گروه گزارش ویژه مشرق - موسسه صلح آمریکا در گزارش مفصلی به بررسی پیامدهای توافق یا شکست مذاکرات هستهای ایران و 1+5 پرداخته است. در این گزارش گزینههای متنوعی در تأثیر توافق هستهای یا شکست مذاکرات در سیاستهای منطقهای ایران و آمریکا تبیین شده است. نکته حائز اهمیت این گزارش، امضای 13 مقام باسابقه امنیتی، نظامی و سیاسی آمریکا و تأیید این گزارش است.
از چهرههای مشهور حامی این گزارش میتوان به رایان کراکر، زبیگنیو برژینسکی، ریچارد مورفی، استفن چنی، جوزف نای، گری سیک و جان لیمبرت اشاره کرد.
زبیگنیو برژینسکی از جمله امضاکنندگان گزارش موسسه صلح آمریکاست
"مدت زمان بسیار زیادی است که موضوع هستهای ایران همچنان به عنوان یکی از مسائل مهم و جدی باقی مانده است و این امر تأثیرات و تبعات بسیاری را با خود به همراه داشته است. حلوفصل این مشکل نه تنها موجب حل یکی از مسائل بسیار مهم موجود خواهد شد، بلکه فرصتهای جدیدی را نیز برای سیاستهای آمریکا به ارمغان خواهد آورد.
دستیابی به یک توافق جامع بر سر موضوع برنامه هستهای ایران حلال مشکلات منطقه همیشه آشفته خاورمیانه خواهد بود و موجب بروز تغییر و تحول در این منطقه خواهد شد. در حال حاضر، منافع حیاتی و ملی آمریکا در سراسر منطقه در معرض خطر قرار دارند و این کشور نیازمند آن است تا استراتژی مشخصی را به منظور مقابله با جدیدترین تهدیدات امنیتی خود در این منطقه اتخاذ نماید. این امر مستلزم آن است که آمریکا گونه جدیدی از همکاریها را حتی با "متحدان غیرمعمولی” همچون ایران آغاز نماید. هر یک از بازیگران درگیر در این موضوع واکنش و عکسالعمل متفاوتی را نسبت به توافق هستهای از خود نشان خواهند داد که ممکن است منافع مشترک و یا متفاوت با ایران را به نوبه خود تحت تأثیر قرار دهد. این گزارش بر آن است تا این پویایی و همچنین پیامدهای مثبت حاصل از توافق هستهای بر سیاستهای آمریکا را چه در کوتاهمدت و چه در بلندمدت مورد بررسی قرار دهد.
نویسندگان این گزارش و کارشناسان امنیت ملی آمریکا که یافتهها و پیشنهادهای کلی این گزارش را مورد تأیید قرار دادهاند، طیف وسیعی از استنتاجات و دریافتها را به اشتراک گذاشتند که موجب هدایت و راهنمایی بیشتر این گزارش جامع شد. ما اذعان داریم که در حال حاضر، سیاستها و اقدامات ایران چالشهای جدی را متوجه منافع آمریکا کرده است و از سوی دیگر نیز موجب نگرانی شدید اسرائیل، کشورهای حاشیه خلیجفارس و سایر کشورها شده است. بیاعتمادی نسبت به نیات و مقاصد ایران در راستای گسترش و توسعه برنامه هستهای این کشور در مقیاس کلان موجب شد آمریکا و دیگر کشورها تحریمهای گستردهای را علیه این کشور اعمال نمایند. ما همچنان قاطعانه در برابر هرگونه تلاش از سوی ایران به منظور توسعه تسلیحات هستهای میایستیم و به این امر نیز واقف هستیم که حتی دستیابی به یک توافق جامع در مذاکرات کنونی به طور کامل این نتیجه را تضمین نمیکند. با این حال، معتقدیم انعقاد توافقنامهای که محدودیتهای شدیدی را بر فعالیتها و برنامه هستهای ایران اعمال نماید و یک برنامه نظارتی جامع و مستمر را به منظور راستیآزمایی برنامه هستهای این کشور فراهم آورد، میتواند مؤثرترین راه به منظور کاهش ریسک دستیابی ایران به تسلیحات هستهای باشد.
