گروه بینالملل مشرق - کشور کانادا در قسمت شرقی خود منطقه ای همیشه پر هیاهو را به رسمیت شناخته است. این هیاهو می تواند علل مختلفی داشته باشد؛ مثلا جشنواره های متفاوت و رنگین و باشکوه، کنسرت های بزرگ و کم نظیر و شاید حتی رقابت های بزرگ ورزشی به میزبانی شهر دانشجویی و شلوغ مونترال؛ اما مقامات کانادا به خوبی می دانند علت اصلی این هیاهو که گاه بسیار نگران کننده است، آتش زیر خاکستری است که گاه تا مرز سردی و خاموشی پیش می رود و گاه چنان حرارتش بالا می گیرد که پتانسیل تبدیل شدن به شعله ای ریشه دار و مقاوم را به رخ می کشد.
سرزمین کبک، بخش فرانسه زبان کانادا که هر سال به بهانه هایی چون انتخابات پارلمانی، رقابت های حزبی، تجمع های مهم دانشجویی و برخی اعتصاب های کوجک و بزرگ اصناف ریشه غیر انگلیسی و کاملا فرانسوی خود را در ویترینش می چیند، همیشه اعصاب مدیران و مقامات این کشور واقع در آمریکای جنوبی را برهم می ریزد.
سودای استقلال کبکی ها
تا کنون دو بار همه پرسی در مورد جدایی طلبی مردم بخش کبک صورت گرفته است. حزب کبک، در هر دو بار البته شکست خورده و خود این حزب علت اصلی را یکرنگ و متحد نبودن اعضای خود می داند.
برخی سایت ها اعلام کرده اند که در نظر سنجی های اخیر تعداد جدایی طلبان و استقلال طلبان هنوز به حدی نرسیده که رفراندوم جدایی رای بیاورد. منطقی هم به نظر می رسد چون تعداد کرسی های اخذ شده توسط این حزب کمی کمتر از نیمی از کرسی هاست؛ پس اگر به طور تقریبی همین درصد از مردم کبک نیز نظر بر جدایی از کانادا داشته باشند، این رفراندوم باز هم رای نخواهد آورد.
شکستی عجیب اما سنگین
در فروردین ماه گذشته بود که حزب لیبرال کبک از مخالفان جدایی این استان در انتخابات پارلمانی موفق شد 70 کرسی از 125 کرسی پارلمانی را تصاحب کند. در مقابل حزب طرفداران کبک، که حزب حاکم و خواستار استقلال استان کبک است، فقط 30 کرسی را به دست آورد که پایین ترین نتیجه انتخاباتی این حزب از سال 1989 تا کنون به شمار می رود.
این در حالی است که طبق آمار رسمی منتشر شده از سوی خود دولت کانادا، از هر 5 شهروند کبک، زبان مادری 4 شهروند، فرانسوی است. جدایی طلبان می گویند حاکمیت بر یک کشور مستقل، حق طبیعی آنهاست.
این سوال اما در اذهان عمومی خارج از کانادا نقش می بندد که از این هیاهوی قدیمی و همیشه ناموفق چه کسی یا چه کسانی سود می برند؟ در واقع تلاش برای جدایی یا استقلال کبک برابر کانادا به سود کیست؟
پشت پرده یک قصه قدیمی
عده ای بر این باورند که آمریکا همیشه تلاش کرده تا منطقه کبک را به عنوان تهدیدی خاموش اما مستعد شعله ور شدن، حفظ کند و کانادا همواره سرگرم کنترل این کودک نافرمان باشد. در آن سوی میدان تحلیل اما مطالب دیگری به چشم می خورد. به عنوان مثال روزنامه صبح مونترال که معمولا به انتشارمطالب بی پرده و صادقانه نزد مردم فرانسه زبان کبک شهرت دارد، می نویسد: "کبک کودک نافرمان کانادا نیست. کبک سرزمینی تاریخی است که مهاجران فرانسه زبان از اروپا آن را آباد کرده و به این وضعیت خوب و مستحکم رسانده اند. کبک به مرکزیت مونترال، هرگز وامدار کانادا نیست."
