کد خبر 359680
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۷

پایان سینه‌زنی در بهبهان نقطه اوج عزاداری است که به آن سینه‌زنی سه سنگ می‌گویند.

به گزارش مشرق، دسته‌های سینه‌زنی در بهبهان ورود و خروج خود را به صحن امامزاده با شور و حرارت خاصی آغاز و پایان می‌کنند که شیوه ورود آن‌ها به صحن امامزاده را «کولکی» و سبک سینه‌زنی هنگام خروج از امامزاده را «سه سنگ» می‌نامند.

نکته‌ی حائز اهمیت در عزاداری بهبهانی‌ها، نحوه ورود و خروج دسته‌های عزاداری در امامزاده‌هاست؛ به‌گونه‌ای که به هنگام ورود به صحن امامزاده دسته‌های عزادار در قالب گروه‌ها (حلقه‌ها)ی چهار نفری کمر همدیگر را گرفته و با ریتم و‌آهنگی خاص که به آن "کولکی” می‌گویند با سردادن اشعار شورانگیزی همچون: شب قتل است که احوال ندارد زینب، همچو مرغی که پر و بال ندارد زینب یا: ای بی برادر زینب، بی یار و یاور زینب، و یا چگونه من آب روان بنوشم صدای العطش رسد به گوشم و سروده‌هایی از این قبیل، وارد صحن مطهر امامزاده می‌شوند و پس از نوحه‌خوانی و سینه‌زنی آرام و به هنگام خروج از امامزاده با زدن نوعی سینه که به آن "سه سنگ” می‌گویند از صحن امامزاده خارج می‌شوند.

طریقه سینه‌زنی سه سنگ نیز به این صورت است که عزاداران روی زانو می‌نشینند و نوحه‌خوان به‌ آرامی نوحه می‌خواند؛ تا جایی که نوحه وی اوج می‌گیرد و با گفتن کلمه "علی” سینه‌زنان سه بار محکم و متوالی به روی سینه خود می‌زنند و در چندین نوبت این شیوه تکرار می‌شود، سپس در پایان نوحه، نوحه‌سرا با گفتن صلوات، از عزاداران می‌خواهد که امامزاده را ترک کنند.

نوحه مخصوص این سبک سینه‌زنی منسوب به قدیمی‌ترین نوحه‌سرای بهبهان، یعنی میرزا شوقی بهبهانی است. او به درخواست اهالی محله پهلوانان بهبهان نوحه جدیدی می‌سراید که به سه سنگ معروف شد و مورد توجه گروه‌های مختلف سینه‌زنی در بهبهان قرار گرفت. محلات کاروانسرا، پهلوانان و حضرت شاهزاده فضل، محله‌هایی از بهبهان هستند که اهالی آن مشهورترین سینه‌زنی‌های «سه سنگ» را برگزار می‌کنند.

بنا بر گزارش ایسنا، هنگامی که هیئت عزاداری بهبهانی‌ها برای عرض تسلیت به مناسبت درگذشت امام راحل به جماران رفته‌ بودند، مرحوم حاج‌سید احمد خمینی به اندازه‌ای از این نوع سینه‌زنی (سه سنگ) استقبال کرد که درخواست تکرار آن را از عزاداران بهبهانی داشت.

حجت‌الله تجلی - پژوهشگر و نویسنده فرهنگ عامه در بهبهان - در این رابطه به خبرنگار ایسنا گفت: نوحه‌خوانی به اصطلاح سه سنگ همان ریتم 4 / 3 است که با اشاره نوح‌خوان، سینه‌زنان سه بار پیاپی به سینه می‌کوبند. معروف‌ترین و ماندگارترین و در عین حال بانی نوحه سه سنگ میرزا شوقی بهبهانی است. نوحه‌هایی که بعد از حدود 130 سال، هر سال اجرا می‌شود. معروف‌ترین آن‌ها عباس علمدار – حیف از علی‌اکبر – حسن یا حسین است. معمولا وزن نوحه‌های سنگین و مجلسی در میزان 8 / 6 اجرا می‌شود و در این خطه 4 / 3 یعنی اگر واحد زمان را چهار بگیریم سه بار آن را به سینه می‌زنیم. در حالی که در 8 / 6 واحد زمان هشت است و این بسیار کند و آرام است.

این پژوهشگر فرهنگ عامه در ادامه به چرایی نام سبک سینه‌زنی سه سنگ پرداخت و گفت: به نظر می رسد که سنگ مترادف وزن باشد در زبان فارسی که در زبان عامیانه سنگ گفته شده است؛ اما چرا سنگ؟ در جوامع روستایی که شیوه تولید آن عمدتا کشاورزی – دامداری است دم دست‌ترین اسباب و لوازم هر کاری بی‌شک سنگ است، بخصوص در اجرای مراسم و بازی‌های کودکانه انواع و اقسام بازی‌هاست که وسیله بازی آن سنگ است، مثل هفت‌سنگ چراکه پیرامون آن‌ها چیزی به‌جز سنگ دیده نمی‌شود. بنابراین برای ایجاد سرگرمی ذهن خیال‌پرداز آدمی بهره‌وری از آن را مقتصدانه و هنرمندانه به‌کار می‌گیرد، حتی برای ساختن ابزار معیشت مثل آسیاب‌های دستی سنگی و ... گاه که وزنه‌های آهنی کمبود احساس می‌شود هم وزن آن سنگ به‌کار می‌برند و در ترازو می‌گذارند. بنابراین سنگ کاربردهای گوناگون دارد و یکی از اصلی‌ترین ابزار معیشت کشاورزی است و این قاعده به شاعر هم تسری می‌یابد که به‌جای وزن از سنگ استفاده کند تا گوش و هوش آدم‌های آشنای آن به راحتی ایجاد ارتباط کنند و قابل درک باشد . چون سه بار پیاپی به سینه می‌زنند سه تایی (سه وزن) یا سه سنگ گویند؛ اما ساخت شعر آن همان بحرطویل است به طوری که شعر تشکیل می‌شود از یک مصراع بلند و یک مصراع کوتاه که مصراع کوتاه مرتب تکرار می‌شود.

او ادامه داد: در نوحه‌خوانی و سینه‌زنی، بخصوص نوحه‌های سه سنگ شوقی عباس علمدار و حیف از علی‌اکبر و حسن یا حسین که معروف‌ترین آن‌هاست از طرف سینه‌زنان جواب می‌آید. جواب‌های کوتاه از سینه‌زن و مصراع‌های بلند را نوحه‌خوان می‌گوید که بعد از هر توقف نوحه‌خوان می‌گوید عباس علمدار و آن‌ها چندین بار بر سینه می‌زنند، آن هم سه تایی که صدای سنگ‌ها (دست‌ها بر سینه‌ها تنها صدای صحن است). در مراسم دعای باران در بهبهان نیز بچه‌ها با دو پاره سنگ که در دست دارند به هم می‌زنند و می‌خوانند که او را برو او بیو کهر یکاشو تشنن (ابر باران آب بیار که گوسفندها تشنه هستند) که کم کم طی فرسایش زبانی و معروف شدن برخی واژه‌ها به "الله بر و او بیو کر یکا شو تشنن " تبدیل شده است.

این نویسنده و پژوهشگر با بیان این‌که می‌گویند نوحه به سبک بوشهری را فردی به نام ناخدا عباس ابداع کرد، گفت: او که ناخدا بود و اشعار و نوحه‌هایش را با الهام از امواج دریا و حرکات آن می‌گفت. مردم همین حرکات را که در کشاندن تور ماهی از دریا تا پیچ و تاب موزن آن قبلا آشنایی داشتند استقبال کرده و به این طریق شیوه اجرایی بوشهری پدید آمده است. بنابراین باید گفت اصولا هنر و ادبیات زاده اقلیم و جغرافیا است و معمولا هر چه از آن وام گرفته می‌شود عمومیت پیدا می‌کند چون آشنای خلقیات و رفتار آن‌هاست و نوحه‌گویی سینه‌زنی مراسم اعتقادی عوام است و باید با فرهنگ و معیشت و کار آن‌ها نزدیکی و سازگاری داشته باشد تا بتواند مکنوتات آن‌ها را بروز دهد.

به همین دلیل است که شوقی پدر شعر محلی بهبهانی با شناخت زیست - اقلیم سرزمین خود به‌راحتی زبان دل مردمش می‌شود و شیوه سه سنگ به‌وسیله او ابداع می‌شود و مردم آن اقلیم آن را چون با محیط و طبیعت خود سازگار می‌دانند پاس می‌دارند و آیین دل‌داری و دلدادگی به مأوای آرمانی خود (حسین بن علی (ع) ) عاشقانه‌ترین و پرشورترین منویات و احساسات خود را ابراز می‌دارند و سرمست این شیدایی می‌شوند و هر سال با این شیوه خانگی عشق را در سینه خود به پرواز می‌کشند.

به گزارش ایسنا، نورعلی یا میرزا قنبر متخلص به شوقی و مشهور به «شوقی بهبهانی» شاعر محبوب عصر ناصری در بهبهان بوده است.

خیرالله محمدیان شاعر بهبهانی در کتاب مجموعه اشعار و شرح احوال و نقد آثار میرزا شوقی بهبهانی می‌نویسد: او با تغزیه‌خوانان و شاعران و مداحان و ذاکران همراهی می‌کرد تا این‌که در سال 1281 هجری قمری (1242 هجری شمسی) که فرهاد میرزا معتمدالدوله والی فارس، حکومت بهبهان را به فرزند اهل قلم و عادل خود یعنی احتشام‌الدوله سلطان اویس میرزا واگذار کرد، این حاکم دانش‌پرور پس از انجام آزمون لازم شوقی را به‌عنوان دبیر خود و همکار میرزا هدایت‌الله شیرازی برگزید و کارهای دیوانی را به آن‌ها سپرد و از آن پس به میرزا شوقی مشهور شد. شوقی تا سال 1298 هجری قمری (1259 هجری شمسی) به این کار مشغول بود.

این شاعر شهیر بهبهانی اواخر عمر نابینا شد و در حدود سال 1305 هجری شمسی وفات یافت و او را در امامزاده ابراهیم (ع) بهبهان به خاک سپردند.

بنا بر اظهارات خیرالله محمدیان، میرزا شوقی بهبهانی قبل از مرگ، دیوان اشعارش را به مغازه‌داری سپرد که او هم متأسفانه پس از چندی رشته امانت‌داری را برید و اجناسش را در برگ برگ دیوان به مشتریان سپرد تا به این شکل، ناکامی شاعر تکمیل شود و دل‌سروده‌های او به غارت روزگار رود.
منبع: ایسنا