مذاکرات میان ایران و گروه ۱+۵ (متشکل از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل بعلاوه آلمان) منجر به انعقاد یک توافق موقت بسیار مهم با عنوان «طرح اقدام مشترک» در نوامبر سال ۲۰۱۳ میلادی شد. تحت شرایط مندرج در این طرح، ایران گامهای قابل توجهی را در جهت توقف پیشرفتهای بیشتر برنامه هستهای خود برداشت، و به تعهدات خود در جهت کاهش ذخایر اورانیوم غنیشده عمل کرد و در حال حاضر نیز آماده است با نظارت و دسترسیهای بیشتر به برنامه و فعالیتهای هستهای خود برای سالهای پیشرو موافقت نماید. موافقت ایران با اعمال محدودیتهای شدید و بلندمدت بر فعالیتها و برنامه هستهای خود و همچنین بازرسیهای سرزده از تأسیسات هستهای این کشور نشان از این دارد که ایران در این روند بسیار مصمم و جدی است. علاوه بر این، ایجاد مدت زمان قابلتوجهی به منظور تعامل آزاد ایران با جهان میتواند شرایط اقتصادی و سیاسی ایران را بهبود بخشد و این امر نیز در حفظ و ادامه توافق بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
اگر رهبران ایران و آمریکا بتوانند با مخالفتهای ایجادشده از سوی مخالفان داخلی چنین توافقی مقابله کنند، دو دولت ایران و آمریکا میتوانند دستور کار خود را گسترش داده و حل مسائل منطقهای را نیز در آن لحاظ کنند. شکست این مذاکرات و عدم دستیابی به توافق نهایی میتواند عواقب و پیامدهای خطرناکی را با خود به همراه داشته باشد، عواقبی چون دستیابی ایران به تسلیحات هستهای، کاهش شانس مقابله و شکست تهدیدات عمده در منطقه و حتی جنگ. باید این نکته را متذکر شد که این گزارش با گزارشهای پیشین تفاوتهای بسیاری دارد چراکه در مقایسه با سایر گزارشها آیندهنگرانهتر است و برخی فرضیات و گمانهزنیها نیز در آن لحاظ شده است. به هر حال ما تلاش کردهایم تا تجزیهوتحلیل متعادلی را اراده داده و قضاوتهای خود را بر واقعیات موجود مبتنی سازیم و این امر نیز در پانویسها و توضیحات اضافی در پایان گزارش مشهود است. تجزیهوتحلیلها و همچنین پیشنهادهای ارائهشده در این گزارش متأثر از عقاید و نظرات کارشناسان برجسته در این حوزه بوده است و چند تن از این کارشناسان ما را در تهیه نسخه و پیشنویس اولیه این گزارش یاری دادند.
- نکات برجسته و اصلی گزارش
در این گزارش جامع ده مقاله در باب موضوعاتی چون هفت کشور همسایه با ایران، بازیگران غیردولتی، مبحث انرژی و حضور نظامی آمریکا در خلیجفارس ارائه شده است.
سیاستهای اتخاذی بسیاری از کشورهای منطقه در قبال ایران به همان اندازه که از روابط این کشورها با آمریکا نشأت میگیرد از تفاوتها و اختلاف نظرات این کشورها با ایران نیز تأثیر پذیرفته است. برای برخی از این کشورها روابط با آمریکا از هر مسئله دیگری مهمتر است و نمیتوان آن را از سایر ملاحظات تفکیک نمود. برخی از این کشورها نیز بر این باورند که بهبود روابط ایران و آمریکا میتواند به ایجاد روابط حسنه این کشورها با ایران کمک شایانی کند. برخی دولتهای دیگر نظیر اسرائیل، از هرگونه همکاری میان ایران و آمریکا واهمه داشته و با آن مخالفت میکنند. با این حال، با گذشت زمان ما شاهد ایرانی یکپارچه و هماهنگتر با جامعه جهانی و بینالمللی خواهیم بود که به جای آنکه منافع خود را طرق نامشروع و پنهانی دنبال نماید، این منافع را از مسیرها و روشهای مشروع عملی و محقق خواهد ساخت.
این گزارش در بحبوحه حوادث و رویدادهای اخیر منطقه خاورمیانه تهیه شده است، رویدادهایی که به نظر میرسد تغییرات ساختاری را در خاورمیانه ایجاد نمودهاند. موفقیتهای اخیر دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش در عراق و سوریه وحدت در عراق را به مخاطره انداخته است، خشونت را در سوریه تشدید کرده و شرایط تأثربرانگیز بحران انسانی در منطقه را وخیمتر کرده است. ناآرامیهای شدید و خشونتهای کنونی علیه کردهای عراق فشارها را به منظور تشکیل دولت جداگانه و مستقل کردستان افزایش داده است و از سوی دیگر نیز روابط ترکیه را با کشورهای عراق، سوریه و ایران پیچیدهتر کرده است.
