مشرق--- در روزگاران پيشين دورههاي فراواني در تاريخ بشر مشاهده ميشود که گاهي صد سال و بيشتر بر مردماني ميگذشت، سراسر سکوت و سکون و رخوت و رکود، به نحوي که کمترين اثري از حيات اجتماعي آنها که شاهدي بر تحول و پيشرفت يا اثرگذاري بر زندگي خود و ديگران باشد، ديده نميشود.گرچه بعد از جنگهاي دويست ساله صليبي و بويژه تحولات علمي – صنعتي سه قرن اخير، تحولات و دگرگونيهاي همهجانبه در حيات بشر گاهي در يک سده بيش از يک هزاره پيشين است، اما با وقوع انقلاب اسلامي و بخصوص در طي چند سال اخير دو حادثه بينظير در حال وقوع است:
نخست آنکه بيداري و خداباوري و خودآگاهي ملت ايران آنچنان پيشرفتهاي شگرف در همه زمينهها را نصيب ايرانيان مسلمان کرده که حتي براي خوشبينترين مسلمانان انقلابي هم قابل تصور نبود؛ دوم اينکه سه دهه مبارزه نفسگير همهجانبه – مستقيم و غيرمستقيم – ميان جمهوري اسلامي ايران و ايالات متحده امريکا و همپيمانان غربي و منطقهاي آن، از يکطرف چالشها و رقباي فراواني براي امريکا در سراسر جهان بسترسازي کرده و از سوي ديگر همين توفيقات ايران اسلامي – چه در نبرد با سلطه امريکا و چه در پيشرفتهاي علمي و صنعتي – به صورت يک الگوي جذاب براي تمام مسلمانان و مستضعفان جهان، يک موج بيداري و جنبش مردمي در سراسر منطقه و جهان را پديد آورده است. در اين برهه از روزگار که هر روز به ميزان يک قرن حوادثي تاريخساز با شتابي سرسامآور و سلسلهوار، جهان و جهانيان را مهياي يک واقعه عظيم ميسازد، ما به چه کار مشغوليم؟
امام خامنهاي که طي بيست و دو سال گذشته فرماندهي عالي و مديريت الهي اين همآوردي جبهه حق عليه باطل را در عرصه ملي و بينالمللي بر عهده داشتهاند، در اوايل تيرماه 1385 «شوراي راهبردي روابط خارجي ايران» را «براي کمک به تصميمگيريهاي کلان و جست و جو از افقهاي نو در روابط خارجي جمهوري اسلامي و بهرهمندي از نظرات نخبگان در اين عرصه» تشکيل دادند. (1) اينکه اين شوراي راهبردي براي مديريت جديد منطقه و نقش جمهوري اسلامي چه طرحي ارائه داده است، هيچ اطلاعي در دست نيست.
دکتر محمود احمدينژاد رئيس جمهور هوشمند و شجاع ايران اسلامي، به هنگام معرفي دکتر صالحي به عنوان وزير جديد امور خارجه به مجلس شوراي اسلامي، انتظار «تحول بنيادين» در وزارت خارجه متناسب با شرايط جديد جهاني را مطرح کردند، که البته فعلاً فاصله وضعيت موجود با حوادث پرشتاب روزگار ما، روزافزون است. از عملکرد سازمان فرهنگ و ارتباط که با شرايط کنوني جهان يک فاصله نجومي را نشان ميدهد، اگر بگذريم، سازمانها و نهادهايي مانند: مجمع جهاني اهل البيت(ع)، مجمع تقريب بينالمذاهب، مجمع تشخيص مصلحت نظام، شوراي عالي امنيت ملي، شوراي عالي انقلاب فرهنگي، مجلس شوراي اسلامي و حتي مجلس خبرگان رهبري و همچنين دانشگاهها و حوزههاي علميه ما، فارغ از رسالت جهانشمول اسلام و انقلاب اسلامي و نيز با غفلت از اصول سوم (بند 16)، يازدهم و پنجاه و ششم قانون اساسي، براي نقشآفريني اسلام و ولايت اسلامي در عرصه جهاني و براي مديريت جنبش مردمي و نهضت اسلامي در گستره جهان اسلام، ظاهراً هيچ برنامه مدون و نقشه راه مشخصي ارائه ندادهاند.
