کد خبر 356735
تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۵۱

در ماه های اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دو سخنرانی خود بر لزوم مسلح کردن کرانه باختری به منظور دفع شرارت های صهیونیست ها تأکید کرده اند. در این مطلب سعی می شود چرایی تأکید رهبری بررسی و ابعاد مختلف این مسأله واکاوی می شود.

 به گزارش مشرق، در ماه های اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در دو سخنرانی خود بر لزوم مسلح کردن کرانه باختری به منظور دفع شرارت های صهیونیست ها تأکید کرده اند.

ایشان در دیدار دانشجویان در تاریخ 25 رمضان امسال، در مورد راه حل پیروزی مردم فلسطین بر صهیونیست ها تأکید کردند: بنده عقیده ام این است، این اعتقاد ماست که کرانه ی باختری هم مثل غزه باید مسلح بشود. دست قدرت (لازم است.) کسانی که علاقه مند به سرنوشت فلسطین اند، اگر می توانند کاری بکنند، کار این است؛ در آنجا هم باید مردم را مسلح کنند. تنها چیزی که ممکن است از محنت فلسطینی ها بکاهد، عبارت است از همین که دست قدرت داشته باشند، بتوانند قدرت نمایی بکنند؛ و الا با برخورد رام و مطیع و سازش کارانه، هیچ کاری به نفع فلسطینی ها انجام نخواهد گرفت و از خشونت این موجود خشن و خبیث و گرگ صفت چیزی کاسته نخواهد شد.

هم چنین ایشان در دیدار هفته گذشته آقای رمضان عبد الله دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین و هیأت همراه، با اظهار خرسندی فراوان از پیروزی غزه ی مقاوم در جنگ 51 روزه و اظهار عجز رژیم صهیونیستی در برابر مردمی محاصره شده، این پیروزی بزرگ را مصداق «وعده نصرت الهی» و بشارت دهنده تحقق پیروزی های بزرگ تر خواندند و تأکید کردند: جمهوری اسلامی و مردم ایران به پیروزی و ایستادگی شما افتخار کردند و امیدواریم سلسله پیروزیهای مقاومت تا پیروزی نهایی ادامه یابد.

ایشان در ادامه، لزوم مراقبت در مقابل توطئه های پیچیده دشمن علیه مقاومت را مورد اشاره قرار دادند و از همین زاویه، بر دو راهبرد مهم تأکید کردند.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به بعید نبودن احتمال تکرار تجاوزات رژیم صهیونیستی، خاطرنشان کردند: جریان مقاومت باید روزبه روز بر آمادگی های خود بیفزاید و ذخایر قدرت را در داخل غزه افزایش دهد.

رهبر انقلاب اسلامی در بیان راهبرد دوم، برنامه ریزی برای همراه شدن بخش ساحل غربی فلسطین در رویارویی با رژیم اشغالگر را یک پروژه اساسی برشمردند و تأکید کردند: جنگ با رژیم صهیونیستی، یک جنگِ سرنوشت است که باید تکلیف را نهایی کند و باید کاری کرد که دشمن همان نگرانیهایی را که از ناحیه غزه دارد، از طرف ساحل غربی نیز احساس کند.

در این دیدار، آقای رمضان عبدالله دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین نیز ضمن ابراز خرسندی از سلامتی رهبر معظم انقلاب گفت: همه ی برادران مقاومت و جهاد اسلامی، برای سلامتی و عافیت جنابعالی در هر نماز دعا کردند و امیدواریم روزی را شاهد باشیم که همراه با شما نماز را در مسجدالاقصی بخوانیم. وی هم چنین بیانات رهبر معظم انقلاب در جریان نبرد 51 روزه و تأکید بر ضرورت تسلیح کرانه باختری برای مقابله با جنگ افروزیهای رژیم صهیونیستی را موضوعی راهبردی و راه حلی مؤثر خواند که موجب تقویت روحیه و توان مضاعف مجاهدان شده است.

در مورد دلایل طرح مجدد سیاست تسلیح کرانه باختری از سوی معظم له نکاتی وجود دارد که نیازمند تبیین و تحلیل است؛ بنابراین در این مطلب سعی می شود چرایی تأکید رهبری بر مسلح شدن کرانه باختری بررسی و ابعاد مختلف این مسأله تشریح و تأثیرات داخلی و خارجی این موضوع واکاوی می شود.

