گروه اقتصادی مشرق-طبق گزارش مرکز آمار، نرخ مشارکت اقتصادی در تابستان امسال نسبت به تابستان سال گذشته نزدیک به 2 درصد کاهش یافته است.
بدین ترتیب در حالی که تابستان سال گذشته جمعیت فعال کشور 24 میلیون و 754 هزار نفر بود این رقم در تابستان امسال به 23 میلیون و 756 هزار نفر کاهش یافته است؛ به عبارت دیگر در یک سال اخیر حدود یک میلیون نفر از بازار کار کشور کنار رفتهاند.
لازم به یادآوری است فصل تابستان اوج فصل کار محسوب میشود و به طور طبیعی باید شاهد افزایش نرخ مشارکت اقتصادی در تابستان و بهار نسبت به فصول سرد سال باشیم. بنابراین کاهش نرخ مشارکت در فصول سرد نسبت به بهار و تابستان، (تا حدی) امری معمول در اقتصاد ایران است.
اما اگر نرخ مشارکت اقتصادی در یک فصل نسبت به فصل مشابه سال قبل، تغییرات شگرفی کند؛ باید آن را مورد مداقه قرار داد؛ اتفاقی که در تابستان امسال رخ داده است. در کمال تعجب در تابستان امسال، نرخ مشارکت اقتصادی به 2 /37 (سی و هفت ممیز دو) رسید که نسبت به تابستان سال گذشته 1 /39 (سی و نه ممیز یک) کاهش نزدیک به 2 درصدی نشان میدهد.
این کاهش 2 درصدی به معنای آن است که حدود یک میلیون نفر به دلایل مختلفی، از بازار کار کشور کنار رفتهاند. این یک میلیون نفر هم شامل بیکارانی است که از سالهای قبل بیکار بوده و هم شامل افرادی است که طی یک سال اخیر شغل خود را از دست دادهاند.
* تداوم تعریف مورد انتقاد
مطابق تعریف استاندارد مرکز آمار، جمعیت فعال اقتصادی، به افراد 10 ساله و بیشتر گفته میشود که در هفته قبل از هفته آمارگیری، شاغل یا جویای کار (بیکار) بودهاند.
در تعریف استاندارد مرکز آمار، شاغل به افرادی گفته میشود که در طول هفته آمارگیری، حداقل یک ساعت کار کرده باشند یا به طور موقت کارشان را ترک کرده باشند.
لازم به ذکر است معیار یک ساعت کار در هفته که در سالهای گذشته نیز مورد استفاده قرار میگرفت، همواره مورد انتقاد دولتمردان فعلی قرار داشت که آن را نشانه تمایل دولت احمدینژاد برای کمنمایی آمار بیکاری میدانستند. اما هماکنون با گذشت یک سال از دولت یازدهم، هنوز همان معیار مورد استفاده قرار میگیرد و دولتمردان فعلی نیز گویا انتقادات سابق خود را فراموش کردهاند.
در هر حال، طبق تعاریف استاندارد آماری، بیکار نیز به افراد فاقد کاری گفته میشود که هم آماده برای کار باشند و هم از 3 هفته قبل از هفته آمارگیری جویای کار بودهاند؛ بنابراین در محاسبات آماری هر فرد فاقد شغلی، جزو بیکاران قرار نمیگیرد؛ بلکه حتما باید از سه هفته قبل از هفته آمارگیری، در جستجوی شغل باشد تا در زمره بیکاران قرار گیرد.
* آمار چه می گوید
بر اساس این تعاریف، افراد بیکاری که از سه هفته قبل از هفته آمارگیری جویای کار نبودهاند؛ مثلا به علت تلاش ناموفق چندماهه یا چندساله برای یافتن شغل عملا از ادامه جستجو برای شغل ناامید شدهاند، دیگر جزو بیکاران محسوب نمیشوند و از فهرست جمعیت فعال نیز حذف میشوند.
