گروه بین الملل مشرق- چندی پیش همایشی با عنوان "افق نو" در تهران با حضور حدود 30 کارشناس منتقد غربی برگزار شد. در این گردهمایی، نویسندگان، فیلمسازان، شخصیتها، متفکرین، فعالین و روزنامهنگاران کنار هم جمع شده بودند تا در خصوص جنایات صهیونیستها و امپریالیسم جهانی بحث و تبادل نظر کنند. بسیاری از این کارشناسان خارجی برای اولین بار به ایران سفر می کردند که نظر آنها درباره سفرشان به ایران و شرکت در یک همایش ضد امپریالیستی می تواند جالب توجه باشد.
"کالب تی ماوپین" که در کسوت یک تحلیلگر سیاسی و روزنامهنگار به دومین کنفرانس "افق نو" در تهران دعوت شده بود طی یادداشتی که از طریق دبیرخانه همایش "افق نو" در اختیار خبرنگار بین الملل مشرق قرار گرفته است به بیان دیدگاه های خود درباره سفر به ایران و شرکت در همایش افق نو پرداخته است. متن کامل یادداشت "کالب تی ماوپین" به شرح زیر است:
مطبوعات و رسانههای آمریکایی و اسرائیلی برای سنگاندازی در روند مذاکرات جاری بین جمهوری اسلامی ایران و آمریکا، هجمه ننگین تهمت و افترازنی به این کنفرانس را کلید زدند. به خود میبالم که در این همایش شرکت کرده و مطالب بسیاری آموختم.
صهیونیسم یعنی کینه: چرا به انتخاب خود در این کنفرانس شرکت کردم؟ بهعنوان کسی که در محله "بروکلین" نیویورک زندگی میکند، از نزدیک صهیونیسم را لمس کرده و با آن آشنایی دارم. مسلمانان منطقه "بی ریج" که در ماه رمضان برای ادای نماز صبح راهی مسجد میشدند توسط نوجوانان صهیونیست با تخممرغ هدف قرار میگرفتند. آنها همچنین با ماشین، مساجد را به محاصره درآورده و با صدای بلند سرود ملی اسرائیل را میخوانند، ایندرحالیاستکه مسلمانان پیش از طلوع خورشید وارد مساجد شده تا برای زنان و کودکان فلسطینی دعا کنند.
دو سال پیش، "پاملا گلر" میلیونر صهیونیست با عداوت و گستاخی در متروی نیویورک تبلیغات نژادپرستانهای انتشار داد که میگفت: "در هر جنگی که بین انسان متمدن و وحشیها دربگیرد، از انسان متمدن حمایت کنید."
یک تروریست نابکار با نام "داو هیکیند" در شورای عمومی شهر نیویورک که باید نماینده نیویورکیها باشد، عضو است. "داو هیکیند" با افتخار معترف است که یکی از اعضای "اتحادیه دفاع یهود" میباشد. این اتحادیه، یک سازمان صهیونیستی وحشی است که دست به همه اعمال خشونتبار افراطی، از جمله بمبگذاری و ترور میزند.
اداره پلیس نیویورک که میبایست حافظ جان شهروندان باشد، به تلآویو رفته و آنجا دفتر باز کرده است. مدارکی در دست است که این اداره بهعنوان بخشی از برنامه آموزشی افسران کادر، یک فیلم ضداسلامی منفور موسوم به "جهاد سوم" را نمایش میدهد. همه از آزار و اذیت، اغفال و زیر ذرهبین گرفتن جامعه مسلمانان از سوی پلیس آگاهی دارند.
من بهعنوان شخصی که در نیویورک زندگی میکند، به این کنفرانس مهم آمدم چراکه صهیونیسم را به عینه لمس کردهام و از آن بیزارم. صهیونیسم برابر است با نژادپرستی؛ صهیونیسم همان ایدئولوژی ساکنان سفیدپوست تازهازراهرسیده و استعمارگری است که قربانیانشان را دون پایه و حقیر میشمارند. صهیونیسم برابر است با نفرت؛ صهیونیسم یعنی "انسانزدایی" و سرکوب مردم به خاطر عقاید مذهبی یا قومیتشان.
تجربه دست اول از ایران: آنچه در ایران دیدم با آنچه در رسانههای آمریکایی از ایران به تصویر کشیده میشود، زمین تا آسمان فرق داشت. ایران یک کشور توتالیته و آخوندسالار نیست. ایرانیانی را میدیدم که علناً و آزادانه از دولت و مسئولین گلایه میکردند. ایران کشور مالامال از مردم سزاوار نفرت و غضبناک نیست، بلکه تشکیل شده از مردمانی که همانچه ما میخواهیم میخواهند؛ یعنی یک زندگی ساده و آرام به همراه خانواده.
انقلاب اسلامی از رهگذر یک انقلاب قهرمانانه که یک ظالم وحشی تحت حمایت آمریکا را به زیر کشید، پایهگذاری شد. هرچند دولت ایران، اسلامی است اما سایر ادیان دیگر نظیر یهودیت، مسیحیت و زرتشتی نیز اجازه فعالیت دارند. دولت این مذاهب را سرکوب نمیکند، درعوض ادیان یکتاپرست آزادانه حضور داشته و مورد احترامند.
رسانههای آمریکایی وضعیت حقوق زنان در ایران را وخیم جلوه میدهند، اما این فرافکنیها صحنت ندارد. در همین همایشی که بنده در آن شرکت کرده بودم، زنان نقش عمدهای ایفا کردند. بیش از 60 درصد پذیرش دانشگاهها را در ایران زنان تشکیل میدهد، همچنین بانوان ایرانی در ارتش نیز حضور دارند، طوریکه یکی از زنان دارای درجه سرتیپی ارتش است.
