گروه بینالملل مشرق- ایالات متحده آمریکا با ایجاد ائتلافی از 40 کشور دنیا که البته تا کنون فقط چند کشور از آنها در حملات نظامی مشارکت داشتهاند، سعی دارد به مبارزه با گروه تروریستی داعش بپردازد. این مبارزه در حال حاضر به حملات هوایی آمریکا و چند شریک او محدود شده است. ازآنجایی که ایالات متحده خود را قدرت برتر نظام بینالملل و به نوعی پلیس جهان میداند تا کنون چندین بار دست به ایجاد چنین ائتلافهایی زده است. در شرایط کنونی نیز امریکا با تشکیل ائتلاف بینالمللی ضد داعش متشکل از 40 کشور به گروه تروریستی داعش اعلان جنگ داده است.
در این مطلب سعی میشود ابتدا به تاریخی از ائتلافهای آمریکا، اهداف و دستاوردهایش پرداخته و در ادامه نیز مقایسهای کوتاه بین این ائتلافها و ائتلاف علیه داعش و اهداف و پیامدهای احتمالی آن خواهیم داشت.
ائتلاف علیه عراق در جنگ عراق با کویت (21 کشور)
پس از آن که صدام حسین موفق شد کویت را به اشغال درآورد، شورای امنیت برای پایان دادن به این مسئله برای وی ضربالاجل تعیین کرد؛ اما صدام ضربالاجل شورای امنیت را نپذیرفت. به همین دلیل آمریکا و متحدانش با پشتیبانی شورای امنیت در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۶۹ حمله هوایی گستردهای را علیه عراق با عنوان عملیات «طوفان صحرا» آغاز کردند و آنها موفق شدند در بهمنماه همان سال عراق را از کویت بیرون برانند.
اگرچه آنها به هدف خود که آزادسازی کویت بودند دست یافتند؛ اما این اقدام پیامدهایی را در عراق به دنبال داشت که شاید بتوان مشکلات امروز عراق را به نوعی به آن مربوط دانست. پس از این جنگ، گروههای قومی و دینی عراق با استفاده از وضعیت به وجود آمده در کشور و تضعیف شدن صدام پس از دو جنگ کویت و ایران، زمینه را برای قیامی جدید در کشور آماده دیده و علیه صدام قیام کردند؛ اما صدام حسین شورش کردها در شمال و قیام شیعیان در جنوب و مرکز عراق را با بیرحمی تمام پاسخ داد. در واقع این حمله آمریکا به عراق سنگ بنای حضور نظامی آمریکا در منطقه از طریق ائتلافها بود.
ائتلاف علیه صربستان در سال 1999 (19 کشور)
نیروهای ناتو پس از مخالفت «میلوشویچ»، رئیسجمهور صربستان با حمله به جنوب یوگسلاوی سابق و مناطق مسلماننشین به مدت 78 روز بخش قابلتوجهی از تجهیزات استراتژیک و امکانات لجستیکی و زیرساختی موجود یوگوسلاوی را از زمین، هوا و دریا در هم کوبیدند. این حملات که به نابودی تجهیزات استراتژیک و زیرساختی یوگسلاوی منجر شده بود در پی آن صورت گرفت که بلگراد خروج نیروهای ارتش خود از کوزوو را به طور رسمی اعلام کرد. این ائتلاف اگرچه به هدف اعلامیاش که تنبیه صربها و میلوشویچ بود رسید؛ اما با خسارات گستردهای همراه بود و در جریان این حملات موشکی بین 1200 تا 2500 غیرنظامی کشتهشدهاند. این در حالی بود که ناتو و آمریکاییها مدعی بودند که برای جلوگیری از نسلکشی مسلمانان و کشتار غیرنظامیان وارد این جنگ شدهاند.
نکته جالب این است که در اواخر دهه 90 نیز سازمان ملل به بررسي آمار تلفات جنگ بوسني پرداخت که بر اين اساس 65 درصد از کشتهشدگان مسلمانان بوسنی، 25 درصد صرب و حدود 10 درصد کرواسی بودند.[1]
علاوه بر این آمار کشتهشدگان، این جنگ پیامد مهم دیگری نیز در پی داشت و آن نقض قوانین حقوق بینالملل و آغاز خودسریها و یکهتازیهای آمریکا در نظام بینالملل بود؛ زیرا این اولین باری بود که یک سازمان بدون مجوز شورای امنیت علیه یک کشور دست به اقدام نظامی میزد که این مسئله برای آمریکا تبدیل به یک رویه شد و به دنبال آن اقدامات دیگری صورت گرفت.
