کد خبر 344945
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۰:۰۰

والیبال ما را ناگهان عاشق خودش کرد. نه به خاطر زیبایی‌اش، نه فقط برای جهانی شدنش، شاید دلیلی داشت که وجه تمایزش می‌شد با فوتبال.

مشرق-
سینه فوتبال همیشه جایی چاک می‌خورد و ستبر می‌شد و پیش می‌آمد که در قیاس هزینه‌هایش با تک تک رشته‌های ورزشی، به جمعیت یکصد هزار نفری‌اش در دربی‌ها و بخصوص شادمان کردن مردم در رسیدن به جام‌های جهانی حرف می‌زد. فوتبال، دلخوشی عامه بود، سرگرمی جامعه، تتمه امید مردم برای عرض اندام در عرصه‌های بین‌الملل! فوتبال مدعی جهانی کردن نام ایران بود. فوتبال، همیشه و همه جا از جاذبه‌هایش برای کشیدن مردم به ورزشگاه‌ها حرف می‌زد. ورزشگاه‌هایی که این روزها خالی شده از جمعیت‌هایی که حتی گاهی حوصله تماشای لیگش را از گیرنده‌های تلویزیونی هم ندارند.

از یک سال قبل، برای این فوتبال «هوو» پیدا شد. از وقتی که والیبال در ورزشگاه‌های دوازده هزار نفری، بیست هزار نفر را داخل سالن دید و بیست هزار نفر را بیرون ورزشگاه. از سال پیش، از وقتی که تماشای قهرمانی آسیا و لیگ جهانی، در برنامه‌های اصلی و روزمره مردم گنجانده شد. از وقتی مردم شهر، در سطح شهر، حرفی به‌جز فوتبال و سیاست و اقتصاد برای زدن و شنیدن داشتند. از وقتی والیبال، «هووی» فوتبال شد.

والیبال را این روزها با حرص، با فریاد، با به هم کوبیدن محکم دست‌ها برهم از شادی و کوفتن پاها بر زمین از خشم، با هیجان و غیظ تماشا کردیم. بردهایش شادی را به خانه‌های‌مان آورد و شکست‌هایش ساعاتی خاموش، ساکت و مغموم‌مان کرد. والیبال ما را ناگهان عاشق خودش کرد. نه به خاطر زیبایی‌اش، نه فقط برای جهانی شدنش، شاید دلیلی داشت که وجه تمایزش می‌شد با فوتبال. دلیلی مثل سادگی و خالص ماندنش. نه غرق در ثروت هستند، نه توقعی دارند، نه هر روز ناله بی‌پولی‌شان به هوا رفته و نه برای هر روز تمرین و بازی و پیروزی منتی را پتک می‌کنند و بر سر این ملت می‌کوبند! همه اینها برای اینکه عاشق این تازه‌وارد شویم کافی نیست؟

والیبال را دوست داریم، کمی متفاوت‌تر از فوتبال. والیبال را می‌توان عاشقانه دوست داشت. برای پیروزی‌هایش عاشقانه فریاد زد و برای شکست‌هایش از ته دل غمگین شد. فوتبال اما مثل خانی است که یک روز حکومت می‌کند و یک روز در بستر بیماری می‌افتد. زمین خوردن فوتبال غمی از سر ترحم بر همان بیمار را به همراه می‌آورد توام با نفرت و کینه. پیروزی‌هایش هم چند سالی است که مصادف می‌شود با این ناخودآگاه: «هنر کردند!» والیبال اما شادی و غمی خاکی و کوچه بازاری را به ما هدیه داده. چیزی شبیه به خودمان، چیزی عین آنچه کم داشتیم.

ابوالفضل نسایی (تحلیلگر روزنامه ایران ورزشی)