آنچه در ادامه اين نوشتار ميآيد، مجموعه پيشنهاداتي است که گرچه بنده هر بار مواردي از آنها را طي سالهاي گذشته به دستگاههاي ذيربط ارائه کرده و غالباً با بيتفاوتي مواجه شدهاند، لکن اميد است با مشاهده قيامهاي مسلمانان جهان، اين بار پيشنهادات ذيل مورد عنايت و پيگيري دلسوزان جامعه بزرگ اسلامي قرار گيرند و به تعبير انديشمند بزرگ معاصر – استاد محمدرضا حکيمي – (2) در راستاي تحقق «اتحاد جماهير اسلامي» مفيد و مؤثر واقع شوند:
1- همانطور که از آبان ماه 1388 مکرراً از صدا و سيما، مطبوعات و خبرگزاريهاي داخلي صميمانه درخواست شد که «اتحاديه رسانههاي جهان اسلام» را پيگيري و سازماندهي کنند و انحصار رسانهاي غرب را با حضور فعالانه خود در موضوعات جهان اسلام، عملاً بشکنند، تا زماني که همکاريهاي جدي و فراگير رسانههاي مسلمين شکل نگيرد، افکار عمومي امت اسلامي را بيگانگان تحت تأثير منفي خود قرار ميدهند و زمينه اجتماعي براي اجراي بسياري از امور فراهم نميشود. نخبگان رسانهاي بايد با تشخيص شرايط و تحليل جامع نسبت به رسالت بزرگي که بر دوش آنهاست، نقش بيبديل و تاريخساز خود را در تحولات جهاني برعهده بگيرند.
2- شناسايي و شناساندن اشخاص مؤمن، انقلابي و مفيد در ميان جوامع اسلامي و حمايت معنوي، رسانهاي، سياسي و... از آنها براي نقشآفريني مؤثر در مديريت جنبشها از يک سو و همزمان با اين اقدام، افشاي چهرههاي منافق، مذبذب و مرعوب غرب در کشورهاي مسلمان بمنظور پاکسازي نهضت اسلامي از وجود عناصر وابسته يا دلبسته به بيگانگان.
3- تنظيم شعارها و کليه واژههاي مشترک براي نهضت جهاني اسلام که روشنگر اهداف و تعيينکننده مسير کلي و مشترک مسلمانان مبارز باشد – نظير: استقلال، آزادي، عدالت، پيشرفت، اتحاد جماهير اسلامي - ... براي نيل به کرامت انساني و عزت اسلامي.
-نخبگان فکري، فرهنگي، سياسي ما و ساير جوامع اسلامي بايد با همکاري يکديگر به جمعبندي مشترک برسند.
-رسانهها (صدا و سيما، خبرگزاريها) با طرح موضوع و نشر ديدگاههاي صاحبنظران جهان اسلام ميتوانند موجآفرين و جريانساز باشند.
4- فعالسازي بيش از دو ميليون مسجد در جهان اسلام به مثابه کانونهاي پوياي اجتماعي و محل تجمع عمومي و مرکز فعاليت نخبگان فرهنگي و سياسي جوامع، نقشي تعيينکننده در فرايند اسلامي قيامها و استمرار آنها و تقويت هويت ديني نهضت سراسري امت بر عهده دارد. اين مهم بر عهده روحانيت و حوزههاي علميه است. بايد به سرعت در اين باره انديشيد و چارهانديشي را از محدوده خود به گستره نخبگان اجتماعي، فرهنگي و سياسي توسعه داد. شاکله احزاب سياسي در ايران و جهان اسلام به دلايل گوناگون قابل اعتماد نيست و تا زماني که مسجد بستر فعاليت فعالان سياسي نباشد، آسيبپذيري آنها انکارناپذير است.
