کد خبر 371736
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۳ - ۲۱:۲۲

گروگان‌گیری سیدنی به هر شکلی که بود به پایان رسید؛ اما سوالات بدون پاسخی به جا گذاشته است که جواب دادن به آن‌ها می‌تواند پرده از مسائلی بردارد که این واقعه را عمیق‌تر از یک گروگان‌گیری ساده نشان دهد.

گروه جنگ نرم مشرق- صبح امروز خروجی تمام رسانه‌های غرب به شکلی ویژه به خبر یک گروگان‌گیری ساده در سیدنی استرالیا اختصاص یافت. گروگان‌گیری‌ای که خیلی زود به هواداران داعش و جبهه‌النصره پیوند زده شد.

خبرگزاری رویترز‌ صبح امروز نوشت: «یک فرد مسلح وارد کافه‌ای در مرکز سیدنی شد و شماری از گروگان‌ها را مجبور کرد تا پرچم‌های داعش را بر روی پنجره‌ها نصب کنند.»

«تونی ابوت»، ‌نخست‌وزیر استرالیا نیز با هشدار نسبت به طرح‌های شبه نظامیان برای هدف گرفتن کشورش گفت که این گروگان‌گیری انگیزه‌های سیاسی داشت.

اهمیت این گروگان‌گیری ناگهان تا حدی بالا رفت که سه بانک بزرگ استرالیا، شعبه‌های خود را در این شهر تعطیل کردند و مسیر پرواز هواپیماها از فراز سیدنی تغییر کرد.

پلیس استرالیا ساعت‌ها تلاش خود را به کار گرفت و نهایتا موفق شد که تعدادی از گروگان‌ها را آزاد کند. ناگهان تصویری مبهم از فرد گروگان‌گیر که پشت پنجره بود توسط دوربین‌های فیلم‌برداری‌ای که در محل حضور داشتند ثبت شد.

خبرگزاری فارس درباره این ماجرا آورده است: « حدود 15 ساعت بعد از آغاز ماجرا، یک منبع در وزارت دادگستری استرالیا از کشف هویت فرد گروگان‌گیر خبر داد اما اعلام کرد که نام و ملیت وی منتشر نخواهد شد؛ اما بلافاصله خبرگزاری رویترز و سپس دیگر رسانه‌های غربی مانند «آسوشیتدپرس»، به نقل از پلیس استرالیا اعلام کردند که فرد مسلح، «شیخی سابقه‌دار» است که ملیت ایرانی دارد و نام او «هارون مونس» است.

نکته جالب توجه در این مسئله، انتشار یک‌باره و سریع حجم بالای از اطلاعات شخصی، خانوادگی و عکس‌های متعلق به این فرد است.

وبسایت «ویکی‌پدیا» در توضیح هویت این فرد آورده است که شیخ هارون «محمد حسن منطقی (بروجردی)، روحانی متولد ایران (بروجرد۱۳۴۳) است که به استرالیا مهاجرت کرده و در شهر سیدنی زندگی می کند.»

همچنین بر اساس این وبسایت وی نام خود را به هارون مونس تغییر داده سپس به شیخ هارون شهرت یافته است.

فیلمی درباره هارون مونس و تهدیداتی که مدت‌ها قبل مطرح کرده بود

در سوابق وی که در فضای مجازی موجود است، آمده که «تفاسیر لیبرالیستی وی از اسلام موجب دستگیری فرزند و همسرش شد و در سال ۱۹۹۶ به عنوان پناهنده از ایران فرار کرد.»

در ۱۵ نوامبر ۲۰۱۳، هارون توسط پلیس «نیوساوث ولز» به مشارکت در قتل همسر سابقش به وسیله چاقو و آتش زدن وی متهم شد.»

