کد خبر 372505
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۹

نمی‌دانم حواسم به ویترین باشد یا جمعیت، دستفروش‌ها را هم نگو که هر جا را دوست دارند اشغال کرده‌اند، البته از رفت و آمد موتورسوارانی که پیاده رو را با خیابان اشتباه گرفته‌اند نباید گذشت. اگر هم بخواهی راه ندهی چپ چپ نگاهت می‌کنند و بوق بارانت می‌کنند یا فحشت می‌دهند.

به گزارش مشرق، سالانه نزدیک به 20هزار عابر پیاده در کشور جان خود را بر اثر تصادفات رانندگی از دست می‌دهند و صدها هزارنفر هم زخمی می‌شوند که نیمی از آمارها مربوط به مرگ تلخ سالخوردگان در این حوادث است. چه عاملی باعث بروز این اتفاقات تلخ می‌شود؟ قانون گریزی یا ضعف امکانات شهری؟ بی نظمی و قانون گریزی برخی از شهروندان گاهی اوقات به ضرر خودشان تمام می‌شود، همین چند روز پیش بود که پزشکی قانونی در آماری رسمی اعلام کرد که 50درصد از کشته شدگان تصادفات راهنمایی و رانندگی پایتخت مربوط به عابران پیاده است.

طی چند سال گذشته پلیس راهنمایی و رانندگی با کمک شهرداری تهران برای برقراری انضباط ترافیکی و برطرف کردن دست کم بخشی از ترافیک قفل شده پایتخت بویژه مناطق پر رفت و آمد برنامه‌هایی را به اجرا گذاشت. از جمله می‌توان به راه‌اندازی زیرگذر پیاده رو در تقاطع خیابان انقلاب-ولیعصر به عنوان گامی مهم در مکانیزه شدن عبور و مرور مسافران مترو، بی آرتی و عابران پیاده اشاره کرد. هر چند ساخت این گذرگاه کمی از حجم ترافیک چهار راه ولیعصر(عج) را کاهش داد اما هنوز هم برخی از شهروندان از لابه لای حصارهای فلزی رد می‌شوند و به آن‌سوی خیابان می‌روند. برخی از این افراد نیز چنانچه در گزارش‌های متعدد دیده‌ایم، ضعف امکانات و ناسازگاری گذرگاه با واقعیت‌های ترافیکی را عامل بی‌رغبتی خود در استفاده از این امکان شهری می‌دانند بویژه اینکه در این گذرگاه نه تنها هیچ امکانی برای معلولان وجود ندارد، سدهای جدیدی نیز برای ممنوعیت استفاده از این شهروندان تعبیه شده است.

گذشته از این ناهنجاری‌ها، ضعف در امکانات شهری و مهیا نبودن برخی از الزامات ضروری به خودی خود تبدیل به یک معضل می‌شود که برای آن باید چاره‌ای اندیشیده شود.

سرهنگ حسن عابدی، جانشین رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی پایتخت که رفت و آمد خودروها و عابران پیاده در مرکز شهر را در مانیتورهای متعددی زیر نظر می‌گیرد، می‌گوید: «تصادفات منجر به فوت در شهر تهران در 6 ماهه نخست سال‌جاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته 11درصد کاهش داشته ولی متأسفانه نوک پیکان تلفات منجر به مرگ، عابران پیاده را نشان می‌دهد که عوامل مختلفی در بروز این تصادفات نقش دارند.

وی در مورد این عوامل می‌گوید: «نبود روشنایی در برخی از مناطق بویژه اتوبان‌های شهری، وجود نقاط حادثه خیز، نواقص در برخی از علائم راهنمایی و رعایت نکردن قانون توسط عابران از عوامل بروز تصادفات منجر به مرگ است. البته ما هم‌اکنون رتبه نخست در کاهش تصادفات شهری منجر به فوت در کشور را برای چندمین سال متوالی کسب کرده‌ایم و همچنان برای کاهش این آمار تلاش می‌کنیم و از سرکلانتران راهنمایی و رانندگی در سطح شهر خواسته‌ایم تا نقاط حادثه خیز را به ما معرفی کنند.

در حال حاضر نیز با تعاملاتی که با شهرداری داریم درصدد رفع اشکالات هندسی معابر، خیابان‌ها و چند اتوبان هستیم و هم‌اکنون برخی از معابر برای عبور عابران خط کشی شده‌اند و امکانات دیگری همچون ساخت گذرگاه‌های مکانیزه و جبران روشنایی نیز در اولویت است.»

