گروه بینالملل مشرق - روزنامه صهیونیستی هآرتص در مقالهای به قلم موشه آرنس به تشریح 4 درس رژیم صهیونیستی از عملیات صخره سخت در غزه پرداخته و نوشت: زمان آن رسیده است که عملیات صخره سخت را تحلیل کنیم و درسهای مناسبی از آن بگیریم، چرا که به نظر میرسد دور تازهای از درگیریها به زودی در راه باشد.
حماس شکست نخورده و قصد ندارد خلع سلاح شود. همچنین شکی نیست که خیلی زود انبارهای تسلیحات خود را پر خواهد کرد تا در هر زمان مناسب آنها را شلیک کند. ما نباید فراموش کنیم که صد هزار موشک دیگر نیز در دست یک گروه دیگر ضد اسرائیلی یعنی حزبالله قرار دارد، بنابراین باید از این اتفاقات درس گرفت.
هاآرتص در ادامه به 4 درسی که باید از جنگ غزه گرفته شود، اشاره کرده و نوشت که امکان بازدارندگی در برابر نیروهای مقاومت وجود ندارد. افق برنامهریزی های این گروه در طول صدها سال است و نمیتوان اعتقادات آنها را تغییر داد و با حمله نیز نمیتوان بازدارندگی در برابر آن ایجاد کرد، چرا که به پیروزی نهایی اعتقاد دارند.
اسرائیل باید پیشتر به این نتیجه میرسید، اسرائیل باید در دو عملیات گذشته میدانست که نمیتواند مانع از پرتاب موشک به سمت سرزمین های اشغالی از سوی حماس شود.
هاآرتص نوشت: برخی میخواهند این تلقی را ایجاد کنند که ضربه سختی که حزب الله لبنان در جنگ 2006 خورد، مانع از هر تجاوز احتمالی این حزب به اسرائیل شد، اما آنها باید بدانند که حزبالله از این زمان برای تجهیز خود به بیش از صد هزار موشک دوربرد استفاده کرده و کاملا آماده است در هر زمانی که اراده کرد حملات خود علیه اسرائیل را آغاز کند.
درس دوم درباره سلاحهایی است که نیروهای مقاومت استفاده میکنند، تونلهایی که حماس حفر کرده، شهرکهای صهیونیستی نزدیک مرزهای نوار غزه را تهدید می کند. اما باید به یاد داشته باشیم که موشکهایی که به سمت اهداف اسرائیلی نشانه رفته، خطرناکتر است. تونلها یک خطر بومی است، اما موشکهای حماس در حملات طولانی خود میتواند روند زندگی در سرزمینهای اشغالی را متوقف کند و حتی اگر گنبد آهنین بتواند تعدادی از آنها را رهگیری کند، این اقدام هزینههای سنگینی به بار خواهد آورد.
به همین علت اولویت اصلی از هر اقدام نظامی باید از بین بردن تهدید موشکهای حماس باشد، این اقدام مهمتر از مقابله با تونلهایی است که راهی برای حل آنها وجود دارد.
درس سوم در مورد دو جبهه شمالی و جنوبی سرزمینهای اشغالی است، اسرائیل باید بداند که در جنوب با جبهه حماس و در شمال با خطر حزبالله مواجه است و باید بتواند در یک زمان با دو خطر مقابله کند. حزبالله الان در جنگ سوریه مشغول است، بنابراین مشخص است که اول باید به کدام جبهه حمله کرد. نمونه سابقی که در مورد جنگیدن در دو جبهه وجود دارد، مانند آلمانها است که در جنگ جهانی اول همزمان با روس از شرق و فرانسه و انگلیس از غرب وارد جنگ شدند.
این روزنامه صهیونیستی می افزاید: درس چهارمی که باید از عملیات صخره سخت در غزه گرفت، این است که جنگهای اسرائیل نباید طولانی باشد. ما آمادگی جنگی طولانی را نداریم، هر اندازه که جنگ طولانی شود و تعداد تلفات در دو طرف افزایش یابد، صبر دنیا برای دیدن صحنههای جنگی به سر میآید. بنابراین باید کاری کرد که جنگها سریعا به پایان برسند.
حماس شکست نخورده و قصد ندارد خلع سلاح شود. همچنین شکی نیست که خیلی زود انبارهای تسلیحات خود را پر خواهد کرد تا در هر زمان مناسب آنها را شلیک کند. ما نباید فراموش کنیم که صد هزار موشک دیگر نیز در دست یک گروه دیگر ضد اسرائیلی یعنی حزبالله قرار دارد، بنابراین باید از این اتفاقات درس گرفت.
هاآرتص در ادامه به 4 درسی که باید از جنگ غزه گرفته شود، اشاره کرده و نوشت که امکان بازدارندگی در برابر نیروهای مقاومت وجود ندارد. افق برنامهریزی های این گروه در طول صدها سال است و نمیتوان اعتقادات آنها را تغییر داد و با حمله نیز نمیتوان بازدارندگی در برابر آن ایجاد کرد، چرا که به پیروزی نهایی اعتقاد دارند.
اسرائیل باید پیشتر به این نتیجه میرسید، اسرائیل باید در دو عملیات گذشته میدانست که نمیتواند مانع از پرتاب موشک به سمت سرزمین های اشغالی از سوی حماس شود.
درس دوم درباره سلاحهایی است که نیروهای مقاومت استفاده میکنند، تونلهایی که حماس حفر کرده، شهرکهای صهیونیستی نزدیک مرزهای نوار غزه را تهدید می کند. اما باید به یاد داشته باشیم که موشکهایی که به سمت اهداف اسرائیلی نشانه رفته، خطرناکتر است. تونلها یک خطر بومی است، اما موشکهای حماس در حملات طولانی خود میتواند روند زندگی در سرزمینهای اشغالی را متوقف کند و حتی اگر گنبد آهنین بتواند تعدادی از آنها را رهگیری کند، این اقدام هزینههای سنگینی به بار خواهد آورد.
این روزنامه صهیونیستی می افزاید: درس چهارمی که باید از عملیات صخره سخت در غزه گرفت، این است که جنگهای اسرائیل نباید طولانی باشد. ما آمادگی جنگی طولانی را نداریم، هر اندازه که جنگ طولانی شود و تعداد تلفات در دو طرف افزایش یابد، صبر دنیا برای دیدن صحنههای جنگی به سر میآید. بنابراین باید کاری کرد که جنگها سریعا به پایان برسند.