هنوز ذوق‌زدگی طیف مدعی حمایت از رئیس‌جمهور و مشاوره به ایشان از این ملاقات ادامه داشت که نخست‌وزیر انگلیس چند ساعت بعد از دیدار با رئیس‌جمهور محترم کشورمان پشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل رفت و سیل اتهامات و ناسزاها و اهانت‌ها را نثار جمهوری اسلامی ایران کرد!

به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در کیهان به نقد سکوت مقامات کشورمان در قبال گستاخی های نخست وزیر انگلیس پرداخت و نوشت:1 - انتظار این بود که آقای دکتر روحانی در نطقی که از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک ایراد کردند به اظهارات سخیف و اهانت‌های بی‌شرمانه نخست‌وزیر بی‌سر و پای جزیره انگلیس علیه کشورمان پاسخ دندان‌شکن و پشیمان‌کننده‌ای می‌دادند ولی متأسفانه ایشان حق امانتی را که به عنوان رئیس‌جمهور ایران اسلامی و مردم انقلابی و حماسه‌ساز آن برعهده داشتند، به جای نیاورده و از کنار سخنان گستاخانه دیوید کامرون با بی‌تفاوتی غیرقابل‌توجیه که برای دولت و ملت این مرز و بوم تحقیر‌آمیز بود! به سادگی عبور کردند و نه فقط به تصریح، بلکه به اشاره و تلویح نیز پاسخی به آنهمه وقاحت و بی‌شرمی نخست‌وزیر انگلیس ندادند.
دیوید کامرون، نخست‌وزیر انگلیس چند ساعت بعد از ملاقات با آقای روحانی که نخستین دیدار رئیس‌جمهور ایران با نخست‌وزیر انگلیس، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود، طی سخنانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ایران را به حمایت از گروه‌های تروریستی، نقض حقوق بشر  و غیرقابل اعتماد بودن برنامه هسته‌ای کشورمان و... متهم کرد! و این همه در حالی است که فقط مروری گذرا به اسناد آشکار- و نه سری و طبقه‌بندی شده- از جنایات بی‌شمار دولت کنونی- و نه فقط امپراطوری سابق- انگلیس علیه ملت‌های مظلوم و حتی مردم این کشور حکایت می‌کند و اسناد فراوان دیگری را می‌توان آدرس داد که در حمایت انگلیس از گروه‌های تروریستی - از جمله، داعش، القاعده، منافقین- کمترین تردیدی باقی نمی‌گذارد و فعالیت هسته‌ای کشورمان نیز به گواهی اسناد حقوقی و فنی در بستری صلح‌آمیز در جریان بوده و هست. اما، جناب آقای دکتر روحانی که می‌توانست دستکم برخی از این اسناد را به عنوان اندکی از بسیارها ارائه دهد و ماهیت نفرت‌انگیز دولت انگلیس را از تریبون سازمان ملل متحد به جهانیان بشناساند، متأسفانه کمترین واکنشی از خود نشان نداد و حال آن که ایشان قبل سفر نیویورک درباره ضرورت این سفر به بهره‌گیری از ظرفیت و جایگاه تریبون مجمع عمومی سازمان ملل برای معرفی چهره واقعی ایران اسلامی و شخصیت برجسته مردم این مرز و بوم به جهانیان اشاره کرده بودند. بنابراین جای این پرسش و انتظار بر زمین مانده هست که آیا اتهامات نخست‌وزیر انگلیس به کشورمان، معرفی واژگونه ایران و مردم ایران نبود؟!
2- انگلیس برخلاف آنچه ادعا می‌کند نه فقط یک قدرت بزرگ جهانی نیست، بلکه این روزها بسیاری از مراکز استراتژیک غرب و برخی از رسانه‌های اروپایی و آمریکایی نیز به طعنه از بریتانیای کبیر! با عنوان «بریتانیای کوچک- LITTLE  BRITAIN-» یاد می‌کنند. انگلیس به‌لحاظ اقتصادی در یکی از دشوارترین دوران حیات خود قرار دارد و طرح ریاضت اقتصادی آن اعتراضات خیابانی و پی در پی مردم این کشور را در پی داشته است تا آنجا که «دنیس کبل» وزیر خزانه‌داری انگلیس، شرایط اقتصادی را نزدیک به «خط قرمز»  ارزیابی می‌کند و دیوید کامرون درباره ضرورت سیاست صرفه‌جویی اقتصادی می‌گوید «من به شدت نگران هستم، اگر دیر بجنبیم به فاجعه می‌رسیم.  یا باید شنا کنیم (سیاست صرفه‌جویی) و یا غرق می‌شویم».
