بطرى و زیاد شدن چربى و رسوب آن در عروق موجب گرفتگى رگهاى غذادهنده قلب مىشود.