ائتلاف علیه افغانستان در سال 2001
در پی گسترش شایعه حمله القاعده به برجهای 2 قلوی واشنگتن در 11 سپتامبر سال 2001 که بسیاری از کارشناسان معتقدند این اقدام کار سرویسهای جاسوسی آمریکا بوده، ایالات متحده آمریکا تصمیم به اقدامی مقابلهجویانه علیه القاعده گرفت. پس از آن که جرج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا به طالبان هشدار داد که اعضای القاعده را از افغانستان اخراج کند و طالبان این مسئله را نپذیرفت، در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ نیروهای ایالات متحده آمریکا با نام «عملیات بلندمدت آزادی» به افغانستان حمله کردند. اگرچه این حمله به صورت یک جانبه از سوی آمریکا صورت گرفت؛ اما به تدریج کشورهایی مثل آلمان، فرانسه، انگلستان، استرالیا، ایتالیا و برخی از کشورهای متحد با ایالات متحده آمریکا به آن پیوستند و در واقع جنگ گروهی از کشورها علیه افغانستان رقم خورد. ایالات متحده آمریکا در این جنگ موفق شد رژیمی که طالبان تشکیل داده بودند را سرنگون کند؛ اما هرگز موفق نشد افراطیگری و القاعده را در منطقه از بین ببرد. آمریکا بعد از سالها مبارزه مستمر در افغانستان نهتنها دستاورد چشمگیری نداشته، بلکه در عوض این اقدامات آمریکا بود که منجر به قدرت گرفتن و گسترش نفوذ القاعده و دیگر افراطیون در منطقه شد.
ائتلاف علیه عراق در سال 2003 (31 کشور)
ایالات متحده به همراه انگلستان در ۲۰ مارس سال 2003 حملات نظامی خود را علیه صدام حسین آغاز کردند. این ائتلاف اگرچه با حضور چند کشور غرب همراه بود؛ اما بعدها 29 کشور دیگر نیز از آن حمایت کرده و نیروی نظامی به عراق فرستادند. هدف ظاهری آمریکا از اشغال عراق، رابطه صدام حسین با القاعده بود و آمریکا به بهانه نابود کردن سلاحهای کشتارجمعی عراق بنا بر توافقنامه ۱۹۹۱ به این کشور حمله کرد.[2]
آمریکا با صرف حدود ۷۵۰ میلیارد دلار هزینه، 4487 کشته و ۳۲۰۰۰ مجروح نتوانست به اهداف خود در عراق دست پیدا کند. ایالات متحده اگرچه صدام را سرنگون و نظام دموکراتیکی در این کشور بر سر کار آورد؛ اما هرگز نتوانست اثبات کند که عراق سلاح کشتارجمعی در اختیار دارد. از طرفی حوزه فعالیت القاعده در این منطقه افزایش یافت و پیامد آن شکلگیری گروههای تروریستی جدیدی در منطقه شد که امنیت بینالمللی را به مخاطره انداخته است؛ چراکه به عنوان مثال هسته اولیه گروهک تروریستی داعش در ابتدا به صورت گروهی کوچک برای مقابله با حضور آمریکا در عراق شکل گرفت.
ائتلاف علیه لیبی در سال 2012 (19 کشور)
در ۱۹ مارس ۲۰۱۱ مداخله نظامی در لیبی پس از تصویب قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت در پاسخ به جنگ داخلی لیبی آغاز گردید. عملیات نظامی با شلیک بیش از ۱۱۰ موشک کروز توسط آمریکا، انگلستان، نیروی هوایی فرانسه و همچنین محاصره دریایی ارتش لیبی ادامه یافت. این مداخله تا مرگ معمر قذافی ادامه داشت و سپس ناتو در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۱ این عملیات را به اتمام رساند که هدف از این ائتلاف سرنگونی قذافی و پایان بخشیدن به جنگ داخلی لیبی بود؛ حالآنکه بعد از سقوط قذافی وضعیت لیبی آشفتهتر شده است و حتی خطر تجزیه این کشور نیز وجود دارد. در واقع هدف اصلی آمریکا از حضور در لیبی تأثیرگذاری در روند بیداری اسلامی در لیبی بود.
تفاوتهای ائتلاف علیه داعش با سایر ائتلافها
اول: داعش یک گروه تروریستی بینالمللی است و آمریکا در جنگهای گذشتهاش با دولتهای یک کشور در گیر بوده است. حتی در افغانستان که آمریکا علیه طالبان و القاعده میجنگید در ابتدا دولت طالبان را ساقط کرد و با یک کشور میجنگید؛ اما در ائتلاف ضد داعش، ایالات متحده آمریکا در حال حاضر با یک گروه بینالمللی در دو کشور مختلف روبهروست و ممکن است با پیشروی داعش به عربستان و یا حتی اردن این درگیریها گستردهتر هم بشود. ازاینرو جنگیدن با یک گروه در چند کشور مختلف مسئلهای است که این ائتلاف برای اولین بار نسبت به آن اقدام کرده است.
