خداوند آيين حنيفى را كه همان پاكى و طهارت است، بر ابراهیم فرو فرستاد و اين طهارت، ده چيز است: پنج مورد از آن در سر، و پنج مورد ديگر در تن.

مشرق- امام جعفر صادق عليه‌‏السلام -در تفسير آيه "وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَـتٍ" آن گاه كه خداوند، ابراهيم را به كلمه‏‌هايى آزمود-:
آن‏گاه كه خداوند او را به رؤياى ذبح نياى عرب، اسماعيل، آزمود و وى اين آزمون را به درستى پشت سر نهاد و تسليم فرمان خدا شد و آهنگ انجام دادن خواسته او كرد، خداوند به پاداش صدق و راستى و عمل او برايش چنين مقرّر ساخت كه «من تو را براى مردم، امام قرار مى‏‌دهم» و آيين حنيفى را كه همان پاكى و طهارت است، بر او فرو فرستاد.
اين طهارت، ده چيز است: پنج مورد از آن در سر، و پنج مورد ديگر در تن.
امّا آن پنج مورد كه در سر است، عبارت‏ند از: گرفتن سبيل، واگذاردن ريش، كوتاه كردن موها، مسواك زدن، و خلال كردن.
آن پنج مورد كه در تن است نيز عبارت‏ند از: تراشيدن موهاى بدن، ختنه كردن، كوتاه كردن ناخن‏ها، غسل جنابت، و طهارت گرفتن با آب.
اين، همان آيين حنيفِ پاكى است كه ابراهيم آورد و نه نسخ شده است و نه تا روز قيامت نسخ خواهد شد. اين معناى كلام خداوند است كه فرمود: "از آيين حنيف ابراهيم، پيروى كن."

متن حدیث:

الإمام الصادق عليه‏‌السلام؛ - في قَولِهِ تعالى « وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَ هِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَـتٍ »: إنَّهُ مَا ابتَلاهُ اللّه‏ُ بِهِ في نَومِهِ مِن ذَبحِ وَلَدِهِ إسماعيلَ أبِي العَرَبِ، فَأَتَمَّها إبراهيمُ وعَزَمَ عَلَيها وسَلَّمَ لِأَمرِ اللّه‏ِ ، فَلَمّا عَزَمَ، [ قالَ] اللّه‏ُ تَعالى ثَواباً لَهُ لِما صَدَقَ وعَمِلَ بِما أمَرَهُ اللّه‏ُ: «إِنِّى جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» ، ثُمَّ أنزَلَ عَلَيهِ الحَنيفِيَّةَ، وهِيَ الطَّهارَةُ، وهِيَ عَشَرَةُ أشياءَ : خَمسَةٌ مِنها فِي الرَّأسِ ، وخَمسَةٌ مِنها فِي البَدَنِ ؛ فَأَمَّا الَّتي فِي الرَّأسِ : فَأَخذُ الشّارِبِ ، وإعفاءُ اللِّحى ، وطَمُّ الشَّعرِ ، وَالسِّواكُ ، وَالخِلالُ .
وأمَّا الَّتي فِي البَدَنِ ؛ فَحَلقُ الشَّعرِ مِنَ البَدَنِ ، وَالخِتانُ ، وتَقليمُ الأَظفارِ ، وَالغُسلُ مِنَ الجَنابَةِ ، وَالطَّهورُ بِالماءِ .
فَهذِهِ الحَنيفِيَّةُ الطّاهِرَةُ الَّتي جاءَ بِها إبراهيمُ ، فَلَم تُنسَخ ولا تُنسَخُ إلى يَومِ القِيامَةِ ، وهُوَ قَولُهُ : « وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَ هِيمَ حَنِيفًا».



«وسائل‌الشيعه،ج 2،ص117- بحار،ج12 ،ص56- دانش نامه احاديث پزشكي،ج1،ص534»