گروه بینالملل مشرق - در چند روز گذشته، شمال لبنان و مشخصا شهرطرابلس، شاهد دور جدیدی از درگیریهای سنگین (حتی سنگینتر از نمونههای قبلی) بین ارتش لبنان و گروههای سلفی-تکفیری موجود در آنجا بود. اما این بار قضیه از کجا کلید خورد؟ بهانهی آغاز درگیریها چه بود؟ چه سیری پیدا کرد؟ و به کجا ختم شد؟ گروه بینالملل مشرق در مطلبی دو قسمتی خلاصهوار جوابی به این سؤالات خواهد داد:
ماجرا از پنجشنبهی گذشته آغاز شد که بخش اطلاعات ارتش لبنان اقدام به انجام عملیاتی دقیق ضد یک مجموعهی تروریستی لبنانی-سوری کرد و با حمله به یک ساختمان در عاصون در منطقهی الضنیة (در شرق طرابلس) طی آن سه نفر از اعضای این مجموعه را کشته و احمد سلیم میقاتی راکه پیش از این تحت تعقیب بود؛ بازداشت کرد.
این عملیات را میتوان پاسخی صریح دانست به صداهایی که مدعی بودند گروههای تروریستی یا «هستههای تروریستی» در شمال لبنان وجود ندارد. این عملیات همچنین نشان داد که این مجموعهها چه تواناییهای در ورود به برخی مناطق روستایی دارند. بدون اینکه شک کسی را برانگیزند. این گروه دو هفته پیش این خانه را کرایه کرده و مدعی شده بودند میخواهند در فصل زمستان در آنجا مستقر شوند تا در ارتفاعات منطقه ی الضنیة شکار کنند.
ارتفاعات الضنیة
این عملیات نشان داد که در حال حاضر یک شبکهی تروریستی بههم پیوسته وجود دارد که با سازمانهای تندرو (گردانهای عبدالله عزم، داعش، النصرة و ...) ارتباط دارد و برای سازماندهی به این گروهها و حمایت مالی و تسلیحاتی از آنان فعالیت میکند و همین شبکه است که سراغ افراد ضعیفالنفس در ارتش لبنان رفته و شروع به مغزشویی آنان و وسوسهی آنان میکند تا از ارتش لبنان اعلام جدایی کنند. [اتفاقی که در مدت اخیر، چند نمونه از آن را شاهد بودیم.]
طبق اطلاعات امنیتی، سرباز جدا شده از ارتش لبنان عبدالقادر الآکومی جزو همین دستهی ضربهخورده در عاصون بوده و در همین درگیری پنجشنبه کشته شده و جسد سوختهاش پیدا شده و در همان ساختمانی که ارتش وارد آن شد، وسایل شخصی او و لباس نظامیاش و پلاکی که به گردنش میانداخت و شامل اسم و شماره و گروهخونیاش بود هم پیدا شده، به علاوهی حجم زیادی از مواد منفجره. گذشته از اینها، تعدادی کمربند انفجاری هم پیدا شده است.
سرباز فراری ارتش الآکومی
همین مسئله این سؤال را به وجود آورده است که در راستای زمینهسازی برای حمله به ارتش و انفجار یکی از وسایل نقلیه یا یکی از تجمعاتش، قرار بوده خود الأکومی برای عملیات انتحاری به این کمربندها مجهز شود یا آنکه با استفاده از لباس او شخص دیگری دست به عملیات انتحاری بزند.
به گزارش السفیر، اطلاعات ارتش همان شب از مادر الآکومی خواسته است تا به مرکز ارتش در القبئ رفته تا با آزمایش دی ان ای مشخص شود که آن جسد متعلق به فرزند اوست یا خیر.
این عملیات، معمای فیلمهایی که در این مدت در شبکههای اجتماعی پخش میشد و جدایی نظامیان از ارتش لبنان و اعلام پیوستنشان به جبهة النصرة در ارتفاعات عرسال را نشان میداد حل کرد و همین گروه در همین ساختمان تا حالا چند سرباز جدا شده را پذیرایی کرده و فیلم اعلام جداییشان را در همینجا تهیه کرده بود.