دوم: در ائتلافهای گذشته کشورهای همراه با آمریکا به راه و هدف خود اعتقاد داشته و به همین دلیل با ایالات متحده آمریکا همکاری میکردند؛ اما در این ائتلاف وضعیت متفاوت بوده و کشورهایی چون قطر، ترکیه و عربستان سعودی که به داعش کمکهای نظامی و مالی انجام داده و هنوز هم با آنها در ارتباط هستند، در این ائتلاف حضور دارند. این امر نشاندهنده این است که کشورهای همراه با ایالت متحده آمریکا عزم جدی برای مبارزه با داعش ندارند و اقدامشان رمزی و تظاهر محسوب میشود.
سوم: همراهی 40 کشور در ابتدای تشکیل این ائتلاف از دیگر تفاوتها با دیگر ائتلافها به رهبری ایالات متحده است. اگرچه تاکنون تنها چند کشور با آمریکا در خصوص حمله نظامی همراهی کردهاند؛ اما بر اساس اعلام وزیر امور خارجه این کشور، 40 کشور قرار است که به آمریکا در این ائتلاف کمک کنند. اگر این اتفاق رخ دهد، ائتلاف ضد داعش بیشترین کشورها را نسبت به ائتلافهای گذشته با خود همراه کرده و اینگونه به نظر میآید که برخی از این کشورها تنها به شکل اعلامی به ائتلاف پیوستهاند.
اهداف آمریکا از ایجاد ائتلاف علیه داعش
انتخابات کنگره 2014 و انتخابات ریاست جمهوری 2016: بر اساس آخرین تحلیلهای انتخاباتی در آمریکا، پیروزی دموکراتها در 190 کرسی انتخابات مجلس نمایندگان تقریباً قطعی است که این آمار برای جمهوری خواهان به 232 نفر رسیده است. مابقی کرسیها که شامل 13 کرسی است هنوز وضعیت مشخصی ندارند؛ بنابراین حتی اگر دموکراتها بتوانند 13 کرسی باقیمانده را نیز از آن خود کنند، باز نمیتوانند اکثریت را به دست بگیرند.[3]
از این نظر دموکراتها تنها میتوانند به انتخابات سنا امیدوار باشند؛ حالآنکه آنها در این عرصه نیز شانه به شانه جمهوری خواهان حرکت میکنند که به همین خاطر ایالات متحده آمریکا و اوباما سعی دارند با حمله به داعش محبوبیت خود را نزد افکار عمومی بالا ببرند تا شاید بتوانند پیروز انتخابات سنا باشند.
پرستیژ رهبری جهان: ایالات متحده بعد از فروپاشی شوروی به عنوان تنها ابرقدرت جهان مطرح شد و سعی کرد تا رهبری جهان را به دست بگیرد و در تمامی بحرانهای بینالمللی نقش ایفا کند؛ اما در دهه اخیر، آمریکا در رسیدن به این هدف موفق نبوده و میخواهد با برتری بر داعش و مدیریت این بحران هم چنان پرستیژ رهبری خود بر جهان را حفظ کند.
پاسخ به انتقادات مطرحشده در خصوص حمایت از داعش: هیلاری کلینتون در کتاب خود تحت عنوان «گزینههای سخت» میگوید: من به 112 کشور جهان سفر کرده بودم و با برخی از دوستان این توافق حاصل شد تا به محض اعلام تأسیس داعش، این گروه به رسمیت شناخته شود. توافق شده بود تا گروهک داعش در روز 5/7/2013 اعلام شود و ما منتظر اعلام تأسیس آن بودیم تا ما و اروپا هرچه سریعتر آن را به رسمیت بشناسیم.[4]
با این اعترافات وزیر خارجه سابق آمریکا دیگر شکی باقی نمیماند که این کشور در شکلگیری و قدر یابی این گروهک نقش داشته است؛ اما نفوذ گسترده آنها به عراق، ایالات متحده را غافلگیر نمود. بنابراین آمریکا به مقابله با آنها برخاست تا به انتقادات مطرحشده پاسخ گفته باشد و هم چنان بر موضع ضد تروریستیاش تأکید ورزد.
سرنگونی نظام بشار اسد: ایالات متحده پس از گذشت قریب به چهار سال از بحران سوریه و با به کار بردن همه تلاشش نتوانسته نظام سوریه را ساقط کند. شاید یکی از اهداف پنهان آمریکا از حملات هوایی به سوریه در بلندمدت سرنگونی اسد باشد. اگرچه که این سناریو به نوعی یک سناریوی از پیش شکستخورده محسوب میشود؛ اما ایالات متحده هرگز آن را از نظر خودش دور نمیدارد.
تضعیف قدرت و جایگاه ایران در منطقه: سیاستمداران آمریکایی به خوبی آگاهاند که اگر عرصه خاورمیانه و عراق را خالی بگذارند، این جمهوری اسلامی ایران است که دست برتر را در منطقه خواهد داشت؛ از این منظر ایالات متحده میخواهد با ایفای نقشی مؤثر در منطقه، هم چنان در این منطقه نفوذ داشته باشد و از قدرتیابی بیشتر ایران جلوگیری کند.
