کد خبر 346870
تاریخ انتشار: ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۲

در روزهای آتی، رئيس جمهور محترم با سخنراني در شصت و نهمين اجلاس سالانهٔ مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورک، دومين سخنراني خود در اين سازمان را تجربه خواهد کرد. اکنون در آستانه دومين سفر ايشان نکاتي به نظر مي رسد که يادآوري آن بويژه براي آقاي روحاني و هيأت همراه وي ضروري است

به گزارش مشرق، حمید رسایی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی درباره سفر آتی حسن روحانی به مجمع عمومی سازمان ملل در وبسایت خود می‌نویسد:

در روزهای آتی، رئيس جمهور محترم با سخنراني در شصت و نهمين اجلاس سالانهٔ مجمع عمومي سازمان ملل در نيويورک، دومين سخنراني خود در اين سازمان را تجربه خواهد کرد. اکنون در آستانه دومين سفر ايشان نکاتي به نظر مي رسد که يادآوري آن بويژه براي آقاي روحاني و هيأت همراه وي ضروري است:

 تنظيم فرکانس روحاني با مواضع رهبر انقلاب

آقاي روحاني در تنظيم دومين نطق سازمان ملل و ديگر فرصت هاي سفر خود، نبايد فراموش کند که رئيس جمهور دولت جمهوري اسلامي ايران است و نه رئيس جمهور دولت ايران! در طول سال هاي گذشته اين مهمترين نکته برای تفاوت سخنراني رؤساي جمهور ايران با رؤساي ديگر کشورهاي شرکت کننده در اجلاس سازمان ملل بوده است. بنابر اين توقع و انتظار از رئيس دولت جمهوري اسلامي ايران آن است که آنطور نطق، مصاحبه و مذاکره کند که از رئيس جمهوري اسلامي ايران انقلابي انتظار مي رود.

شاخص و تراز سخنراني و موضعگيري اي که در سطح جمهوري اسلامي ايران باید باشد، نه مطالبات اين جريان سياسي است و نه مطالبات آن جريان سياسي بلکه شاخص و ملاک، جنس مواضع و ادبياتي است که رهبر کبير انقلاب(ره) و در زمان حاضر امام خامنه اي در برابر جريان سلطه بويژه آمريکا به کار مي گيرند.

اکنون در آستانه سفر روحاني به آمريکا، واضح است که مواضع ضد آمريکايي و ضد استکباري امام خامنه اي صريح تر، غليظ تر و راهبردي تر شده است. آخرين نمونه آن مواضع ايشان به هنگام مرخص شدن از بيمارستان بود. بر همين اساس ملت شريف ايران منتظرند تا فرکانس مواضع روحاني در سازمان ملل با فرکانس سخنان و مواضع رهبر انقلاب تنظيم شده باشد.

این نگرانی به آن دلیل است که در هفته های گذشته شاهد بودیم وقتي امام خامنه اي در ديدار با سفراي ايران در کشورهاي خارجي به صراحت اعلام مي کنند: «آمريکايي ها نه تنها دشمني ها را کم نکرده اند بلکه لحن آنها توهين آميزتر و تحريم ها هم بيشتر حتي تحريم هاي جديد هم وضع شده»  آقاي روحاني در فرکانسی دیگر در سفر به مشهد ادعای قبل خود را تکرار مي کند که تحريم ها ترک برداشته!

برای همین در آسنانه سفر دوم آقای روحانی به سازمان ملل از یک سو این نگرانی جدی وجود دارد که ایشان بر پایه همان خوش بینی به غرب و خوش بینی مبتنی بر مذاکرات ژنو به اتخاذ مواضع بپردازد. اما از سوی دیگر این امیدواری نیز وجود دارد تا روحاني اقدام نابجاي سال گذشته خود را جبران کند هر چند يک جريان اقليت سياسي از تطبيق فرکانس مواضع روحانی حوشش نیاد.