وقتی هر روز صبح به روزنامه های پر تیراژ مونترال کانادل نگاه می کنی، به راحتی متوجه این سردرگمی مطبوعاتی نزد فرانسه زبانان و انگلیسی های منطقه می شوید. روزنامه هایی که می کوشند کمترین واژه انگلیسی را در متون خود به کار نبرند و روزنامه هایی که در کاریکاتورها و مطالب طنز خود مدام سرگرم به سخره گرفتن مردم فرانسه زبان این منطقه هستند.
پرسش هایی که جوابی ندارد
آیا فرانسه کنترل گذشته خود را بر بخش فرانسه زبان کانادا از دست داده است؟ آیا ملکه انگلیس ساکت و بی توجه به این ماجرا اجازه داده یا خواهد داد که فرانسه همچنان سرگرم بهره برداری خاموش و پنهان از شیلات و صنعت دریایی کبک باشد؟ آیا آمریکا به عنوان کشور همسایه کاری با منطقه فرانسه زبان کبک ندارد؟
اینها سوالاتی هستند که برای یافتن پاسخشان باید یا به پشت پرده مدیریت جهانی نفوذ داشته باشیم یا نزد مردم و در دل واقعیت جامعه تکلیفشان را روشن کنیم. دو دانشگاه بزرگ شهر فرانسه زبان مونترال یعنی مک گیل و کونکوردیا، انگلیسی زبان هستند و اساتید برتری که معمولا برای تدریس در دانشگاه های کبک حتی در بخش های کاملا فرانسه زبان انتخاب می شوند، به زبان انگلیسی سخن گفته و عدم برقراری ارتباط با دانشجویان را مشکل خود آنها توصیف می کنند.
از طرفی واضح است که دولت فدرال کانادا به چه منظور و با چه برنامه ای به راحتی به مهاجران خود که از طریق بخش فرانسوی کبک وارد این کشور شده اند در استان های اونتاریو و مناطق غربی تسهیلات ویژه می دهد. مشخص است که این مهاجران تعهد یا تعصبی به زبان فرانسه بخش شرقی نداشته و برای یافتن کار و داشتن درآمد حاضرند کبک را به مقصد بخش های انگلیسی زبان کانادا ترک کنند.
و همه اینها تلاش هایی برای روشن یا خاموش نگه داشتن یک شکاف تاریخی است؛ شکافی که می تواند در آینده ای نه چندان دور به ماجرایی جذاب در غرب جهان تبدیل شود.
سرزمین کبک، بخش فرانسه زبان کانادا که هر سال به بهانه هایی چون انتخابات پارلمانی، رقابت های حزبی، تجمع های مهم دانشجویی و برخی اعتصاب های کوجک و بزرگ اصناف ریشه غیر انگلیسی و کاملا فرانسوی خود را در ویترینش می چیند، همیشه اعصاب مدیران و مقامات این کشور واقع در آمریکای جنوبی را برهم می ریزد.
تا کنون دو بار همه پرسی در مورد جدایی طلبی مردم بخش کبک صورت گرفته است. حزب کبک، در هر دو بار البته شکست خورده و خود این حزب علت اصلی را یکرنگ و متحد نبودن اعضای خود می داند.
برخی سایت ها اعلام کرده اند که در نظر سنجی های اخیر تعداد جدایی طلبان و استقلال طلبان هنوز به حدی نرسیده که رفراندوم جدایی رای بیاورد. منطقی هم به نظر می رسد چون تعداد کرسی های اخذ شده توسط این حزب کمی کمتر از نیمی از کرسی هاست؛ پس اگر به طور تقریبی همین درصد از مردم کبک نیز نظر بر جدایی از کانادا داشته باشند، این رفراندوم باز هم رای نخواهد آورد.
