به گزارش مشرق، بیش از یک هفته از بازداشت حمیدرضا سیاسی، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس میگذرد. اینکه سیاسی چرا و به چه دلیلی بازداشت شده است، شاید به آن اندازه اهمیت نداشته باشد که باشگاه پرسپولیس نزدیک به 10 روز است مدیر ندارد، آن هم در یکی از حساسترین مقاطع فصل.
هنوز به صورت شفاف مشخص نشده که حمیدرضا سیاسی چرا روز شنبه هفته گذشته به دادسرای فرهنگ و رسانه رفت و از آنجا به جای بازگشت به باشگاه پرسپولیس، سر از اوین درآورد. هرچه هست سیاسی گرفتار زندان شده و باشگاه مدیرعامل ندارد، مدیرعاملی که در زمان مدیریت خود در این باشگاه نه قائممقامی انتخاب کرد و نه هیئت مدیره کاربلد در باشگاه هستند که در غیاب او کارهای باشگاه روی زمین نماند.
اجرای قانون برای سیاسی اگر جرمی مرتکب شده باشد، خواسته همه مردم، حتی پرسپولیسیهاست اما در این بین آنچه متضرر میشود، پرسپولیس است و هواداران میلیونیاش که در این فصل کم خون دل نخوردهاند و تمام امیدشان به نیم فصل لیگ برتر بود.
پرسپولیس متأثر از درگیریهای مدیریتی ابتدای فصل، کوچ ستارههایش به تیمهای دیگر، محرومیت و مصدومیت بازیکنانش و ... فصل چهاردهم لیگ برتر را خوب شروع نکرد که در نهایت منجر به کنار گذاشتن علی دایی و علیرضا رحیمی (مدیرعامل باشگاه پرسپولیس) شد. با رفتن این دو و روی کار آمدن حمیدرضا سیاسی و حمید درخشان امید به تغییر شرایط میرفت اما حکایت همچنان باقی ماند و پرسپولیس باخت و باخت.
در روزهای ناکامی پرسپولیس، درخشان و سیاسی متفق القول از بد بسته شدن این تیم میگفتند و اینکه جنس تیم جور نیست و وعده نیم فصل را میدادند. حالا زمان عمل به وعده است اما خبری از سیاسی نیست و درخشان هم دستش خالی مانده و در انتظار فرجی است تا شاید تیمش شرایط بهتری پیدا کند. درخشان نه جذابیت برخی مربیان را دارد که بازیکنان به خاطر او به تیمش بایند و نه پُشتی و مُشتی! او مانده است و باشگاهی که بازیکنانش این روزها یک به یک ساز جدایی میزنند.
در فصل نقل و انتقالات لیگ برتر که زمان بازسازی تیمهاست اگر دیر بجنبی دستت از بهترینها کوتاه میماند و با اوضاعی که پرسپولیس دارد، فعلاً دست درخشان از خرمای روی نخیل کوتاه است. درخشان بابک حاتمی را میخواهد، لیست بازیکنانش را داده، می خواهد تیمش را به اردو ببرد، بازی تدارکاتی برگزار کند و ... اما کسی نیست که خواستهاش را اجرا کند. سیاسی که در زندان است و نزدیکترین مقام اجرایی به او در باشگاه شاید کارمندی باشد که زودتر از همه به باشگاه می آید و دیرتر از همه میرود!
حامی اول و آخر درخشان گرفتار زندان است و مشخص نیست چه زمانی آزاد میشود و تا چه زمانی این باشگاه باید بلاتکلیف باشد. شاید امروز و شاید هم ... . وزارت ورزش نیز این روزها به جای دخالت برای سروسامان دادن به اوضاع این باشگاه مردمی، سیاست سکوت را پیشه کرده است. شاید یک اقدام به موقع از سوی وزارت ورزش بهتر از انتظار برای رهایی فردی باشد که با حمایت همین وزارتخانه پشت میز مدیریت باشگاه پرسپولیس نشست.
بدون شک سیاسی و امثال او بزرگتر از اولی هوینس، مدیرعامل پیشین باشگاه بایرن مونیخ نیستند که به خاطر تخلف مالیاتی به زندان افتاد و مجمع باشگاه بایرن مونیخ ضمن احترام به سوابق مدیریتی او خیلی زود مدیریت باشگاه را به فردی دیگر سپرد. حالا در کشور ما سیاسی به زندان افتاده و در غیاب او کارهای باشگاه پرسپولیس روی زمین مانده است. به همین راحتی. امروز داریم وفای به عهد میکنیم اما نمیدانیم که در اصل جفا میکنیم به یکی از مردمیترین تیمهای ایران.