دادههای امنیتی میگوید که این مجموعه میخواسته سناریوی حوادث الضنیة در آغاز سال 2000 را مجددا تکرار کند. [در آن حوادث، گروهی مسلح در الضنیة یک سرباز ارتش لبنان را به گروگان گرفته و قصد رفتن به سمت ساحل را داشتند که در کمین ارتش افتاده و سیزده نفر از اعضای مجموعه کشته شدند] و این مجموعه تنها منتظر اشاره بود تا اقدام به انجام عملیاتی بزرگ ضد ارتش در زمانی نه چندان دور بکند.
چگونه این خانه کشف شد؟
در نتیجهی بررسیهای صورت گرفته بر روی ویدئویی که از اعلام جدایی الآکومی در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، ارتش متوجه شد که منبع این فیلم یک موبایل در ارتفاعات الضنیة است و در نتیجه رصدهای بعدی مشخص شد که دقیقا در شهر عاصون قرار دارد. بررسیها در اینجا برای مشخص شدن محل دقیق موبایل و صاحب آن آغاز شد و مشخص شد که این موبایل در یک واحد از ساختمانی در حال ساخت در نزدیک بیمارستان دولتی عاصون قرار دارد و ضمنا در این واحد، هفت نفر حضور دارند. ارتش در ادامه ساعت پنج و نیم صبح را برای انجام عملیات در نظر گرفت.
در حالیکه نیروی عملکننده با پشتیبانی نیرویی از لشگر دهم ارتش وارد شهر شد، واحدهای نظامی محاصرهی مستحکمی در اطراف شهر ایجاد کرده و نیروها به صورت گستردهای در طول مسیر الضنیة و در ورودی شهرهای مختلف مستقر شدند تا هیچ هستهی احتمالی اقدام به دفاع از مجموعهی مورد هدف یا پشتیبانی از آن نکند.
در ساعت پنج و نیم، نیروی عملکننده وارد آن واحد شد و درگیری با مسلسل و راکتهای سبک حدود نیم ساعت به طول انجامید. در این درگیریها دو نفر کشته شدند، یکی عادل العتری از منطقهی المنیة و دیگری شخصی که به سبب متلاشی شدن جسدش امکان شناساییاش وجود نداشت و احتمال میرفت که الآکومی باشد. نفر سومی هم شدیدا زخمی شده بود که در هنگام انتقال با ماشین نظامی به بیروت کشته شد. به گفتهی منبع امنیتی، شخص دیگری هم که از ناحیهی دست زخمی شده بود موفق به فرار شد.
در ساعت هفت صبح و درحالی که واحدهای نظامی مشغول بررسی منطقه بودند، نیروها توانستند به احمد سلیم المیقاتی هم که در یک زمین زراعی مخفی شده بود دست پیدا کنند. میقاتی دستگیر و به وزارت دفاع منتقل شد و در آنجا بلافاصله بازجویی از او آغاز گردید. سه نفر دیگر از افراد این مجموعه هم توانستند از طریق زمینهای زراعی به مکان نامعلومی بگریزند.
واحدهای نظامی در این واحد آپارتمانی سلاحهای سبک و متوسط و مهمات مختلف و راکتهای سبک و نارنجکهای دستی و کمربندهای انفجاری و خمپارههایی که داخل آن خالی شده و آماده شده بود که به عنوان بمب استفاده شود و همچنین تجهیزات نظامی مختلف دست یافتند.
بخشی از سلاح های کشف و ضبط شده در آپارتمان عاصون
به گفتهی یک منبع امنیتی مطلع، مشخص شد که احمد میقاتی از طریق موبایل شخصیاش با یکی از نمایندگان مجلس لبنان از منطقهی شمال به صورت مستمر در ارتباط بوده، یکی از همان نمایندگانی که به تندروی و «آرزویهای مقدس» مشهورند. [برخی منابع مدعی این نماینده، خالد الضاهر، نمایدهی عکار از جریان المستقبل است که مواضع شدیدی ضد ارتش و حزب الله دارد. خود الضاهر این ادعا را رد کرده است.]