ظهور گروه تروریستی داعش موجب تقویت نقش و جایگاه ایران در حمایت از دولت عراق شده است و حتی قبل از دستیابی به هرگونه توافقی میان ایران و آمریکا، احتمال همکاریهای میان این دو کشور برای ایجاد و برقراری ثبات در عراق را افزایش داده است. تشدید خشونتهای میان مسلمانان و گروههای سنی- شیعه بر لزوم و اهمیت عدم جانبداری آمریکا از هر یک از طرفین درگیر در این درگیریهای فرقهای تأکید میکند. علاوه بر این، با خروج آمریکا از افغانستان، این کشور به همکاران منطقهای همچون ایران نیاز مبرمی دارد تا از این طریق بتواند این کشورها را در برابر هرگونه خشونت احتمالی در آینده تقویت سازد.
"از آنجاییکه آمریکا میداند راه حل نظامی برای جنگ داخلی سوریه وجود ندارد، باید بدنبال یک استراتژی سیاسی باشد که پس از انعقاد توافق هستهای با ایران، میتواند دنبال شود.
ما لزوماً قصد نداریم که بگوییم دستیابی به توافق هستهای تنها رویدادی است که میتواند زمینهساز ایجاد روابط جدید در منطقه خاورمیانه باشد و از سوی دیگر نیز نمیخواهیم اینطور نشان دهیم که آغاز مذاکرات و گفتگو با ایران بر سر مسائل و موضوعات مهم منطقهای صرفاً به ایجاد یک توافق هستهای وابسته است. با این حال، ما معتقدیم که یک ارتباط بسیار قوی میان حلوفصل مناقشه هستهای ایران و تواناییهای آمریکا برای ایفای نقش مؤثر در خاورمیانه به سرعت در حال تغییر وجود دارد و باید اذعان کرد که دستیابی به یک توافق هستهای شرایط و زمینه مناسبی را برای دستیابی به گزینههای جدید فراهم آورده و قفل این مشکلات را باز خواهد کرد.
در حال حاضر، آمریکا تنها قدرت خارجی در منطقه خاورمیانه است که از تمایل، نفوذ و توانایی لازم به منظور ایفای نقش رهبری برخوردار است و بدون شک آمریکا در مقایسه با سایر قدرتهای خارجی دیگر میتواند بیشترین سود و بهره را از الگوهای جدید همکاری عاید خود کند. از سوی دیگر نیز اگر آمریکا به طور ناخواسته (به خاطر سوء تعبیر و یا عدم درک درست از پویایی و نیروهای محرکه جدید) موجب وخامت بیشتر اوضاع و شرایط این منطقه بحرانزده شود، باید مشکلات و فشارهای بیشتری را تحمل نماید.
در حال حاضر، انجام یک ارزیابی سختگیرانه به منظور شناسایی اولویتها از هر امری مهمتر است. یک توافق جامع هستهای میتواند آمریکا را قادر سازد بدون درگیری مستقیم در مسائل، این اولویتها را شناسایی و درک کند. مذاکره با ایران و هماهنگسازی استراتژیهای آمریکا با ایران در جهت مبارزه با داعش یک گام اساسی برای پیشرفت است. قطعاً بحث و گفتگوی صرف نمیتواند توافق طرفین به منظور انجام اقدامات و همکاریهای مشترک را به ارمغان آورد اما حلوفصل مشکلات و اختلاف نظرات به شیوه دیپلماتیک میتواند مشخص کند که آیا سایر تلاشهای مشترک به منظور حل بحرانهای منطقه عملی است یا خیر. چنین تغییر و تحولاتی در روابط خصمانه میان ایران و آمریکا میتواند بیش از چند سال به طول بیانجامد و به این بستگی دارد که ایران چگونه میتواند خود را با این شرایط تطبیق داده و به آرامی از وضعیت کنونی خود (به عنوان یک کشور مطرود از مجامع بینالمللی) خارج شود. اگر ایران در انجام تعهدات خود در این توافقنامه کوتاهی نماید در آن صورت سناریوی کاملاً متفاوتی به وجود خواهد آمد.
