کد خبر 351942
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۳ - ۰۱:۰۴

شهید درفشان تا عملیات فتح المبین در محورهای مختلف به عنوان فرمانده محور و فرمانده گروهان نامنظم و در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گردان و مسئول عملیات تیپ سید الشهداء خدمت می کرد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - سال 1340 هجری شمسی شهرستان شوشتر شاهد تولد کودکی از تبار نور بود. نامش را سعید گذاشتند تا سعادتمند دنیا و آخرت گردد. پس از تولدش به خاطر شغل پدر به شهرستان آغاجاری- گچساران هجرت می کند و 7 سال بعد یعنی در سال 1347 به اهواز نقل مکان می نماید.



پدر از همان دوران کودکی سعید را در دامن مسجد و محراب سپرد و با اصول و مبانی اسلام آشنا کرد. از 6 سالگی نماز گذارد و همیشه همراه پدر در جلسات مذهبی شرکت می کرد. او در خانواده ای رشد کرد که روحیه ی ظلم ستیزی در آنها بیداد می کرد. پدر سعید سخت مخالف سیطره ی استکبار جهانی یعنی آمریکا و عمال شاه بر مملکت شیعه بود و به همین جهت سعید را در این راستا تربیت نمود.

سعید عاشق مطالعه بود و اوقات فراغت را به فراگیری علم و مطالعه سپری می نمود. وی یکی از مدرسین کانون انجمن اسلامی اهواز بود. سعید شرط موفقیت و پیروزی را در امورات فرهنگی می دانست. او در دوران دبیرستان به صف مبارزین پیوست و نقش عمده ای در پخش وسیع اعلامیه ها در سطح شهر اهواز داشت و عضو گروه موحدین مجاهدین انقلاب اسلامی گردید. در سال 1357 موفق به اخذ دیپلم شد.

با پیروزی انقلاب اسلامی مبارزه خود را تداوم بخشید و در راه اندازی کمیته اهواز نقش عمده ای داشت. مدتی بعد به سبزپوشان دشت شقایق پیوست. ضمن این که سنگر فرهنگ را فراموش نکرد و درس های تفسیر قرآن برقرار بود و نقش عمده ای در هدایت افکار عمومی داشت.سعید از جسمی چالاک و قوی برخوردار بود ولی در عین حال از متواضع ترین بود. او سنگ صبور هم بود و در میدان جنگ تکیه گاهی مطمئن برای رزمندگان اسلام بود گرچه خودش دلی پردرد و مملو از غم داشت لیکن از نظر روحی یک سر و گردن از بقیه بالاتر و بهتر بود.



با شروع جنگ تحمیلی به جبهه شتافت و در وجب به وجب خاک کربلای خوزستان حماسه آفرید. حمله ی 27 شهریور 1359 در محور مگاصیص سوسنگرد، بستان، هویزه، دشت عباس، شوش و عنکوش شاهد حماسه های به یادماندنی اوست.

شهید درفشان تا عملیات فتح المبین در محورهای مختلف به عنوان فرمانده محور و فرمانده گروهان نامنظم و در عملیات فتح المبین به عنوان فرمانده گردان و مسئول عملیات تیپ سید الشهداء درخشید و سرانجام در روز هفتم فروردین 1361 بهاری شد و در عملیات فتح المبین جبین خدایی اش مورد اصابت تیر خصم قرار گرفت و دشت شوش را به نجف مولا علی علیه السلام پیوند داد.

وصیت نامه سردار شهید سعید درفشان

بسم الله الرحمن الرحيم
بنام خدا، بنام مولا، بنام معبود، بنام او كه خرد را آفريد و بنام او كه عشق را آفريد و بنام او كه انسان را آفريد تا بنده و مطيع او باشد و بنام او كه انسانهاى خاص را مطيع، و ولى خود قرار داد و بنام او كه يادش و ذكرش قلوب را منقلب كند و بنام او كه آتش عشقش تمامى دنيا و مظاهرش را بسوزاند و بنام او كه مونس دل مومنان و پناه بى پناهان، آرام بخش دل راز داران، آمال و هدف عارفين و معشوق و مقصود شهيدان است. سلام و درود بر پيامبر عظيم الشان امين خدا حضرت محمد مصطفى(ص) سلام بر او كه پيام خدا را براى نجات محرومان و عرق شدگان در فساد دنيوى به ما رساند و آيين و رسم بندگى الله را به ما فهماند.



سلام بر ائمه معصومين صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين كه روش زيستن براى خدا و طريق سير الى الله را به آموختند و بنام و بياد او كه منجى انسانها و مرهم دلسوختگان اميد مستضعفان مهدى (عج) و درود بر امام مستضعفان و او كه به كالبد فسرده ما با دم مسيحائيش روح و زندگى بخشيد و حياتى دوباره بخشيد. سلام بر پدر و مادر كه رحمت و مغفرت خدا بر آنان باد سلام بر تمامى مادران شهداء سلام بر مادر محمد رضا كه مادرم بود و سلام بر مادر منصور كه اسطوره مقاومت است و سلام بر مادر پيرزاده و سلام بر مادر فرج و سلام بر تمامى برادران و خواهرانم و سلام بر تمامى برادران مسجد جزايرى آنان كه با عملشان عشق و اسلام را به من آموختند و سلام به برادر عزيز و معلمم عمو حميد، او كه وسيله خيرى در راه من بود و خداوند سبحان به لطف و كرم بى نهايتش او را وسيله هدايت من قرار داد و سلام بر تمامى برادران كانون آنان كه اخلاص، تواضع و تقوا را به من آموختند و سلام بر برادران مدرسه امام آنان كه علو عمل را توأما آموختند. ( يك سرى نذرهايى دارم كه انجام نداده‌ام).