به گزارش مشرق، آیت الله مهدوی کنی رييس مجلس خبرگان رهبری، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز، رئیس دانشگاه امام صادق(ع) و استاد بزرگ درس اخلاق که عصر روز چهارشنبه ۱۴ خرداد پس از شرکت در مراسم بیست و پنجمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)، در منزل خود دچار حمله قلبی شده و پس از انتقال به بیمارستان به کُما رفتند، امروز سه شنبه ۲۹ مهرماه، دعوت حق را لبیک گفتند.
آیتالله مهدویکنی پس از انقلاب یکی از ۵ روحانی بود که هسته اصلی شورای انقلاب را تشکیل دادند و پس از انقلاب نیز به عنوان وزیر کشور در دولتهای شورای انقلاب، رجایی و باهنر و جانشین نخستوزیر پس از ترور رجایی و باهنر منصوب شدند.
فرهنگ نیوز چندی پیش طی گفتگویی با حجت الاسلام محمدحسین میرلوحی، نوه گرامی آیت الله مهدوی کنی به بررسی ابعاد شخصیتی این عالم ربانی پرداخته است:
* با توجه به ارتباط نزدیکی که شما با آیت الله مهدوی کنی داشته اید، اگر مایل باشید کمی در خصوص آیت الله مهدوی کنی گفتوگو نماییم. به عنوان مقدمه اگر بخواهیم عملکرد و نقش آیت الله مهدوی کنی را در دوران قبل و بعد از انقلاب و مشکلات و بحرانهایی که انقلاب اسلامی آن را پشت سر گذاشته بازخوانی کنیم، چه نکاتی از نظر شما قابل ذکر است؟
بسم الله الرحمن الرحیم، شخصیت بزرگوار آیت الله مهدوی کنی در حیطههای مختلف انقلاب اسلامی با تمام پارادوکسهای ظاهری که ممکن است مشاهده شود اما اعتدال واقعی را درعین حال به منصه ظهور میگذارد. همانطور که دیدهایم همیشه در بحرانهای انقلاب حضرت امام(ره) انتخابِ مردِ بحران برای آن اتفاق را آیت الله مهدوی کنی قرار میدادند. در کمیته انقلاب اسلامی چنین چیزی را میبینیم که ابتدای انقلابِ شکل گیری سپاه هست. در قائلههای مختلف نظامی و فرهنگی و اجتماعی هم میبینیم که امام این اعتماد را به آیت الله مهدوی کنی کردهاند. و در عین حال خط وجودی ایشان یک خط کاملاً معتدل بوده و مبنای ایشان هم مبنای تقوا بود.
در عرصه فرهنگ، اثر عظیم ایشان در دانشگاه امام صادق هرچند به لحاظ کمی کوچک اما از لحاظ بردِ بین المللی بسیار عظیم و سرچشمه از نگاه متقیانه و اعتدال حقیقی دارد و این اعتدال به معنای ایستادن کامل به پای آرمانهای انقلاب و اهل بیت و کم نگذاشتن برای انقلاب و عدم دخالت سلیقههای غیر منصفانه و غیرمتقیانه و صحبت نداشتند و تسلیم بودن در برابر امر و صحبت ولی فقیه میباشد. شاید حتی در جایی نظری داشتند اما اظهار میداشتند برای مصلحت نظام و انقلاب و برای رضای خدا امر ولی فقیه واجب الاجراست. اینها همه معنای حقیقی اعتدال است و نتیجه آن ماندگاری کارها و اثرات آیت الله مهدوی کنی است.
بخواهیم باز هم در حیطههای فرهنگی مثال بزنیم میبینیم که ایشان حتی سیاست شان هم نه با بازیهای سیاسی آغشته شده بلکه به واسطه ی فرهنگ غنای فرهنگی و ولایی که همیشه در تفکر ایشان دیدهایم تجلی پیدا میکند.