خالد الضاهر-نماینده مجلس لبنان که به سلفی ها نزدیک است
احمد میقاتی گفته که از طریق واتساب با این نماینده هماهنگ میکرده و کلیپهای ضبط شده از اعلام جدایی سربازان ارتش را برایش میفرستاده است.
خالد الضاهر در حال در آغوش کشیدن احمد الاسیر شیخ تکفیری لبنان
این منبع امنیتی مطلع میگوید که فرماندهی ارتش اقدامات قانونی و قضایی مناسب (از جمله درخواست برداشت مصونیت پارلمانی از نماینده ی مذکور) را در دستور کار قرار خواهد داد تا بتوان دربارهی این قضیه از او بازجویی کرد.
این منبع امنیتی به السفیر گفته است عملیات دستگیری میقاتی «از نظر امنیتی، عملیاتی تمیز و شسته رفته به حساب میآمد که افرادی حرفهای آن را انجام دادند.»
به گفته ی این منبع، میقاتی زیر نظر گرفته شده بود تا آنکه محل مشخصش در یکی از واحدهای آپارتمانی که به آن رفت و آمد داشت مشخص شد. چند بار عملیات حمله به آن واحد به دلیل خوف از ایجاد تلفات در بین غیرنظامیان لغو شده بود، «خصوصا که این واحد در بین قشری از مردم قرار داشت که میقاتی به سادگی در بین آنها تردد میکرد. گذشته از آن، هدف اساسیای که دستگاه اطلاعاتی ارتش در این قضیه تعیین کرده بود، دستگیری میقاتی به صورت زنده بود.»
نیروهای ارتش در واحد آپارتمانی در عاصون که عملیات رد آنجا صورت گرفت
طبق صحبتهای این منبع امنیتی، فقط چند ساعت پیش از آغاز عملیات هجوم، مدیر بخش اطلاعات ارتش اشاره ای دریافت کرد که شرایط برای انجام عملیات مساعد است. فلذا فرمانده ارتش سرلشگر جان قهوهچی چراغ سبز را نشان داد و در نتیجهی عملیات؛ میقاتی بدون مقاومت قابل ذکری دستگیر گردید، فقط یکی از نظامیان به صورت جزئی زخمی شد.
احمد میقاتی کیست؟
بعد از عملیات، بیانیهای از طرف فرماندهی ارتش لبنان منتشر شد که در آن خبر انجام عملیات برای دستگیری احمد سلیم میقاتی ذکر شده بود و در آن آمده بود: «تروریست بازداشت شده [احمد میقانی]، ملقب به ابوبکر و ابو الهدی، متولد سال 1968 است و اخیرا با سازمان داعش بیعت کرده و از مهمترین نیروهای آن در منطقهی شمال [لبنان] به حساب میآمد و اقدام به ایجاد هسته های مرتبط با این سازمان در منطقه کرده بود و در حال برنامهریزی برای عملیات تروریستی بزرگی با هماهنگی پسرش عمر (که هم اکنون در صفوف داعش در ارتفاعات عرسال میجنگد) و با تماس با فرماندهانی از سازمان داخل اراضی سوریه بود. وی اخیرا چند جوان لبنانی را که قصد پیوستن به داعش را داشتند به ارتفاعات قلمون فرستاده بود که در بین آنها پسر خودش عمر (ملقب به ابو هریرة) و برادرزادهاش بلال عمر میقاتی (ملقب به ابو عمر میقاتی) هم حضور داشتند و این برادرزادهی او جزو کسانی است که در سربریدن گروهبان شهید علی السید دست داشت. احمد میقاتی همچنین اقدام به جذب تعدادی از نظامیان ارتش برای [جدایی از ارتش لبنان] و پیوستن به داعش کرده بود.»
احمد میقانی
در بیانیهی ارتش آمده بود «بعد از درگیریهای طرابلس [در ماههای گذشته] حکم جلبی برای میقاتی صادر شد به این دلیل که در درگیریهایی که بین باب التبانه و جلب محسن بود دست داشت. او در آن درگیریها رهبری گروه مسلحی را به عهده داشت که دهها عضو دارد و آن را بعد از خروجش از زندان در سال 2010 تشکیل داده بود. دلیل به زندان افتادنش در سال 2004 هم این بود که در حال برنامهریزی برای عملیاتی تروریستی ضد مراکز دیپلماتیک و منافع کشورهای خارجی در لبنان بود.