همکاری کشورهای منطقه برای دستیابی به یک هدف مشترک
بنابراین همکاری با ایران باید در گروه گستردهتر منطقهای و به همراه کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس، ترکیه و دولت عراق صورت بپذیرد. پس از دستیابی به توافق نهایی، آمریکا باید دریابد که آیا ایران در زمینههایی چون تبادل اطلاعات در مورد داعش و بحث و گفتگو در مورد امکان همکاری و انجام اقدامات مستقیم مایل به همکاری است یا خیر. با توجه به اینکه حتی پیش از امضاء هرگونه توافقی، مقامات آمریکایی رسماً اعلام کردند که این کشور با ایران در راستای چنین تلاشهایی همکاری نخواهد داشت، به نظر میرسد که آگاهی از موضوعات اشاره شده به صورت غیرمستقیم و با واسطه قرار دادن دولت عراق امری لازم و ضروری باشد. اما هیچ یک از این اقدامات و تلاشها نمیتوانند نگرانیهای آمریکا را در مورد روابط ایران با برخی سازمانهای تروریستی کاهش داده و یا از بین ببرد. آمریکا باید در گفتگو و مذاکرات خود با ایران صراحتاً اعلام کند که با هرگونه حمایت ایران از تروریسم و اقدامات گروهای معاند با اسرائیل نظیر حزبالله و حماس مخالف است.
عراق
آمریکا در راستای حفظ عراق به عنوان یک کشور متحد و یکپارچه باید با تمامی کشورهای هممرز با این کشور همکاری داشته باشد. تقسیمبندی و تفکیک مناطق سنی، شیعه و کردنشین عراق قطعاً منجر به درگیریهای فرقهای و قومی آتی در عراق خواهد شد و از سوی دیگر ثبات کشورهای دیگری چون لبنان و اردن را نیز مختل خواهد کرد. پس از دستیابی به توافق نهایی آمریکا باید ایران را تشویق کند تا همچنان به اعمال فشار خود به بغداد ادامه داده و دولت این کشور را به ایجاد یک دولت فراگیر و آشتی ملی، رفتار عادلانه با تمام شهروندان عراقی و ایجاد اصلاحات گسترده ترغیب نماید. همچنین آمریکا باید به دنبال راههایی برای تکمیل و پوشش حملات هوایی خود به منظور مقابله با گروه تروریستی داعش و حمله به مواضع و پایگاههای این گروه تروریستی باشد.
سوریه
از آنجایی که هیچ راهحل نظامی به حلوفصل جنگ داخلی در سوریه کمک نخواهد کرد لذا آمریکا باید به دنبال یک استراتژی سیاسی در این زمینه باشد. این استراتژی میتواند در کوتاهمدت به اهداف انساندوستانه تحقق بخشد و بهمرور به سوی یک راهحل بلندمدت و اقداماتی در زمینه شکست گروه تروریستی داعش در پایگاه و مقر اصلی خود یعنی سوریه ختم شود. پس از انعقاد توافق هستهای با ایران، آمریکا باید با هدف دستیابی به کمکهای بشردوستانه فوری برای سوریه، ایجاد آتشبس در غرب این کشور و اتخاذ یک راهحل بلندمدت به منظور حفظ سوریه به عنوان یک کشور متحد و یکپارچه با سازمان ملل متحد و سایر کشورها همکاری کرده و با آنها در جهت تشکیل اجلاس ژنو (۳) رایزنیهای لازم را انجام دهد. قانون اساسی باید حقوق مدنی و اساسی شهروندان این کشور و همچنین برگزاری انتخابات با نظارت مجامع بینالمللی را تضمین کند. در تلاش برای پیشبرد چنین روندی آمریکا باید کشورهای عربستانسعودی، روسیه، ایران، ترکیه و نمایندگانی از مخالفان حکومت سوریه را به مشارکت در این امر دعوت کند. دعوت از ایران و گنجاندن این کشور در این روند امری بسیار مهم و ضروری است که میتواند احتمال موفقیت را افزایش دهد. اکنون که حکومت بشار اسد نیز از تمام قوای نظامی خود به منظور مقابله با گروه تروریستی داعش استفاده میکند، باید از وی نیز در این مذاکرات دعوت به عمل آید. بدون این بازیگران اصلی و کلیدی، به ویژه ایران و دولت سوریه، نشستها و کنفرانسهای بینالمللی بیثمر خواهند بود.