مسأله ی فلسطین بیش از 66 سال است که تداوم دارد و در این میان، هر روز شاهد کشته و زخمی شدن بسیاری از مردم بی گناه و بی دفاع فلسطین هستیم. تاکنون در این مورد طرح ها و اقدامات زیادی از سوی اعراب و غربی ها صورت گرفته است، اما به دلیل جانبداری آن ها از اسرائیل، این طرح ها نه تنها نتوانسته اند به این مشکل پایان دهند، بلکه اسرائیل را در جنایات و اشغالگری خود مصمم تر کرده است.

مردم محصور غزه در حالی در هفت سال گذشته در برابر حملات همه جانبه رژیم صهیونیستی مقاومت کرده اند که با جهان خارج جز از طریق گذرگاه رفح ارتباطی نداشته اند. این گذرگاه نیز متأثر از بازی های سیاسی دولت قاهره باز و بسته بوده است به صورتی که مایحتاج اولیه مردم غزه نیز بارها به خاطر تصمیمات قاهره قطع شده است.



در شرایطی که در 17 مرداد ماه 93 ارتش رژیم صهیونیستی بار دیگر به بهانه کشته شدن سه شهروند خود حملات همه جانبه ای را علیه متراکم ترین نقطه جهان یعنی غزه از سر گرفت، رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای راه حل مسأله فلسطین را نه سازش و مذاکرات سیاسی بلکه مسلح شدن کرانه باختری عنوان کردند.

در نگاه حکیمانه ی رهبر انقلاب، «برنامه ریزی برای همراه شدن بخش ساحل غربی فلسطین در رویارویی با رژیم اشغالگر» به معنی هضم شدن جریان مقاومت فلسطین در ماهیت سازشکارانه ی تشکیلات خودگردان نیست. در واقع، راز اندیشه ی رهبری درباره ی لزوم تسلیح کرانه ی باختری این است که مردم این منطقه در حال کم کردن اختلافات با مردم غزه هستند و شرایطی فراهم خواهد شد که محمود عباس و تشکیلات خودگردان، ناچار به قبول مقاومت خواهند شد.

در این نوشتار، تلاش داریم در جهت تبیین بیانات رهبر انقلاب در این دیدار، ضمن پرداختن به چرایی لزوم افزایش قدرت جریان مقاومت در فلسطین، اعم از قدرت سخت و قدرت نرم در برابر رژیم غاصب صهیونیستی، اهمیت نگاه ظریف رهبر معظم انقلاب در لزوم همراه نمودن عملی کرانه ی باختری با گروه های مقاومت فلسطینی در رویاوریی با رژیم مذکور را، که می تواند در کنار راهبرد اول، در راه رسیدن به آرمان فلسطین و آزادسازی قدس شریف نقش به سزایی داشته باشد، مورد تحلیل قرار دهیم.

بررسی موقعیت نوارغزه



منطقه ی غزه که از آن با عنوان «نوار غزه» یا «باریکه ی غزه» یاد می شود، در جنوب غربی سرزمین اشغالی (فلسطین) قرار دارد. این باریکه دقیقاً 41 کیلومتر طول دارد و عرض آن نیز بین 6 تا 12 کیلومتر تغییر می کند. کل مساحت این منطقه 360 کیلومتر مربع است و حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر جمعیت دارد که یکی از پُرتراکم ترین مناطق دنیاست. از شمال به شهرک صهیونیست نشین «عسقلان» منتهی می شود، از شرق به استان «بئر شبع» فلسطین اشغالی و از جنوب نیز به کشور مصر می رسد. در سمت غرب نیز دریای مدیترانه قرار گرفته است. در منطقه ی غزه، پنج شهر به ترتیب از شمال، جبالیا، غزه، دیرالبلح، خان یونس و رفح وجود دارد که بزرگ ترین آن ها شهر غزه است.

کنترل نوار غزه از سال 2007 پس از اختلاف و درگیری با جنبش فتح، به دست حماس افتاد و جنبش فتح در حال حاضر صرفاً بر کرانه ی باختری تسلط دارد. غزه در حال حاضر محل تجمع گروه هایی است که به مقاومت و ایستادگی در برابر رژیم صهیونیستی اعتقاد دارند. نزدیک ترین شهرک های صهیونیستی به غزه به ترتیب «سدیروت» 10 کیلومتر، «عسقلان» 21 کیلومتر، «اشدود» 38 کیلومتر، «بئر شبع» 42 کیلومتر است که بیشترین تعداد موشک های مقاومت نیز به این شهرها اصابت می کند.