احمد میقانی
ارتش در بیانیههایش توضیح داده بود که احمد میقاتی «با انفجار رستورانهای مک دونالد در سال 2003 هم مرتبط بوده و پیش از آن هم در نبردهایی که در اواخر سال 1999 در الضنیة ضد ارتش لبنان رخ داد دست داشته است. او در آن زمان عضوی از گروه «التکفیر و الهجرة» بود و بعد از تمام شدن آن نبردها به اردوگاه عین الحلوة گریخت.»
سیر جریانات در روز دوم
اما با گذشت یک روز از ماجرا، اطلاعات تازهتری از گروهی که مورد هدف قرار گرفته بود و حواشی آن جریان انتشار یافت. در حالیکه ارتش لبنان به تلاشهایش و گشتزنیها و بررسی هایش برای یافتن سه نفری که موفق به فرار شده بودند ادامه میداد، از طرف ارتش لبنان بیانیهای منتشر شده و اعلام شد که «با توجه به آزمایش دی ان ای صورت گرفته بر روی جسد یکی از مسلحین، مشخص شده که این جسد متعلق است به نظامی فراری، عبدالقادر الأکومی.»
در کنار این؛ خانوادهی الأکومی هم اعلام کردند که مراسم تشییع و تدفین او به صورت طبیعی انجام خواهد گرفت چرا که او هیچ جرمی جز فرار از ارتش مرتکب نشده بوده فلذا باید گفت که این گروه تروریستی از درگیریهای روحی روانیای که الآکومی با آن دستبه گریبان بود از او سوء استفاده کرده [و او را فراری دادهاند.]
ارتش با فرستادن تجهیزات و نیروهای اضافی، همهی نیروها را به حالت آمادهباش کامل درآورد تا بتواند با هرگونه عکسالعملی از طرف گروههای تکفیری مقابله کند، چیزی که میتوانست خود را به صورت حمله به برخی نقاط نظامی در طرابلس یا الضنیة یا فی عکار نشان دهد. خصوصا بعد از تحریکاتی که از روز قبل ضد ارتش در شبکههای اجتماعی به راه افتاده بود و از نیروها برای اعلام جدایی از ارتش دعوت میشد.
واحد آپارتمانی در عاصون که عملیات رد آنجا صورت گرفت
اطلاعات امنیتیای که روزنامهی السفیر به دست آورد نشان میدهد که گروه عاصون دقیقا در آستانهی اجرای یک عملیات نظامی بزرگ ضد ارتش لبنان بود، به این دلیل که گروه قرار بود واحدی که در آن بودند را در روز یکشنبه و بعد از اتمام مدت زمان اجارهی 15 روزه (که با توجیه آمدن به آنجا برای شکار در ارتفاعات الضنیة صورت گرفته بود) خالی کنند. این یعنی اینکه سقف زمانی عملیات، نهایتا روز یکشنبه بوده است.
دیگر اطلاعات به دست آمده هم حاکی از آن است که یک گروه مسلح دیگر هم در پایین ارتفاعات جبل الاربعین از طرف نیروهای امنیتی لبنان رصد شده است. هرچند مشخص نیست که بین این دو گروه هماهنگی و ارتباطی وجود داشته است یا خیر ولی در هر حال، پس از عملیات پیشدستانهی ارتش ضد گروه عاصون، گروه دوم به کلی خودش را «گم و گور» کرد.
اطلاعات امنیتی حاکی از آن است که مجموعهی ضربهخورده، عاصون را به عنوان مکان موقت در نظر گرفته بود تا در ارتفاعات، محلی دائمی برایش پیدا شود. دلیل انتخاب ارتفاعات هم آن بود که در تعقیب ها در امان باشند و از خانهگردیهایی که ارتش برای پیدا کردن سلاح انجام میدهد در امان باشند.
