اقدام حزب الله در انفجار بمب در مسیر گشتی نظامی رژیم صهیونیستی در واکنش به تجاوزهای هوایی این رژیم به لبنان و تیراندازی به سوی نظامیان ارتش این کشور و پذیرش رسمی مسئولیت این عملیات، نگرانی‌های زیادی را در محافل اسرائیلی نسبت به آغاز مرحله تازه‌ای از سیاست‌های منطقه‌ای حزب‌الله در قبال تجاوزهای مکرر رژیم صهیونیستی به لبنان ایجاد کرد.

 گروه بین‌الملل مشرق - تحولات راهبردی اخیر لبنان در عرصه داخلی و بین المللی باعث شده حزب الله لبنان و فرهنگ مبارزاتی این حزب که مبتنی بر اخلاص و تعهد کامل به آرمان لبنان و فلسطین و امت اسلام است، به ضرورتی راهبردی برای تمام لبنانی‌ها تبدیل شود.

این ضرورت که کارآیی خود را در دو جبهه تقابل با تروریسم صهیونیستی و تکفیری به اثبات رسانده، البته به دنبال از بین بردن کارآیی ارتش نیست، بلکه اعتقاد دارد که آرمانهای ملی گرایانه اش ضمن تعامل با ارتش لبنان و سایر گروه های سیاسی در این کشور بهتر محقق می‌شود و به این ترتیب راحت‌تر می‌تواند در برابر رژیم ها و سازمان‌های خطرناک تروریستی مقابله نماید و مانع از کشید شده لبنان به بحران منطقه‌ای و فتنه داخلی شود.  
 
حزب الله و مقاومت ملی در برابر متجاوزان 

اقدام حزب الله در انفجار بمب در مسیر گشتی نظامی رژیم صهیونیستی در واکنش به تجاوزهای هوایی این رژیم به لبنان و تیراندازی به سوی نظامیان ارتش این کشور و پذیرش رسمی مسئولیت این عملیات، نگرانی‌های زیادی را در محافل اسرائیلی نسبت به آغاز مرحله تازه‌ای از سیاست‌های منطقه‌ای حزب‌الله در قبال تجاوزهای مکرر رژیم صهیونیستی به لبنان ایجاد کرد. 

حزب‌الله که پیشتر با ایجاد بازدارندگی در برابر حملات صهیونیست‌ها موفق به توقف جنگ‌طلبی های این رژیم بر ضد لبنان شده است، این بار موازنه‌های بازدارندگی اسرائیلی‌ها را به هم ریخت تا با تهدید جبهه داخلی این رژیم مانع از ادامه تجاوزهای زمینی و هوایی گاه و بیگاه صهیونیست‌ها به داخل لبنان شود. فروپاشی بازدارندگی صهیونیست‌ها در برابر حزب‌الله لبنان واژه‌ای بود که تحلیلگران صهیونیست در واکنش های خود نسبت به این بمب گذاری روی آن اجماع داشتند، ران بن یشای، آلکس فیشمن و عاموس هارئیل تحلیلگران نظامی اسرائیل همگی اذعان کردند که بازدارندگی اسرائیل در برابر این حمله فرو ریخته است.



واژه "بازدارندگی" عبارتی نظامی است که صهیونیست‌ها از آن زیاد استفاده می‌کنند، آنها چندین سطح در این زمینه طراحی کرده و بازدارندگی در برابر حزب الله و سوریه و ایران و حماس را در مقیاس های متنوع بررسی می کنند. آنها گاها از این مفهوم در راستای تبلیغات نظامی و وانمود کردن به دستاوردها و پیروزی‌های امنیتی در سایه عدم وجود دستاوردهای واقعی استفاده می‌کنند. 

بازدارندگی گاهی برای بررسی احتمال وقوع جنگ بین طرفین نیز استفاده می‌شود، هر اندازه قدرت بازدارندگی یک کشور بالا باشد، احتمال جنگ بر ضد کشور پایین می‌آید، عکس این موضوع نیز صحیح است، این یک مفهوم بین‌المللی است که همه روی آن تاکید دارند. 

راز اهمیت راهبردی مقاومت و سلاح آن در محافظت از لبنان در برابر هجمه صهیونیست‌ها در این نکته نهفته است، بر خلاف تبلیغات برخی طرف‌های سیاسی که حزب‌الله را عامل اصلی بروز جنگ بر ضد لبنان می‌دانند، اما این مقاومت و سلاح آن است که بارها در سالهای اخیر مانع از طمع ورزی صهیونیست‌ها و طرف‌های دیگر منطقه‌ای و بین‌المللی بر ضد لبنان شده است. 




تصمیم صهیونیست‌ها برای آغاز تجاوز جدید بر ضد یک کشور بر اساس برآورد سود و زیان یا دستاوردهای امنیتی  و سیاسی این رژیم از حمله است، از این منظر اگر هزینه های آغاز یک جنگ برای اسرائیل بالا باشد، این هزینه‌ها مانع از آغاز ماجراجویی اسرائیل می‌شود.

درست است که حزب الله لبنان در جبهه خود با اسرائیل از سال 2006 به آتش بس پایبند بوده است، اما هر گاه رژیم اسرائیل دست اندازی هایی را به اراضی لبنان داشته، در واکنش به آنها وارد عمل شده است، این حزب پیام‌هایی را مبنی بر آمادگی خود برای جنگ با اسرائیل به این رژیم مخابره کرده و در عین حال به تعهد خود بر ادامه آتش‌بس تاکید کرده است
. البته حزب‌الله در راهبرد جدید خود احتمالا نسبت به تجاوزهای محدود صهیونیست‌ها به اراضی لبنان نیز ساکت نخواهد ماند.
 
