کد خبر 353878
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۷

ریاض به خوبی از قدرت و توانمندی ایران در منطقه آگاه است و می‌داند، شاه کلید تنگه هرمز در خلیج فارس در دست ایران است و هم اکنون تنگه "باب المندب" نیز در آستانه قرار گرفتن تحت نفوذ و سیطره ایرانی‌هاست.

به گزارش مشرق، اغلب کشورهایی که جهان عرب و اسلام را تشکیل می‌دهند، امروز درگیر منازعات و حوادث گوناگون، مهم و بزرگی هستند که این جهان را به عرصه رویارویی‌های بزرگی تبدیل کرده که در آن طرف‌های محلی و بومی و طرف‌های منطقه‌ای و بین المللی توامان درگیر هستند و یکی از این عرصه‌های درگیری و منازعات یمن است که حوادث ورخ دادهای جاری در آن بازتاب‌های بسیاری بر کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی دارد که به این کشور همواره به عنوان «حیات خلوت» خود نگاه کرده است

در دست گرفتن امور توسط جنبش «انصار الله» وابسته به حوثی‌ها یا همان شیعیان زیدی یمن را به این جهت که معتقد است، رابطه‌ای تنگاتنگ با جمهوری اسلامی ایران دارند و به شدت تحت تاثیر انقلاب اسلامی در ایران هستند، خطری بزرگ برای منافع خود در یمن ملاحظه می‌کند، یمنی که کلید سیطره بر تنگه «باب المندب» را در دست دارد و دارای مرزهای مشترک طولانی با عربستان سعودی است.


 رئیس «جنبش انصار الله» یمن

با توجه به موفقیت‌هایی که جنبش انصار الله به رهبری «عبد الملک حوثی» به دست آورد، ناظران به عرصه یمن به عنوان عرصه‌ای نگاه می‌کنند که می‌تواند، منطقه‌ را تغییر داده و آن را از نو ترسیم کند، به ویژه پس از مواضع اتخاذ شده از سوی سعودی‌ها که نشان داد، حاضر نیستند، واقعیت‌های جدید حاکم بر عرصه یمن را بپذیرند، چراکه به خوبی می‌دانند، این پیروزی‌ها به معنای سقوط نظریه دور کردن ایران از تحولات منطقه‌ و مقابله با نفوذ و تاثیرگذاری بیش از پیش تهران در پرونده‌های منطقه‌ای از جمله مبارزه با تروریسم در سوریه و عراق و حل پرونده هسته‌ای خویش است.
اما این بدین معنا نیست که آمریکا و متحد دیرینه منطقه‌ایش یعنی عربستان سعودی و همچنین کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس تسلیم واقعیت‌های جاری در یمن شوند و یا در قبال آن سکوت کنند، به همین دلیل از هر اقدامی برای کاستن از این ضربه استفاده می‌کنند و تصمیم رئیس جمهوری یمن به انتخاب نخست وزیری که مورد تایید و حمایت انصار الله نیست، یا انفجار اتوبوسی که حامل نیروهای نظامی نیروی هوایی یمن در صنعا بود و برعهده گرفتن مسئولیت این انفجار از سوی سازمان تروریستی القاعده و انتشار بیانیه تهدید آمیز از سوی این گروه که در آن برای انصار الله خط و نشان کشیده بود، نمونه‌ای ازاین تلاش‌ها برای کاستن از این ضربه است.




انفجار اتوبوس حامل سربازان نیروی هوایی در صنعا
نکته قابل تامل در انفجار صنعا آن بود که بازتاب و انعکاس آن در نشست دوستان یمن در نیویورک نیز قابل ملاحظه بود، به گونه‌ای که "سعود الفیصل"، وزیر امور خارجه عربستان سعودی، انصار الله را مسئول این انفجار دانست و این جنبش را متهم کرد که از تعهدات خود به ویژه در پرونده امنیتی شانه خالی می‌کند.