به محض آنکه نام و تصویر این شخص توسط پلیس انگلیس به عنوان عامل گروگان‌گیری امروز سیدنی منتشر شد، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی به سرعتی باور نکردنی شروع به بازنشر اطلاعات به دست آمده از وی کردند. اما آنچه که در این بازنشرها و ریتوئیت‌ها به شدت خودنمایی می‌کند آثار ایرانی بودن و روحانیِ شیعه بودن این فرد گروگان‌گیر است و پرواضح است که برای رسانه‌های غربی هیچ چیز به این اندازه جالب توجه نخواهد بود.

هرچند که وقتی مسئله مشکلات تروریستی طی چند ماه اخیر در استرالیا را کنار حملات این کشور به داعش در قالب ائتلاف آمریکایی ضد داعش می‌گذاریم می‌بینیم که ظاهرا مسئله به گونه‌ دیگری است و یک روند تاریخی چند ماهه کار را به اینجا و به این سبک گروگان‌گیری کشانده است، اما سوالاتی هست که پاسخ دادن به آن‌ها مسئله را به گونه‌ای دیگر تعریف می‌کند. چند سوال وجود دارد که پاسخ آن‌ها نمایشی بودن گروگان‌گیری امروز را محتمل‌تر می‌سازد:

در اولین اخباری که به شدت توسط رسانه‌های غربی درباره این گروگان‌گیری منتشر شد، هیچ صحبتی از پرچم داعش یا جبهه‌النصره نشده بود. حال سوال اینجاست که چرا یک گروگان‌گیری ساده باید تا این حد بزرگ‌نمایی شود که یک شهر را به تعطیلی بکشاند؟

چطور می‌شود توجیه کرد که یک نفر گروگان‌گیر پشت پنجره آمده، فیلم‌بردارها او را دیده‌اند اما تک‌تیراندازها او را ندیده‌اند یا از خیر زدن او گذشته‌اند؟ این سوال وقتی بغرنج‌تر می‌شود که بدانیم سیستم‌های امنیتی و اطلاعاتی استرالیا یکی از قوی‌ترین و پیچیده‌ترین سیستم‌های دنیاست و این سیستم پیچیده نتوانسته تعداد گروگان‌گیرها را تشخیص دهد.

اگر این واقعه، تنها یک گروگان‌گیری توسط یکی از طرفداران داعش یا جبهه‌النصره بود، پس چرا تمام شبکه‌های خبری جهان به طور مستقیم آن را پخش کردند، به گونه‌ای که 11 سپتامبری دیگر روی داده است؟

چرا این اتفاق باید به جای آنکه مثل همیشه، مستقیما و بدون هیچ واسطه‌ای به داعش و شهروندان غربی به داعش پیوسته و از عراق و سوریه برگشته متصل شود، این‌بار به یک واسطه ایرانی‌الاصل مرتبط شده؟

چرا این فرد ایرانی، شیعه بوده و بعد از پناهنده شدن به استرالیا، سنی شده است؟ این تغییر مسیر از شیعگی به تسنن چه برآیندی در ذهن مخاطب غربی ایجاد می‌کند که تا این حد روی آن تاکید می‌شود؟

چرا با اینکه رسانه‌های غربی این فرد را یک بیمار روانی معرفی می‌کنند که همسر خود را با چاقو کشته و جسدش را آتش زده و 50 مورد پرونده تجاوز جنسی دارد، یک‌سره تصاویر او را با لباس روحانیت شیعه نشان می‌دهند؟



مهم‌تر از همه آنکه چرا این نمایش رسانه‌ای درباره تروریست نشان دادن مسلمانان، شیعیان و ایرانیان باید تنها یک روز پس از پایان راهپیمایی عظیم اربعین به وقوع بپیوندد؟

اخبار بی‌بی‌سی فارسی درباره این گروگان‌گیری را ببینید:

در پایان با توجه به همه آنچه که گفته شد، تصمیم‌گیری درباره اینکه نمایش رسانه‌ای امروز، عقده‌گشایی غربی‌ها در برابر ضربه مهلک راهپیمایی اربعین سیدالشهدا بوده است یا خیر را به عهده شما مخاطبان گرامی می‌گذاریم.


وحید درمنکی فراهانی