پیامدهای احتمالی ائتلاف ضد داعش
بیثباتی بیشتر در منطقه: منطقه خاورمیانه از دیرباز دستخوش تحولات و بیثباتیهای گوناگون بوده است. در ادوار مختلف تاریخ، لشکرکشی نظامی و جنگ جزء جداییناپذیر سرنوشت این منطقه بوده است. در دهههای گذشته نیز جنگهای خلیجفارس، جنگهای اسرائیل علیه اعراب، جنگ ایران و عراق، حمله آمریکا به عراق و افغانستان و جنگهای غزه و حزبالله با اسرائیل بر آشوبهای این منطقه بیش از پیش افزوده است. بیداری اسلامی نیز در این منطقه ثبات را به همراه نیاورد؛ چراکه در برخی کشورها منحرف شده است. در حال حاضر نیز کشورهای مصر، یمن، عراق و سوریه از عدم وجود امنیت رنج میبرند؛ ازاینرو حمله نظامی دیگری در این منطقه میتواند موج بیثباتی را بیش از پیش افزایش دهد و آتشی را در آن شعلهور سازد که رهایی از آن سخت باشد.
تجزیه عراق: بعد از قرارداد سایکس پیکو که خاورمیانه را بین 2 کشور انگلستان و فرانسه تقسیم نمود، مرزهای کشورهای این منطقه نه بر اساس واقعیتهای قومی و نژادی بلکه بر اساس منافع این دو کشور شکل گرفت. فرآیند دولت- ملتسازی در این کشورها با بحران روبهرو و این بحرانهای مختلف برای همیشه در ساختار آنها ماندگار شد که کشور عراق ازجمله این کشورهاست. کردها، شیعیان و اهل سنت در این کشور همواره و بر اساس سیاستهای دولتهای مختلف در تبعیض زندگی کردهاند و تنها بعد از سقوط صدام که مناصب حکومتی را به بین سه فرقه تقسیم نمودند و هر یک سهمی در سیاست پیدا کردند، سالها نسبت به اقوام مختلف در این کشور توسط صدام حسین و پیشینیانش ظلم شده بود.
بنابراین مردم این کشور، به ویژه اقلیم کردستان از استعداد زیادی برای استقلال از دولت مرکزی برخوردار هستند که حمله گسترده نظامی ائتلاف به این کشور میتواند به آشوب بیشتر کمک کرده و مقدمه تجزیه را در این کشور فراهم کند. امری که حتی اخیراً هنری کیسینجر، وزیر خارجه اسبق آمریکا، در کتاب نظام جهانی به آن اذعان کرده و به صراحت از طرح سایکس پیکوی جدید در منطقه خبر داده است.
انتقامجویی القاعده و متحدانش
یکی از سرکردگان القاعده بعد از حمله هوایی آمریکا به سوریه و عراق متعهد شد که انتقام این حملات را از آنها بگیرد. پیش از این نیز برخی از گروههای مستقر القاعده در سوریه گفته بودند که در صورت دستیابی به سلاحهای سنگین در سوریه، تلآویو را مورد هدف قرار میدهند. تروریستهای داعش نیز بارها از طریق شبکههای اجتماعی، غرب و ایالات متحده را به حملات تروریستی تهدید کرده بود. بنابراین طبیعی به نظر میرسد که در صورت حملات نظامی گسترده غرب علیه آنها و کشته شدن افراد و سرکردگان این گروه، آنها درصدد انتقامجویی بر خواهند آمد. این انتقامجویی امنیت تمام منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ زیرا امنیت مقولهای تفکیکناپذیر است و در صورت وجود تهدید امنیتی همه طرفها آسیب خواهند دید.
نتیجه
از آنچه در بالا به آن اشاره شد میتوان به این نتیجه رسید که ایالات متحده بیشتر درصدد حفظ پرستیژ خود در رهبری جهان است و نه از بین بردن داعش. آمریکاییها خود نیز به این نکته اذعان دارند که از بین بردن یک گروه سازمانیافته هم چون داعش مستلزم گذر زمان، نیروی انسانی توانا، هزینههای نظامی و اقتصادی سنگین است؛ بنابراین با توجه به تجربه تلخ آمریکا در افغانستان و عراق بعید میرسد که آمریکا در رسیدن به این هدف موفق شود. ایالات متحده آمریکا با تشکیل این ائتلاف، به دنبال ایجاد یک شوی سیاسی است تا بتواند به اهداف از پیش تعیینشدهاش دست پیدا کند؛ اما این شوی سیاسی آمریکا پیامدهایی را برای منطقه نیز به دنبال خواهد داشت.
