این کتابخانه، با بیش از 15 هزار جلد کتاب تخصصی، که حدود 12 هزار جلد آن به موضوع جنگ ایران و عراق مرتبط است، در فضایی حدود 150 متر مربع با 7 نفر کارشناس ثابت فعالیت می‌کند و 1140 نفر عضو دارد و تا کنون بیش از 54 هزار کتاب امانت داده است.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - نصرت الله صمدزاده، رییس کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری، نوشت:

یکی از پنج ویژگی برشمرده "رانگاناتان'، اندیشمند و کتابدار برجسته هندی، برای کتابداری آن است که کتابخانه موجودی زنده است. پس از بیست سال فعالیت در امور کتابخانه‌ای، نگارنده این سطور بدان رسیده که در کشور ما، اکثر این موجودات زنده در خواب متولد می‌شوند، در خواب زندگی می‌کنند و بزرگ می‌شوند و اگر فرصت ادامه حیات نداشتند در خواب هم از بین می‌روند. اگر این کتابخانه‌ها، که به قصد تأثیرگذاری در روند مطالعه و فرهنگ ایجاد می‌شوند، چشمان خود را به نیازهای پیرامون خود باز کنند خواب از سرشان خواهد پرید، خوابشان آشفته خواهد شد و شب و روز خود را گم خواهند کرد.

در کشورهای توسعه‌یافته یا در حال توسعه، مراکز کتابخانه‌ای یکی از ارکان رفع نیازهای فرهنگ عمومی و مطالعات تخصصی در هر رشته و گرایش موضوعی هستند و درمان برخی از دردهای فرهنگی اجتماعی به آنها سپرده شده است اما دریغا که در کشور عزیز ما، کتابخانه‌ها به شاگرد تنبل کلاس فرهنگ و اجتماع تبدیل شده‌اند و آخرین نهادی که جامعه برای اصلاح خود بدان فکر می‌کند مراکزی کتابخانه‌ای است. بنابراین اگر یکی از مهم‌ترین نشانه‌های رشد فرهنگی هر جامعه شأن کتابخانه‌های آن جامعه باشد در این خصوص ما وضعیت نگران‌کننده‌ای داریم و اگر به داد آن نرسیم سایر پیشرفت‌های علمی، فنی و تکنولوژیک، تأثیرگذاری اجتماعی خود را، در جهت اعتلای جامعه، از دست خواهند داد یا به جریانی ضد فرهنگی تبدیل خواهند شد.

دانشگاه‌های متعدد در کشور ما به آموزش دانش کتابداری و اطلاع‌رسانی ـ یا به قول امروزی‌ها، علم اطلاعات و دانش‌شناسی ـ مشغول هستند و کتابخانه‌های زیادی با سرمایه‌های ملی فعالیت‌ می‌کنند اما تجربه کتابخانه‌داری نشان می‌دهد که مراکز کتابخانه‌ای، نیاز مخاطبان را چندان نمی‌شناسند و دانشگاه‌ها به نیاز کتابخانه‌ها آشنایی ندارند و روند تحصیل دانشگاهی، به‌ویژه تحصیلات تکمیلی، حداکثر در مسیر تربیت مدرس، یعنی از دانشگاه به دانشگاه دنبال می‌شود و در چرخه فعالیت کتابخانه، این سه، یعنی مخاطب، کتابخانه و دانشگاه، سه مجموعه بی‌ارتباط با یکدیگر هستند و کم‌ترین حاصل این فرآیند، کمبود نیروهای انسانی آموزش دیده و کاردان است که از ضروری‌ترین وجوه کارآمدی کتابخانه‌ها هستند و برای جبران آن، هزینه آموزشی قابل توجهی به کتابخانه‌های مرجع تحمیل می‌شود.

