به گزارش مشرق، آیت الله آقا مجتبی تهرانی در در درس های شرح خطبه منا امام حسین، موضوعات مطرح شده در این خطبه را بیان و تفسیر کرده است.
متنی که می خوانید مربوط به تفسیر بخش اول خطبه امام حسین(ع) درباره امیرالمونین است که در جلد دهم کتاب «سلوک عاشورایی» منتشر شده است.
فضائل امیرالمومنین در خطبه امام حسین(ع)
امام حسین(ع) در سال 58 هجری، دو سال قبل از مرگ معاویه به مکه می آید و عبدالله بن عباس را هم همراه خودش می آورد. بیش از هزار نفر از شخصیت های اسلامی را نیز دعوت می کند و یک خطبه غرّاء می خواند و تمام مطالب مورد نظر خود را در آن خطبه به حاضران می گوید.
همه این مطالبی که در خطبه امام حسین(ع) آمده و سلیم بن قیس هلالی در کتابش نقل می کند، تماما در کتب عامه هم نقل شده است و هیچ کدام مخصوص شیعه نیست. همه این وقایع در صحاح ستّه آمده، در صحیح مسلم هست، در مستدرکش هست، در مسند احمد بن حنبل هست در جامع ترمذی هم هست؛ تمام این اخبار، در بیش از ده کتاب درجه یک آن ها وجود دارد. بنابراین جای این حرف ها و این اشکالات نیست که کسی بگوید: این حرف ها مخصوص شیعیان است و اعتبار ندارد.
این سخنان در بسیاری از کتاب ها از جمله بحار الانوار، ارشاد القلوب، امالی صدوق، امالی مفید، صحیح ترمذی، سنن ترمذی، المستردک علی الصحیحین ، جامع الاحادیث و ... روایت شده است.
1. علی، برادر رسول الله
حضرت در فرازهای بخش اول خطبه فرمود : «شما را به خدا قسم می دهم؛ آیا می دانید که پیغمبر در میان یاران و صحابه پیمان برادری می بست و در مورد خودش با علی پیمان بست؟ یعنی آیا می دانید که پیامبر علی را به عنوان برادر خودش برگزید؟ همه گفتند خدا را گواه می گیریم که درست می گویی.
2. علی، تنها کسی است که به مسجد راه دارد
بعد می گوید: شما را قسم می دهم، آیا می دانید که پیغمبر مقداری از مسجد را خرید و در آن ده منزل درست کرد که دهمین آن ها را در وسط مسجد برای علی بن ابی طالب، پدر من، بنا فرمود؟!
سپس درهایی را که از این خانه ها به مسجد باز می شد، جز در خانه علی را بست ؟! بعد در آن زمان کسانی از میان جمعیت بلند شدند و به کار پیغمبر اشکال کردند؛ و آن حضرت در جوابشان گفت: من از جانب خودم چنین کاری نکردم خدا به من گفت: این درها را ببند و فقط آن یک در باز باشد.
وقتی پیغمبرچنین جواب داد، عمر بن خطاب گفت: پس بگذار تنها سوراخی از خانه من باز باشد تا من بتوانم از آن سوراخ داخل مسجد را ببینم، پیغمبر گفت نه خیر! سپس حضرت سخنرانی کرد که خدا به من امر کرده است این کار را بکنم و تنها در خانه علی باز باشد! برای شما نباید حتی یک سوراخ هم باز باشد که بتوانید به داخل مسجد نگاه کنید. همه حاضران، این سخن حضرت را نیز تأیید کردند.
3. علی، راضی و مرضی خدا و رسول
باز امام حسین یکی یکی قسم می دهد و می فرماید: شما را قسم می دهم که آیا پیغمبر در روز غدیر علی را به ولایت امری همه منصوب نکرد و همه با او بیعت نکردند؟ آیا پیغمبر نفرمود که این خبر را حاضرن به غایبان برسانند؟ همه گفتند: آری خدا می داند که همین طور است.
4. علی، به منزله هارون برای موسی
آیا پیامبر در غزوه تبوک به علی نگفت تو برای من مثل هارون برای حضرت موسی هستی تویی که بر هر مومنی پس از من ولایت داری؟ گفتند: که خدا شاهد است که راست می گویی.
5. علی، نفس پیغمبر
حضرت قضیه مباهله را پیش می کشد که پیغمبر چه کسی را برای مباهله با مسیحیان نجران همراه خود برد؟ غیر از این بود که علی و دخترش را آورد؟ مراد از«بصاحبته » حضرت زهرا ست و «ابنیه» هم امام حسن و امام حسین هستند؟ همه اقرار کردند که درست است.
این ها یک دو مورد نیست که حضرت دارد می شمرد. مطالب و فضائل فراوان بود ولی همه داشت از بین می رفت و مسیر هدایت داشت دفن می شد.
6. علی، فاتح خیبر
ای جمعیت؛ شما را قسم می دهم؛ آیا می دانید که پیغمبر اکرم در روز خیبر گفت: پرچم را به دست کسی می دهم که او، خدا و رسول را دوست می دارد؛ او ترسو نیست و بسیار حمله می کند و هیچ گاه از دشمن رو بر نمی گرداند؛ و خدا با دو دست او، فتح و پیروزی را به شما خواهد داد؟ همه گفتند: بله.
نگاه کنید امام حسین چه چیزهایی را مطرح می کند که اصلا قابل انکار نبوده است.
7. علی، مبلغ سوره برائت
آیا می دانید که رسول خدا سوره برائت را به دست علی به مکه فرستاد و فرمود: جز من یا کسی که از من است، نباید پیام من را کسی ابلاغ کند؟ همه گفتند: بله.