در واقع نتیجه تمام ائتلافهای بینالمللی به رهبری آمریکا چیزی جز افزایش ناامنی و بیثباتی نبوده است؛ به ویژه که اگر این ائتلاف در منطقه آشوب ساز خاورمیانه باشد که پیامدهای ائتلاف علیه عراق و افغانستان در آغاز هزاره جدید و رشد تروریسم در منطقه خود بزرگترین شاهد بر این مدعاست.
در این مطلب سعی میشود ابتدا به تاریخی از ائتلافهای آمریکا، اهداف و دستاوردهایش پرداخته و در ادامه نیز مقایسهای کوتاه بین این ائتلافها و ائتلاف علیه داعش و اهداف و پیامدهای احتمالی آن خواهیم داشت.
ائتلاف علیه عراق در جنگ عراق با کویت (21 کشور)
پس از آن که صدام حسین موفق شد کویت را به اشغال درآورد، شورای امنیت برای پایان دادن به این مسئله برای وی ضربالاجل تعیین کرد؛ اما صدام ضربالاجل شورای امنیت را نپذیرفت. به همین دلیل آمریکا و متحدانش با پشتیبانی شورای امنیت در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۶۹ حمله هوایی گستردهای را علیه عراق با عنوان عملیات «طوفان صحرا» آغاز کردند و آنها موفق شدند در بهمنماه همان سال عراق را از کویت بیرون برانند.
اگرچه آنها به هدف خود که آزادسازی کویت بودند دست یافتند؛ اما این اقدام پیامدهایی را در عراق به دنبال داشت که شاید بتوان مشکلات امروز عراق را به نوعی به آن مربوط دانست. پس از این جنگ، گروههای قومی و دینی عراق با استفاده از وضعیت به وجود آمده در کشور و تضعیف شدن صدام پس از دو جنگ کویت و ایران، زمینه را برای قیامی جدید در کشور آماده دیده و علیه صدام قیام کردند؛ اما صدام حسین شورش کردها در شمال و قیام شیعیان در جنوب و مرکز عراق را با بیرحمی تمام پاسخ داد. در واقع این حمله آمریکا به عراق سنگ بنای حضور نظامی آمریکا در منطقه از طریق ائتلافها بود.
ائتلاف علیه صربستان در سال 1999 (19 کشور)
نیروهای ناتو پس از مخالفت «میلوشویچ»، رئیسجمهور صربستان با حمله به جنوب یوگسلاوی سابق و مناطق مسلماننشین به مدت 78 روز بخش قابلتوجهی از تجهیزات استراتژیک و امکانات لجستیکی و زیرساختی موجود یوگوسلاوی را از زمین، هوا و دریا در هم کوبیدند. این حملات که به نابودی تجهیزات استراتژیک و زیرساختی یوگسلاوی منجر شده بود در پی آن صورت گرفت که بلگراد خروج نیروهای ارتش خود از کوزوو را به طور رسمی اعلام کرد. این ائتلاف اگرچه به هدف اعلامیاش که تنبیه صربها و میلوشویچ بود رسید؛ اما با خسارات گستردهای همراه بود و در جریان این حملات موشکی بین 1200 تا 2500 غیرنظامی کشتهشدهاند. این در حالی بود که ناتو و آمریکاییها مدعی بودند که برای جلوگیری از نسلکشی مسلمانان و کشتار غیرنظامیان وارد این جنگ شدهاند.
نکته جالب این است که در اواخر دهه 90 نیز سازمان ملل به بررسي آمار تلفات جنگ بوسني پرداخت که بر اين اساس 65 درصد از کشتهشدگان مسلمانان بوسنی، 25 درصد صرب و حدود 10 درصد کرواسی بودند.[1]
علاوه بر این آمار کشتهشدگان، این جنگ پیامد مهم دیگری نیز در پی داشت و آن نقض قوانین حقوق بینالملل و آغاز خودسریها و یکهتازیهای آمریکا در نظام بینالملل بود؛ زیرا این اولین باری بود که یک سازمان بدون مجوز شورای امنیت علیه یک کشور دست به اقدام نظامی میزد که این مسئله برای آمریکا تبدیل به یک رویه شد و به دنبال آن اقدامات دیگری صورت گرفت.