واحد آپارتمانی در عاصون که عملیات در آنجا صورت گرفت
در همین اثنا، ارتش به منزل المدعوم خضر (صاحب خانه در عاصون) حمله کرد ولی او پیش از آن از منزل گریخته بود. تعدادی از اهالی منطقه میگویند که خضر در زمینهی وسایل درمانی کار میکند و اخیرا به اهالی که با آنها کار میکرد سفارش میکرده که خیلی نگذارند بچههایشان به خیابان بروند «چون اوضاع امنیتی مطمئن نیست.»
در کل این ترس وجود دارد که در منطقهی الضنیة هم مثل شهرهای بزرگ و مناطق گردشگری، اوضاع اجاره دادن منازل خیلی آشفته بشود. در آن مناطق هر کس چه لبنانی و چه سوری خیلی بی حساب و کتاب میتواند منزلی اجاره کند، درست مثل چیزی که در همین آپارتمان عاصون رخ داد.
در چارچوب همین اتفاقات، احمد فتفت (نماینده مجلس لبنان) میگوید که از دو هفته پیش به او هشدارهایی داده شده بود که به دلیل خطرات امنیتی، رفت و آمدش را کم کند و همین موجب شده بود که او هم در این مدت در بیروت بماند. به گفتهی فتفت: «مشکل اصلی در آشفتگی وحشتناک آوارگی سوری هاست که از چند سال پیش علاج و سازماندهی نشده است.» او همچنین از ارتش هم تشکر کرده و گفت که روش عملیات ارتش، روش خوبی بود.
احمد فتفت دربارهی موضع جریان المستقبل درباره ی اینکه شاید ارتش خواستار برداشتن مصونیت پارلمانی از یکی از نمایندگان منطقهی شمال شود تا بتوان از او بازجویی کرد هم میگوید: «امنیت کشور از هر چیزی مهمتر است. این بالاتر از همه اعتبارات سیاسی و پارلمانی و رسانهای است. ما در قبال این موضوع، مسئولانه عمل خواهیم کرد.»
خالد الضاهر در کنار احمد الاسیر شیخ تکفیری لبنان
از طرف دیگر، نمایندهی سابق مجلس لبنان جهاد الصمد هم معتقد است که اهالی اصلی الضنیة همواره در کنار ارتش و مؤسسات رسمی کشور قرار دارند و این منطقه پناهگاه تروریستها نخواهد شد و همهی آن کسانی که در این قضایا دخیل بودند جزو غریبهها از منطقه بودند درست مثل حوادث 14 سال پیش در سال 2000. او هم خواستار سر و سامان دادن به وضعیت آوارگان و به وضعیت اجاره دادن منازل شد.
شیخ خالد حُبلص
شیخ خالد حُبلص
پس از این حوادث و در چارچوب کمپین رسانهای ضد ارتش که در برخی شبکههای اجتماعی به راه افتاد، بیانیهای منسوب به شیخ خالد حبلص منتشر شد که در آن، آنچه «ایست و بازرسیهای ذلتآور و دستگیریها به بهانهی تروریسم» خوانده را رد کرده و خواستار فرار از ارتش لبنان شده بود، چرا که به قول او «به صورت واضحی، تبدیل به ابزاری در دست ایران شده است.» در بیانیهی منسوب به حبلص، او همچنین خواستار یک «انقلاب سنی» در لبنان شده و همه را دعوت کرده بود تا در این انقلاب شرکت کرده و تا محقق شدن خواستهایشان از پا ننشینند.
ماجرا از پنجشنبهی گذشته آغاز شد که بخش اطلاعات ارتش لبنان اقدام به انجام عملیاتی دقیق ضد یک مجموعهی تروریستی لبنانی-سوری کرد و با حمله به یک ساختمان در عاصون در منطقهی الضنیة (در شرق طرابلس) طی آن سه نفر از اعضای این مجموعه را کشته و احمد سلیم میقاتی راکه پیش از این تحت تعقیب بود؛ بازداشت کرد.
