به گزارش مشرق، محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه به اعتماد گفت:
*در مورد آقاي روحاني ما نظرمان اين نيست كه ايشان كابينه خود را يك دست از اصولگرايان شناختهشده انتخاب كنند اما ما موضوع «فتنه» را از موضوع «اصلاحطلبي» جدا ميدانيم؛ يعني اينكه كسي بگويد هر «اصلاحطلبي» الزاما «فتنهگر» است ما اين را حرف كاملا نادرستي ميدانيم. معتقديم در مجموعه اصلاحطلبان اشخاصي هستند كه انقلاب، قانون اساسي، ولايت فقيه ولي فقيه را قبول دارند اما «موتلفه اسلامي» را يا قبول ندارند يا به آن انتقاد دارند.
*همين آقايي كه به عنوان وزير علوم از سوي رييسجمهور معرفي شد (محمود نيلي احمدآبادي) كساني كه موافق وزارت ايشان در مجلس بودند از او خواستند يك تبري از «فتنه» بجويد – آنها نگفتند از اصلاحطلبان تبري بجويد بلكه گفتند فقط از «فتنه» تبري بجويد- اما اين آقا توصيه افراد موافق خود را هم حاضر نشد قبول كند. يعني در لفظ هم نشد از «فتنه» و «فتنهگري» كه در سال ٨٨ واقع شد تبري بجويد.
* آقاي روحاني سخنران مراسم بيست و سوم تيرماه سال ٧٨ است. ما آن آقاي روحاني را قبول داريم؛ «فتنه» ٨٨ به نظر من به مراتب پيچيدهتر از «فتنه» سال ٧٨ بود.
*به نظر من دوستان حق دارند كه اين سوال را از آقاي روحاني مطرح كنند كه آيا شما از آن سخنراني خود در تير سال ٧٨ عليه فتنهگران داشتيد عدول كردهايد؟ به نظر من آقاي روحاني عدول نكرده است.
*ما در مورد «فتنه» سال ٨٨ هم در موتلفه تحليلي داشتيم و به اين نتيجه رسيديم كه آن را نبايد در حد يك رقابت انتخاباتي تلقي كرد. ما نميگوييم اصلا رقابت انتخاباتي وجود نداشت چرا رقابت هم بود اما ما آن را در عين حال يك توطئه براندازانه براي نظام جمهوري اسلامي ميدانيم. اما اگر از من بپرسيد كه هر كس- مشخصا ميگويم- كه به آقاي ميرحسين موسوي راي داده الزاما «فتنهگر» است؟ من چنين اعتقادي ندارم. كسي ممكن است به آقاي ميرحسين موسوي راي داده باشد و در عين حال علاقهمند به انقلاب هم باشد. چون قضاوتي مبني بر اينكه هر كسي به ميرحسين موسوي راي داده با نظام و انقلاب مساله دارد اصلا به ضرر انقلاب است.
*كفه اصلاحطلبان قطعا خيلي سنگينتر از كفه اصولگرايان در كابينه آقاي روحاني است.طبيعي است چون راياش از همين جناح بوده است.در دولت روحاني اصولگرايان هم بدون سهم نماندهاند.
عرض من اين است كه آقاي روحاني گفتند در انتصاباتشان فراجناحي عمل ميكند. ما معتقديم هرچند از عدهيي اصولگرايان در دولت خودشان استفاده كردهاند اما شعار ايشان مبني بر فراجناحي عمل كردنشان را محقق نكردهاند.
*اگر ما با عدد و رقم بحث كنيم آن وقت متوجه خواهيم شد كه در كل وزرا، كل مديران، كل استانداران و مجموعه پستهاي دولتي نسبت اصولگرايان به اصلاحطلبان به هيچوجه قابل مقايسه نيست و قطعا آقاي روحاني در انتصاباتشان فراجناحي عمل نكردهاند.
*برخي اصلاحطلبان ميخواهند صورت مساله «فتنه» را پاك كنند. «فتنه» واقعا اتفاق افتاده و با منظور براندازي هم اتفاق افتاد و ما معتقديم به عنوان يك واقعيت تاريخي ثبت شده باقي بماند تا نسلهاي بعدي بدانند چنين اتفاقي افتاده است. بنابراين بنده معتقدم به همان اندازه كه پايداري به قانون اساسي و اصول انقلاب اسلامي ضرورت دارد تبري جستن از دشمنان هم لازم است.