از آنجا که نرخ بیکاری معادل است با تعداد بیکاران تقسیم بر تعداد جمعیت فعال، استناد صرف بر نتیجه این فرمول (نرخ بیکاری) و عدم توجه به تغییرات صورت کسر (شمار بیکاران) و مخرج کسر (جمعیت فعال)، میتواند سبب گمراهی تصمیمگیران، سیاستگذاران، ناظران یا مردم درباره وضعیت بیکاری و اشتغال در کشور شود.
* ذوقزدگی رسانههای حامی دولت
وضعیت نرخ بیکاری تابستان امسال نیز مطابق آنچه مرکز آمار گزارش داده، از این نوع آمار یکطرفه است؛ یعنی اگر همچون رسانههای حامی دولت روحانی، صرفا به کاهش نرخ بیکاری به 5 /9 درصد (نه و نیم) دلخوش کنیم و آن را به منزله موفقیت دولت در اشتغالزایی جلوه دهیم، مطمئنا خود را به گمراهی زدهایم، زیرا جزئیات نرخ بیکاری خبر از وقایع دیگری میدهد.
با توجه به جمعیت جوان و رو به رشد ایران که سالانه تعداد قابل توجهی از جوانان وارد بازار کار میشوند، کاهش جمعیت فعال، این پیام صریح را به تصمیمگیران اقتصادی میدهد که اوضاع راکد اقتصادی و نبود شغل، سبب حذف این افراد از جمعیت فعال و متعاقبا کاهش صوری بیکاری میشود.
به نظر میرسد چنین وضعیتی در یک سال اخیر در اقتصاد کشور رخ داده است. کاهش یک میلیونی جمعیت فعال، به خوبی این حقیقت را آشکار کرده است.
* بیکار شدن 690 هزار نفر
بر اساس ارقام اعلامی مرکز آمار، در تابستان امسال تعداد بیکاران نسبت به تابستان سال گذشته 306 هزار نفر کمتر شده است. این کاهش عددی بیکاران، سبب شده نرخ بیکاری به 5 /9 درصد کاهش یابد؛ اما ارقام مربوط به تعداد شاغلان و جمعیت فعال به خوبی نشان میدهد که کاهش بیکاری ناشی از اشتغالزایی نبوده، بلکه به علت افزایش بیکاران ناامید از یافتن شغل بوده که سبب کاهش یک میلیونی جمعیت فعال شده است.
به زبان سادهتر اگر دولت توانسته بود در یک سال اخیر 306 هزار شغل ایجاد کند تا همین تعداد از جمعیت بیکاران کاسته شود، بایستی به همین تعداد بر جمعیت شاغلان افزوده میشد. ولی ارقام مرکز آمار نشان میدهد اتفاقا تعداد شاغلان در همین مدت، 690 هزار نفر کاسته شده است.
این ارقام دولتی، نشان میدهد که کاهش بیکاری نه به خاطر اشتغالزایی بلکه به خاطر خروج بیکاران ناامید از یافتن کار از بازار کار از آمارها شده است. همانطور که در بالا و مطابق تعریف استاندارد بیکاری ذکر شد، فقط افرادی جزو آمار بیکاران محسوب میشوند که از سه هفته قبل از هفته آمارگیری دنبال کار رفته باشند.
* فرمول نیلی
با توجه به این که یک ساله منتهی به تابستان امسال را میتوان سال اول عملکرد دولت روحانی دانست، کاهش 650 هزار نفری تعداد شاغلان در این مدت، کارنامه خوبی برای دولت یازدهم محسوب نمیشود. با استفاده از فرمولی که سال گذشته مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس دولت یازدهم برای محاسبه خالص اشتغال در دولت احمدینژاد استفاده کرد، میتوان اینطور نتیجه گرفت که خالص اشتغالزایی سال اول دولت یازدهم (تابستان 1392 تا تابستان 1393) منفی 690 هزار نفر بوده است.