افغانستان
آمریکا باید یکی از اولویتهای اصلی خود را توسعه و گسترش حمایتهای بینالمللی از انتقال افغانستان به رهبری جدید در این کشور و تشکیل دولت جدید قرار دهد. به منظور مدیریت افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور، باید بیشترین تأکید بر موضوعاتی چون امنیت افغانستان، حصول اطمینان از تمامیت ارضی این کشور و رشد اقتصادی صورت بپذیرد. و ایران نیز در این میان نقش حیاتی و بسیار مهمی را ایفا خواهد کرد.
مسلماً حلوفصل تمانی مسائل و بحرانهای کشورهای همسایه برای ایران بسیار دشوار خواهد بود. با این حال ایران میتواند به عنوان یکی از قطبهای اصلی در خاورمیانه چندقطبی عمل کند. هر یک از این قطبها همزمان با اینکه میتوانند عاملی برای درگیری با آمریکا به حساب آیند از سوی دیگر نیز میتوانند عنصر بالقوهای برای همکاریهای بیشتر با این کشور محسوب شوند. این گزارش جامع حاوی مقالات مجزا و جداگانهای در مورد روابط کنونی ایران با هفت کشور همسایه و هممرز خود است و در هر یک از این مقالات تلاش شده تا تغییر و تحول در این روابط پس از دستیابی به توافق هستهای مورد بررسی و تجزیهوتحلیل قرار گیرد.
در هر بخش تحلیلی از هر دو طرف این روابط ارائهشده است و در ادامه نیز تغییر و تحولات سیاسی ناشی از توافق هستهای پیشبینی شدهاند. ما تمام تلاش خود را کردهایم تا در ارائه تفکرات ایران و همسایگانش و همچنین چگونگی رویکرد این کشورها در قبال یکدیگر منصفانه عمل کنیم. در ادامه این گزارش مقالات دیگری در باب موضوعاتی چون روابط ایران با بازیگران غیردولتی، موضوع انرژی و حضور نظامی آمریکا در خلیجفارس نیز آورده شده است. ما معتقدیم که این ده مقاله زمینه بسیار مناسبی را به منظور توصیه و پیشنهادهایی برای سیاست آمریکا فراهم آورده است که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
پیشنهادها و توصیههایی برای سیاست آمریکا
آنچه در ادامه آورده شده است خلاصهای از پیشنهادهای ارائهشده در این گزارش است که مبتنی بر تجزیهوتحلیلهای موجود در مقالات مذکور است.
مذاکره با ایران
آمریکا باید تمام تلاشهای خود را به کار گیرد تا بتواند دستیابی به یک توافق جامع هستهای را تحقق بخشد، توافقی که میزان غنیسازی اورانیوم و همچنین تولید و جداسازی پلوتونیوم (با اهداف غیرنظامی) را محدود کرده و روند بازرسی و نظارتهای مداوم از برنامه هستهای ایران را فراهم آورد. با فرض اتمام موفقیتآمیز مذاکرات هستهای ایران، آمریکا پس از دستیابی به توافق هستهای باید یک استراتژی جامع را برای همکاری با ایران در طیف گستردهای از مسائل و موضوعات منطقهای اتخاذ نماید. آمریکا، دوستان و متحدان این کشور باید به طور همزمان رویکرد دوسویه فشار و انگیزه را دنبال کنند.
دیدار سه جانبه ظریف، کری و اشتون در آخرین دور از مذاکرات وین
آمریکا در این مدت باید با دقت مراقب اعمال ایران باشد و بر انجام تعهدات این کشور نظارت داشته باشد تا در مواقع مورد نیاز از اعمال فشار استفاده نماید و همزمان با این امر این کشور و سایر کشورها باید میزان روابط تجاری، سرمایهگذاری و سایر گونههای همکاری را با ایران افزایش دهند تا از این طریق ایران تشویق شده و به تعهدات خود عمل نماید. همچنین آمریکا باید میزان همکاریهای نظامی خود با اسرائیل و سایر کشورهای حاشیه خلیجفارس را تقویت کند. پس از دستیابی به توافق، آمریکا باید مذاکرات منظم و مداوم خود را در مورد تمامی مسائل و موضوعات مهم و برجسته با ایران آغاز نماید. اگرچه در ابتدای امر میزان اعتماد طرفین به یکدیگر کم خواهد بود اما چنین مذاکراتی به منظور تعیین میزان همکاریهای دوجانبه احتمالی بسیار لازم و ضروری است.