حزب‌الله و همبستگی داخلی در برابر تروریسم
 
زیرساخت‌های مردم شناختی لبنان در تمامی ابعاد سنی و شیعه و مسیحی و دروزی نگران اوضاع امنیتی لبنان هستند، آن‌ها حوادث اخیر شرق لبنان و مقاوت حزب‌الله در برابر هجوم همه‌جانبه تکفیری‌ها به عین الشمس و بعلبک و مناطق دیگر را که برای رفع محاصره خود در بلندیهای عرسال انجام شد، به دقت دنبال می کنند و به خوبی می‌دانند که حزب‌الله در خط مقدم مبارزه بر ضد تکفیری‌ها قرار دارد.

حضور موفق حزب الله در جنگ با داعش و جبهه النصره موازنه‌های نظامی و ژئو پلتیک در مشرق زمین که از کشورهای خلیج فارس تا سواحل دریای مدیترانه کشیده شده را تغییر داد. گروه های سیاسی لبنان نیز به  اهمیت این اقدام واقفند. ولید جنبلاط رئیس درزویهای لبنان و شیخ عبداللطیف دریان مفتی اهل تسنن این کشور و حتی سعد حریری رئیس جریان المستقبل همگی از خطرات داعش سخن گفته و خواستار ریشه کن شدن این گروه تروریستی هستند. همه می دانند که وجود تروریست‌های تکفیری در لبنان به موازنه‌های میثاق ملی لطمه می‌زند.



حوادثی که در عین الشمس روی داد، نسخه برابر با اصل توطئه‌ها و برنامه ریزی های داعش در عین العرب (کوبانی) بود، با این تفاوت که در عین الشمس قدرتی وجود دارد که بازدارندگی بالای در برابر اقدامات تروریستی ایجاد کرده بود و مانع از سقوط این اهداف راهبردی به دست تروریست‌ها شد.

گروه‌های سیاسی لبنان الان دیگر به این نتیجه رسیده‌اند که موضوع مداخله‌های تروریست‌ها در لبنان ارتباطی با حضور حزب‌الله در سوریه ندارد، چرا که پیش از آغاز حضور حزب‌الله در معرکه القصیر نیز تروریست‌ها در لبنان حضور داشتند و مشکلاتی را نیز برای این کشور ایجاد کرده بودند.

شاید واضح ترین نمونه از این موضع‌گیری ها مربوط به نهاد المشنوق وزیر کشور لبنان باشد که ابراز داشت که حضور داعش در لبنان از لحاظ محتوا و کمیت ارتباطی به حضور حزب‌الله در مبارزات سوریه ندارد. وی تاکید کرد که تروریست های افراطی در صورت حضور یا عدم حضور حزب الله در سوریه، وارد لبنان شده بودند.  

 


تغییر موازنه های سیاسی در لبنان 

گفتمان عمده اهل تسنن و رویکردهای اعتدال‌گرایانه احزاب سیاسی سنی در این کشور به همین شکل است، آنها تروریست‌های افراطی را گروه‌هایی می‌دانند که تنها از نام دین سوء‌استفاده می‌کنند و چیزی از دین الهی و رحمت و سعه صدر در این دین نمی‌دانند، این گروه ها اعتقاد دارند توطئه جنگی که در داخل لبنان شکل گرفته، ماهیتی مذهبی ندارد، بلکه تقابل رویکردهای ملی و وابسته است. 

تحولات لبنان در سایه تحرکات تکفیری‌ها رقابت های سیاسی تقریبا متوازن گذشته را به سمت جبهه‌گیری دو اردوگاه پیش می‌برد، اردوگاهی اکثریتی با رویکردهای ملی و مبتنی بر جلوگیری از توسعه گروه‌های تروریستی و ممانعت از بروز فتنه و آشوب داخلی در کشور و اردوگاهی اقلیتی که پیرو محض بخشنامه‌های خارجی شده‌اند و رسیدن به مطامع خود و دولت‌های متبوع و  بهره کشی و باج خواهی سیاسی از جریان مقابل را با هر هزینه‌ای برای کشور، دولت و ملت حتی در سطح بروز فتنه داخلی مجاز می‌دانند.



گروه‌های اقلیت که محبوبیت مردمی خود را از دست داده‌اند و به همین علت با هر رویکرد انتخاباتی جدید در سایه قانون سالم انتخاباتی مخالفند، همچنان روی برنامه‌های غربی برای براندازی دولت سوریه حساب کرده‌اند تا شاید پیامدهای این تحول منطقه‌ای روی موازنه‌های قدرت در داخل لبنان نیز تاثیر داشته باشد.

این‌ها همان گروه‌هایی هستند که عناصر شاخص آن‌ها بویژه "معین المرعبی" و "خالد ضاهر" نمایندگان آنها در طرابلس – که هیچ نمایندگی واقعی از سوی مردم ندارند و تنها با قانون ناعادلانه 60 به پارلمان راه یافته‌اند- علنا از سران محورهای تروریستی در طرابلس و دیگر مناطق لبنانی حمایت می‌کنند و آنها را زیر چتر سیاسی خود گرفته‌اند.