این در حالی است که طبق محاسبات نیلی، خالص اشتغالزایی در دولت احمدینژاد به طور میانگین سالانه مثبت 14 هزار نفر بود.
بدین ترتیب در حالی که تابستان سال گذشته جمعیت فعال کشور 24 میلیون و 754 هزار نفر بود این رقم در تابستان امسال به 23 میلیون و 756 هزار نفر کاهش یافته است؛ به عبارت دیگر در یک سال اخیر حدود یک میلیون نفر از بازار کار کشور کنار رفتهاند.
لازم به یادآوری است فصل تابستان اوج فصل کار محسوب میشود و به طور طبیعی باید شاهد افزایش نرخ مشارکت اقتصادی در تابستان و بهار نسبت به فصول سرد سال باشیم. بنابراین کاهش نرخ مشارکت در فصول سرد نسبت به بهار و تابستان، (تا حدی) امری معمول در اقتصاد ایران است.
اما اگر نرخ مشارکت اقتصادی در یک فصل نسبت به فصل مشابه سال قبل، تغییرات شگرفی کند؛ باید آن را مورد مداقه قرار داد؛ اتفاقی که در تابستان امسال رخ داده است. در کمال تعجب در تابستان امسال، نرخ مشارکت اقتصادی به 2 /37 (سی و هفت ممیز دو) رسید که نسبت به تابستان سال گذشته 1 /39 (سی و نه ممیز یک) کاهش نزدیک به 2 درصدی نشان میدهد.
این کاهش 2 درصدی به معنای آن است که حدود یک میلیون نفر به دلایل مختلفی، از بازار کار کشور کنار رفتهاند. این یک میلیون نفر هم شامل بیکارانی است که از سالهای قبل بیکار بوده و هم شامل افرادی است که طی یک سال اخیر شغل خود را از دست دادهاند.
* تداوم تعریف مورد انتقاد
مطابق تعریف استاندارد مرکز آمار، جمعیت فعال اقتصادی، به افراد 10 ساله و بیشتر گفته میشود که در هفته قبل از هفته آمارگیری، شاغل یا جویای کار (بیکار) بودهاند.
در تعریف استاندارد مرکز آمار، شاغل به افرادی گفته میشود که در طول هفته آمارگیری، حداقل یک ساعت کار کرده باشند یا به طور موقت کارشان را ترک کرده باشند.
لازم به ذکر است معیار یک ساعت کار در هفته که در سالهای گذشته نیز مورد استفاده قرار میگرفت، همواره مورد انتقاد دولتمردان فعلی قرار داشت که آن را نشانه تمایل دولت احمدینژاد برای کمنمایی آمار بیکاری میدانستند. اما هماکنون با گذشت یک سال از دولت یازدهم، هنوز همان معیار مورد استفاده قرار میگیرد و دولتمردان فعلی نیز گویا انتقادات سابق خود را فراموش کردهاند.
در هر حال، طبق تعاریف استاندارد آماری، بیکار نیز به افراد فاقد کاری گفته میشود که هم آماده برای کار باشند و هم از 3 هفته قبل از هفته آمارگیری جویای کار بودهاند؛ بنابراین در محاسبات آماری هر فرد فاقد شغلی، جزو بیکاران قرار نمیگیرد؛ بلکه حتما باید از سه هفته قبل از هفته آمارگیری، در جستجوی شغل باشد تا در زمره بیکاران قرار گیرد.
* آمار چه می گوید
بر اساس این تعاریف، افراد بیکاری که از سه هفته قبل از هفته آمارگیری جویای کار نبودهاند؛ مثلا به علت تلاش ناموفق چندماهه یا چندساله برای یافتن شغل عملا از ادامه جستجو برای شغل ناامید شدهاند، دیگر جزو بیکاران محسوب نمیشوند و از فهرست جمعیت فعال نیز حذف میشوند.