شهر تل آویو پایتخت رژیم صهیونیستی در 70 کیلومتری غزه است و بارها مورد اصابت موشک های مقاومت قرار گرفته است و دورترین شهر نسبت به غزه نیز شهر بزرگ و مهم «حیفا» در شمال سرزمین اشغالی و در 155 کیلومتری غزه است. موشک های مقاومت توانسته تا قدس غربی در 77 کیلومتری، بیت شمیس در 57 کیلومتری، گوش دان در 67 کیلومتری، رعناتا در 85 کیلومتری، کفار سابا در 85 کیلومتری و زخرون یعکوف در 126 کیلومتری نوار غزه را مورد هدف قرار دهد.

این شرایط در حالی است که نوار غزه از سال 2007 و در پی پیروزی حماس در انتخابات بر جنبش فتح، از سوی اسرائیل تحت شدیدترین محاصره ها قرار دارد. مردم این منطقه برای ارتباط با دنیای خارج، تنها از طریق حفر تونل های زیرزمینی اقدام می کنند. وضعیت انسانی در این منطقه بسیار اسفبار است و دارو و غذا به شدت کمیاب است و برق جز چند ساعت در روز وجود ندارد.

کرانه ی باختری



کرانه ی باختری در مقایسه با نوار غزه، از لحاظ جغرافیایی و جمعیتی و برخی دیگر از جنبه ها، برتری محسوسی دارد.

- مساحت غزه 6 درصد از مساحت کل فلسطین است و مساحت کرانه باختری و قدس شرقی 16 درصد از فلسطین است و از نظر جمعیتی نیز جمعیت غزه حدود یک میلیون و هشتصد هزار نفر و جمعیت کرانه حدود دو میلیون و چهارصد هزار نفر است و از این رو، اگر انتفاضه ی سوم شکل بگیرد، این دو مجموعه ی جمعیتی به هم می پیوندند و کاری که از جمعیت کرانه برمی آید، فراتر از توانایی غزه است.

- برخلاف غزه که منطقه ای بسته است و اطراف آن را عمدتاً رژیم صهیونیستی در اختیار دارد و کمی از مرزهای آن (38 کیلومتر) با مصر مرتبط است، منطقه ی کرانه به مناطق حساس وصل است و دارای موقعیت استراتژیک است. از یک سو مهم ترین مکان های مقدس فلسطین در کرانه و قدس شرقی قرار دارند که ازجمله باید به مسجدالاقصی، مسجد الخلیل و قبه الصخره اشاره کرد. این مکان ها برای همه ی ادیان ابراهیمی شامل اسلام، مسیحیت و یهود، محترم و حساس هستند. از سوی دیگر، کرانه ی باختری به دو منطقه ی امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی مرتبط است. کرانه ی باختری در شمال منطقه ی امنیتی اسرائیل (تأسیسات اتمی دیمونا) و در جنوب و شرق منطقه ی سیاسی رژیم صهیونیستی (یعنی حیفا و تل آویو) قرار دارد و هرگونه تغییر هویتی در کرانه، دو منطقه ی امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی را از هم خواهد گسست. برای یک لحظه تصور کنید که کرانه ی باختری نیز به موشک های مقاومت مجهز شود، آن گاه ادامه ی فعالیت منطقه ی امنیتی این رژیم و تأسیسات اتمی آن ناممکن می شود و از آنجا که قوه ی نظامی و امنیتی تنها ابزار بقای رژیم غاصب است، پرواضح است که از کار افتادن تأسیسات جنوب کرانه و آنچه در استان بئرالسبع قرار دارد، امکان حیات سیاسی را در پایتخت نیز از رژیم صهیونیستی سلب می کند. از اینجا می توان فهمید که منطقه ی کرانه باختری از چه حساسیتی نزد رژیم تل آویو و حامیان غربی آن برخوردار است.

تأثیرات تسلیح کرانه باختری در دو بعد داخلی و خارجی

کرانه باختری به دلیل موقعیت ویژه جغرافیایی و پتانسیل های جمعیتی بالای خود در صورت تسلیح می تواند بسیاری از معادلات در عرصه نبرد را بر هم بزند. بیشترین تأثیر مسلح شدن مردم این منطقه در بعد روانی دارای اهمیت است که می تواند وحشت را در اردوگاه مقابل به همراه داشته باشد و نیروهای مقاومت را امیدوار به ادامه مقاومت کند. در زیر به چند نمونه از تأثیرات و دلایل اهمیت مسلح شدن مردم کرانه باختری اشاره می شود:

1- یکی از مهم ترین و در عین حال سریع ترین تأثیرات تسلیح مردم کرانه باختری به صورت مستقیم به حضور جمعیت نیم میلیونی صهیونیست ها در این منطقه باز می گردد. در 120 شهرک غیر قانونی که از سال 1967 در کرانه باختری و شرق بیت المقدس ساخته شده است، حداقل 500 هزار صهیونیست زندگی می کنند. در صورتی که سلاح به دست نیروهای مقاومت در این منطقه برسد، این جمعیت بزرگ صهیونیستی به صورت «هدفی قابل دسترس» در خواهند آمد. رژیم صهیونیستی در حالی پروژه های اشغالگرانه شهرک سازی خود در کرانه باختری را تسریع بخشیده که هیچ وقت فکر نمی کرد روزی فرا برسد که جمعیت های ساکن در این شهرک، خود به عنوان معضلی امنیتی برای این رژیم درآید.