چه کنیم که این فاصله‌ها از میان برداشته شود؟ به نظر می‌رسد اصلی‌ترین ضرورت، بازتعریف مفاهیمی است که در اجرا، بومی کشور ما نشده‌اند. برای مثال، یکی از وجوه تأثیرگذاری کتابخانه‌ها در فرهنگ عمومی و مطالعات گوناگون، شناخت انواع آنها و کاربرد متفاوتشان است. به نظر می‌رسد در این میان، جایگاه کتابخانه‌های عمومی، تخصصی، سازمانی، ملی، دانشگاهی و غیره در این خصوص متفاوت باشد. این دسته‌بندی‌ها، که توسط کتابخانه ملی پشتیبانی می‌شود و برای کتابخانه‌ها، شماره استاندارد بین‌المللی (شابکا) داده می‌شود جا افتاده و تقریباً در استنادات مطالعاتی از همین الگو پیروی می‌شود و خود آن نیز از انگاره‌های جاری در گذشته وام گرفته شده است. اگر دقت کنیم تمایز همه این انواع، به سبب جایگاه و پایگاهی که کتابخانه در آن بنا شده صورت گرفته است. مثل کتابخانه عمومی، برای عموم مردم، یا کتابخانه سازمانی، برای یک سازمان، یا کتابخانه دانشگاهی، درون یک دانشگاه، و غیره. اما واقعیت این است که آنها در عمل، چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند و به‌تبع قوت و ضعف حمایتی که از آنها می‌شود اعتبار پیدا می‌کنند. بدین ترتیب در کشور ما، ممکن است یک کتابخانه عمومی معتبرتر از یک کتابخانه دانشگاهی باشد.

نقطه مشترک فعالیت همه این کتابخانه‌ها آن است که پس از تأسیس، در انتظار مراجعه‌کننده عمر خود را سپری می‌کنند و اگر بتوانند، به حداکثر توقع جاری، یعنی وجود فلان کتاب و بهمان نشریه پاسخ‌گو هستند. آنچه در این میان مغفول واقع شده، قدمی است که کتابخانه می‌تواند به سمت رفع نیاز جامعه هدف خود بردارد و در این خصوص، ناچار است شناخت کافی از موضوع کتابخانه و کارکرد آن و نیازهای جاری داشته باشد و بتواند به‌دنبال راه‌کارهای رفع نیاز جامعه، فعالیت‌های متعدد را برنامه‌ریزی کند.

زیست سه‌گانه کتاب

در «کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری»، از بدو تولد (31 شهریور 1379) تا کنون، با شناخت تدریجی این‌گونه آسیب‌ها و مشکلات، تلاش شده دغدغه‌های متفاوتی شکل بگیرد و روی‌کرد جدید و نگاهی نو به کتابخانه پیگیری شود و به تناسب امکانات، فضا و تلاش نیروهای کارشناس، در زوایای مختلف امکان سعی و خطای آزمایشگاهی فراهم گردد و روش‌های متفاوت و کاربردی به اجرا درآید. از جمله این تلاش‌ها، بازتعریف برخی از مفاهیم اساسی در شکل‌گیری نهاد کتابخانه است که نوع‌شناسی کتابخانه‌ها یکی از آنهاست و دیگری، الگویی است که کتابخانه برای مسیر زیستی کتاب تعریف کرده است و این دو، به‌سبب آن که تمام اهداف و سیاست‌گذاری‌های کتابخانه را تحت تأثیر قرار می‌دهند از اهمیت به سزایی برخوردار هستند.

نظریه‌ای که بر مبنای این روی‌کرد شکل گرفته به اجمال این‌گونه است که سیر زندگی کتاب‌ها ـ با تعمیم به سایر منشورات و محمل‌های اطلاعاتی ـ در سه مسیر جداگانه قرار دارند و تمام فعالیت‌های مرتبط با کتاب در این سه چرخه زیستی تعریف می‌شود، یعنی «زیست فروشگاهی یا تجاری»، «زیست فرهنگی» و «زیست پژوهشی». بر این اساس، سه نوع مرکز عرضه کتاب وجود دارد که این سه، در عین تمایز، در فعالیت خود با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند و باید در کنار یکدیگر دیده شوند، «کتاب‌فروشی‌ها»، «کتابخانه‌های پایه» و «کتابخانه‌های تخصصی یا مراکز دانش‌رسانی».