انگلیس از مجموعه 4 کشور انگلستان، اسکاتلند، ولز و ایرلند شمالی تشکیل شده است که اسکاتلند از سال‌ها قبل در پی جدایی بوده است و هفته قبل با 45درصد آرا، در مقابل 55 درصد  مخالفان جدایی، این خواسته به تعویق افتاده است. «ولز» هم در پی جدایی است و زمان همه‌پرسی برای جدایی نیز اعلام شده است. ایرلند شمالی از چند دهه قبل خود را جدا از انگلیس می‌داند.
شرایط متزلزل انگلیس به دو عرصه تجزیه سرزمینی و مشکلات اقتصادی خلاصه نمی‌شود. بلکه در سال‌های اخیر ارتش انگلیس نیز به دلیل شرایط سخت اقتصادی در حد قابل توجهی کوچک شده است.‌ افزون بر موارد یاد شده، باید به‌زمزمه‌های ضدسلطنتی در انگلیس هم اشاره کرد که طی سال‌های اخیر گسترش فراوانی داشته است.
تونی بلر نخست وزیر سابق انگلیس در پاسخ کسانی که او را به خاطر پیروی بی‌چون و چرا از جرج‌ بوش، «سگ آمریکا» لقب داده بودند، می‌گفت؛ همراهی با آمریکا می‌تواند حضور ما را در عرصه بین‌المللی تضمین کند! و...
گفتنی است قلمرو کنونی انگلیس از 33 میلیون کیلومتر مربع در سال 1992 به 244 هزار و 820  کیلومتر مربع کاهش یافته است و...
 خدا بر درجات امام راحل(ره) بیفزاید که یک‌بار در پاسخ به زیاده‌گویی‌های نخست‌وزیر وقت انگلیس فرموده بودند، حالا انگلیس هم خودش را قدرت بزرگ تصور می‌کند (نقل به مضمون).
با توجه به موارد فوق درباره یاوه‌های نخست‌وزیر انگلیس علیه ایران اسلامی باید با لسان‌الغیب شیراز همنوا شده و گفت؛
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف می‌شکند بازارش!
3- از نخستین ساعاتی که اعلام شد، ملاقات رئیس‌جمهور کشورمان با نخست‌وزیر انگلیس در دستور کار سفر نیویورک قرار دارد، مدعیان اصلاحات که خود را در حلقه مشاوران آقای روحانی و حامیان و نزدیکان دولت ایشان قلمداد می‌کنند و متأسفانه رئیس‌جمهور محترم نیز در مواردی به مشاوره آنان با نظر قبول می‌نگرند، بیشترین مصاحبه‌ها، تحلیل‌ها و صفحات روزنامه‌های زنجیره‌ای و سایت‌های تحت مدیریت خود را به «اهمیت بی‌نظیر»! این ملاقات و نقش بی‌بدیل آن در گره‌گشایی از نقاط - به قول آنها- بسته سیاست خارجی دولت یازدهم اختصاص دادند. به موارد زیر که فقط چند نمونه از آنهاست توجه کنید؛
روزنامه دولتی ایران برای  تیتر درشت صفحه اول خود «پایان 35 ساله رابطه سرد»! را انتخاب کرد. روزنامه اعتماد تمام صفحه اول را به عکس این دیدار اختصاص داد و تیتر زد «رئیس‌جمهور ایران و نخست‌وزیر انگلستان دستان یکدیگر را فشردند». روزنامه آفتاب یزد با تیتر درشت «تحول تاریخی در دیپلماسی» به میدان آمد و تاکید کرد «این ملاقات قطعا با موافقت آمریکا صورت گرفته» و با ذوق‌زدگی نتیجه گرفت «این ملاقات می‌تواند پیامی از طرف آمریکا به ایران باشد»! روزنامه شرق، تیتر زد که «طلسم دیدار مقامات بلندپایه ایران و بریتانیا شکسته شد»! روزنامه مردم‌سالاری تیتر «بهار روابط تهران-لندن» را برگزید، روزنامه شهروند وابسته به هلال‌احمر به «دیدار تاریخی در نیویورک» اشاره کرد. روزنامه آرمان این ملاقات را «چراغ سبز مجموع کشورهای غربی برای رابطه صمیمانه‌تر با تهران» معرفی کرد و یا آقای حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور در صفحه توئیتر خود، دیدار آقای روحانی با نخست‌وزیر انگلیس را یکی از دستاوردهای مهم سفر امسال رئیس‌جمهور به نیویورک معرفی می‌کند! و ...