2- تسلیح مردم کرانه باختری می تواند تهدیدی برای تأسیسات نظامی و امنیتی اسرائیل نیز به شمار رود. مهم ترین هدف در این مورد، تأسیسات هسته ای دیمونا است که در جنوب سرزمین های اشغالی قرار دارد. این تأسیسات برای رژیم غاصب اسرائیل بسیار با اهمیت است و با شدیدترین سامانه های دفاعی از آن دفاع می کند. اگر مردم کرانه باختری مسلح شوند، به راحتی می توانند از همجواری برخی شهرهای کرانه باختری با این تأسیسات استفاده کنند و آن را هدف قرار دهند. در سال 1391 یک هواپیمای بدون سرنشین (پهپاد ایوب متعلق به حزب الله لبنان) وارد فضای سرزمین های اشغالی شد و با طی مسیری در حدود 300 کیلومتر و عبور از روی مهم ترین مراکز نفتی و نظامی رژیم غاصب اسرائیل، طی سه ساعت، خود را به نزدیکی اصلی ترین مرکز تأسیسات هسته ای این رژیم یعنی نیروگاه دیمونا در عمق صحرای نقب رساند، اما این نفوذ تا مدت ها از دید رادارهای فوق پیشرفته پنهان بوده و حتی پس از کشف و انهدام نیز تا چند روز، به معمای لاینحل سردمداران این رژیم تبدیل شد. این امر نشان می دهد که سامانه های دفاعی که در اطراف این نیروگاه هسته ای مستقر هستند، چندان پیشرفته نیستند و در صورت شلیک از فاصله نزدیک می توان ضربه ای بزرگ و جبران ناپذیر بر رژیم صهیونیستی وارد کرد.

3- علاوه بر تأثیرات مسلح شدن مردم کرانه باختری در بعد مادی، این امر می تواند از لحاظ روانی نیز وضعیت را کاملاً به سود نیروهای مقاومت تغییر دهد. تمام تلاش صهیونیست ها در سال های اخیر این بوده که با گسترش شهرک سازی در کرانه باختری، بیشترین نظارت را بر فلسطینیان این منطقه داشته باشند. از این رو ما شاهد نظارت دقیق امنیتی دستگاه های اطلاعاتی اسرائیل بر تمام تحرکات مردم این منطقه هستیم، اما در جنگ اخیر مردم این منطقه با برگزاری تظاهرات بی سابقه در دفاع از مقاومت غزه نشان دادند که در صورت مهیا شدن شرایط، می توانند در کنار گروه های مقاومت علیه رژیم صهیونیستی وارد نبرد شوند. حال اگر این جمعیت انبوه را بتوان مسلح کرد، آن گاه از لحاظ روانی می توان شاهد یکی از بزرگ ترین شکست های اخیر اسرائیل بود؛ چراکه برنامه های طراحی شده این رژیم برای دور نگه داشتن مردم کرانه باختری از غزه با شکست مواجه خواهد شد.

4- اما اهمیت دیگر کرانه باختری به نقشه های اسرائیل برای بلعیدن این منطقه مرتبط است. اخیراً روزنامه ی هاآرتص نوشت که اداره عمران رژیم اشغالگر قدس از زمان امضای پیمان اسلو، نقشه ها و طرح هایی برای چیرگی بر اراضی کرانه باختری و ایجاد شهرک های صهیونیست نشین در این اراضی تهیه کرده است. به نوشته این روزنامه عبری زبان، مسؤولان رژیم اشغالگر تصمیم گرفته اند برای اجرای این نقشه ها و طرح ها، بیش از 10 درصد اراضی کرانه باختری فلسطین را مصادره کنند. با توجه به این سند مشخص، به نظر می رسد که رژیم صهیونیستی در تدارک اجرای فاز جدیدی از نقشه خود برای بلعیدن کرانه باختری است. این اظهار نظر صریح نشان می دهد که کرانه باختری در آینده اشغالگری های صهیونیست ها جایگاه ویژه ای خواهد داشت. برای همین امر و با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری، مردم فلسطین و گروه های مقاومت باید با یک پیش دستی سریع، مردم مستعد این منطقه را مسلح کنند. این امر می تواند ضمن برهم زدن نقشه های اشغالگران، قدرت مقاومت فلسطین را نه تنها تقویت نماید، بلکه مقاومت را به عنوان یک راهبرد در تمام نقاط فلسطین مسلط کند و ضمن تعمیق گفتمان مقاومت، دورنمای مسأله فلسطین را بسیار روشن تر کند.

