کد خبر 365414
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۳۹۳ - ۱۳:۴۶

گفت:الله اکبر، اشهد ان لا اله الا الله، اشهدان محمدرسول الله. تا اینکه رسید به اشهد ان علیا ولی الله. ناگهان بدنش مورد اصابت مستقیم گلوله خمپاره قرار گرفت و بدنش قطعه قطعه شد و مسجد فاو نظاره‎گر عروج ملکوتی این شهید شد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - پس از تصرف شهر «فاو» در عملیات والفجر۸ (بهمن ماه ۶۴) موقع نماز ظهر شد. منوچهر خزایی که بچه دلفان بود گفت: می‌خواهم بروم بالای گلدسته‌ها اذان بگویم. چندین نفر به او گفتند خطر دارد. بالاخره بالای گلدسته‌ها رفت و با صدای رسا شروع به اذان گفتن کرد.

گفت:الله اکبر، اشهد ان لا اله الا الله، اشهدان محمدرسول الله. تا اینکه رسید به اشهد ان علیا ولی الله. ناگهان بدنش مورد اصابت مستقیم گلوله خمپاره قرار گرفت و بدنش قطعه قطعه شد و مسجد فاو نظاره‎گر عروج ملکوتی این شهید شد.

خاطره‌ای از شهید منوچهر خزایی از شهدای شهرستان دلفان.