در زیست فروشگاهی، که به آن «زیست تجاری» نیز می‌توان اطلاق کرد کتاب یک کالاست، متولی آن ناشران هستند و محل عرضه آنها فروشگاه‌ها و نمایشگاه‌ها. همچنان که هر کالایی چرخه اقتصادی خودش را دارد کتاب نیز، متناسب با ویژگی‌های منحصر بفردش، چرخه اقتصادی سالمی باید داشته باشد و در یک بده‌ بستان واقعی ـ نه ساختگی! ـ عرضه شود. بعضی کتاب‌ها ـ درست یا نادرست ـ اصلاً پایشان به زیست فروشگاهی باز نمی‌شود و محک فروش نمی‌خورند. از میان مواردی که در این مسیر، در یک کتابخانه تخصصی قابل مطالعه است پیگیری سیاست‌گذاری‌های حمایتی دولت در روند نشر کتاب، ماهیت تبلیغات رسانه‌ای کتاب، ثبت شمارگان واقعی کتاب‌ها، موقعیت صنعت نشر در فرهنگ کتاب‌خوانی، چگونگی ارتباط کتابفروشی‌ها با کتابخانه‌ها، عدم ضرورت چاپ کاغذی برخی آثار، بررسی تأثیر این مسیر زیستی در سایر مسیرهای زیستی کتاب، به‌ویژه در زیست فرهنگی و برخی موارد دیگر است که چند و چون این بحث شرح مستوفایی لازم دارد.

دو مسیر زیستی دیگر کتاب، برای این بحث اهمیت بیشتری دارند چرا که روی‌کرد اصلی این کتابخانه، در نظریه نوع‌شناسی‌ کتابخانه‌ها، از همین زاویه اخذ شده است. در زیست فرهنگی، کتاب یک رسانه جمعی است و در زیست پژوهشی کتاب مدرک و سند است. جدا کردن این دو مسیر به معنی آن نیست که در زیست پژوهشی، کتاب یک رسانه نیست بلکه منظور آن است که در این مسیر کتاب یک مخزن ایستا و محمل اطلاعات علمی است ـ نه پیام رسانه‌ای ـ و بدین سبب دیگر در جایگاه یک رسانه جمعی قرار نمی‌گیرد. از این منظر، قبل از اینکه کتابخانه‌ها به سبب جایگاه مورد استفاده متمایز شوند به دو گروه «کتابخانه پایه» و «کتابخانه تخصصی» تقسیم می‌شوند.

کتابخانه‌های تخصصی متولی زیست پژوهشی کتاب‌ها هستند. در این مجال کوتاه امکان بررسی تمایز این دو مسیر نیست اما به ناچار، برای شناخت بهتر، اشاره‌هایی به برخی زوایا می‌شود و سپس به ویژگی کتابخانه‌های تخصصی پرداخته خواهد شد. مثلاً فرهنگ کتاب‌خوانی و مطالعه در زیست فرهنگی کتاب قابل مطالعه است و زیست پژوهشی آثار، تأثیر در فرهنگ مطالعه ندارد. گرچه همین مسئله در کتابخانه تخصصی قابل بررسی و تحقیق است اما نمونه‌های مطالعاتی و میدانی آن، مراجعان به کتابخانه‌های پایه و عمومی هستند نه مراجعان به کتابخانه‌های تخصصی. همچنین متناسب با این دیدگاه، کتابخانه‌های تخصصی به صرف داشتن منابع یک موضوع، تخصصی نیستند بلکه اکثر کتابخانه‌هایی که با برچسب تخصصی فعالیت می‌کنند درواقع کتابخانه‌های پایه هستند که گرایش موضوعی دارند، مثل کتابخانه‌های موضوعی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، که همگی کتابخانه‌های عمومی هستند.

