کد خبر 357294
تاریخ انتشار: ۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۹

از همان ابتدای تاسیس حکومت سعودی در عربستان شاهد تقسیم قدرتی میان آل سعود و وهابی‌ها بودیم، به این معنا که آل سعود قدرت و درآمدهای حاصل از نفت و عرصه سیاست چه داخلی و چه خارجی را در دست گرفتند و جامعه و آموزش و فرهنگ را به وهابی‌ها سپردند

به گزارش مشرق، همانگونه که بر همه آشکار و عیان است، اهل سنت ارکان دین اسلام را ۵ مورد عنوان می‌دانند: نماز، روزه، زکات، حج و شهادتین, از دید آنها برخی از این ارکان مانند حج به استطاعت و توان فرد بستگی دارد و هرکس که به این ارکان که ارتباطی با دنیای سیاست ندارند، متعهد و ملتزم باشد، مسلمان به شمار می‌آید. بنابراین ساختار و ماهیت سیاسی این ارکان بیش از آنکه با ایمان فرد در ارتباط باشند، با منافع دولت‌های اسلامی در ارتباط هستند و در این بین آنچه به غیر مسلمانان ارتباط پیدا می‌کند و از آنها خواسته می‌شود، پرداخت جزیه است (البته از دیدگاه اهل سنت)

«محمد علی»، والی مصر در سال ۱۸۱۴ میلادی اولین حاکم مسلمانی بود که مالیات عمومی را بر مردم کشورش فرض کرد که جای پرداخت زکات برای مسلمانان و جزیه برای غیر مسلمانان را در برمی‌گرفت. پس از آن دولت عثمانی هم از وی تبعیت کرد و در سال ۱۸۵۷ میلادی قانون پرداخت مالیات عمومی را وضع کرد و به اجرا گذاشت.

در دولت‌های اسلامی مدرن و مدنی پرداخت زکات به فریضه‌ای داوطلبانه و مرتبط با تقوا و دینداری فرد تبدیل شد، در حالی‌که دولت‌ها از طریق مالیات بر درآمد و انواع مالیات‌هایی که وضع می‌کنند، بر درآمدهای مورد نظر خود از تمام شهروندان دست می‌یابند و قوانین مدنی فرار از پرداخت مالیات توسط شهروندان را جرم دانسته که مجازات آن حبس و زندان و نه کشتن و قتل فرد عنوان شده است.

همچنین این قوانین تاکید کرده‌اند که نمی‌توان مالیات عمومی را جایگزین زکات و جزیه به عنوان فرضیه‌ای سیاسی کرد.

در همین حال آیین اسلام جهاد را دو نوع بیان کرده است. اول: دفاعی و دوم: هجومی.

در نوع اول می‌توان دفاع از وطن را مثال زد که وظیفه‌ای واجب برای همه شهروندان، صرف نظر از دین و آیین و افکار و اندیشه‌ها و گرایش‌های فکری‌اشان شمرده می‌شود و این نوع از جهاد را در عمل در مبارزه کمونیست‌ها و ملی‌گرایان سوری علیه دشمن صهیونیستی مشاهده و لمس کردیم، بنابراین جهاد در راه وطن و دفاع و حمایت از آن ارزش بسیار بالایی در میان تمام ملل جهان است و یک ارزش صرفا اسلامی نیست.


اما جهاد هجومی توسعه طلبانه، هیچ گاه از سوی پیامبر (ص) به عنوان یکی از ارکان واجب آیین اسلام بیان نشده است، اگرچه آن حضرت به آن دست زدند، اما آن را رکن ششم دین اسلام به شمار نیاوردند (در اینجا بالطبع باورهای اهل سنت مطرح است نه شیعیان) و اولین گروه از مسلمانان که به این نوع از جهاد آن هم از بُعد فقهی و نه صرفا عملی پرداختند، «خوارج» بودند تا اینکه در تاریخ معاصر اسلام، این مکتب «وهابیت» بود که به این نوع از جهاد پرداخت، مکتبی که رکن دوم تاسیس و تشکیل سلطنت آل سعود در کشور عربستان به شمار می‌آید.