قضیه برائت به طور مختصر این است که یکی از صحابه سوره برائت را گرفته بود که به مکه ببرد و آن را به مشرکین ابلاغ کند، اما پیغمبر گفت: او را بر گردانید یا من باید آن را ببرم یا کسی که از من است بعد آن را به دست علی داد.
8. علی، بر طرف کننده غم از چهره پیغمبر
آیا شما می دانید که هیچ مشکل و حادثه مهمی برای پیغمبر اکرم پیش نمی آمد، مگر اینکه به جهت اعتمادی که به علی داشت او را برای حل مشکل جلو می انداخت و هیچ گاه او را به اسم صدا نکرد و همیشه او را با عنوان برادر خطاب می کرد؟ گفتند: بله.
9. علی، ولی همه مومنان
آیا می دانید که پیغمبر اکرم هنگامی که میان جعفر و زید قضاوت می فرمود: یا علی تو از من هستی و من از تو هستم؛ بعد از من تو ولی و سرپرست همه مومنین هستی؟ گفتند بله؛ خدایا تو را گواه می گیریم که درست است.
10. علی، صاحب سّر پیغمبر
آیا شما می دانید که علی روز و شب با پیغمبر جلسه و خلوت داشت و همیشه بر آن حضرت وارد می شد؟ اگر علی در این جلسات خصوصی از پیغمبر سوالی می پرسید، پیغمبر جوابش را می داد و اگر علی سکوت می کرد پیغمبر ابتدا به تکلم می نمود؟ همه گفتند: بله.
11. علی، بهترین اهل بیت
آیا می دانید که وقتی پیغمبر می خواست دخترش را به علی تزویج کند، برای فضیلت دادن او بر جعفر وحمزه به فاطمه گفت : بهترین اهل بیت خودم را به تو تزوبج کردم و او را همسر تو قرار دادم؟ او هم از نظر تسلیم بودن نسبت به احکام الهی و هم از نظر حلم و بردباری و هم از نظر علم، از همه بالاتر است. همه اقرار کردند که همین طور است.
12. علی، سید عرب
پیغمبر نفرمود که من سرور بنی آدم، علی سرور عرب، فاطمه سرور زنان بهشتی و حسنین هم آقای جوانان بهشتند؟ همه تایید کردند که آری: این گفته رسول خداست.
13. علی، مسول غسل دادن تکفین و تدفین پیغمبر
آیا می دانید که پیغمبر اکرم امر کرد که علی او را غسل دهد و تجهیز کند؛ و گفت که جبرئیل هم در این کار به علی کمک می کند؟ گفتند: بله این را هم می دانیم.
14. اهل بیت یکی از ثقلین
آیا می دانید که پیغمبر در آخرین خطبه اش گفت: گفت من دو امانت گران بها را در میان شما گذاشتم، کتاب خدا و اهل بیتم؛ به آن دو چنگ زنید تا هیچ گاه گمراه نمی شوید؟ گفتند: خدایا تو را گواه می گیریم که درست است.
15. دوستی با علی، ملاک دوستی پیغمبر
اینجا امام حسین می خواهد تیر خلاص را به قلب معاویه بزند و حرکات زشت تبلیغات سوئی راکه آن ها چند سال علیه علی به راه انداختند، محکوم کند می خواهد بخش نامه های معاویه و سّب علی را محکوم کند. حضرت دوباره همه را قسم داد: آیا پیغمبر نفرمود: کسی که گمان کند من را دوست دارد ولی با علی دشمنی کند دروغ می گوید؟ چون نمی شود که کسی مرا دوست داشته باشد ولی علی را دشمن بدارد. وقتی که پیغمبر این را گفت گوینده ای در اعتراض به پیغمبر گفت: یا چرا شما می گویید که نمی شود کسی پیغمبر را دوست و علی را دشمن را بدارد؟ ممکن است که این طور باشد و در عین دشمنی با علی دوست شما باشد.
پیغمبر هم به او جواب داد که چون علی از من است و من از اویم؛ هر کس او را دوست داشته باشد، مرا دوست داشته و هرکه مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته است؛ و هرکه مرا دشمن داشته و هر که دشمن من باشد دشمن خداست. آیا این ها که می گویم درست است؟ این ها سخنان پیغمبر نیست؟ همه اقرار کردند که این اخبار صحیح است و ما این حرف ها را از پیغمبر شنیده ایم.
جواب گویی به بخش نامه های معاویه
حضرت چرا بخش اول خطبه اش این طور است و می خواهد چه بگوید؟ معاویه در بخش نامه هایی گفته بود که هر کس متهم به دوستی ابوتراب است سرش را زیر آب کنید! این سخنان در مقابل آن بخش نامه است. تمام این ها حساب شده بود. حضرت تا آن آخر که به کربلا آمد، با این گروه فاسد، رویارویی کرد و هدفش هم بقای اسلام بود. برای این است که امام اول سراغ فضائل علی می رود و از حضار اقرار می گیرد.
یک وقت حضرت دو سه نفر را جمع می کند و خصوصی با آن ها حرف می زند. اما اینجا بیش از هزار نفر از تمام شخصیت های بلاد اسلامی جمع شده اند و حضرت به آن ها می گوید: قسمتان می دهم که اگر حرف هایم راست است، بگویید و اگر هم راست نیست بگویید!
حالا من از شما می پرسم: چرا امام گوشه ای از بر جستگی های تاریخی و قطعی مربوط به پدرش را بر می شمرد؟ باید روشن شده باشد که تا آن روز این حرف ها دفن شده بود و نقل آن ها هم جرم بود حضرت می خواست آیین اسلام را از مندرس شدن نجات دهد.