این عملیات را میتوان پاسخی صریح دانست به صداهایی که مدعی بودند گروههای تروریستی یا «هستههای تروریستی» در شمال لبنان وجود ندارد. این عملیات همچنین نشان داد که این مجموعهها چه تواناییهای در ورود به برخی مناطق روستایی دارند. بدون اینکه شک کسی را برانگیزند. این گروه دو هفته پیش این خانه را کرایه کرده و مدعی شده بودند میخواهند در فصل زمستان در آنجا مستقر شوند تا در ارتفاعات منطقه ی الضنیة شکار کنند.
ارتفاعات الضنیة
طبق اطلاعات امنیتی، سرباز جدا شده از ارتش لبنان عبدالقادر الآکومی جزو همین دستهی ضربهخورده در عاصون بوده و در همین درگیری پنجشنبه کشته شده و جسد سوختهاش پیدا شده و در همان ساختمانی که ارتش وارد آن شد، وسایل شخصی او و لباس نظامیاش و پلاکی که به گردنش میانداخت و شامل اسم و شماره و گروهخونیاش بود هم پیدا شده، به علاوهی حجم زیادی از مواد منفجره. گذشته از اینها، تعدادی کمربند انفجاری هم پیدا شده است.
سرباز فراری ارتش الآکومی
به گزارش السفیر، اطلاعات ارتش همان شب از مادر الآکومی خواسته است تا به مرکز ارتش در القبئ رفته تا با آزمایش دی ان ای مشخص شود که آن جسد متعلق به فرزند اوست یا خیر.
این عملیات، معمای فیلمهایی که در این مدت در شبکههای اجتماعی پخش میشد و جدایی نظامیان از ارتش لبنان و اعلام پیوستنشان به جبهة النصرة در ارتفاعات عرسال را نشان میداد حل کرد و همین گروه در همین ساختمان تا حالا چند سرباز جدا شده را پذیرایی کرده و فیلم اعلام جداییشان را در همینجا تهیه کرده بود.
دادههای امنیتی میگوید که این مجموعه میخواسته سناریوی حوادث الضنیة در آغاز سال 2000 را مجددا تکرار کند. [در آن حوادث، گروهی مسلح در الضنیة یک سرباز ارتش لبنان را به گروگان گرفته و قصد رفتن به سمت ساحل را داشتند که در کمین ارتش افتاده و سیزده نفر از اعضای مجموعه کشته شدند] و این مجموعه تنها منتظر اشاره بود تا اقدام به انجام عملیاتی بزرگ ضد ارتش در زمانی نه چندان دور بکند.
چگونه این خانه کشف شد؟
در نتیجهی بررسیهای صورت گرفته بر روی ویدئویی که از اعلام جدایی الآکومی در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، ارتش متوجه شد که منبع این فیلم یک موبایل در ارتفاعات الضنیة است و در نتیجه رصدهای بعدی مشخص شد که دقیقا در شهر عاصون قرار دارد. بررسیها در اینجا برای مشخص شدن محل دقیق موبایل و صاحب آن آغاز شد و مشخص شد که این موبایل در یک واحد از ساختمانی در حال ساخت در نزدیک بیمارستان دولتی عاصون قرار دارد و ضمنا در این واحد، هفت نفر حضور دارند. ارتش در ادامه ساعت پنج و نیم صبح را برای انجام عملیات در نظر گرفت.
در حالیکه نیروی عملکننده با پشتیبانی نیرویی از لشگر دهم ارتش وارد شهر شد، واحدهای نظامی محاصرهی مستحکمی در اطراف شهر ایجاد کرده و نیروها به صورت گستردهای در طول مسیر الضنیة و در ورودی شهرهای مختلف مستقر شدند تا هیچ هستهی احتمالی اقدام به دفاع از مجموعهی مورد هدف یا پشتیبانی از آن نکند.
در ساعت پنج و نیم، نیروی عملکننده وارد آن واحد شد و درگیری با مسلسل و راکتهای سبک حدود نیم ساعت به طول انجامید. در این درگیریها دو نفر کشته شدند، یکی عادل العتری از منطقهی المنیة و دیگری شخصی که به سبب متلاشی شدن جسدش امکان شناساییاش وجود نداشت و احتمال میرفت که الآکومی باشد. نفر سومی هم شدیدا زخمی شده بود که در هنگام انتقال با ماشین نظامی به بیروت کشته شد. به گفتهی منبع امنیتی، شخص دیگری هم که از ناحیهی دست زخمی شده بود موفق به فرار شد.