نگاهی تازه به کتابخانه تخصصی

بنابر این دیدگاه، یک کتابخانه تخصصی بر پایه چهار محور اساسی و کاربردی شکل می‌گیرد و مطابق آنها، هر فعالیت کتابداری از نوع «کتابخانه پایه» متمایز، و برای آنها سطح تخصصی متناسب تعریف می‌شود. این چهار رکن عبارت است از:

1.وجهه استنادی مدارک و منابع: همچنان که ذکر شد منابع کتابخانه تخصصی به مثابه اسناد و مدارک هستند و برای پژوهش و استناد استفاده می‌شوند حتی منابع خلاق ادبی چون شعر و داستان، یا آثار کودک و نوجوان. یعنی آثار در کتابخانه تخصصی، مدارک پژوهشی هستند نه رسانه، و مراجعان برای تولید آثار و نیازهای پژوهشی بدان مراجعه می‌کنند نه کتاب‌خوانی و لذت مطالعه. برای مثال عضویت کودکان و نوجوانان، به‌ویژه کودکان، در کتابخانه‌های تخصصی، حتی با وجود منابع کودک و نوجوان در آن کتابخانه‌ها، بی‌معنی است. بسیاری از روی‌کردهای تولید اطلاعات، اطلاع‌رسانی و خدمات کتابخانه‌ای و مرجع، با این تعریف تغییر می‌کند. یکی از مهم‌ترین مغفولات در بررسی اسنادی وقایعی مثل «جنگ ایران و عراق/ دفاع مقدس»، ناشناخته ماندن جایگاه اسناد فرهنگی است و به زعم این دیدگاه، کتابخانه‌های تخصصی متولی اصلی اسناد فرهنگی و اجتماعی هر کشوری هستند.

2.مجموعه‌سازی کامل منابع اطلاعاتی: شناسایی و گردآوری جامع هر گونه منابع مرتبط با موضوع، از هر نوع و زبان و ملیتی، هر حجم و اندازه‌ای، بدون تفکیک خوب و بد، یا قوی و ضعیف، لازمه ایجاد یک کتابخانه تخصصی کارآمد است. چنین کتابخانه‌هایی نه با کارکرد محدود، منطقه‌ای یا سازمانی، بلکه به عنوان یک کتابخانه ملی و حتی بین‌المللی تأثیرگذار خواهند بود. با این ملاحظه، اعتقاد بر این است که مجموعه‌ای از کتابخانه‌های تخصصی در موضوعات مختلف، برآیند دانش ملی هر کشوری خواهد بود. به تبع این نگاه برخی از فرآیندهای کتابخانه‌ای تعریفی دیگرگون می‌یابند برای مثال، در این نوع کتابخانه، به‌عکس کتابخانه‌های پایه، وجین کتاب معنا ندارد.

3.تولید اطلاعات سطح تخصصی: تولید و سامان‌دهی اطلاعات سطح استاندارد از وظایف هر کتابخانه‌ای است علاوه بر آن، تولید اطلاعات سطح کاربردی، مهم‌ترین و کاراترین وجه کتابخانه‌ تخصصی است و بسیاری از توانایی‌های مطالعاتی، پژوهشی و ارائه خدمات آماری و کاربردی در سایه این فعالیت حاصل می‌شود. نبود بسیاری از اطلاعات، که فهرست‌نویسی رسمی و استاندارد با آن کنار می‌آید در کتابخانه تخصصی موجه نیست و لازمه ورود کتابخانه به گزارش‌دهی وضع فرهنگ و تحقق شعارهایی مثل «کتابخانه‌ها دماسنج فرهنگ جوامع هستند» یا «کتابخانه تخصصی مادربرد یک سیستم فرهنگی است» از قِبل آن است. مثلاً در کتابخانه تخصصی، کتاب بدون تاریخ نشر ـ [بی‌تا] ـ بی‌معنی است و چنین کتابی انگار نوشته نشده است و به هر راه ممکن، تاریخ چاپ اول کتاب‌ها، به‌مثابه تاریخ تولد آنها، باید استخراج شود. تولید آثار مرجع اعم از راهنماها، فرهنگ‌ها، منبع‌شناسی‌ها و غیره، به‌مدد این روی‌کرد، خود به‌خود در کتابخانه حاصل می‌شود. از این منظر اطلاعات فرامتنی اهمیتی همچون اطلاعات درون متنی دارند و از وظایف کتابداران، پیگیری چنین اطلاعاتی است.