*در مورد آقاي روحاني ما نظرمان اين نيست كه ايشان كابينه خود را يك دست از اصولگرايان شناختهشده انتخاب كنند اما ما موضوع «فتنه» را از موضوع «اصلاحطلبي» جدا ميدانيم؛ يعني اينكه كسي بگويد هر «اصلاحطلبي» الزاما «فتنهگر» است ما اين را حرف كاملا نادرستي ميدانيم. معتقديم در مجموعه اصلاحطلبان اشخاصي هستند كه انقلاب، قانون اساسي، ولايت فقيه ولي فقيه را قبول دارند اما «موتلفه اسلامي» را يا قبول ندارند يا به آن انتقاد دارند.
*همين آقايي كه به عنوان وزير علوم از سوي رييسجمهور معرفي شد (محمود نيلي احمدآبادي) كساني كه موافق وزارت ايشان در مجلس بودند از او خواستند يك تبري از «فتنه» بجويد – آنها نگفتند از اصلاحطلبان تبري بجويد بلكه گفتند فقط از «فتنه» تبري بجويد- اما اين آقا توصيه افراد موافق خود را هم حاضر نشد قبول كند. يعني در لفظ هم نشد از «فتنه» و «فتنهگري» كه در سال ٨٨ واقع شد تبري بجويد.
* آقاي روحاني سخنران مراسم بيست و سوم تيرماه سال ٧٨ است. ما آن آقاي روحاني را قبول داريم؛ «فتنه» ٨٨ به نظر من به مراتب پيچيدهتر از «فتنه» سال ٧٨ بود.
*به نظر من دوستان حق دارند كه اين سوال را از آقاي روحاني مطرح كنند كه آيا شما از آن سخنراني خود در تير سال ٧٨ عليه فتنهگران داشتيد عدول كردهايد؟ به نظر من آقاي روحاني عدول نكرده است.
*ما در مورد «فتنه» سال ٨٨ هم در موتلفه تحليلي داشتيم و به اين نتيجه رسيديم كه آن را نبايد در حد يك رقابت انتخاباتي تلقي كرد. ما نميگوييم اصلا رقابت انتخاباتي وجود نداشت چرا رقابت هم بود اما ما آن را در عين حال يك توطئه براندازانه براي نظام جمهوري اسلامي ميدانيم. اما اگر از من بپرسيد كه هر كس- مشخصا ميگويم- كه به آقاي ميرحسين موسوي راي داده الزاما «فتنهگر» است؟ من چنين اعتقادي ندارم. كسي ممكن است به آقاي ميرحسين موسوي راي داده باشد و در عين حال علاقهمند به انقلاب هم باشد. چون قضاوتي مبني بر اينكه هر كسي به ميرحسين موسوي راي داده با نظام و انقلاب مساله دارد اصلا به ضرر انقلاب است.
*كفه اصلاحطلبان قطعا خيلي سنگينتر از كفه اصولگرايان در كابينه آقاي روحاني است.طبيعي است چون راياش از همين جناح بوده است.در دولت روحاني اصولگرايان هم بدون سهم نماندهاند.
عرض من اين است كه آقاي روحاني گفتند در انتصاباتشان فراجناحي عمل ميكند. ما معتقديم هرچند از عدهيي اصولگرايان در دولت خودشان استفاده كردهاند اما شعار ايشان مبني بر فراجناحي عمل كردنشان را محقق نكردهاند.
*اگر ما با عدد و رقم بحث كنيم آن وقت متوجه خواهيم شد كه در كل وزرا، كل مديران، كل استانداران و مجموعه پستهاي دولتي نسبت اصولگرايان به اصلاحطلبان به هيچوجه قابل مقايسه نيست و قطعا آقاي روحاني در انتصاباتشان فراجناحي عمل نكردهاند.
*برخي اصلاحطلبان ميخواهند صورت مساله «فتنه» را پاك كنند. «فتنه» واقعا اتفاق افتاده و با منظور براندازي هم اتفاق افتاد و ما معتقديم به عنوان يك واقعيت تاريخي ثبت شده باقي بماند تا نسلهاي بعدي بدانند چنين اتفاقي افتاده است. بنابراين بنده معتقدم به همان اندازه كه پايداري به قانون اساسي و اصول انقلاب اسلامي ضرورت دارد تبري جستن از دشمنان هم لازم است.