در کلام حضرت امام میبینیم که میفرمایند رمز پیروزی شما وحدت کلمه است و مقام معظم رهبری هم بارها در سخنانشان به وحدت تاکید داشتند و آیت الله مهدوی کنی فارق از اینکه بخواهند جناح خود را تقویت کنند و برای اینکه همه ی جامعه و نیروهای انقلاب به سمت ظهور آن آرمان بزرگ فرهنگی، آن مرزی که قطعاً اگر درنوردیده شود تمامی آزادی خواهان جهان و تمامی کسانیکه ادعای اعتدال حقیقی دارند موفق میشوند، آیت الله مهدوی نیز همان مبنا را ملاک فعالیتهای سیاسی خودشان قرار میدهند.
* همه ی قشر ارزشی و انقلابی جامعه از اتفاقی که برای حاج آقا افتاده است ناراحت و متأثر هستند، داستانهایی هم شنیده شد بابت حضور ایشان در مراسم ارتحال که با حال نامساعدی که داشتند تکلیف خود دانستند شرکت کنند، اگر ممکن است با توجه به اخباری که در مورد این قضیه منتشر شد و احتمال داده میشود در این اخبار حاشیه سازی هایی هم شده باشد، جریان آن روز و آن اتفاق را واکاوی و بازگو کنید؟
اگر بخواهیم یک بار برای همیشه گفته شود و دهانهای مقرض را ببندیم، بر خلاف آنچه که ادعا میشد در ماههای قبل هوشیاری ایشان بیشتر شده بود و اینکه گفته میشد ایشان را به زور دستگاه نگه داشته بودند و یا آن ملاعنه ای که دهان کثیف خودشان را باز میکردند و میگفتند ایشان از ابتدا رحلت کرده بودن و اینها فقط بازی سیاسی صحیح نیست و حضور مقام معظم رهبری کاملاً موید این مطلب است.
مسئله ی بعد، قصه ای که اتفاق افتاد، آیت الله مهدوی تا قبل از به کما رفتن ۱۵ تا ۲۰ درصد بیشتر قلبشان کار نمیکرد ولی با توجه به ارادتی که ایشان به امام داشتند ایشان را به مراسم کشاند و بعد از اتمام مراسم و معطلی که بود حالا به دلیل ترافیک و این مسائل به منزل که رسیدن ناهار را میل کردند و بعد از چند دقیقه که رفتند تا طبق ساعت قرصشان را بخورند بعد از چند دقیقه خانواده آمدند و دیدند که حاج آقا حالشان بد شده و اورژانسی و سریع ایشان را رساندند به بیمارستان نزدیک دانشگاه و در همان ابتدای امر عملیات احیا انجام شد که جا دارد اینجا از طرف خودم و خانواده ی مهدوی کنی از پزشکان و پرسنل درمانی تشکر کنم که تمام تلاش و توان خود را در طول مدت بیماری آیت الله انجام دادند.
* رهبر معظم انقلاب سه مرتبه به عیادت آیت الله مهدوی کنی رفتند که این حرکت حضرت آقا قطعاً پیامهای زیادی دارد، پیامی که شما به نظرتان از این حرکت رهبر انقلاب میتوان دریافت کرد و اگر حضرت آقا نکته و مطلب خاصی در این ملاقاتها فرمودند بیان فرمایید.
همین که مقام معظم رهبری سه بار بر بالین ایشان حاضر شدند خود نکته ای واضح و عیان درباره مقام و ارزش آیت الله مهدوی کنی است که حتی امام در کنار جمله ی معروف خودشان که گفته بودند ملاک حال فعلی افراد است در مورد آیت الله مهدوی کنی گفته بودند من به ایشان ارادت داشتم و دارم و خواهم داشت.
مقام معظم رهبری هم در ملاقاتشان از تیم پزشکی و پرستاری دقیق تمامی مراحل درمان و حال آیت الله مهدوی کنی را پرسیدند که این نشان دهنده اهمیت مسئله است. و این جمله را به اطبا به صورت ویژه گفته بودند که وجود ذی قیمتی در اینجا قرار گرفته و و شما باید توجه و رسیدگی کامل به ایشان بکنید. و اینکه خود حضرت آقا عنایت جدی و کاملی راجع به مسائل پزشکی و درمانی آیت الله مهدوی کنی داشتند این نشان دهنده این است که باید از این تجربیات استفاده کرد که نظیر آیت الله مهدوی کنی بسیار کم است و من خواهش میکنم بعضی از آقایان انقلابی و جوانان ما سیره آیت الله مهدوی کنی را مطالعه کنند و شاید به این نتیجه برسیم که ما باید توبه سیاسی بکنیم، شاید این نکته ای بود که در انتخابات اگر فرمایش ایشان توجه نشد خدای متعال ما را مواخذه میکند و نیازمند توبه هستیم.