در ساعت هفت صبح و درحالی که واحدهای نظامی مشغول بررسی منطقه بودند، نیروها توانستند به احمد سلیم المیقاتی هم که در یک زمین زراعی مخفی شده بود دست پیدا کنند. میقاتی دستگیر و به وزارت دفاع منتقل شد و در آنجا بلافاصله بازجویی از او آغاز گردید. سه نفر دیگر از افراد این مجموعه هم توانستند از طریق زمینهای زراعی به مکان نامعلومی بگریزند.
واحدهای نظامی در این واحد آپارتمانی سلاحهای سبک و متوسط و مهمات مختلف و راکتهای سبک و نارنجکهای دستی و کمربندهای انفجاری و خمپارههایی که داخل آن خالی شده و آماده شده بود که به عنوان بمب استفاده شود و همچنین تجهیزات نظامی مختلف دست یافتند.
بخشی از سلاح های کشف و ضبط شده در آپارتمان عاصون
خالد الضاهر-نماینده مجلس لبنان که به سلفی ها نزدیک است
خالد الضاهر در حال در آغوش کشیدن احمد الاسیر شیخ تکفیری لبنان
این منبع امنیتی به السفیر گفته است عملیات دستگیری میقاتی «از نظر امنیتی، عملیاتی تمیز و شسته رفته به حساب میآمد که افرادی حرفهای آن را انجام دادند.»
به گفته ی این منبع، میقاتی زیر نظر گرفته شده بود تا آنکه محل مشخصش در یکی از واحدهای آپارتمانی که به آن رفت و آمد داشت مشخص شد. چند بار عملیات حمله به آن واحد به دلیل خوف از ایجاد تلفات در بین غیرنظامیان لغو شده بود، «خصوصا که این واحد در بین قشری از مردم قرار داشت که میقاتی به سادگی در بین آنها تردد میکرد. گذشته از آن، هدف اساسیای که دستگاه اطلاعاتی ارتش در این قضیه تعیین کرده بود، دستگیری میقاتی به صورت زنده بود.»
نیروهای ارتش در واحد آپارتمانی در عاصون که عملیات رد آنجا صورت گرفت
بعد از عملیات، بیانیهای از طرف فرماندهی ارتش لبنان منتشر شد که در آن خبر انجام عملیات برای دستگیری احمد سلیم میقاتی ذکر شده بود و در آن آمده بود: «تروریست بازداشت شده [احمد میقانی]، ملقب به ابوبکر و ابو الهدی، متولد سال 1968 است و اخیرا با سازمان داعش بیعت کرده و از مهمترین نیروهای آن در منطقهی شمال [لبنان] به حساب میآمد و اقدام به ایجاد هسته های مرتبط با این سازمان در منطقه کرده بود و در حال برنامهریزی برای عملیات تروریستی بزرگی با هماهنگی پسرش عمر (که هم اکنون در صفوف داعش در ارتفاعات عرسال میجنگد) و با تماس با فرماندهانی از سازمان داخل اراضی سوریه بود. وی اخیرا چند جوان لبنانی را که قصد پیوستن به داعش را داشتند به ارتفاعات قلمون فرستاده بود که در بین آنها پسر خودش عمر (ملقب به ابو هریرة) و برادرزادهاش بلال عمر میقاتی (ملقب به ابو عمر میقاتی) هم حضور داشتند و این برادرزادهی او جزو کسانی است که در سربریدن گروهبان شهید علی السید دست داشت. احمد میقاتی همچنین اقدام به جذب تعدادی از نظامیان ارتش برای [جدایی از ارتش لبنان] و پیوستن به داعش کرده بود.»