گفتنی است اصلی‌ترین ظرفیت، برای تولید این اطلاعات، توسط مراجعه‌کننده و نیاز وی به وجود می‌آید. بنابراین مراجعه‌کننده بزرگترین سرمایه یک کتابخانه تخصصی است به گونه‌ای که اعتبار آورده وی، ارزشمندتر از اعتبار مجموعه کتابخانه است. از قِبل این تولید اطلاعات، بسیاری از نیازهای اولیه پروژه‌های مطالعاتی تأمین می‌شود. پروژه‌هایی که در بخشی از تحقیقات کتابخانه‌ای، همواره تکرار می‌شوند و به لحاظ زمان و نیروی انسانی، هزینه‌ای بر دوش اقتصاد ملی می‌گذارند و اگر کتابخانه تخصصی مرتبط، کار خود را درست انجام دهد از تکرار این هزینه‌ها در فعالیت‌های متعدد جلوگیری خواهد شد.

4.پشتیبانی یک مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی: لازمه پشتیبانی از کارشناسی علمی کتابخانه در موضوعات و محتوای آثار، اتکا به یک مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی است و بسیاری از ارتباطات مؤثر کتابخانه ذیل کارآمدی این مراکز تعریف می‌شوند. انواع مشاوره‌های تخصصی کتابخانه به مراجعان خود، که یکی از مهم‌ترین وجوه کتابخانه‌های تخصصی است در اثر این پشتیبانی معنا پیدا می‌کند.

دغدغه‌های چهارده‌ ساله

فهرست‌وار و پراکنده، مواردی در تبیین نگاه تازه «کتابخانه تخصصی جنگ» به امر کتابداری ملی و گامهای محدودی که برداشته است، ذکر شد. بدیهی است هر کدام از این موارد بحث مستقل و مستوفایی لازم دارد که امید است مجال گفت آنها در آینده فراهم شود. اکنون این کتابخانه، با بیش از 15 هزار جلد کتاب تخصصی، که حدود 12 هزار جلد آن به موضوع جنگ ایران و عراق مرتبط است و بیش از 14 هزار شماره نشریه تخصصی در این خصوص و در مجموع بیش از 35 هزار منبع تخصصی اعم از کتاب، نشریه، پایان‌نامه، لوح فشرده، و دیگر منابع در گوشه‌ای از ساختمان حوزه هنری و در فضایی حدود 150 متر مربع با 7 نفر کارشناس ثابت فعالیت می‌کند و 1140 نفر عضو دارد و تا کنون بیش از 54 هزار کتاب امانت داده است و فهرستی بلندبالا از انواع فعالیت‌ها و تعاملات با اشخاص، پژوهشگران، دانشجویان، مراکز مختلف آموزشی، فرهنگی، مطالعاتی و نشر آثار در کارنامه خود دارد.

این کتابخانه علاوه بر موارد فوق، به دغدغه‌های دیگری نیز می‌اندیشد که فهرست زیر به اکثر آنها پرداخته است. بدیهی است برخی از این موارد به شکل کامل و جامع انجام گرفته، برخی تا حدودی عملیاتی شده و برخی دیگر در حد نمونه‌های آزمایشگاهی مانده است و ورود تمام عیار به آنها، نیازمند امکاناتی بیش از این است که در اختیار کتابخانه قرار دارد. همچنین گفتن این نکته ضروری است که از آنجا که این مسیر در نظام جاری کتابخانه‌داری ملی بدون سابقه بوده، همراه با سعی و خطا طی شده است و تلاشها، با افت و خیزهای متعدد بوده است. این موارد عبارتند از:

ـ تشکیل مجموعه آرشیوی نسبتاً جامع از کتاب‌ها و نشریات موضوع «جنگ ایران و عراق/ دفاع مقدس»؛

ـ رده‌بندی بومی برای مجموعه‌سازی کتاب‌ها، با محوریت تاریخ و فرهنگ ایران، در کنار رده‌بندی‌های بزرگ دنیا؛

ـ تهیه آیین‌نامه اداری و تشکیلاتی، مبتنی بر چارت سازمانی و تدوین انواع آیین‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها و فرم‌های متنوع کاربردی در بخش‌های مختلف؛

ـ تدوین الگوی گزارش‌کار دقیق و مفصل ماهانه، در بخش‌های مختلف، به‌گونه‌ای که امکان نرم‌افزاری کردن آن وجود دارد؛

ـ ره‌یافت جدید به اطلاعات کتابشناختی در تشکیل بانک‌های اطلاعاتی و تولید آثار منبع‌شناختی و کارنامه‌های نشر، و چگونگی تولید انواع راهنماها و مراجع و تناسب آن با نظام کتابداری؛

ـ گسترش فیلدها یا شناسه‌های اطلاعاتی، به تبع نیازهای جاری، به تعداد بیش از دو برابر شناسه‌های استاندارد کتابداری؛

ـ باز تعریف مفاهیم جاری کتابداری، از نوع‌شناسی آثار در قالب‌های مختلف به‌ویژه مستندنگاری‌ها ، تا نوع‌شناسی کتابخانه‌ها و شناسه‌های اطلاعاتی؛

ـ برنامه‌ریزی برای تألیف ملزومات علمی کتابداری و عملیاتی کردن آنها، همچون «سرعنوان‌های موضوعی جنگ» و «فهرست مستند اشخاص و مؤسسات» در شکلی متفاوت از انواع رایج؛

ـ مشارکت در برنامه‌های فرهنگی سایر مراکز؛ همچون جشنواره‌ها، جوایز انتخاب کتاب، نشست‌ها، نقدها و غیره؛

ـ ایجاد زمینه مشورتی، برای کارسازی امور مطالعاتی و پژوهشی دانشجویان، پژوهشگران و سایر علاقمندان؛

ـ مطالعه پیرامون اقتصاد کتابخانه‌داری و پیگیری راه‌هایی برای کم کردن وابستگی اقتصادی کتابخانه به بیت‌المال؛

ـ مطالعه نسبت پژوهش با کتابخانه تخصصی و چرایی نبود ارتباط کنونی بین این دو مقوله مهم؛

ـ مطالعه در لزوم سازمان‌دهی جشنواره‌های کتاب، موجود در عرصه ملی، و نسبت آنها با کتابخانه و کتابداری؛

ـ مطالعه در لزوم تبیین مشخصات کتاب استاندارد در حوزه‌های سیاست‌گذاری و نظارتی؛

ـ پیگیری چرایی نارسایی‌های نشر و ناکارآمدی برخی حمایت‌ها و تولیت‌ها و سیاست‌گذاری‌ها؛

ـ پیگیری وضعیت نامطلوب کنونی نرم‌افزارهای کتابداری و اطلاع‌رسانی و به‌تبع آن نارسایی بسیاری از بانک‌های اطلاعاتی، و لزوم نگارش نرم‌افزار ویژه ملی در این حوزه؛

ـ پیگیری علل نبود آمار دقیق و مناسب از داشته‌های فرهنگی و منتشرات عرصه ملی و چرایی کارکرد ناقص و پراشتباه بانک‌های اطلاعاتی در این زمینه و اهمیت این مسئله، به‌ویژه آن که مهم‌ترین بستر هر سیاست‌گذاری آمار دقیق و کاربردی است.

--------------------------------------------------

مأخذ:

کتاب هفته. ش448، پیاپی 1100 (29 شهریور 1393): ص 16 ـ 17.