همکاریهای منطقهای علیه گروههای تروریستی
چالش اصلی پیش روی آمریکا در آینده این است که در حین همکاری با کشورهای منطقه برای مقابله با تهدیدات تروریستی از هرگونه جانبداری از طرفین درگیر در جنگ میان سنیها و شیعیان اجتناب و پرهیز نماید. تلاش برای تخریب و نابودی کامل گروه تروریستی داعش فرصتی را برای همکاریهای بیشتر آمریکا با کشورهای منطقه و بهویژه ایران فراهم میآورد.
راهبرد و استراتژی جایگزین در صورت شکست مذاکرات هستهای
در صورتی که مذاکرات با شکست روبرو شود و دستیابی به توافق نهایی محقق نشود، آمریکا باید خود را برای رویارویی پایدار با ایران آماده کند و بداند که ایران میتواند یک مانع بزرگ بر سر راه تحقق منافع آمریکا قلمداد شود. شکست مذاکرات منجر به افزایش تحریمها از سوی کنگره آمریکا (با حمایت دولت این کشور) خواهد شد. بدون ایجاد یک توافق نهایی بعید است که دولت کنونی ایران و یا دولت آتی این کشور از قدرت و تمایل لازم به منظور همکاریهای بیشتر با آمریکا در منطقه و حل بحران کشورهایی چون عراق، داعش، سوریه و یا افغانستان برخوردار باشد. واکنش ایران به اعمال مجدد تحریمها احتمالاً باعث خواهد شد تا این کشور برنامه هستهای خود را دوباره از سر گیرد و این امر عزم راسخ آمریکا به منظور تغییر رژیم و حکومت در ایران را با خود در پی دارد.
"شکست در مذاکرات و افزایش تحریمها آمریکا را به تغییر رژیم در ایران مصممتر خواهد کرد."
در این میان تهران با فرض اینکه خصومت و دشمنی آمریکا اجتنابناپذیر و بیپایان خواهد بود و این کشور به یک عامل بازدارنده در برابر هرگونه حمله احتمالی نظامی نیاز مبرمی خواهد داشت، ممکن است تصمیم به ساخت و تولید تسلیحات هستهای بگیرد. چنین شرایطی میتواند آغاز تهدیدات نظامی از سوی آمریکا و اسرائیل و یک جنگ عمدی یا ناخواسته را در پی داشته باشد. از سوی دیگر اگر دولت روحانی در دستیابی به توافق نهایی و رفع کامل تحریمها با شکست روبرو شود، گروههای محافظهکار در ایران تسلط پیشین خود را بر تفکرات و اعمال رهبری جمهوری اسلامی باز مییابند و این امر منجر به ایجاد یک دولت ارتجاعی، فاسد و ضعیفتر خواهد شد و در چنین شرایطی احتمال نقض حقوق شهروندان این کشور افزایش مییابد. باید اذعان داشت که شکست مذاکرات به رفتارهای دو طرف مذاکرهکننده بستگی دارد. اما از همه مهمتر شکست مذاکرات به احتمال بسیار زیاد تأثیرات منفی و گستردهای خواهد داشت و مانع از توانایی آمریکا برای مدیریت و حل چالشها و تهدیدات منافع حیاتی خود در سراسر منطقه خاورمیانه در طول دهه آینده و فراتر از آن خواهد شد.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که این گزارش تنها خلاصهای از گزارش کامل این اندیشکده است و نمیتواند به طور کامل حق مطلب را ادا کرده و منعکسکننده نتیجه ماهها مطالعه، پژوهش و تجزیهوتحلیلهای دقیق انجام شده باشد. ما تلاش کردیم تا ارزیابی دقیقی را از روابط ایران با هفت کشور همسایه و هممرز با این کشور ارائه دهیم و تغییر و تحولات احتمالی در این روابط پس از دستیابی به توافق هستهای را نیز تا حدی پیشبینی کردیم. با وجود چالشهای پیشرو ما بر این عقیده هستیم که به منظور بازسازی سیاستهای آمریکا در منطقه دستیابی به چنین توافقی امری ضروری است و مد نظر قرار دادن تمامی حقایق، نظرات و قضاوتهای حرفهای و پیشنهادهای ارائهشده در این گزارش جامع برای یک تصمیمگیری موفقیتآمیز در این موضوع از اهمیت ویژهای برخوردار است."