احمد میقانی
احمد میقانی
سیر جریانات در روز دوم
اما با گذشت یک روز از ماجرا، اطلاعات تازهتری از گروهی که مورد هدف قرار گرفته بود و حواشی آن جریان انتشار یافت. در حالیکه ارتش لبنان به تلاشهایش و گشتزنیها و بررسی هایش برای یافتن سه نفری که موفق به فرار شده بودند ادامه میداد، از طرف ارتش لبنان بیانیهای منتشر شده و اعلام شد که «با توجه به آزمایش دی ان ای صورت گرفته بر روی جسد یکی از مسلحین، مشخص شده که این جسد متعلق است به نظامی فراری، عبدالقادر الأکومی.»
در کنار این؛ خانوادهی الأکومی هم اعلام کردند که مراسم تشییع و تدفین او به صورت طبیعی انجام خواهد گرفت چرا که او هیچ جرمی جز فرار از ارتش مرتکب نشده بوده فلذا باید گفت که این گروه تروریستی از درگیریهای روحی روانیای که الآکومی با آن دستبه گریبان بود از او سوء استفاده کرده [و او را فراری دادهاند.]
ارتش با فرستادن تجهیزات و نیروهای اضافی، همهی نیروها را به حالت آمادهباش کامل درآورد تا بتواند با هرگونه عکسالعملی از طرف گروههای تکفیری مقابله کند، چیزی که میتوانست خود را به صورت حمله به برخی نقاط نظامی در طرابلس یا الضنیة یا فی عکار نشان دهد. خصوصا بعد از تحریکاتی که از روز قبل ضد ارتش در شبکههای اجتماعی به راه افتاده بود و از نیروها برای اعلام جدایی از ارتش دعوت میشد.
واحد آپارتمانی در عاصون که عملیات رد آنجا صورت گرفت
دیگر اطلاعات به دست آمده هم حاکی از آن است که یک گروه مسلح دیگر هم در پایین ارتفاعات جبل الاربعین از طرف نیروهای امنیتی لبنان رصد شده است. هرچند مشخص نیست که بین این دو گروه هماهنگی و ارتباطی وجود داشته است یا خیر ولی در هر حال، پس از عملیات پیشدستانهی ارتش ضد گروه عاصون، گروه دوم به کلی خودش را «گم و گور» کرد.
اطلاعات امنیتی حاکی از آن است که مجموعهی ضربهخورده، عاصون را به عنوان مکان موقت در نظر گرفته بود تا در ارتفاعات، محلی دائمی برایش پیدا شود. دلیل انتخاب ارتفاعات هم آن بود که در تعقیب ها در امان باشند و از خانهگردیهایی که ارتش برای پیدا کردن سلاح انجام میدهد در امان باشند.
واحد آپارتمانی در عاصون که عملیات در آنجا صورت گرفت
در کل این ترس وجود دارد که در منطقهی الضنیة هم مثل شهرهای بزرگ و مناطق گردشگری، اوضاع اجاره دادن منازل خیلی آشفته بشود. در آن مناطق هر کس چه لبنانی و چه سوری خیلی بی حساب و کتاب میتواند منزلی اجاره کند، درست مثل چیزی که در همین آپارتمان عاصون رخ داد.
در چارچوب همین اتفاقات، احمد فتفت (نماینده مجلس لبنان) میگوید که از دو هفته پیش به او هشدارهایی داده شده بود که به دلیل خطرات امنیتی، رفت و آمدش را کم کند و همین موجب شده بود که او هم در این مدت در بیروت بماند. به گفتهی فتفت: «مشکل اصلی در آشفتگی وحشتناک آوارگی سوری هاست که از چند سال پیش علاج و سازماندهی نشده است.» او همچنین از ارتش هم تشکر کرده و گفت که روش عملیات ارتش، روش خوبی بود.
احمد فتفت دربارهی موضع جریان المستقبل درباره ی اینکه شاید ارتش خواستار برداشتن مصونیت پارلمانی از یکی از نمایندگان منطقهی شمال شود تا بتوان از او بازجویی کرد هم میگوید: «امنیت کشور از هر چیزی مهمتر است. این بالاتر از همه اعتبارات سیاسی و پارلمانی و رسانهای است. ما در قبال این موضوع، مسئولانه عمل خواهیم کرد.»
خالد الضاهر در کنار احمد الاسیر شیخ تکفیری لبنان
شیخ خالد حُبلص
شیخ خالد حُبلص