شکستی عجیب اما سنگین
در فروردین ماه گذشته بود که حزب لیبرال کبک از مخالفان جدایی این استان در انتخابات پارلمانی موفق شد 70 کرسی از 125 کرسی پارلمانی را تصاحب کند. در مقابل حزب طرفداران کبک، که حزب حاکم و خواستار استقلال استان کبک است، فقط 30 کرسی را به دست آورد که پایین ترین نتیجه انتخاباتی این حزب از سال 1989 تا کنون به شمار می رود.
این در حالی است که طبق آمار رسمی منتشر شده از سوی خود دولت کانادا، از هر 5 شهروند کبک، زبان مادری 4 شهروند، فرانسوی است. جدایی طلبان می گویند حاکمیت بر یک کشور مستقل، حق طبیعی آنهاست.
این سوال اما در اذهان عمومی خارج از کانادا نقش می بندد که از این هیاهوی قدیمی و همیشه ناموفق چه کسی یا چه کسانی سود می برند؟ در واقع تلاش برای جدایی یا استقلال کبک برابر کانادا به سود کیست؟
پشت پرده یک قصه قدیمی
عده ای بر این باورند که آمریکا همیشه تلاش کرده تا منطقه کبک را به عنوان تهدیدی خاموش اما مستعد شعله ور شدن، حفظ کند و کانادا همواره سرگرم کنترل این کودک نافرمان باشد. در آن سوی میدان تحلیل اما مطالب دیگری به چشم می خورد. به عنوان مثال روزنامه صبح مونترال که معمولا به انتشارمطالب بی پرده و صادقانه نزد مردم فرانسه زبان کبک شهرت دارد، می نویسد: "کبک کودک نافرمان کانادا نیست. کبک سرزمینی تاریخی است که مهاجران فرانسه زبان از اروپا آن را آباد کرده و به این وضعیت خوب و مستحکم رسانده اند. کبک به مرکزیت مونترال، هرگز وامدار کانادا نیست."
وقتی هر روز صبح به روزنامه های پر تیراژ مونترال کانادل نگاه می کنی، به راحتی متوجه این سردرگمی مطبوعاتی نزد فرانسه زبانان و انگلیسی های منطقه می شوید. روزنامه هایی که می کوشند کمترین واژه انگلیسی را در متون خود به کار نبرند و روزنامه هایی که در کاریکاتورها و مطالب طنز خود مدام سرگرم به سخره گرفتن مردم فرانسه زبان این منطقه هستند.
پرسش هایی که جوابی ندارد
اینها سوالاتی هستند که برای یافتن پاسخشان باید یا به پشت پرده مدیریت جهانی نفوذ داشته باشیم یا نزد مردم و در دل واقعیت جامعه تکلیفشان را روشن کنیم. دو دانشگاه بزرگ شهر فرانسه زبان مونترال یعنی مک گیل و کونکوردیا، انگلیسی زبان هستند و اساتید برتری که معمولا برای تدریس در دانشگاه های کبک حتی در بخش های کاملا فرانسه زبان انتخاب می شوند، به زبان انگلیسی سخن گفته و عدم برقراری ارتباط با دانشجویان را مشکل خود آنها توصیف می کنند.
از طرفی واضح است که دولت فدرال کانادا به چه منظور و با چه برنامه ای به راحتی به مهاجران خود که از طریق بخش فرانسوی کبک وارد این کشور شده اند در استان های اونتاریو و مناطق غربی تسهیلات ویژه می دهد. مشخص است که این مهاجران تعهد یا تعصبی به زبان فرانسه بخش شرقی نداشته و برای یافتن کار و داشتن درآمد حاضرند کبک را به مقصد بخش های انگلیسی زبان کانادا ترک کنند.
و همه اینها تلاش هایی برای روشن یا خاموش نگه داشتن یک شکاف تاریخی است؛ شکافی که می تواند در آینده ای نه چندان دور به ماجرایی جذاب در غرب جهان تبدیل شود.