آیتالله مهدویکنی پس از انقلاب یکی از ۵ روحانی بود که هسته اصلی شورای انقلاب را تشکیل دادند و پس از انقلاب نیز به عنوان وزیر کشور در دولتهای شورای انقلاب، رجایی و باهنر و جانشین نخستوزیر پس از ترور رجایی و باهنر منصوب شدند.
فرهنگ نیوز چندی پیش طی گفتگویی با حجت الاسلام محمدحسین میرلوحی، نوه گرامی آیت الله مهدوی کنی به بررسی ابعاد شخصیتی این عالم ربانی پرداخته است:
* با توجه به ارتباط نزدیکی که شما با آیت الله مهدوی کنی داشته اید، اگر مایل باشید کمی در خصوص آیت الله مهدوی کنی گفتوگو نماییم. به عنوان مقدمه اگر بخواهیم عملکرد و نقش آیت الله مهدوی کنی را در دوران قبل و بعد از انقلاب و مشکلات و بحرانهایی که انقلاب اسلامی آن را پشت سر گذاشته بازخوانی کنیم، چه نکاتی از نظر شما قابل ذکر است؟
بسم الله الرحمن الرحیم، شخصیت بزرگوار آیت الله مهدوی کنی در حیطههای مختلف انقلاب اسلامی با تمام پارادوکسهای ظاهری که ممکن است مشاهده شود اما اعتدال واقعی را درعین حال به منصه ظهور میگذارد. همانطور که دیدهایم همیشه در بحرانهای انقلاب حضرت امام(ره) انتخابِ مردِ بحران برای آن اتفاق را آیت الله مهدوی کنی قرار میدادند. در کمیته انقلاب اسلامی چنین چیزی را میبینیم که ابتدای انقلابِ شکل گیری سپاه هست. در قائلههای مختلف نظامی و فرهنگی و اجتماعی هم میبینیم که امام این اعتماد را به آیت الله مهدوی کنی کردهاند. و در عین حال خط وجودی ایشان یک خط کاملاً معتدل بوده و مبنای ایشان هم مبنای تقوا بود.
در عرصه فرهنگ، اثر عظیم ایشان در دانشگاه امام صادق هرچند به لحاظ کمی کوچک اما از لحاظ بردِ بین المللی بسیار عظیم و سرچشمه از نگاه متقیانه و اعتدال حقیقی دارد و این اعتدال به معنای ایستادن کامل به پای آرمانهای انقلاب و اهل بیت و کم نگذاشتن برای انقلاب و عدم دخالت سلیقههای غیر منصفانه و غیرمتقیانه و صحبت نداشتند و تسلیم بودن در برابر امر و صحبت ولی فقیه میباشد. شاید حتی در جایی نظری داشتند اما اظهار میداشتند برای مصلحت نظام و انقلاب و برای رضای خدا امر ولی فقیه واجب الاجراست. اینها همه معنای حقیقی اعتدال است و نتیجه آن ماندگاری کارها و اثرات آیت الله مهدوی کنی است.
بخواهیم باز هم در حیطههای فرهنگی مثال بزنیم میبینیم که ایشان حتی سیاست شان هم نه با بازیهای سیاسی آغشته شده بلکه به واسطه ی فرهنگ غنای فرهنگی و ولایی که همیشه در تفکر ایشان دیدهایم تجلی پیدا میکند.
در کلام حضرت امام میبینیم که میفرمایند رمز پیروزی شما وحدت کلمه است و مقام معظم رهبری هم بارها در سخنانشان به وحدت تاکید داشتند و آیت الله مهدوی کنی فارق از اینکه بخواهند جناح خود را تقویت کنند و برای اینکه همه ی جامعه و نیروهای انقلاب به سمت ظهور آن آرمان بزرگ فرهنگی، آن مرزی که قطعاً اگر درنوردیده شود تمامی آزادی خواهان جهان و تمامی کسانیکه ادعای اعتدال حقیقی دارند موفق میشوند، آیت الله مهدوی نیز همان مبنا را ملاک فعالیتهای سیاسی خودشان قرار میدهند.