برای خرید کتاب و تهیه همین گزارش به میدان انقلاب می‌روم مثل همیشه شلوغ شلوغ است. می‌خواهم قدم زنان ویترین کتابفروشی‌ها را ببینم اما کمتر موفق می‌شوم، انگار همه عجله دارند. اگر غفلت کنم با تنه این و آن، ناخواسته در موجی از حرکت رو به جلو می‌افتم. نمی‌دانم حواسم به ویترین باشد یا جمعیت، دستفروش‌ها را هم نگو که هر جا را دوست دارند اشغال کرده‌اند، البته از رفت و آمد موتورسوارانی که پیاده رو را با خیابان اشتباه گرفته‌اند نباید گذشت. اگر هم بخواهی راه ندهی چپ چپ نگاهت می‌کنند و بوق بارانت می‌کنند یا فحشت می‌دهند.

به هرحال بخیر می‌گذرد و با دست پر به خانه برمی‌گردم. می‌خواهم از زیرگذر جدید تقاطع ولیعصر به آن سوی خیابان بروم، جمعیت دو دسته می‌شود، دسته‌ای که از پله‌ها پایین می‌روند و دسته دیگر به زور و با کج و راست کردن خود از میان حصارهای آهنی می‌گذرند تا زودتر از دیگران به آن طرف برسند، چند لحظه‌ای به تماشا می‌نشینم، صحنه‌ها برایم جالبند این حصارها انگار نقش تورماهیگیری را دارند که چند جایش سوراخ است و ماهی‌ها با لغزیدن از آن رها می‌شوند.
دکترعلی ملک‌پور، جامعه شناس و استاد دانشگاه در تحلیل این پدیده می‌گوید: «در تحلیل پدیده و معضلات اجتماعی مثل تصادفات، قانون‌گریزی یا تمایل به دور زدن قانون باید از چند زاویه بررسی شود. وقتی گروه‌های مرجع یک جامعه مثل نخبگان، مدیران ارشد، سیاستمداران، بازیگران، ورزشکاران و... یا رسانه‌ها نقش خود را به عنوان یک الگو درست بازی نمی‌کنند یا اینکه قانون را نقض می‌کنند، انتظار  اینکه مردم از قوانین پیروی کنند منطقی نیست.

باید به دنبال مشارکت مردم در همه شرایط باشیم، اگر قرار باشد فقط مشارکت مردم را در اجرای برخی اهداف دنبال کنیم اثر بخشی از بین می‌رود، افراد زمانی مشارکت می‌کنند که به نظراتشان در همه برهه‌ها و همه موارد احترام گذاشته شود.»

یکی از عابرانی که به جای استفاده از پل روگذر عابر پیاده در تقاطع خیابان‌های جمهوری – سعدی دقیقاً از زیر آن و با بی‌توجهی عبور می‌کند، می‌گوید: «آقا به پل نگاه کنید ببینید چند نفر از آن استفاده می‌کنند؟ هیچ‌کس. چرا؟چون مردم برایشان سخت است که 50پله را بالا بروند و دوباره50پله را پایین بیایند، زانوهایم آسیب دیده‌اند و اگر یک بار از پله‌ها بالا بروم کارم به بیمارستان می‌کشد. ما هم دوست نداریم قانون را زیرپا بگذاریم یا اینکه جانمان را به خطر بیندازیم ولی شهرداری هم باید امکانات را پیشرفته‌تر کند و به جای استفاده از پله‌های ثابت50سال پیش از پله برقی استفاده کند تا به نوعی به حقوق شهروندی مردم احترام بگذارد.»

دکتر ملک‌پور با اشاره به عوامل غیر اجتماعی مؤثر در پدیده‌های قانون گریزی می‌گوید: «کمبود برخی امکانات یا ضعیف بودن آنها از نظر جامعه‌شناسی می‌تواند در رعایت نکردن قانون به صورت غیر‌مستقیم تأثیرگذار باشد. وقتی استانداردهای شهری به روز نیست، پله‌های گذرگاه‌های هوایی همانند 40سال پیش است پس شاهد قانون گریزی خواهیم بود.»

جانشین رئیس پلیس راهنمایی هم عنوان می‌کند بیشترین تصادفات با عابران مربوط به شب و در اتوبان‌های پایتخت و بعد از آن تقاطع‌های پرتردد است. برای پیشگیری از این‌گونه رخدادها باید با کار فرهنگی و آموزشی از شهروندان بخواهیم گذشته از اینکه باید به قانون و خود احترام بگذارند به ایجاد انضباط ترافیکی نیز کمک کنند.

وی ادامه می‌دهد: «اگر عابران از گذرگاه‌های ویژه خودشان استفاده کنند به طور قطع نه تصادفی به وجود می‌آید و نه گره‌های ترافیکی. در حال حاضر برخی از معضلات ترافیکی مربوط به عابران پیاده است که باعبور از عرض خیابان یا حرکت کردن در جهت طولی خیابان‌ها بویژه در شب مشکلاتی برای همکارانم و حتی خود مردم به وجود می‌آورند.

