شهيد خانجاني تنها وصيت نامه خود را يک روز پس از قبول قطعنامه مي نويسد. با خواندن وصيت مرتضي حس و حال رزمندگان بعد از قبول قطعنامه به خوبي مشخص مي شود.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «شهيد مرتضي خانجاني» فرزند مرادعلي به تاريخ 1/10/ 1345 در ملاير به دنيا آمد. مرتضي در سال 1361 به عضويت سپاه پاسداران درآمد و در سن 17 سالگي و با آغاز جنگ تحميلي به جبهه رفت. شهيد خانجاني در چند عمليات از جمله عمليات مهران از ناحيه شکم مجروح شد. مرتضي در 22 سالگي چند روز بعد از نوشتن اولين وصيت نامه خود، در تاريخ 5/5/1367 بر اثر اصابت ترکش به زير گلويش در حاليکه فرماندهي «گردان کميل» لشگر 27 محمدرسول‌الله (ص) را بر عهده داشت در عمليات «غدير» و در منطقه عملياتي «کوشک پاسگاه زيد» به شهادت رسيد. مزار شهيد مرتضي خانجاني در ملاير، «بهشت هاجر» مي‌باشد.
ويژگي شهيد خانجاني اين است که  تنها وصيت نامه خود را يک روز پس از قبول قطع نامه نوشته و به فاصله کمتر از ده روز به شهادت مي رسد. با خواندن وصيت مرتضي حس و حال رزمندگان بعد از قبول قطعنامه به خوبي مشخص مي شود.

روحمان با يادش شاد

*وصيت نامه شهيد مرتضي خانجاني

«هم اکنون که اين قلم سياه را بدست گرفته و بر روى برگه سفيد و بى‏آب و رنگ مى‏نويسم شب چهارشنبه 28/4/67 مى‏باشد. عددهاى نگاشته شده در تاريخ گوياى شرايط سخت اين برهه براى هر خواننده اين نوشتار مى‏باشد.

غم و اندوه هجر ياران، مظلوميت حزب‏ا... و امام، سقوط افکار چندين و چند ساله بچه بسيجى‏هاى نشسته بر بال ملائک، آن عارفان الهى و سالکان طريقت و عشق، همه و همه دردهاى بى‏درمان ساعتها و لحظه‏هاى روزهاى تلخ ترک جبهه است که در واقع بايد گفت روزهاى سخت بدرود گفتن ارزشهاى نهفته در جبهه و جنگ. در اين حال و هوا مبادرت به نوشتن وصيتنامه نمودم، کارى که چند سال در جنگ بودم اما هرگاه که خواستم وصيت‏نامه بنويسم اراده‏ام يارى ننموده احساس مى‏نمايم هنوز هم وصول به توفيق شهادت ممکن است.

در اين لحظات با تمام وجود از خداوند طلب شهادت را مى‏نمايم چرا که به خداوندى خدا دگر تاب تحمل فراق را ندارم و مرا توان زيست در اين جامعه و دنياى زشت نمى‏باشد. خدايا به آن بدنهاى قطعه‏قطعه شده و عشق‏آلود حسين و ديگر شهدا قسم مى‏دهم تو را نگذار شاهد نامردى‏ها و خيانت‏ها و در کنارش دلسوختگى باشم. پروردگارا چندين سال به عشق وصال و لقاء تو در مصاف با دشمن بودم، بدن خود را آماج تير و ترکشهاى دشمنان تو قرار دادم تا شايد روزى خود را در جوار رسول‏ا... و ائمه اطهار ببينم، محبوبا اگر مرا از اين فيض عظيم محروم گردانى چگونه به عدالتت شک نکنم!

خدايا گفته‏هايم نزديک به کفر گشته اما تو مى‏دانى و خود مى‏دانم که جز تو را طلب نمى‏کنم.

دوستان و رفقا، اى عزيزان همسنگر که اين وصيت‏نامه را قرائت مى‏نمائيد، شما را توصيه مى‏نمايم به حمايت و پيروى از پير جماران، او را دريابيد، نگذاريد تاريخ تکرار شود. اما شما اى عزيزان هوشيار باشيد و صحنه‏هاى سوختن به دور شمع ولايت را تکرار کنيد و بدانيد که اگر براى خدا جنگيده‏ايد هم اکنون نيز براى خدا تحمل کنيد و پيرو پير جماران باشيد. و بدانيد که اگر به آن نتيجه مطلوب در جنگ نرسيديم نبايد از حفظ انقلاب غافل باشيم و خداى نخواسته راه پيموده طى چند سال انقلاب را به يکباره برگرديم و موجبات دفن اسلام را فراهم آوريم.

پدر و مادر عزيزم، همسرم، خواهرم و برادرم، فرزندم، هشيار باشيد. شيطان وسوسه ها دارد، دشمنان و منافقان و راحت طلبان زخم زبان مي زنند، تحمل کنيد، همچون زينب و علي و فاطمه و محمد و حسن و زين العابدين و سالار شهيدان کربلا. اين چند روزه زندگي با همه سختي و مشکلات دردآورش اتمام خواهد يافت و بالاخره روز حسابرسي و برقراري عدالت خواهد رسيد، نکند خدا نکرده عملي مرتکب شويد که موجبات رنجش روح شهدا شود.

با شمايم اي دوستان و اقوام با وفا! بشنويد اما تو را به مظلوميت امام عمل کنيد.

در آخر، از تمامى کسانى که از بنده رنجشى داشته‏اند، طلب عفو مى‏نمايم و از کليه کسانى که ادعاى دوستى با من را دارند تقاضامندم خانواده شهدا را فراموش نکنند.

والسلام عليکم ورحمةالله و برکاته

پادگان دوکوهه - انديمشک

28/4/67- ساعت 9.5 شب»

 

 

شهيد مرتضي خانجاني فرمانده گردان «کميل»

شهيد مرتضي خانجاني فرمانده گردان «کميل»

شهيد مرتضي خانجاني فرمانده گردان «کميل»

شهيد مرتضي خانجاني فرمانده گردان «کميل»

شهيد مرتضي خانجاني فرمانده گردان «کميل»

شهيد خانجاني در کنار هم رزم خود (سمت چپ تصوير)

فرمانده گردان کميل در سمت راست تصوير ديده مي شود

شهيد مرتضي خانجاني در کنار حاج محمد کوثري فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله (ص)

شهيد خانجاني در جمع هم رزمان خود

فرمانده گردان کميل (نفر وسط در تصوير)