آوانسیان حامی و رابط کثیف ترین نمایش در ایران بوده است که حتی صدای اعتراض روزنامه‌های زمان طاغوت را هم در آورد. حالا آوانسیان حالا در هیبت یک استاد به ایران می‌آید و مورد استقبال جماعتی که حتی بعضی از آنها از مدیران فرهنگی هستند قرار می‌گیرد.

گروه فرهنگی مشرق: باور کردنش سخت است.وقتی یکی دوجا شنیدم که این اتفاق افتاده است آنقدر عجیب بود که باورم نشد. با خودم گفتم حتی اگر دیر هم بشود عیبی ندارد اما باید صحت این خبر کاملا برایم روشن شود.آخر اصلا به عقل جور در نمی آید. اصلا هنوز هم برایم هضم نشده است و نمی‌دانم چطور باید به خودم این را بقبولانم. اگر باور نمی کنید بیایید یکبار این ماجرا را باهم دوره کنیم.
در سال 56 و جشن هنر شیراز چند نمایش رکیک و فیلم جنسی پخش می‌شود که صدای مراجع،مردم و مطبوعات را درمی‌ آورد.یکی از این نمایش‌ها از همه بدتر است. نمایشی از کشور مجارستان با نام«خوک،بچه،آتش» .شخصی که حامی و رابط این نمایش است یک کارگردان ارمنی است با نام آربی هاوانسیان.



«خوک، بچه، آتش» تئاتری بود که هم صدای مردم را درآورد، هم علما و از سویی ساواک را به تکاپو انداخت. شدت فضاحت به‌اندازه‌ای بود که شاید بتوان علت اصلی فوران حساسیت‌ها نسبت به جشن هنر و تعطیلی آن در سال آینده را زیر سر همین نمایش دانست.


آوانسیان در تهران

حالا فعلا دست نگاه داریم و برویم به چند روز قبل که یک‌باره خبرگزاری کتاب و چند خبرگزاری دیگر نوشتند:
ظهر امروز(22 آبان 93) موزه سینما میزبان مراسم رونمایی از کتاب «تئاتر و سینمای آربی اُوانسیان» نوشته مجید لشکری بود. اُوانسیان از چهره‌های پیشکسوت تئاتر ایران است که بعد از انقلاب اسلامی در فرانسه روزگار می‌گذراند. امروز جمع کثیری از هنرمندان و دوستدارانش با او دیدار تازه کردند.



گروه فیلم‌های هنر و تجربه هم با ذوق زدگی نوشت:
آربی آوانسیان کارگردان مطرح سینمای ایران و کارگردان فیلم چشمه که پس از مدتها به ایران سفر کرده است مهمان ویژه برنامه دیدار با عوامل فیلمهای کوتاه گروه هنر و تجربه در موزه سینما بود.

 حالا دوباره برویم سراغ آوانسیانی که این چنین جماعتی را ذوق زده کرده‌است:
نمایش "خوک، بچه، آتش" که آوانسیان حامی و رابطش بود و حتی به خاطر آن به دادگاه رفت همان نمایشی است که خیلی‌ها معتقدند جرقه‌های اولیه نارضایتی مردم از حکومت شاه بود. این نمایش  به شکل غیرقابل باوری برهنگی را در معرض عمومی به نمایش گذاشت و احساسات عمومی را جریحه‌دار کرد.



 این مساله به‌گونه‌ای بود که مطبوعات هم خشمگین شدند. مطبوعات با ذکر این نکته که قادر به درج تصاویر این تئاتر نیستند به توضیح و شرح فقرات آن پرداختند که موجی از حیرت را در میان مردم برانگیخت. کیهان در توضیح اتفاقات تئاتر نوشت:

«در صحنه‌ای از نمایش، مردی با پایین‌تنه برهنه، آشکارا هفت‌تیر را شخصا مورد «استعمال» قرار می‌دهد. در حالی که تماشاگران تمام جزئیات را دقیقا می‌بینند. در صحنه‌ای دیگر با استفاده از دوربین مداربسته... غفلتا خانم جوانی که بازیگر نقش اصلی نمایش است، پاهایش را ..... دوربین پخش مستقیم را ..... و تصویر تمام رنگی ..... بر پرده بیست و چهار اینچی تلویزیون نقش می‌بندد. آیا می‌توانید واکنش تماشاگران عادی و مردم کوچه و بازار را در مقابل چنین جلوه‌ای از هنر پیشرو اروپا حدس بزنید؟... حکایت از این دست فراوان است و چنین صحنه‌هایی به‌وفور در سراسر نمایشی که صحنه را به خوکدانی تبدیل کرده است دیده‌ می‌شود.