5- تدوين و تنظيم «سبک زندگي اسلامي» براساس سنت نبوي(ص) و سيره اهل البيت(ع) و با محوريت فروع دين، ضرورتي است قطعي که بايد عالمان متعهد و زمان شناس در انجام آن به عنوان يک اولويت حيات فردي و اجتماعي امت اسلامي همت بگمارند. (3)
تحميل ناهنجاريهاي حاکم در غرب (به ويژه امريکا) بر زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي جوامع اسلامي، از نوع خوردنيها و پوشيدنيها تا زمان خواب و بيداريها گرفته تا ساير رفتارهاي جمعي افراد، نظير اشتغال، ازدواج، تجملگرايي و...، امروزه علائم آشکاري از سلطه غرب و سيطره فرهنگ منحط و غيرمعقول غربيها بر جوامع اسلامي را نشان ميدهد که بعضاً سرآغاز پذيرش ساير وابستگيها به بيگانگان شده است.
در کوران بيداري جهان اسلام، شايد اين خودآگاهي و بازگشت به سنت و سيره اسلامي، نهضت استقلالطلبي و آزاديخواهي و عدالتگرايانه مسلمانان جهان را شکستناپذير سازد و وحدت فرهنگي امت را زمينه اتحاد و اقتدار همهجانبه ممالک اسلامي قرار دهد.
6- مجلس خبرگان اگر رسالت جهانشمول اسلامي خويش را حول محور امام خامنهاي براي احياي امت اسلامي بر عهده بگيرد و فراتر از سيستم انگليسي «ملت – دولت»ها به بازسازي نظام «امت – امامت» بپردازد، ميتواند با برقراري روابط فراگير ميان نخبگان مسلمان و خبرگان امت با امام خامنهاي، به تدوين منشور مشترک مسلمين با کمک نخبگان و خبرگان امت اقدام کند و به تبيين نقش بنيادين دانشمندان و علماء اسلام در اداره جوامع اسلامي بپردازد.
رسالت عظيمي را که قانون اساسي در مقدمه و اصول 2 و 3 و 5 و 11 و 56 و 177 ترسيم کرده، اگر مجلس خبرگان سهم اصلي خود را در تحقق آن – به ويژه نظام امت و امامت – بر عهده نگيرد، در پيشگاه آيندگان و در محضر الهي مورد مؤاخذه قرار خواهد گرفت.
7- بازسازي انديشه توحيدي و طراحي نظام عدالتمحور براساس آموزههاي اسلام و برپايه آرمانهاي مشترک بشري براي اداره جهان تا آمدن امام زمان(عج) اگر منطبق بر نيازهاي فطري بشر – آنگونه که اصل امامت مطرح کرده، به زبان انسان معاصر، ترجماني فراتاريخي و روزآمد بشود و اجتهاد مجتهدين با اشراف بر شرايط زمان و مکان و نيز استنباط از احکام دين، ناظر بر اهداف دين براي نجات بشريت بشود، نقش اسلام در اداره جهان، جايگزين نظام سلطه جهاني خواهد شد.
براي نيل به اين آرمان الهي راهي جز تحول بنيادين در نگرشها و گرايشات حوزههاي علميه به منظور پذيرش مسئوليت جهاني و پاسخگويي به نيازهاي اصلي بشر امروزين نيست. در هزار و دويست ساله اخير هرگز عالمان شيعه شرايط مناسب و مطلوبي را که اينک از پرتو حاکميت ولي فقيه بدست آوردهاند تا مکتب فکري اهل بيت پيامبر(ص) را در گستره جهان جاري سازند، نداشتهاند؛ بايد ديد با اين فرصت استثنايي چه ميکنند.
8- ايجاد بازار مشترک اسلامي براي تأمين نيازهاي متقابل جوامع در تمام عرصهها (کشاورزي، صنعت، علوم و فنون مدرن، هنر و فيلم و...)، بدون واسطههاي بيگانه و بدون عنصر پول بيگانگان (دلار، يورو و...) چه از طريق معاملات پاياپاي، يا به کمک ايجاد ارز مشترک و سيستم بانکي اسلامي مشترک.
9- تأسيس صندوق قرضالحسنه محلي، ملي و سراسري جهان اسلام از طريق دولتهاي جديد مردمي و اغنياي جوامع براي کمکرساني فوري به نيازمندان مسلمان، از طريق کميتههاي اقتصادي امور مساجد براي حمايت از مستضعفان.