* همه ی قشر ارزشی و انقلابی جامعه از اتفاقی که برای حاج آقا افتاده است ناراحت و متأثر هستند، داستانهایی هم شنیده شد بابت حضور ایشان در مراسم ارتحال که با حال نامساعدی که داشتند تکلیف خود دانستند شرکت کنند، اگر ممکن است با توجه به اخباری که در مورد این قضیه منتشر شد و احتمال داده میشود در این اخبار حاشیه سازی هایی هم شده باشد، جریان آن روز و آن اتفاق را واکاوی و بازگو کنید؟
اگر بخواهیم یک بار برای همیشه گفته شود و دهانهای مقرض را ببندیم، بر خلاف آنچه که ادعا میشد در ماههای قبل هوشیاری ایشان بیشتر شده بود و اینکه گفته میشد ایشان را به زور دستگاه نگه داشته بودند و یا آن ملاعنه ای که دهان کثیف خودشان را باز میکردند و میگفتند ایشان از ابتدا رحلت کرده بودن و اینها فقط بازی سیاسی صحیح نیست و حضور مقام معظم رهبری کاملاً موید این مطلب است.
مسئله ی بعد، قصه ای که اتفاق افتاد، آیت الله مهدوی تا قبل از به کما رفتن ۱۵ تا ۲۰ درصد بیشتر قلبشان کار نمیکرد ولی با توجه به ارادتی که ایشان به امام داشتند ایشان را به مراسم کشاند و بعد از اتمام مراسم و معطلی که بود حالا به دلیل ترافیک و این مسائل به منزل که رسیدن ناهار را میل کردند و بعد از چند دقیقه که رفتند تا طبق ساعت قرصشان را بخورند بعد از چند دقیقه خانواده آمدند و دیدند که حاج آقا حالشان بد شده و اورژانسی و سریع ایشان را رساندند به بیمارستان نزدیک دانشگاه و در همان ابتدای امر عملیات احیا انجام شد که جا دارد اینجا از طرف خودم و خانواده ی مهدوی کنی از پزشکان و پرسنل درمانی تشکر کنم که تمام تلاش و توان خود را در طول مدت بیماری آیت الله انجام دادند.
* رهبر معظم انقلاب سه مرتبه به عیادت آیت الله مهدوی کنی رفتند که این حرکت حضرت آقا قطعاً پیامهای زیادی دارد، پیامی که شما به نظرتان از این حرکت رهبر انقلاب میتوان دریافت کرد و اگر حضرت آقا نکته و مطلب خاصی در این ملاقاتها فرمودند بیان فرمایید.
همین که مقام معظم رهبری سه بار بر بالین ایشان حاضر شدند خود نکته ای واضح و عیان درباره مقام و ارزش آیت الله مهدوی کنی است که حتی امام در کنار جمله ی معروف خودشان که گفته بودند ملاک حال فعلی افراد است در مورد آیت الله مهدوی کنی گفته بودند من به ایشان ارادت داشتم و دارم و خواهم داشت.
مقام معظم رهبری هم در ملاقاتشان از تیم پزشکی و پرستاری دقیق تمامی مراحل درمان و حال آیت الله مهدوی کنی را پرسیدند که این نشان دهنده اهمیت مسئله است. و این جمله را به اطبا به صورت ویژه گفته بودند که وجود ذی قیمتی در اینجا قرار گرفته و و شما باید توجه و رسیدگی کامل به ایشان بکنید. و اینکه خود حضرت آقا عنایت جدی و کاملی راجع به مسائل پزشکی و درمانی آیت الله مهدوی کنی داشتند این نشان دهنده این است که باید از این تجربیات استفاده کرد که نظیر آیت الله مهدوی کنی بسیار کم است و من خواهش میکنم بعضی از آقایان انقلابی و جوانان ما سیره آیت الله مهدوی کنی را مطالعه کنند و شاید به این نتیجه برسیم که ما باید توبه سیاسی بکنیم، شاید این نکته ای بود که در انتخابات اگر فرمایش ایشان توجه نشد خدای متعال ما را مواخذه میکند و نیازمند توبه هستیم.