هنوز به صورت شفاف مشخص نشده که حمیدرضا سیاسی چرا روز شنبه هفته گذشته به دادسرای فرهنگ و رسانه رفت و از آنجا به جای بازگشت به باشگاه پرسپولیس، سر از اوین درآورد. هرچه هست سیاسی گرفتار زندان شده و باشگاه مدیرعامل ندارد، مدیرعاملی که در زمان مدیریت خود در این باشگاه نه قائممقامی انتخاب کرد و نه هیئت مدیره کاربلد در باشگاه هستند که در غیاب او کارهای باشگاه روی زمین نماند.
اجرای قانون برای سیاسی اگر جرمی مرتکب شده باشد، خواسته همه مردم، حتی پرسپولیسیهاست اما در این بین آنچه متضرر میشود، پرسپولیس است و هواداران میلیونیاش که در این فصل کم خون دل نخوردهاند و تمام امیدشان به نیم فصل لیگ برتر بود.
پرسپولیس متأثر از درگیریهای مدیریتی ابتدای فصل، کوچ ستارههایش به تیمهای دیگر، محرومیت و مصدومیت بازیکنانش و ... فصل چهاردهم لیگ برتر را خوب شروع نکرد که در نهایت منجر به کنار گذاشتن علی دایی و علیرضا رحیمی (مدیرعامل باشگاه پرسپولیس) شد. با رفتن این دو و روی کار آمدن حمیدرضا سیاسی و حمید درخشان امید به تغییر شرایط میرفت اما حکایت همچنان باقی ماند و پرسپولیس باخت و باخت.
در روزهای ناکامی پرسپولیس، درخشان و سیاسی متفق القول از بد بسته شدن این تیم میگفتند و اینکه جنس تیم جور نیست و وعده نیم فصل را میدادند. حالا زمان عمل به وعده است اما خبری از سیاسی نیست و درخشان هم دستش خالی مانده و در انتظار فرجی است تا شاید تیمش شرایط بهتری پیدا کند. درخشان نه جذابیت برخی مربیان را دارد که بازیکنان به خاطر او به تیمش بایند و نه پُشتی و مُشتی! او مانده است و باشگاهی که بازیکنانش این روزها یک به یک ساز جدایی میزنند.
در فصل نقل و انتقالات لیگ برتر که زمان بازسازی تیمهاست اگر دیر بجنبی دستت از بهترینها کوتاه میماند و با اوضاعی که پرسپولیس دارد، فعلاً دست درخشان از خرمای روی نخیل کوتاه است. درخشان بابک حاتمی را میخواهد، لیست بازیکنانش را داده، می خواهد تیمش را به اردو ببرد، بازی تدارکاتی برگزار کند و ... اما کسی نیست که خواستهاش را اجرا کند. سیاسی که در زندان است و نزدیکترین مقام اجرایی به او در باشگاه شاید کارمندی باشد که زودتر از همه به باشگاه می آید و دیرتر از همه میرود!
حامی اول و آخر درخشان گرفتار زندان است و مشخص نیست چه زمانی آزاد میشود و تا چه زمانی این باشگاه باید بلاتکلیف باشد. شاید امروز و شاید هم ... . وزارت ورزش نیز این روزها به جای دخالت برای سروسامان دادن به اوضاع این باشگاه مردمی، سیاست سکوت را پیشه کرده است. شاید یک اقدام به موقع از سوی وزارت ورزش بهتر از انتظار برای رهایی فردی باشد که با حمایت همین وزارتخانه پشت میز مدیریت باشگاه پرسپولیس نشست.
بدون شک سیاسی و امثال او بزرگتر از اولی هوینس، مدیرعامل پیشین باشگاه بایرن مونیخ نیستند که به خاطر تخلف مالیاتی به زندان افتاد و مجمع باشگاه بایرن مونیخ ضمن احترام به سوابق مدیریتی او خیلی زود مدیریت باشگاه را به فردی دیگر سپرد. حالا در کشور ما سیاسی به زندان افتاده و در غیاب او کارهای باشگاه پرسپولیس روی زمین مانده است. به همین راحتی. امروز داریم وفای به عهد میکنیم اما نمیدانیم که در اصل جفا میکنیم به یکی از مردمیترین تیمهای ایران.