پوست خربزه تلفني

سخنراني سال گذشته آقاي روحاني هر چند از محورهاي قابل قبولي برخوردار بود اما در آخرين دقايق اين سفر، بمب خبري مکالمه تلفني اوباما با روحاني، دوستان انقلاب خميني را در بُهت و حيرت فرو برد و دشمنان خميني را ذوق زده کرد و وقتي اوباما در برابر تريبون هاي بين المللي قرار گرفت و از شکسته شدن مقاومت 35 ساله مسئولان ايراني و اثرگذاري تحريم ها سخن گفت، خيلي زود ترکش هاي اين بمب خبري، جريانات مؤمن و انقلابي در اقصي نقاط دنيا را زخمي کرد.

از همان روزهاي نخست، انتقادات زيادي از سوي دلسوزان به اين اقدام روحاني وارد شد اما وي در پاسخ به منتقدان گفتگوي تلفني اش با اوباما دستور انجام نظرسنجي چند موسسه براي به دست آوردن نظر مردم در باره اقدامات دولت در سفر به نيويورک را صادر کرد.

اين نظرسنجي البته هرگز صورت نگرفت، بويژه که چند هفته بعد از مکالمه تلفني روحاني با رئيس جمهور آمريکا، مقام معظم رهبري اقدام وي را حرکتي نابجا دانست. مکالمه دو رئيس جمهور پس از 35 سال، خيلي زود به خبر اول رسانه هاي دنيا تبديل شد و بر خلاف آنچه جريان رسانه اي سازشکار در داخل کشور القا مي کرد که تابوي مذاکره با آمريکا شکسته شد و مشکلات کشور پايان يافت، اين ملاقات نه تنها مشکلي از مشکلات کشور را حل نکرد بلکه ضررهايي را هم به دنبال داشت.

يکي از مهمترين ضررهاي اين اقدام نابجا و همچنين نشان دادن اشتها و علاقه براي مذاکره با آمريکا در يک سال گذشته، آن است که به تعبير رهبر انقلاب سبب شد تا غربي ها با استفاده از تبليغات عظيم رسانه هايشان، دوگانگي جمهوري اسلامي ايران در مواجه با آمريکا، تذبذب و انفعال را القا کنند و دل ملت ها را از مبارزه خالي کنند.

در همين راستا و در آستانه دومين سفر آقاي روحاني، رسانه هاي غربي موجي از احتمال ملاقات رئيس جمهور ايران و اوباما را به راه انداخته اند. شخص روحاني و سخنگوي دولت نيز در مصاحبه هاي خود با رسانه ها وقتي در برابر اين سئوال قرار گرفته اند که آيا اين ملاقات انجام مي شود، پاسخ مي دهند که روحاني برنامه اي براي اين ديدار ندارد. البته با توجه به شيطنت جريان رسانه اي غرب، مناسبتر آن بود که سخنگوي دولت به صراحت اعلام مي کرد که با توجه به تفاوت ماهوي دو نظام جمهوري اسلامي ايران و آمريکا و دشمني هاي باسابقه آمريکا عليه ملت ايران، اساسا دولت يازدهم اعتقادي به ملاقات با اوباما ندارد و قطعا چنين ملاقات صورت نمي گيرد. روشن است که تعبير «برنامه اي براي ملاقات نداريم» غير از «ملاقات نمي کنيم» است.

خصوصا که رهبر معظم انقلاب در ديدار با سفراي ايران در خارج، بخشي از سخنان رئيس جمهور در خصوص تعامل جمهوري اسلامي با تمام دنيا را اصلاح کردند و فرمودند: «اين موضوع دو استثنا دارد، تعامل با آمريکا و اسرائيل؛ و تأکيد کردند که مذاکره با آمريکا به جز در موارد خاص ضرر هم دارد و هيچ عاقلي کار بي منفعت نمي کند.»

 دوستاني که اصرار بر ارتباط دارند چه کساني هستند

سال گذشته چند روز بعد از بازگشت رئيس جمهور از سفر نيويورک و قبل از موضعگيري امام خامنه اي در خصوص نابجا بودن مکالمه تلفني وي با اوباما، آقاي روحاني در جلسه اي با نمايندگان مجلس نهم، در توجيه مکالمه تلفني با اوباما گفت:

«از غروب سه شنبه یک هجمه تبلیغاتی شدیدی در آمریکا علیه اوباما شروع شد و آن بحث این بود که آمریکا در این سفر تحقیر شده بود و من چند شبکه را آخر شب خودم گوش کردم، دیدم بحث ها چه است. مثلا تیترها این بود که روحانی دست رد به سینه اوباما زد. ایران، آمریکا را تحقیر کرد، اوباما تحقیر شد، کاخ سفید تحقیر شد. من از این تبلیغات خوشحال نبودم، نه اینکه آمریکا تحقیر شد یا نشد چون بحث این است که ما یک هدف مهمی پیش رو داریم، ما باید مسئله هسته‌ای را عزت‌مندانه حل و فصل کنیم.

