کد خبر 344936
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۰

آمدن يك چهره دانشگاهي در روزهاي اول نويد روزهاي بي‌حاشيه‌تري را مي‌داد؛ اما عملكرد گودرزي در ساختمان وزارت ورزش در سئول شمالي مانند يك آب سرد بر پيكره ورزش است.

مشرق-
با انتخاب محمود گودرزي به عنوان وزير ورزش قرار بود عقلانيت ملاك تصميم‌گيري در ورزش باشد، پشت سرگذاشتن يك دوره پرتنش در روزهايي كه محمد عباسي وزير ورزش  بود، روزهاي پر حاشيه‌اي را در ورزش ايران ثبت كرده بود. با اين شرايط بود كه آمدن يك چهره ورزشي و دانشگاهي در روزهاي اول نويد روزهاي بي‌حاشيه‌تري را براي ورزش ايران مي‌داد؛ روزهايي كه خبري از تصميم‌هاي حاشيه‌ساز نباشد و همه چيز بر مبناي منطق پيش برود اما حالا 9ماه بعد از رأي اعتماد گرفتن گودرزي از مجلس، به نظر مي‌رسد اين اميدواري خيلي به‌جا نبوده است. عملكرد گودرزي روزهاي اخير در ساختمان وزارت ورزش در سئول شمالي مانند يك آب سرد بر پيكره ورزش است.
 
اتفاق‌هاي همين يك ماه اخير ورزش كافي است تا نشان دهد كه وزارت ورزش دولت روحاني همان مسير دولت قبل را مي‌رود. اولين آن دخالت وزارت ورزش در ماجراي قرارداد كرش بود، آنجا كه حرف و عمل وزير يكي نبود، او در رسانه‌ها عنوان مي‌كرد كه اين موضوع ربطي به وزارت ندارد و فدراسيون است كه بايد در اين باره تصميم بگيرد اما بعد از آن خبر مي‌رسيد كه او خواهان اين شده كه بند بند قرارداد كرش را فدراسيون فوتبال با وزارت ورزش چك كند و بدون هماهنگي با وزير، هرگونه توافقي با سرمربي پرتغالي ارزشي نخواهد داشت. همين دخالت‌ها بود كه جو پر‌تنشي را بر فضاي فوتبال حاكم كرد و باعث شد تا ماجراي ماندن كرش در ايران تبديل به داستان هزار و‌يك شب شود و هر روز شايعه جديدي در اين باره سر زبان‌ها بيفتد.
 
اتفاق دوم برخورد وزير با اميد نوروزي قهرمان كشتي فرنگي المپيك بود؛ برخوردي كه نه در شأن يك وزير بود و نه شأن يك استاد دانشگاه، ماجرا هم به انتقاد نوروزي از مشكلات مالي و اردويي كشتي گيران در‌آستانه بازي‌هاي جهاني و آسيايي اينچئون بر مي‌گردد. وزير ورزش هم با الفاظي عجيب پاسخ نوروزي را داد تا اردوي تيم ملي كشتي كه اميد اصلي ايران در بازي‌هاي آسيايي است دچار حاشيه شود و گودرزي كه خود به عنوان يك كشتي‌گير بايد حامي كشتي گيران باشد و به آنها در فاصله كوتاه تا بازي‌هاي آسيايي روحيه بدهد، اينطور با رفتاري نسنجيده همه چيز را به هم مي‌ريزد.
 
مورد سوم هم ماجراي بركناري علي دايي بود، طوري كه وزير و همكارانش يك تنه پرطرفدارترين تيم فوتبال ايران را به حاشيه بردند و باعث شدند تا حتي مخالفان دايي هم در جبهه مقابل وزارت قرار بگيرند. ناديده گرفتن جايگاه دايي به عنوان يكي از اسطوره‌هاي ورزش ايران و بركناري عجيب او، حكايت از وزارتخانه‌اي دارد كه بر همان مدار سابق مي‌چرخد. همچنان تصميم‌ها و حكم‌هاي خلق‌الساعه كه بدون توجه به عواقب آن گرفته مي‌شود حرف اول را مي‌زند. اين در حالي است كه وزير ورزش مدعي است امروز در وزارتخانه او، ورزشي‌ترين مديران كه شناخت كاملي از ورزش ايران دارند حضور دارند. 

شعار تبليغاتي دولت حسن روحاني كه دولت تدبير و اميد بود انگار در فضاي ورزش محلي از اعراب ندارد و بي‌تدبيري در تصميمات چند وقت اخير وزير ورزش حرف اول را مي‌زند و به جاي بذر اميد، در فضاي ورزش اين بذر نااميدي است كه كشت مي‌شود.

سعید احمدیان (تحلیلگر روزنامه جوان)