مطبوعات که از یک سو برای شدت قضیه نمی‌توانستند به سانسور تن در نهند و از سویی هم واقعا از این بی‌اخلاقی ناراضی بودند دست به اعتراض زدند: «دلیل اساسی اعتراض مردم به اجرای این نمایشنامه، محتوای پوچ و بی‌معنی و نیز بازسازی کثیف اعمال جنسی –آن هم به وقیحانه‌ترین شکل ممکن- بر صحنه است. نکته جالب و در عین حال تاسف‌بار این است که این نمایشنامه بی‌بدیل، برخلاف غالب برنامه‌های جشن هنر که مختص خواص است، در پیاده‌روی خیابان فردوسی شیراز و در مقابل چشمان حیرت‌زده کودکان و زنان سالخورده و جوان اجرا می‌شود.... به دنبال نخستین اجرا و عرضه آن حرکات شنیع و تکان‌دهنده در مقابل چشمان مردمی که غافلگیر شده‌اند، انتظار می‌رفت که مسئولان از ادامه نمایش جلوگیری به عمل آورند.»



آوانسیان برای حمایت از نمایشی کثیف به دادگاه می رود

نکته جالب دیگری که در اطراف این تئاتر رخ داد، درگیری و تعرض آربی آوانسیان، یکی از کارگردانان تئاتر ایرانی به خبرنگار روزنامه کیهان بود. آوانسیان که همیشه در جشن‌ هنر حضور داشت، در اعتراض به انتقاد خبرنگار کیهان به تئاتر خوک، بچه، اتش به او حمله‌ور شد و به‌طرز موحشی دوبار او را آزار و اذیت کرد.


به گزارش کیهان، «آوانسیان برای نخستین بار یکشنبه شب در ملا عام به خانم خوارزمی توهین کرد و یک بطری نوشابه روی سر او ریخت. او دیروز در هتل کورش بار دیگر به خانم خوارزمی حمله برد و به گفته شاهدان عینی می‌خواست او را خفه کند. علت حملات آوانسیان به خبرنگار کیهان این است که خانم خوارزمی از یک نمایش مجارستانی به نام «آتش، خوک، بچه« انتقاد کرده است. آوانسیان عقیده دارد که نمایش مذکور یک اثر بزرگ هنری است و نباید مورد انتقاد قرار بگیرد.
هنوز باورم نمیشود.چند جمله را کنار هم میگذارم و مدام به تناقض میرسم:
یکی از مولفه های اصلی نامگذاری امسال« فرهنگ» بوده است
مقام معظم رهبری در یک سال گذشته چند بار به نابسامانی اوضاع فرهنگی اشاره کرده‌اند .
وزیر ارشاد به بیانات حضرت آقادر مورد نگرانی از وضعیت فرهنگی لبیک گفت و مدعی شد از این پس بیشتر برای رفع نگرانی مقام معظم رهبری خواهد کوشید.



آوانسیان حامی و رابط کثیف ترین نمایش در ایران بوده است که حتی صدای اعتراض روزنامه‌های زمان طاغوت را هم در آورد.
آوانسیان حالا در هیبت یک استاد به ایران می‌آید و مورد استقبال جماعتی که حتی بعضی از آنها از مدیران فرهنگی هستند قرار می‌گیرد.
و یک سؤال:
با این نگاه عجیب مدیران فرهنگی به نظر شما آیا از این پس امکان بازگشت حتی پلیدترین و کثیف ترین عناصر طاغوت وجود نخواهد داشت؟