ائتلاف علیه افغانستان در سال 2001
در پی گسترش شایعه حمله القاعده به برجهای 2 قلوی واشنگتن در 11 سپتامبر سال 2001 که بسیاری از کارشناسان معتقدند این اقدام کار سرویسهای جاسوسی آمریکا بوده، ایالات متحده آمریکا تصمیم به اقدامی مقابلهجویانه علیه القاعده گرفت. پس از آن که جرج بوش، رئیسجمهور وقت آمریکا به طالبان هشدار داد که اعضای القاعده را از افغانستان اخراج کند و طالبان این مسئله را نپذیرفت، در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ نیروهای ایالات متحده آمریکا با نام «عملیات بلندمدت آزادی» به افغانستان حمله کردند. اگرچه این حمله به صورت یک جانبه از سوی آمریکا صورت گرفت؛ اما به تدریج کشورهایی مثل آلمان، فرانسه، انگلستان، استرالیا، ایتالیا و برخی از کشورهای متحد با ایالات متحده آمریکا به آن پیوستند و در واقع جنگ گروهی از کشورها علیه افغانستان رقم خورد. ایالات متحده آمریکا در این جنگ موفق شد رژیمی که طالبان تشکیل داده بودند را سرنگون کند؛ اما هرگز موفق نشد افراطیگری و القاعده را در منطقه از بین ببرد. آمریکا بعد از سالها مبارزه مستمر در افغانستان نهتنها دستاورد چشمگیری نداشته، بلکه در عوض این اقدامات آمریکا بود که منجر به قدرت گرفتن و گسترش نفوذ القاعده و دیگر افراطیون در منطقه شد.
ائتلاف علیه عراق در سال 2003 (31 کشور)
ایالات متحده به همراه انگلستان در ۲۰ مارس سال 2003 حملات نظامی خود را علیه صدام حسین آغاز کردند. این ائتلاف اگرچه با حضور چند کشور غرب همراه بود؛ اما بعدها 29 کشور دیگر نیز از آن حمایت کرده و نیروی نظامی به عراق فرستادند. هدف ظاهری آمریکا از اشغال عراق، رابطه صدام حسین با القاعده بود و آمریکا به بهانه نابود کردن سلاحهای کشتارجمعی عراق بنا بر توافقنامه ۱۹۹۱ به این کشور حمله کرد.[2]
آمریکا با صرف حدود ۷۵۰ میلیارد دلار هزینه، 4487 کشته و ۳۲۰۰۰ مجروح نتوانست به اهداف خود در عراق دست پیدا کند. ایالات متحده اگرچه صدام را سرنگون و نظام دموکراتیکی در این کشور بر سر کار آورد؛ اما هرگز نتوانست اثبات کند که عراق سلاح کشتارجمعی در اختیار دارد. از طرفی حوزه فعالیت القاعده در این منطقه افزایش یافت و پیامد آن شکلگیری گروههای تروریستی جدیدی در منطقه شد که امنیت بینالمللی را به مخاطره انداخته است؛ چراکه به عنوان مثال هسته اولیه گروهک تروریستی داعش در ابتدا به صورت گروهی کوچک برای مقابله با حضور آمریکا در عراق شکل گرفت.
ائتلاف علیه لیبی در سال 2012 (19 کشور)
در ۱۹ مارس ۲۰۱۱ مداخله نظامی در لیبی پس از تصویب قطعنامه ۱۹۷۳ شورای امنیت در پاسخ به جنگ داخلی لیبی آغاز گردید. عملیات نظامی با شلیک بیش از ۱۱۰ موشک کروز توسط آمریکا، انگلستان، نیروی هوایی فرانسه و همچنین محاصره دریایی ارتش لیبی ادامه یافت. این مداخله تا مرگ معمر قذافی ادامه داشت و سپس ناتو در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۱ این عملیات را به اتمام رساند که هدف از این ائتلاف سرنگونی قذافی و پایان بخشیدن به جنگ داخلی لیبی بود؛ حالآنکه بعد از سقوط قذافی وضعیت لیبی آشفتهتر شده است و حتی خطر تجزیه این کشور نیز وجود دارد. در واقع هدف اصلی آمریکا از حضور در لیبی تأثیرگذاری در روند بیداری اسلامی در لیبی بود.
تفاوتهای ائتلاف علیه داعش با سایر ائتلافها
اول: داعش یک گروه تروریستی بینالمللی است و آمریکا در جنگهای گذشتهاش با دولتهای یک کشور در گیر بوده است. حتی در افغانستان که آمریکا علیه طالبان و القاعده میجنگید در ابتدا دولت طالبان را ساقط کرد و با یک کشور میجنگید؛ اما در ائتلاف ضد داعش، ایالات متحده آمریکا در حال حاضر با یک گروه بینالمللی در دو کشور مختلف روبهروست و ممکن است با پیشروی داعش به عربستان و یا حتی اردن این درگیریها گستردهتر هم بشود. ازاینرو جنگیدن با یک گروه در چند کشور مختلف مسئلهای است که این ائتلاف برای اولین بار نسبت به آن اقدام کرده است.