10- تأسيس دادگاه عالي جهان اسلام براي محاکمه و مجازات جرائم سازمانيافته قدرتمندان عليه مظلومان و مستضعفان و مسلمانان .قوه قضائيه جمهوري اسلامي ايران ميتواند به کمک حقوقدانان و قضات جوامع اسلامي اقدام به اين امر نمايد.
11- تأسيس «سپاه پاسداران صلح و عدالت و آزادي در جهان اسلام» با الگوي تکامليافته بسيج، ميتواند هم امنيت داخلي جوامع اسلامي و هم امنيت مرزهاي سرزمينهاي اسلامي را در برابر بيگانگان تأمين نمايد و از مصالح و منافع عمومي پاسداري کند.اين سپاه بايد به سرعت صادرات معادن و منابع طبيعي سرزمينهاي اسلامي به خارج را کنترل کند و از غارت ثروت و سرمايه مسلمين توسط گروههاي فرصتطلب، افراد و قدرتهاي غارتگر جلوگيري کند.
12- تأسيس دانشگاه امت اسلامي؛ صرفاً براي مسلمانان و به منظور نخبهپروري اسلامي با تکيه بر آموزش زبانهاي رايج جهان اسلام؛ عربي، فارسي، ترکي و... و آشنايي با فرهنگها، سنتهاي محلي و قومي مسلمانان در جهت احياي تمدن اسلامي و بازآفريني فرهنگ اصيل و مشترک اسلامي بر مبناي معارف قرآن و سنت و سيره پيامبر(ص) و همچنين کمک به رفع سوءتفاهمات و شبهات ترويج شده توسط منافقان.
13- بازسازي نيروهاي امنيتي، انتظامي و نظامي جوامع اسلامي براساس ارزشهاي اسلامي و براي حراست از کرامت انساني، امنيت عمومي و حريم سرزمينهاي مسلمانان.
14- تدوين يک برنامه مديريت از سوي علماي اسلام به منظور اداره صحيح مکه معظمه و مدينه منوره در راستاي احياي «حج ابراهيمي» و تکريم حجاج و زوار امت اسلامي در آستانه بزرگترين تحولات تاريخ اسلام و تجديد حيات امت واحده اسلامي؛ قطعاً همه نخبگان، انديشمندان، کارگزاران بخشهاي مختلف حکومت و بخصوص علماي اسلام وظيفه دارند در چنين برهه سرنوشتسازي با يک نگاه جهانشمول اسلامي به کمک مسلمانان بپا خاسته برخيزند و اتحاد اسلامي امت را در همگرايي و انسجام عملي خويش متجلي سازند.
لکن در اين ميان جديترين مسئوليت بر عهده اعضاي مجلس خبرگان است که اگر تاکنون به هر دليلي رسالت جهانشمول اسلامي خود را در پيوند امت با امام خامنهاي پيگيري نکرده است، اينک با تغيير رياست مجلس و فراهم بودن شرايط جهاني بايد براي تجميع علماي امت و پيوند خبرگان جهان اسلام با امام خامنهاي، سريعاً برنامهريزي و اقدام کند. اگر تاکنون نقش اين مجلس به عنوان «خبرگان ملت ايران» محدود در مرزهاي جغرافيايي بوده، حال که امام خامنهاي از عنوان «خبرگان امت» براي اين مجلس نام بردهاند، بايد مفهوم «خبرگان امت» در ارتباطات، سياستگذاري، گفتمانسازي و اقدامات علمي هيأت رئيسه محترم و اعضاي خبرگان متبلور بشود.
اين يک انتظار واقعي از سوي امام عصر(عج) و نائب بر حق آن حضرت و تمامي دلسوزان امت اسلامي است.
----------------------------------------------
پينوشتها:
1-اعضاي اصلي اين شورا: کمال خرازي، علياکبر ولايتي، علي شمخاني، محمد شريعتمداري و محمدحسين طارمي
2-استاد محمدرضا حکيمي در سال 1376 طي يک مقالهاي که ابتدا در کتاب مجموعه مقالات «حماسه اتحاد» منتشر شد، دهها پيشنهاد مفيد و بسيار ارزشمند براي تحقق «اتحاد جماهير اسلامي» مطرح کردهاند.
3- در اين زمينه انديشمند معاصر جناب آقاي حسن عباسي چندين سال است که مباحثه و طرح مسأله ميکنند.