از آنجا که نرخ بیکاری معادل است با تعداد بیکاران تقسیم بر تعداد جمعیت فعال، استناد صرف بر نتیجه این فرمول (نرخ بیکاری) و عدم توجه به تغییرات صورت کسر (شمار بیکاران) و مخرج کسر (جمعیت فعال)، میتواند سبب گمراهی تصمیمگیران، سیاستگذاران، ناظران یا مردم درباره وضعیت بیکاری و اشتغال در کشور شود.
* ذوقزدگی رسانههای حامی دولت
وضعیت نرخ بیکاری تابستان امسال نیز مطابق آنچه مرکز آمار گزارش داده، از این نوع آمار یکطرفه است؛ یعنی اگر همچون رسانههای حامی دولت روحانی، صرفا به کاهش نرخ بیکاری به 5 /9 درصد (نه و نیم) دلخوش کنیم و آن را به منزله موفقیت دولت در اشتغالزایی جلوه دهیم، مطمئنا خود را به گمراهی زدهایم، زیرا جزئیات نرخ بیکاری خبر از وقایع دیگری میدهد.
با توجه به جمعیت جوان و رو به رشد ایران که سالانه تعداد قابل توجهی از جوانان وارد بازار کار میشوند، کاهش جمعیت فعال، این پیام صریح را به تصمیمگیران اقتصادی میدهد که اوضاع راکد اقتصادی و نبود شغل، سبب حذف این افراد از جمعیت فعال و متعاقبا کاهش صوری بیکاری میشود.
به نظر میرسد چنین وضعیتی در یک سال اخیر در اقتصاد کشور رخ داده است. کاهش یک میلیونی جمعیت فعال، به خوبی این حقیقت را آشکار کرده است.
* بیکار شدن 690 هزار نفر
بر اساس ارقام اعلامی مرکز آمار، در تابستان امسال تعداد بیکاران نسبت به تابستان سال گذشته 306 هزار نفر کمتر شده است. این کاهش عددی بیکاران، سبب شده نرخ بیکاری به 5 /9 درصد کاهش یابد؛ اما ارقام مربوط به تعداد شاغلان و جمعیت فعال به خوبی نشان میدهد که کاهش بیکاری ناشی از اشتغالزایی نبوده، بلکه به علت افزایش بیکاران ناامید از یافتن شغل بوده که سبب کاهش یک میلیونی جمعیت فعال شده است.
به زبان سادهتر اگر دولت توانسته بود در یک سال اخیر 306 هزار شغل ایجاد کند تا همین تعداد از جمعیت بیکاران کاسته شود، بایستی به همین تعداد بر جمعیت شاغلان افزوده میشد. ولی ارقام مرکز آمار نشان میدهد اتفاقا تعداد شاغلان در همین مدت، 690 هزار نفر کاسته شده است.
این ارقام دولتی، نشان میدهد که کاهش بیکاری نه به خاطر اشتغالزایی بلکه به خاطر خروج بیکاران ناامید از یافتن کار از بازار کار از آمارها شده است. همانطور که در بالا و مطابق تعریف استاندارد بیکاری ذکر شد، فقط افرادی جزو آمار بیکاران محسوب میشوند که از سه هفته قبل از هفته آمارگیری دنبال کار رفته باشند.
* فرمول نیلی
با توجه به این که یک ساله منتهی به تابستان امسال را میتوان سال اول عملکرد دولت روحانی دانست، کاهش 650 هزار نفری تعداد شاغلان در این مدت، کارنامه خوبی برای دولت یازدهم محسوب نمیشود. با استفاده از فرمولی که سال گذشته مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیس دولت یازدهم برای محاسبه خالص اشتغال در دولت احمدینژاد استفاده کرد، میتوان اینطور نتیجه گرفت که خالص اشتغالزایی سال اول دولت یازدهم (تابستان 1392 تا تابستان 1393) منفی 690 هزار نفر بوده است.