یکی دیگر از معضلاتی که چند مدتی است در تهران با آن روبه‌رو هستیم تردد شبانه معتادان و کارتن‌خواب‌ها در حاشیه اتوبان‌هاست که سهمی از تصادفات منجر به مرگ مربوط به این
قشر است.»

دکتر شجاعی، رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور در مراسم روز جهانی قربانیان ترافیک با اشاره به آمار مقایسه‌ای سال‌های 91 و92 در سطح کشور و تهران می‌گوید: «سال 91 تعداد عابرانی که جان خود را در تصادفات از دست دادند 19هزار و 89 نفر بود که در سال 92 این رقم به 17هزار و994 نفر رسید و آمار پایتخت از تعداد882به تعداد831 نفر در سال 92 کاهش پیدا کرد.
متأسفانه نیمی از درگذشتگان در تصادفات تهران عابران هستند که 58درصد آنها را افراد بالای 50سال تشکیل می‌دهند. امیدواریم این روند کاهشی در کشور با سرعت بیشتری ادامه یابد.»
مردی که روی ویلچر نشسته و می‌خواهد به آن سوی خیابان برود، کمی مکث می‌کند و رفت و آمد ماشین‌ها را زیر نظر می‌گیرد، وقتی به این نتیجه می‌رسد که نمی‌تواند از عرض خیابان عبور کند از یکی از عابران تقاضای کمک می‌کند.

او که از وضعیت معابر برای استفاده جانبازان و معلولان برای رفت و آمد ناراضی است می‌گوید: «گاهی اوقات با این ذهنیت که برای تردد در شهر با مشکلات بسیاری روبه‌رو می‌شوم از خانه بیرون نمی‌آیم. وقتی به مرکز شهر می‌آیم همه جا را نرده‌های فلزی محصور کرده‌اند و اگر بخواهم از یک سوی خیابان به سوی دیگر بروم دچار نگرانی می‌شوم، البته برخی از رانندگان هم اهمیتی به عابران پیاده نمی‌دهند حتی عابرانی که روی خط عابر پیاده در حال رد شدن هستند.»

به گفته دکتر ملک پور «شخصیت فرد و تأثیرگذار بودن خانواده در تمایل به تخلف و سرپیچی از قانون منجر به ترویج سبکی اشتباه در تربیت می‌شود. به طور مثال وقتی پدری به خانه برمی‌گردد و براحتی و با افتخار می‌گوید که روزش را چگونه با برخی کارهای غیرقانونی و خلاف به پایان رسانده نتیجه‌اش الگو‌برداری فرزندان از عملکرد پدرشان خواهد شد و در آینده نه چندان دور که آنها وارد جامعه می‌شوند همان مسیری را دنبال خواهند کرد که پدرشان رفته است.»

وی عنوان می‌کند: «البته باید به عامل اخلاق نیز اشاره کرد، اخلاق در حال حاضر در جامعه ما حال و روز خوبی ندارد و باید گفت از اخلاق و ادب چه خبر؟ گاهی در سطح شهر می‌بینیم برخی از رانندگان وقتی عابر را می‌بینند به جای اینکه سرعتشان را کم کنند تا او رد شود پایشان را روی پدال گاز می‌گذارند تا زودتر عبور کنند و این یعنی بی‌احترامی به حقوق شهروندی یا عکس این ماجرا را هم می‌توان بیان کرد که بعضی از عابران از هر جایی که دوست دارند می‌گذرند و اهمیتی به حقوق رانندگان نمی‌دهند.

اینجاست که کمبود دانش اجتماعی و علم جامعه شناسی نیز بخوبی احساس می‌شود. متأسفانه تا حدودی علوم جامعه شناسی که به دنبال ریشه‌یابی معضلات اجتماعی است کنار گذاشته شده یا دست کم اهمیتی به آن داده نمی‌شود.

مسائل اجتماعی و فرهنگی بخوبی تحلیل نمی‌شوند و هیچ اهمیتی به متخصصان این علم داده نمی‌شود، جامعه‌شناسان همانند پزشکان هستند که باید برای درمان یا پیشگیری بیماری‌های جامعه تلاش کنند ولی فرصتی آنچنانی در اختیارشان گذاشته نشده و این در حالی است که برخی از مسئولان عنوان می‌کنند 70درصد از قانون‌گریزی‌ها مربوط به عوامل فرهنگی و اجتماعی است.»

قانون‌گریزی یا ضعف خدمات؟ رعایت نشدن حقوق شهروندی یا فقر فرهنگی؟ بی‌توجهی یا خلأ قانونی؟ پاسخ این پرسش‌ها را باید از دل اتفاقات کوچک و بزرگی که در شهرمان رخ می‌دهد بیرون کشید و از سوی دیگر جایی برای تحلیل‌های رفتاری، فرهنگی و اجتماعی جامعه‌شناسان باز کرد.

منبع:ایران