برعکس نیویورک، تهران مملو از بیلبوردهای تبلیغاتی نیست که تصاویر برهنه و مستهجنی از زنان برای فروش کالا به نمایش میگذارند. با هرزهنگاری و پورنوگرافی تلوزیون و سینما که از هالیوود میآید، از طریق سینمای و رسانه ایرانی مورد حمایت دولت مبارزه میشود. سینمای ایران مروج ارزشهایی همراستا با انقلاب اسلامی است.
کنفرانس افق نو: سخنرانان و شخصیتهای گوناگونی با آرای متفاوت گرد هم آمده بودند. مطلبی که بنده ارائه کردم راجعبه ارتباط بین تلاش کارگران کمدرآمد آمریکایی برای رسیدن به حقوق اقتصادی و تلاش مردم فلسطین برای رسیدن به عدالت بود.
صحبت من بهطور اختصاصی درخصوص رانندگان اتوبوس مدارس شهر "بوستون" بود که در حال حاضر با "ویولیا" دست به گریبانند. ویولیا شرکتی است که به دنبال از بین بردن اتحادیه کارگری رانندگان اتوبوس مدارس بوستون است و با روند شهرکسازیهای غیرقانونی در سرزمینهای فلسطینی ارتباط نزدیک دارد.
من با همه مطالب مطروحه در همایش موافق نبودم و مطمئنم دیگرانی هم هستند که با محتوای سخنرانی من موافق نبودند. البته همایش نیز به همین معناست و جای تضارب آرا و بحث است.
در بین سخنرانان، دکتر "کوین برت" از اساتید دانشگاهی آمریکا دیده میشد. وی بهدلیل اینکه روایت رسمی ارائهشده در مورد یازده سپتامبر را به چالش کشید، از سمتش اخراج شد. برت خاطر نشان کرد که اکثریت قریببهاتفاق مسلمانان در خاورمیانه و جهان، نقل آمریکا از اتفاقات آن روز را قبول ندارند.
چرا باید به ایران بهدلیل به بحث گذاشتن عقاید همگانی و به ظاهر پذیرفتهشده هجمه وارد کرد؟ جالب است که "برت" توانست با آزادی هرچه تمامتر سوالاتش را درخصوص "حقایق 11 سپتامبر" مطرح کند، اما با طرح آنها در ایالت ویسکانسین کار خود را از دست داد.
بههمینترتیب زمانیکه برخی از ماهیت "اسطورهوار هولوکاست" سخن به میان میآورند، منظورشان رد قتلعام یهودیان نیست. دولت ایران تصریح کرد که مرگ میلیونها یهودی بهدست رایش سوم را انکار نمیکند. منظور از "اسطورهوار" بودن در اینجا این است که جنایات فجیع آدولف هیتلر نباید مستمسک اسرائیلیها برای ادامه آن جنایات باشد.
همانطورکه دکتر "نورمن فینکلشتاین" یادآور شد، "صنعت هولوکاست" پا به عرصه وجود نهاده است. این صنعت قصد دارد با بهرهبرداری از رویدادهای دهه 40 میلادی، امتیازات ننگینی برای مقامات نژادپرست و عربستیز قرن 21 اسرائیل دستوپا کند. معلمان عبری و والدین، کودکان یهودی را از نردیک شدن به مساجد برحذر میدارند و به آنها القا کردهاند که اعراب آمریکایی همواره به دنبال انداختن آنها در کورههای آدمسوزی هستند. از جنایات شیطانی آلمان نازی برای شستشوی مغزی مردم و دامن زدن به افراطیگری و نفرت علیه فلسطینیانی که با آن جنایات هیچ ارتباطی نداشتند، استفاده میشود.
همت بلند برای صلح: افتخار بزرگی بود که نصیب بنده شد که توانستم در این کنفرانس شرکت کنم و بیصبرانه منتظر برگزاری دور تازه آن هستم. میدانم بهعنوان کسی که از آمریکا آمده، دستم آلوده به خون مردمان این سرزمین است. دولت من از شاه حمایت و پشتیبانی کرد، شاهی که صدها هزار، اگر نگوییم میلیونها، ایرانی را شکنجه داد و به قتل رساند. دولت من هماکنون با وضع تحریمهای غیرقانونی و یکجانبه اقتصادی علیه ایران، با این کشور وارد زورآزمایی اقتصادی شده است. از سویی، دولت من در حال آموزش دستپروده خود یعنی تروریستهای مجاهدین خلق است که در دهههای اخیر هزاران ایرانی را به خاکوخون کشیدهاند.
علیرغم همه اعمال اهریمنی که دولت من در قبال مردم ایران مرتکب شده، با من از در بیاحترامی یا نفرت برخورد نشد. از من در تهران استقبال کردند و با خالصانهترین مهماننوازیها از من پذیرایی شد.
جمهوری اسلامی ایران و کنفرانس افق نو هر دو در مسیر تلاش مجدانه جهانی علیه جنگ و سرکوب حرکت میکنند. اینبار وقتی میخواهم در اعتراضات در کشورم برای بهدست آوردن حقوق اساسی نظیر صلح، شغل، دمکراسی و برابری شرکت کنم، تجربه درسهایی را که از سفرم به ایران کسب کردم، با خود به همراه دارم.