سعود الفیصل
از سخنان وزیر خارجه عربستان اینگونه برداشت می‌شد که این نه انصار الله بلکه ریاض است که در توافقنامه امضا شده بین انصار الله و دولت یمن خلل ایجاد می‌کند، به همین دلیل دور از انتظار نیست که عربستان سعودی در روزهای آینده به فتنه انگیزی و تحریک پرونده‌ها و جبهه‌های دیگر یمن روی بیاورد و انفجار «دار السلام» در صنعا اولین گام در راه انتقام گیری سعودی است




همانگونه که نمی‌توان جنایت منطقه شیعه نشین «القطیف»، در شرق عربستان را از پرونده یمن جدا دانست، جنایتی که در آن افراد مسلح ناشناس با گشودن آتش به روی تظاهر کنندگان مسالمت جوی عربستانی که در حمایت از «شیخ نمر»، روحانی برجسته شیعی در بند رژیم سعودی به خیابان‌ها ریخته بودند، موجب زخمی و کشته شدن تعدادی از آنها شدند، جنایتی که ناظران آن را اقدام سعودی برای مقابله با توسعه و گسترش اعتراض‌های مردمی در شرق عربستان سعودی با الگو گیری از اعتراض‌های مردمی در یمن دانستند.

عربستان سعودی که مسئولیت ایجاد پایگاه‌های آموزش نظامی گروه‌های مسلح به اصطلاح «میانه‌رو» سوری و تامین نیازهای مالی این پایگاه‌ها را برعهده گرفت و خود را به عنوان یکی از اعضای ثابت و اصلی ائتلاف بین المللی ضد داعش به رهبری آمریکا معرفی کرد، هم اکنون نشان می‌دهد که باید بارهای سنگینی را بر دوش بکشد و بازتاب‌ها و انعکاس‌های بسیاری از پرونده‌های منطقه‌ای را متحمل شود، در حالی‌که تلاش دارد، از سوی دیگر با حداقل خسارت‌ها و زیان‌ها از این پرونده‌ها خود را بیرون بکشد تا در ورطه‌ای گرفتار نشود که قطر گرفتار آمده است، به همین دلیل ریاض اگرچه در ظاهر تلاش می‌کند، بگوید که از گروه‌های مسلح سوری میانه‌رو حمایت می‌کند، اما در واقع حمایت‌های آل سعود همچنان نصیب گروه‌های تروریستی تندرو در سوریه می‌شود، چون گروه مسلح میانه رویی در سوریه وجود ندارد.

بااین حال تحرکات عربستان سعودی برای جبران از دست دادن یمن به معنای عدم تلاش ریاض برای نزدیکی به تهران نیست، چون ریاض به خوبی می‌داند که نزدیکیش به تهران در حل بسیاری از پرونده‌های منطقه‌ای نقش دارد و اظهارات وزیر خارجه عربستان سعودی نشان داد که ریاض خواهان قطع ارتباط خویش با تهران نیست، در عین حال که تلاش دارد، شاه کلیدهای یمن را به دست تهران ندهد و این موجب می‌شود تا افق‌های پیش روی دو کشور و همچنین یمن، افق روشن و شفافی نباشد، اگرچه ریاض به خوبی از قدرت و توانمندی ایران در منطقه آگاه است و می‌داند، شاه کلید تنگه هرمز در خلیج فارس در دست ایران است و هم اکنون تنگه "باب المندب" نیز در آستانه قرار گرفتن تحت نفوذ و سیطره ایرانی‌هاست.

خلاصه سخن آنکه ناظران بر این باورند، عربستان سعودی ممکن است، برای جبران از دست دادن یمن بار دیگر این کشور را به عرصه و جولانگاه القاعده تبدیل کند که در این صورت با یک تیر دو نشان را زده است، اول آنکه هم انصار الله را به این طریق هدف قرار داده و تضعیف می‌کند و دوم اینکه زمینه بازگشت خویش به عرصه یمن به بهانه کمک به صنعا برای مبارزه با تروریسم را هموار می‌کند.

منبع: عرش نیوز