... من نمی خواستم این کار بشود و لذا صبح فردا وقتی مسئولین رسانه‌ها با من ملاقات داشتند یک نفر از مسئولین رسانه‌ها به من گفت: فلانی تو چرا آمریکا را در این سفر تحقیر کردی؟ من آنجا پاسخ دادم با اینکه off the record بود، گفتم: من قصد تحقیر نداشتم، من علی‌الاصول مشکلی ندارم که با آمریکایی ها مذاکره کنم یا حرف بزنم، منتها زمان کم بود ما باید خیلی چیزها را هماهنگ می کردیم و وقتی من این پاسخ را دادم، گفتم این قسمت را شما می توانید پخش کنید که خیلی برایشان مهم بود و گفتند ما می ‌توانیم؟ همان لحظه عده‌ای رفتند و شروع کردند به پخش کردن که ایران گفته که این تعبیر درست نیست، ما قصد تحقیر نداریم.

... روز پایانی که می خواستم از نیویورک برگردم که در واقع آنجا جمعه ظهر بود این دو طرف با هم مرتب مذاکره می کردند که حالا چی شد؟ خوب شد؟ بد شد؟ حالا چی کار کنیم؟ من نماز ظهر و عصر را که خواندم، گفتند بحث این شده که حالا که نیم ساعتی فرصت دارید، از کاخ سفید به شما زنگی بزنند و به شما بگویند سفر شما به خیر. شما این را جواب بدهید و من گفتم این چیست؟ همه دوستان بر این مساله اصرار کردند اتفاق نظر داشتند که اگر شما می‌گویید آن تحقیر نباید بشود فضای آمریکا باید تعدیل شود، دشمنان نتوانند سوء استفاده کنند، حتی گفتند آقای نتانیاهو دارد به آمریکا می‌رسد و فردا می‌آید و بهانه می شود و اصرار کردیم و گفتیم وقت ما که تمام شده و باید حرکت کنیم، در همین حین موبایل سفیر ما زنگ خورد و کاخ سفید پشت خط بود. ما در این مکالمه تلفنی کوتاه که من فکر می‌کنم یک ربع یا 20 دقیقه شاید طول کشید.»

این متن که برگرفته از سایت ریاست جمهوری است اعتقاد عجیب آقای روحانی را در توجیه جرکت نابجایش نشان می دهد که برای جلوگیری از نحقبر اوباما حاضر به این مکالمه تلفنی شده! و این در حالی است که اوباما در طول یک سال گذشته بارها و بارها به جمهوری اسلامی نوهین کرد و در صدد نحقیر ما برآمد!

نکته جالب دیگر این است که روحاني می گوید در ابتدا تمايلي به آن حرکت نابجا نداشته اما در عين حال وي از دوستاني سخن مي گويد که اصرار داشتند تا او با اوباما تلفني سخن بگويد! نکته مهم در آستانه سفر دوم این است که اين «دوستان» چه کساني بودند و با چه تحليلي سال گذشته، چنين پوست خربزه اي را زير پاي آقاي روحاني گذاشتند؟ آيا اين دوستان در سفر امسال رئيس جمهور به سازمان ملل، بازهم بر استراتژي مکالمه و ملاقات خود اصرار دارند؟ آيا اين دوستان که روحاني از آنها سخن مي گويد، در سفر امسال نيز رئيس جمهور را همراهي مي کنند؟!

برخي از همراهان «آشنا»ي روحاني در سفر سال قبل سازمان ملل، بعد از مکالمه تلفني وي با اوباما وقتي در برابر سيل انتقادات افکار عمومي قرار گرفتند، براي توجيه اين اقدام نابجاي روحاني در برنامه تلويزيوني اعلام مي کردند که ما بايد آمريکا را درک کنيم و بين آمريکا و اسرائيل تفاوت قائل شويم!