سوم: همراهی 40 کشور در ابتدای تشکیل این ائتلاف از دیگر تفاوتها با دیگر ائتلافها به رهبری ایالات متحده است. اگرچه تاکنون تنها چند کشور با آمریکا در خصوص حمله نظامی همراهی کردهاند؛ اما بر اساس اعلام وزیر امور خارجه این کشور، 40 کشور قرار است که به آمریکا در این ائتلاف کمک کنند. اگر این اتفاق رخ دهد، ائتلاف ضد داعش بیشترین کشورها را نسبت به ائتلافهای گذشته با خود همراه کرده و اینگونه به نظر میآید که برخی از این کشورها تنها به شکل اعلامی به ائتلاف پیوستهاند.
اهداف آمریکا از ایجاد ائتلاف علیه داعش
انتخابات کنگره 2014 و انتخابات ریاست جمهوری 2016: بر اساس آخرین تحلیلهای انتخاباتی در آمریکا، پیروزی دموکراتها در 190 کرسی انتخابات مجلس نمایندگان تقریباً قطعی است که این آمار برای جمهوری خواهان به 232 نفر رسیده است. مابقی کرسیها که شامل 13 کرسی است هنوز وضعیت مشخصی ندارند؛ بنابراین حتی اگر دموکراتها بتوانند 13 کرسی باقیمانده را نیز از آن خود کنند، باز نمیتوانند اکثریت را به دست بگیرند.[3]
از این نظر دموکراتها تنها میتوانند به انتخابات سنا امیدوار باشند؛ حالآنکه آنها در این عرصه نیز شانه به شانه جمهوری خواهان حرکت میکنند که به همین خاطر ایالات متحده آمریکا و اوباما سعی دارند با حمله به داعش محبوبیت خود را نزد افکار عمومی بالا ببرند تا شاید بتوانند پیروز انتخابات سنا باشند.
پرستیژ رهبری جهان: ایالات متحده بعد از فروپاشی شوروی به عنوان تنها ابرقدرت جهان مطرح شد و سعی کرد تا رهبری جهان را به دست بگیرد و در تمامی بحرانهای بینالمللی نقش ایفا کند؛ اما در دهه اخیر، آمریکا در رسیدن به این هدف موفق نبوده و میخواهد با برتری بر داعش و مدیریت این بحران هم چنان پرستیژ رهبری خود بر جهان را حفظ کند.
پاسخ به انتقادات مطرحشده در خصوص حمایت از داعش: هیلاری کلینتون در کتاب خود تحت عنوان «گزینههای سخت» میگوید: من به 112 کشور جهان سفر کرده بودم و با برخی از دوستان این توافق حاصل شد تا به محض اعلام تأسیس داعش، این گروه به رسمیت شناخته شود. توافق شده بود تا گروهک داعش در روز 5/7/2013 اعلام شود و ما منتظر اعلام تأسیس آن بودیم تا ما و اروپا هرچه سریعتر آن را به رسمیت بشناسیم.[4]
با این اعترافات وزیر خارجه سابق آمریکا دیگر شکی باقی نمیماند که این کشور در شکلگیری و قدر یابی این گروهک نقش داشته است؛ اما نفوذ گسترده آنها به عراق، ایالات متحده را غافلگیر نمود. بنابراین آمریکا به مقابله با آنها برخاست تا به انتقادات مطرحشده پاسخ گفته باشد و هم چنان بر موضع ضد تروریستیاش تأکید ورزد.
سرنگونی نظام بشار اسد: ایالات متحده پس از گذشت قریب به چهار سال از بحران سوریه و با به کار بردن همه تلاشش نتوانسته نظام سوریه را ساقط کند. شاید یکی از اهداف پنهان آمریکا از حملات هوایی به سوریه در بلندمدت سرنگونی اسد باشد. اگرچه که این سناریو به نوعی یک سناریوی از پیش شکستخورده محسوب میشود؛ اما ایالات متحده هرگز آن را از نظر خودش دور نمیدارد.
تضعیف قدرت و جایگاه ایران در منطقه: سیاستمداران آمریکایی به خوبی آگاهاند که اگر عرصه خاورمیانه و عراق را خالی بگذارند، این جمهوری اسلامی ایران است که دست برتر را در منطقه خواهد داشت؛ از این منظر ایالات متحده میخواهد با ایفای نقشی مؤثر در منطقه، هم چنان در این منطقه نفوذ داشته باشد و از قدرتیابی بیشتر ایران جلوگیری کند.
پیامدهای احتمالی ائتلاف ضد داعش
بیثباتی بیشتر در منطقه: منطقه خاورمیانه از دیرباز دستخوش تحولات و بیثباتیهای گوناگون بوده است. در ادوار مختلف تاریخ، لشکرکشی نظامی و جنگ جزء جداییناپذیر سرنوشت این منطقه بوده است. در دهههای گذشته نیز جنگهای خلیجفارس، جنگهای اسرائیل علیه اعراب، جنگ ایران و عراق، حمله آمریکا به عراق و افغانستان و جنگهای غزه و حزبالله با اسرائیل بر آشوبهای این منطقه بیش از پیش افزوده است. بیداری اسلامی نیز در این منطقه ثبات را به همراه نیاورد؛ چراکه در برخی کشورها منحرف شده است. در حال حاضر نیز کشورهای مصر، یمن، عراق و سوریه از عدم وجود امنیت رنج میبرند؛ ازاینرو حمله نظامی دیگری در این منطقه میتواند موج بیثباتی را بیش از پیش افزایش دهد و آتشی را در آن شعلهور سازد که رهایی از آن سخت باشد.