5- اهمیت دیگر تسلیح کرانه باختری به شکست ارتش اسرائیل در جنگ اخیر (2014) برمی گردد. صهیونیست ها که با هدف خلع سلاح مقاومت و به بهانه کشته شدن سه شهروند خود، حملات وسیعی را علیه نوار غزه شروع کردند، در طول 50 روز نه تنها نتوانستند به اهداف از پیش تعیین شده خود برسند، بلکه در نهایت در مذاکرات قاهره در مقابل خواسته های حماس و دیگر گروه های فلسطینی تسلیم شدند و مجبور به لغو محاصره غزه گشتند. این پیروزی بزرگی برای مردمی است که بیش از هفت سال است محاصره شده و تقریباً با جهان خارج ارتباط چندانی نداشته است. حال اگر دو میلیون و هشتصد هزار نفر از کرانه باختری نیز به این مردم بپیوندند، نتیجه کاملاً به سود فلسطین تغییر خواهد کرد و می توان امیدوار به پایان راه اشغالگری های اسرائیل بود.

6- اهمیت مسلح شدن کرانه باختری نه تنها در عرصه داخلی می تواند معادلات جنگ را بر هم بزند، بلکه تأثیراتی فراتر از مرزهای فلسطین نیز خواهد داشت. کرانه باختری که در همسایگی اردن قرار دارد پتانسیل عظیمی نیز در داخل اردن دارد. نزدیک به چهارونیم میلیون فلسطینی ساکن در اردن در صورت مهیا شدن شرایط در کرانه باختری برای جنگ با اسرائیل به سرعت به نیروهای مقاومت خواهند پیوست؛ چراکه بسیاری از این مردم پیوندهای سببی و نسبی با مردم کرانه باختری دارند و گذشته از این امر این مردم همان آواره هایی هستند که به دنبال هجوم نیروهای اسرائیلی به اردن گریخته اند و سال ها است که آرزوی بازگشت به سرزمین خود را دارند. حال پیوستن این تعداد نیرو به نیروهای مقاومت چه تأثیراتی خواهد داشت نیازی به توضیح ندارد، چراکه وقتی جمعیتی اندک در نوار غزه بدون هیچ گونه تجهیزات پیشرفته ای هفت سال در برابر صهیونیست ها مقاومت کرده است، نتیجه تشکیل ارتشی چند میلیونی کاملاً مشخص خواهد بود.

7- تسلیح کرانه باختری یک تأثیر منطقه ای مهم نیز خواهد داشت. در شرایط کنونی در بین کشورهای مسلمان، نشانه هایی از بازگشت آن ها به حمایت از فلسطین دیده می شود، هر چند برخی از این کشورها در مسأله فلسطین به آرمان های این مردم خیانت های جبران ناپذیری کرده اند، اما اگر مردم کرانه باختری نیز همپای مردم غزه علیه رژیم صهیونیستی وارد جنگ شوند، این دسته از کشورها احتمال دارد که در حمایت های مادی و معنوی خود از فلسطین بازبینی هایی را داشته باشند و اطراف اسرائیل را خالی کنند. این امر می تواند بار دیگر مسأله فلسطین را به عنوان مسأله اول جهان اسلام تبدیل کند و کاری را که در دهه 50 و 60 میلادی کشورهای عرب شروع کردند، اکنون با قرار گرفتن مردم سنی و شیعه منطقه در کنار یکدیگر به پایان برسانند و آوارگان فلسطینی پس 60 سال بتوانند به سرزمین خود بازگردند.

بنابراین بار دیگر باید یادآور شد که با توجه به عقب نشینی بزرگ اسرائیل در برابر مردم محصور نوار غزه، آینده فلسطین بسیار روشن تر از قبل است؛ به ویژه که برای نخستین بار بیش از 80 درصد مردم کرانه باختری نیز از اقدامات گروه های مقاومت و به ویژه حماس و جهاد اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی حمایت کرده اند.
منبع: تسنیم