يکي از همين افراد همراه رئيس جمهور در سفر سازمان ملل، سال گذشته در پاسخ به نطق انتقادي اينجانب (اینجا) نسبت به مکالمه تلفني روحاني و اوباما به نويسنده اين سطور مي گفت: مکالمه تلفني که چيزي نيست، رهبر معظم انقلاب به آقاي روحاني اجازه داده اند تا اگر لازم بود، وارد اتاق اوباما شود(!)

سئوال جدي اين است که آيا در حاشيه سفر امسال روحاني به سازمان ملل، قرار است پدرخوانده هاي دولت با مشاوره هاي خود از تهران، حرکت نابجاي ديگري را براي روحاني رقم بزنند؟ خصوصا که این پدر خوانده ها وقتی رهبر انقلاب در بستر بیمارستان بودند، از اعلام آمادگی ایران برای همکاری با آمریکا در سرکوب داعش خبر می دادند. نکته ای که رهبر معظم انقلاب برای رد آن حتی صبر نکردند تا از بیمارستان به بیت خود برسند بلکه در همان بیمارستان و به هنگام ترخیص در حالی که همه منتظر بودند تا فقط از صحت بیماری خود سخن بگویند، هرگونه همکاری با آمریکا را در این خصوص را رد کردند و تصریج کردند: در ابتدا برخی از مقامات دولت قائل به این همکاری بودند اما آنها هم بعدا این همکاری را رد کردند.

امام خامنه اي در پاسخ به همین پدرخوانده ها در ديدار مهم با سفراي خارجي جمهوري اسلامي فرمودند: «عده اي اينجور وانمود مي کردند که اگر با آمريکايي ها دور يک ميز بنشينيم، بسياري از مشکلات حل مي شود، البته ما مي دانستيم اينطور نيست و قضاياي يک سال اخير براي چندمين بار اين واقعيت را اثبات کرد.»

سئوال اين است که آيا اين «عده» در سفر امسال رئيس جمهور به سازمان ملل به دنبال تکرار پروژه خود به شکل ديگري نيستند؟ قطعا آقاي روحاني و حتي وزير امور خارجه با مواضع و سخنان خود در گفتگوها، مصاحبه ها و ملاقات ها مي توانند پاسخي درخور به تلاش هاي سازشکارانه «عده اي که در داخل کشور براي دولت پدرخواندگي مي کنند» بدهند.

 آيا روحاني همچنان اوباما را مؤدب و باهوش مي داند

سال گذشته وقتي روحاني در ماه هاي نخست رياست جمهوري اش بود، در گفتگو با يکي از رسانه هاي غربي ادعا کرد که در مکالمه تلفني اش با اوباما وي را مؤدب و باهوش يافته است!

اين سخنان عجيب روحاني را تنها مي توان به حساب خوش بيني وي نسبت به وعده هاي آمريکا دانست چرا که همين اوباماي باهوش و مؤدب بر خلاف تمام قوانين بين المللي به دلايل واهي، اجازه ورود نماينده جمهوري اسلامي ايران در سازمان ملل را صادر نکرد و جان کري، وزير امور خارجه وي در مذاکرات اخير تنها سه دقيقه در محل مذاکره حاضر شد تا به زعم خود، هيأت ايراني را تحقير کند.

اکنون اما که يک سال از دوره رياست جمهوري روحاني مي گذرد و به تعبير امام خامنه اي «نشست و برخاست و حرف زدن با آمريکايي ها مطلقا تأثيري در کم کردن دشمني آنها نداشته بلکه لحن آمريکايي ها تندتر و اهانت آميزتر شده» روحاني نبايد فراموش کند که اين دومين سفر وي به سازمان ملل و بعد از يک سال تجربه مواجهه غرب با ايران است. بنابر اين ضروري است تا رئيس جمهور با اتخاذ مواضعي شفاف و صريح، جمله غيرواقعي خود در باره اوباما را با مواضعي درخور شأن خوي استکباري رؤساي آمريکايي اصلاح کند.