نکته بسیار مهمی که بر کشور وهابی سعودی از زمان تشکیل حاکم است، این است که طرح تاسیس چنین دولت – کشوری از حمایت و پشتیبانی دو ابر قدرت غیر اسلامی یعنی انگلیس و سپس آمریکا برخوردار شد.
از همان ابتدای تاسیس حکومت سعودی در عربستان شاهد تقسیم قدرتی میان آل سعود و وهابی‌ها بودیم، به این معنا که آل سعود قدرت و درآمدهای حاصل از نفت و عرصه سیاست چه داخلی و چه خارجی را در دست گرفتند و جامعه و آموزش و فرهنگ را به وهابی‌ها سپردند و در این بین اگر اختلافاتی میان دو طرف مشاهده می‌شد، اختلافات عمیقی نبودند که به همزیستی مسالمت آمیز آنها خلل وارد کند.
در این میان استراتژی آمریکا در جنگ و مبارزه علیه اتحاد شوروی سابق در افغانستان با استفاده از ابزار وهابی، قالب و ساختار جدیدی از مشارکت وهابی – سعودی به رهبری آمریکا در عرصه بین المللی ارائه داد.

اگرچه این قالب و ساختار به دلیل وقوع دو رخ داد در معرض بحران و تنش داخلی قرار گرفت، اول حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به نیویورک و دیگری اشغال نظامی عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ بود که انقلابی سیاسی را در داخل کشورهای اسلامی و بیشتر در میان اسلامگرایان شیعی به وجود آورد.


حادثه11 سپتامبر
پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در زمانی‌که سعودی‌ها درحال عذرخواهی از آمریکایی‌ها به خاطر این حادثه بودند، مفتی‌های وهابی در مساجد عربستان مردم را به پیوستن به این عملیات‌ها به عنوان «جهاد در راه خدا» تشویق می‌کردند و در این راه می‌توان به خطبه نماز جمعه ۶ اکتبر ۲۰۰۱ شیخ «وجدی الغزاوی»، از مفتی‌های وهابی سعودی اشاره کرد که نمازگزاران سعودی را به جهاد علیه مسلمانان روی گردانده از اهل سنت یعنی شیعیان و غیر مسلمانان یعنی مسیحیان تشویق و دعوت و تاکید می‌کرد که مبارزه و جنگیدن با این دو گروه ارزشی دست نیافتنی است.

«وجدی الغزاوی»
در تمام طول این مدت و سال‌ها عربستان سعودی هیچ‌گاه از چارچوب سیاستگذاری‌های آمریکا پای را فراتر نگذاشت و نفوذ و منابع سیاسی و مذهبی خود را همواره در خدمت به آمریکایی‌ها و طرح‌ها و نقشه‌هایشان در منطقه قرار داده بود، تا به این ترتیب همدستی و هم پیمانی با آمریکایی‌ها این بار در قالب «جهاد علیه دیگران» خود را نمایان سازد و در راس جدول اعمال حکومت سعودی – وهابی برای تخریب انقلاب‌های عربی و جلوگیری از نزدیکی آنها به عربستان سعودی و تمرکز بر هدف مشترک نابودی و تخریب دولت‌ها و نظام‌های منطقه‌ای از جمله نظام حاکم در سوریه و ایجاد انقلاب‌ها و هرج و مرج طایفه‌ای و مذهبی در عراق قرار گیرد.
 
اما ایستادگی و مقاومت نظام سوریه و خروج داعش از دایره سیطره و حاکمیت سعودی‌های وهابی و سر برتافتن از اجرای طرح سعودی و توسعه و گسترش روابط کارکردیش با ترک‌های عثمانی، بحران و تنش داخلی حاکم بر آل سعود و وهابیت را به اوج خود و نقطه حساس رساند.

در این جای تردید نیست که داعش هم از حیث اندیشه و تفکر و هم از حیث عمل و عملکرد تفاوتی با فرهنگ وهابی حاکم بر عربستان سعودی ندارد.



در واقع داعش تجسم زنده وهابیت غیر نظامی است و عربستان سعودی ماوا و پناهگاه آن هم از بعد اجتماعی و هم سیاسی و هم فرهنگی شمرده می‌شود، در حالی‌که امارت اسلامی مورد ادعای داعش از انسجام و هماهنگی اعتقادی و سیاسی برخوردار است که خاندان سیاسی حاکم بر عربستان از آن برخوردار نیستند.

در این بین اگر اختلافات و شکاف‌هایی که آل سعود با آن مواجه هستند و منازعاتی که خاندان حاکم بر عربستان را به چندین بخش تقسیم کرده و همچنین نبود قانون اساسی و یا عدم توافق برسر انتقال قدرت را به موارد فوق الذکر اضافه کنیم، به تصویری از کشوری دست می‌یابیم که در آستانه بحران و تنش و تسلط بسیار راحت داعشی‌ها قرار دارد و این ضعف اجازه می‌دهد، یمنی‌ها استان‌های اشغال شده خود را باز پس گیرند و شیعیان در شرق از دولت مرکزی جدا شوند.

منبع: عرش نیوز