تجزیه عراق: بعد از قرارداد سایکس پیکو که خاورمیانه را بین 2 کشور انگلستان و فرانسه تقسیم نمود، مرزهای کشورهای این منطقه نه بر اساس واقعیتهای قومی و نژادی بلکه بر اساس منافع این دو کشور شکل گرفت. فرآیند دولت- ملتسازی در این کشورها با بحران روبهرو و این بحرانهای مختلف برای همیشه در ساختار آنها ماندگار شد که کشور عراق ازجمله این کشورهاست. کردها، شیعیان و اهل سنت در این کشور همواره و بر اساس سیاستهای دولتهای مختلف در تبعیض زندگی کردهاند و تنها بعد از سقوط صدام که مناصب حکومتی را به بین سه فرقه تقسیم نمودند و هر یک سهمی در سیاست پیدا کردند، سالها نسبت به اقوام مختلف در این کشور توسط صدام حسین و پیشینیانش ظلم شده بود.
بنابراین مردم این کشور، به ویژه اقلیم کردستان از استعداد زیادی برای استقلال از دولت مرکزی برخوردار هستند که حمله گسترده نظامی ائتلاف به این کشور میتواند به آشوب بیشتر کمک کرده و مقدمه تجزیه را در این کشور فراهم کند. امری که حتی اخیراً هنری کیسینجر، وزیر خارجه اسبق آمریکا، در کتاب نظام جهانی به آن اذعان کرده و به صراحت از طرح سایکس پیکوی جدید در منطقه خبر داده است.
انتقامجویی القاعده و متحدانش
یکی از سرکردگان القاعده بعد از حمله هوایی آمریکا به سوریه و عراق متعهد شد که انتقام این حملات را از آنها بگیرد. پیش از این نیز برخی از گروههای مستقر القاعده در سوریه گفته بودند که در صورت دستیابی به سلاحهای سنگین در سوریه، تلآویو را مورد هدف قرار میدهند. تروریستهای داعش نیز بارها از طریق شبکههای اجتماعی، غرب و ایالات متحده را به حملات تروریستی تهدید کرده بود. بنابراین طبیعی به نظر میرسد که در صورت حملات نظامی گسترده غرب علیه آنها و کشته شدن افراد و سرکردگان این گروه، آنها درصدد انتقامجویی بر خواهند آمد. این انتقامجویی امنیت تمام منطقه را تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ زیرا امنیت مقولهای تفکیکناپذیر است و در صورت وجود تهدید امنیتی همه طرفها آسیب خواهند دید.
نتیجه
از آنچه در بالا به آن اشاره شد میتوان به این نتیجه رسید که ایالات متحده بیشتر درصدد حفظ پرستیژ خود در رهبری جهان است و نه از بین بردن داعش. آمریکاییها خود نیز به این نکته اذعان دارند که از بین بردن یک گروه سازمانیافته هم چون داعش مستلزم گذر زمان، نیروی انسانی توانا، هزینههای نظامی و اقتصادی سنگین است؛ بنابراین با توجه به تجربه تلخ آمریکا در افغانستان و عراق بعید میرسد که آمریکا در رسیدن به این هدف موفق شود. ایالات متحده آمریکا با تشکیل این ائتلاف، به دنبال ایجاد یک شوی سیاسی است تا بتواند به اهداف از پیش تعیینشدهاش دست پیدا کند؛ اما این شوی سیاسی آمریکا پیامدهایی را برای منطقه نیز به دنبال خواهد داشت.
در واقع نتیجه تمام ائتلافهای بینالمللی به رهبری آمریکا چیزی جز افزایش ناامنی و بیثباتی نبوده است؛ به ویژه که اگر این ائتلاف در منطقه آشوب ساز خاورمیانه باشد که پیامدهای ائتلاف علیه عراق و افغانستان در آغاز هزاره جدید و رشد تروریسم در منطقه خود بزرگترین شاهد بر این مدعاست.
[1]. http://www.yjc.ir/fa/news/4317245/15
[2]. http://georgewbush-whitehouse.archives.gov/news/releases/2002/10/20021007-8.html
[3]. http://www.usviewer.com/fa/content/13712
[2]. http://georgewbush-whitehouse.archives.gov/news/releases/2002/10/20021007-8.html
[3]. http://www.usviewer.com/fa/content/13712
[4]. /http://isna.ir/fa/news/93051507194
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین