به گزارش مشرق، برنامه نود به مناسبت جشن تولد علی کریمی با وی گفتگوی مفصل و خودمانی را ترتیب داده بود که بخشی از این گفتگو در برنامه دوشنبه شب نود پخش شد:
نخندی می گویند بد اخلاق است
همیشه نمی خندم. اگر زیاد بخندی می گویند طرف... ولی اگر نخندی هم می گویند بد اخلاق است.
کم حرف می زنم ولی یکبار جبران می کنم
کلا کم حرف هستم ولی وقتی یکبار صحبت می کنم همه چیز را جبران می کنم. همه صحبت ها را جمع می کنم یکباره بگویم!
هیچکس به من کادو نمی دهد
هیچکس به ما در روز تولدمان کادو نمی دهد. تازه می گویند باید سور یا شام و ناهار هم بدهیم. هزینه هم روی دستمان می ماند. من دعا می کنم تولدم دیر به دیر و یکسال در میان بیاید!
در درس نخواندن نخبه بودم
من در درس نخواندن نخبه بودم! دوران طفولیت در وردآورد کرج بودیم ولی وقتی به نوجوانان سایپا رفتم، همراه پدر و مادرم به مارلیک کرج رفتیم. پدر و مادرم هنوز آنجا هستند.
از بچگی شکمو بودم
ما از بچگی به شکمو بودن معروف بودیم. حتی در میان فوتبالیست ها هم شکمو بودیم. منصورخان (پورحیدری) روی این قضیه حساس بود و مراقب غذا خوردن ما بود. ابتدا که به تیم ملی دعوت شده بودم، بازی نمی کردم. وقتی با بچه های تیم ملی به سالن غذا خوری می رفتیم نمی توانستم زیاد غذا بخورم ولی بعدا من یک سانس زودتر می رفتم و غذا می خوردم. بعد دوباره همراه بازیکنان یک سانس دیگر غذا می خوردم!
خواب بودم که گفتند فیکس هستم
بعد از ناهار سنگین رفتیم که بخوابیم. در خواب بعد از ناهار بودیم که "برادر ابراهیم" در اتاق را زد. وقتی او در می زد مشخص بود که باید فیکس بازی کنیم. من هم یکی توی سرم زدم و رفتم داخل زمین ولی خدا را شکر همه چیز ختم به خیر شد.
دروازه بانی را دوست داشتم
در تمرینات تیم ملی پنالتی زیاد می زنم. از بچگی دوست داشتم دروازه بان بشم ولی دیدم تا وقتی فرشید (کریمی) هست چیزی کاسب نیستم!
عابدینی گفت کارگر ساختمانی از تو بهتر است!
امیر عابدینی یکبار به من گفت اگر جای تو کارگر ساختمان می آوردم بهتر بود. ایشان اون اوایل که من به پرسپولیس رفته بودم به من لطف داشت!
دوست دارم خداحافظی کنم
من دو بار از فوتبال ملی خداحافظی کرده ام. زمان قطبی رسما اعلام نکردم. اصلا دوست دارم خداحافظی کنم و فردا دوباره سلام کنم.
کفش و لباس می خریدم
بچگی خیلی چیزها را نمی توانستیم بخریم که برایمان عقده شده بود. علاقه داشتیم وقتی دستمان به دهنمان رسید، خاطران بچگی را جبران کردیم. اتومبیل نه، اولین چیزهایی که دوست داشتم بخرم، بیشتر کفش و لباس بود. من به ماشین علاقه نداشتم. با پولی که داشتم می شد یک کفش فوتبال یا لباس مهمانی خرید ولی من ترجیح می دادم کتانی بخرم. لباس مهمانی برایم مهم نبود.
وضع پروین خوب بود؛ من کیک و نوشابه می خوردم!
وضع علی پروین خوب بود که آبگوشت و جگر می خورد. وضع ما خوب نبود. شاید باورتان نشود ولی در نوجوانان و جوانان خیلی رخ می داد که کیک و نوشابه بخورم و بروم سر بازی. خب وضع پروین خوب بود که کله پاچه و آبگوشت می خورد.
من خودم پاچه دوست دارم!
پروین پاچه دوست داشت و به بازیکنان هم توصیه می کرد پاچه بخورید بخصوص بازکینانی که مشکل مچ پا داشتند! من هم خودم پاچه خیلی دوست دارم! (با خنده)
علی کریمی همچنین در ادامه در واکنش به دو اسمی که برایش مطرح شد، مطالب زیر را عنوان کرد:
علی پروین: از اسطوره های فوتبال ایران و پرسپولیس
علی دایی: بالاخره کسی که دنبال منافع خودش است. دوست و رفیق برایش ارزشی ندارد. دایی تا زمانی که منافعش ایجاب کند، دوست و رفیق شماست. نه فقط با من. با خیلی از بازیکنان دیگر. من علاقه ای ندارم با این آدم ها رابطه داشته باشم.
دیگر گزیده های صحبت علی کریمی که قرار است هفته های بعد پخش شود، به این شرح است:
* لایی خورم خوب بود.
* با استقلال قرارداد داخلی هم بستم.
* ماگات گیر داد اینجا دوبی نیست و فرق می کند.
* همسایه ها شاکی بودن چون مدام شیشه ها را می شکستیم.
* علی آقا گفت یک مدت استراحت کن. ما هم از خدا خواسته.
یک کسانی جنبه هر حرفی را ندارند.
این گزیده ای از صحبت های کریمی بود و فردوسی پور تاکید کرد که بخشهای دیگر گفتگو در هفته های دیگر پخش شود. در پایان مصاحبه، عوامل برنامه نود برای کریمی جشن تولد گرفتند و برای وی کیکی را در هتل آوردند. کریمی ابتدا با شوخی به چاقوی میوه خوری که برای کیک بریدن به او داده بودند، اشاره کرد. سپس به شوخی به عوامل برنامه نود گفت: این تکه بزرگ کیک را باید بدهیم به عادل چون هیچوقت چاق نمی شود!
نخندی می گویند بد اخلاق است
همیشه نمی خندم. اگر زیاد بخندی می گویند طرف... ولی اگر نخندی هم می گویند بد اخلاق است.
کم حرف می زنم ولی یکبار جبران می کنم
کلا کم حرف هستم ولی وقتی یکبار صحبت می کنم همه چیز را جبران می کنم. همه صحبت ها را جمع می کنم یکباره بگویم!
هیچکس به من کادو نمی دهد
هیچکس به ما در روز تولدمان کادو نمی دهد. تازه می گویند باید سور یا شام و ناهار هم بدهیم. هزینه هم روی دستمان می ماند. من دعا می کنم تولدم دیر به دیر و یکسال در میان بیاید!
در درس نخواندن نخبه بودم
من در درس نخواندن نخبه بودم! دوران طفولیت در وردآورد کرج بودیم ولی وقتی به نوجوانان سایپا رفتم، همراه پدر و مادرم به مارلیک کرج رفتیم. پدر و مادرم هنوز آنجا هستند.
از بچگی شکمو بودم
ما از بچگی به شکمو بودن معروف بودیم. حتی در میان فوتبالیست ها هم شکمو بودیم. منصورخان (پورحیدری) روی این قضیه حساس بود و مراقب غذا خوردن ما بود. ابتدا که به تیم ملی دعوت شده بودم، بازی نمی کردم. وقتی با بچه های تیم ملی به سالن غذا خوری می رفتیم نمی توانستم زیاد غذا بخورم ولی بعدا من یک سانس زودتر می رفتم و غذا می خوردم. بعد دوباره همراه بازیکنان یک سانس دیگر غذا می خوردم!
خواب بودم که گفتند فیکس هستم
بعد از ناهار سنگین رفتیم که بخوابیم. در خواب بعد از ناهار بودیم که "برادر ابراهیم" در اتاق را زد. وقتی او در می زد مشخص بود که باید فیکس بازی کنیم. من هم یکی توی سرم زدم و رفتم داخل زمین ولی خدا را شکر همه چیز ختم به خیر شد.
دروازه بانی را دوست داشتم
در تمرینات تیم ملی پنالتی زیاد می زنم. از بچگی دوست داشتم دروازه بان بشم ولی دیدم تا وقتی فرشید (کریمی) هست چیزی کاسب نیستم!
عابدینی گفت کارگر ساختمانی از تو بهتر است!
امیر عابدینی یکبار به من گفت اگر جای تو کارگر ساختمان می آوردم بهتر بود. ایشان اون اوایل که من به پرسپولیس رفته بودم به من لطف داشت!
دوست دارم خداحافظی کنم
من دو بار از فوتبال ملی خداحافظی کرده ام. زمان قطبی رسما اعلام نکردم. اصلا دوست دارم خداحافظی کنم و فردا دوباره سلام کنم.
کفش و لباس می خریدم
بچگی خیلی چیزها را نمی توانستیم بخریم که برایمان عقده شده بود. علاقه داشتیم وقتی دستمان به دهنمان رسید، خاطران بچگی را جبران کردیم. اتومبیل نه، اولین چیزهایی که دوست داشتم بخرم، بیشتر کفش و لباس بود. من به ماشین علاقه نداشتم. با پولی که داشتم می شد یک کفش فوتبال یا لباس مهمانی خرید ولی من ترجیح می دادم کتانی بخرم. لباس مهمانی برایم مهم نبود.
وضع پروین خوب بود؛ من کیک و نوشابه می خوردم!
وضع علی پروین خوب بود که آبگوشت و جگر می خورد. وضع ما خوب نبود. شاید باورتان نشود ولی در نوجوانان و جوانان خیلی رخ می داد که کیک و نوشابه بخورم و بروم سر بازی. خب وضع پروین خوب بود که کله پاچه و آبگوشت می خورد.
من خودم پاچه دوست دارم!
پروین پاچه دوست داشت و به بازیکنان هم توصیه می کرد پاچه بخورید بخصوص بازکینانی که مشکل مچ پا داشتند! من هم خودم پاچه خیلی دوست دارم! (با خنده)
علی کریمی همچنین در ادامه در واکنش به دو اسمی که برایش مطرح شد، مطالب زیر را عنوان کرد:
علی پروین: از اسطوره های فوتبال ایران و پرسپولیس
علی دایی: بالاخره کسی که دنبال منافع خودش است. دوست و رفیق برایش ارزشی ندارد. دایی تا زمانی که منافعش ایجاب کند، دوست و رفیق شماست. نه فقط با من. با خیلی از بازیکنان دیگر. من علاقه ای ندارم با این آدم ها رابطه داشته باشم.
دیگر گزیده های صحبت علی کریمی که قرار است هفته های بعد پخش شود، به این شرح است:
* لایی خورم خوب بود.
* با استقلال قرارداد داخلی هم بستم.
* ماگات گیر داد اینجا دوبی نیست و فرق می کند.
* همسایه ها شاکی بودن چون مدام شیشه ها را می شکستیم.
* علی آقا گفت یک مدت استراحت کن. ما هم از خدا خواسته.
یک کسانی جنبه هر حرفی را ندارند.
این گزیده ای از صحبت های کریمی بود و فردوسی پور تاکید کرد که بخشهای دیگر گفتگو در هفته های دیگر پخش شود. در پایان مصاحبه، عوامل برنامه نود برای کریمی جشن تولد گرفتند و برای وی کیکی را در هتل آوردند. کریمی ابتدا با شوخی به چاقوی میوه خوری که برای کیک بریدن به او داده بودند، اشاره کرد. سپس به شوخی به عوامل برنامه نود گفت: این تکه بزرگ کیک را باید بدهیم به عادل چون هیچوقت چاق نمی شود!