اما، هنوز ذوق‌زدگی طیف مدعی حمایت از رئیس‌جمهور و مشاوره به ایشان از این ملاقات ادامه داشت که نخست‌وزیر انگلیس چند ساعت بعد از دیدار با رئیس‌جمهور محترم کشورمان پشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل رفت و سیل اتهامات و ناسزاها و اهانت‌ها را نثار جمهوری اسلامی ایران کرد!
عبرت‌انگیز- و البته مضحک- آن که یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای بعد از کلی ذوق‌زدگی درباره این ملاقات و این که ملاقات یاد شده، «چراغ ‌سبز کشورهای غربی برای رابطه صمیمانه با ایران است»! پیش‌بینی کرده بود که «ممکن است برخی مخالفان تنش‌زدایی ایران و ایالات متحده، ما را متهم کنند که به این ملاقات بیش از حد خوشبین هستیم»! و دیدیم و دیدند که...!!
اکنون جای آن است که جناب دکتر روحانی، رئیس‌جمهور محترم کشورمان را به قضاوت بطلبیم و پاسخ این پرسش را بجوییم که «آیا هنوز هم می‌توان به این طیف از مشاوران و مدعیان حمایت از دولت کمترین امیدی برای مشاوره داشت»؟!
4- خوشبینی برخی از دولتمردان محترم از جمله ریاست‌ محترم جمهوری و وزیر محترم امور خارجه به حریف نیز نمی‌تواند در جرأت بخشیدن به نخست‌وزیر بی‌سروپای انگلیس برای اهانت به ایران اسلامی بی‌تاثیر تلقی شود.
به عنوان مثال جناب دکتر روحانی در نشست با سرمایه‌داران و اقتصاددانان آمریکایی به «ریچارد هاوس- RICHARD  HAASS» مسئول شورای روابط خارجی آمریکا و یکی از مدیران شناخته شده فتنه آمریکایی -  اسرائیلی 88 اجازه داده است که در کنار ایشان حضور داشته باشد. از جمله اقدامات ریچاردهاوس در فتنه 88 طرح «ائتلاف سفید» بود که در آن از همه مخالفان و دشمنان جمهوری اسلامی خواسته شده بود اختلافات میان خود را کنار گذاشته و روی یک نقطه که براندازی جمهوری اسلامی ایران است ائتلاف کنند و این ائتلاف همانگونه که شاهد بودیم صورت پذیرفت. انتظار آن بود که جناب روحانی به وی اجازه حضور ندهد چه رسد به آن که در صندلی کنار ایشان بنشیند.
و یا هفته گذشته، برادر عزیزمان جناب آقای دکتر ظریف، در جلسه همین شورای روابط خارجی آمریکا حضور یافته و در پاسخ به هاله اسفندیاری، عضو بنیاد «سوروس» و همکار جرج سوروس صهیونیست که به دشمنی با ایران اسلامی تابلودار است، موضع تأسف‌آوری گرفته و می‌گوید؛ «در صورت شکست مذاکرات ایران و 5+1 دوستان ما در انتخابات مجلس آینده شکست می‌خورند و جریان غرب‌ستیز در ایران، مجلس را در اختیار خواهند گرفت»! آیا دغدغه‌های حزبی بایستی با دشمنان بیرونی در میان گذاشته شود؟ و آیا این اظهارنظر -‌خدای‌نخواسته- میدان‌ دادن به دشمن برای تصمیم‌سازی در مسائل داخلی کشور نیست؟ حضور در شورای روابط خارجی آمریکا و هم‌صحبتی با همکاران جرج سوروس که جای خود دارد...
5- و بالاخره؛ انتظار آن است  رئیس‌جمهور محترم به عنوان کمترین برخورد با اهانت نخست‌وزیر انگلیس به جمهوری اسلامی و مردم ایران، اعلام کنند مادام که نخست‌وزیر انگلیس رسما از ایران و مردم آن عذرخواهی نکند، حضور  این کشور  در گروه 5+1 را نمی‌پذیرند و شرکت در مذاکره‌ای که تیم انگلیس در آن حضور داشته باشد را تحریم ‌کنند. این کار شدنی است و ایران اسلامی در جایگاه برجسته‌ای از اقتدار و نقش‌آفرینی در عرصه بین‌المللی قرار دارد که تصمیم به تحریم انگلیس در مذاکرات به آسانی امکان‌پذیر است و نباید خود را دستکم بگیریم.