دشمن با بهره‌گیری از رسانه‌هایی که در اختیار دارد - چه داخلی و چه خارجی- به بزرگنمایی افراد فریب‌خورده و یا خدای نخواسته خریداری شده‌ای می‌پردازد که به هر علت آنها را شکار کرده است و تلاش می‌کند از «کاه» آنها «کوه» بسازد.

به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان به اظهارات شیرزاد و صادق زیباکلام پاسخ داد و نوشت: این روزها، در حالی که مذاکرات هسته‌ای کشورمان با گروه 5+1 به مراحل حساسی رسیده است و حریف خواسته نهایی خود مبنی بر توقف کامل فعالیت اتمی جمهوری اسلامی ایران را پنهان نمی‌کند، کسانی در داخل کشور دقیقاً همان هدف نهایی دشمن را به تکرار نشسته‌اند. این افراد که حریف با بهره‌گیری از شگرد «درشت نمایی ریزها» اصرار به گنده‌گویی درباره آنها دارد، سال گذشته نیز در گرماگرم مذاکرات هسته‌ای همان خواسته اعلام شده 5+1 را بر زبان و قلم آورده بودند که صد البته با بی‌اعتنایی مردم و مسئولان نظام روبرو شده بود. نگارنده سال گذشته (30 بهمن ماه 92) طی یادداشتی در کیهان تحت عنوان «دیکته‌دشمن را ترجمه نکنید»! به نمونه‌هایی از کاربرد دانش هسته‌ای اشاره کرده و آورده بود «تولید برق و انرژی اگرچه یکی از با اهمیت‌ترین دستاوردهای دانش و تکنولوژی هسته‌ای است ولی کاربرد دانش هسته‌ای محدود به تولید انرژی نیست و این فناوری کاربردهای فراوان دیگری نیز دارد که برای پی بردن به آن، کافی است به انبوه سایت‌ها و خروجی اعلام شده مراکز علمی که به آسانی در دسترس همگان است نیم‌نگاهی انداخته شود.»
یادداشت طولانی - 4 ستونی- آن روز کیهان در محدوده کنونی قابل تکرار نیست ولی اشاره‌ای گذرا به مواردی از آن را ضروری می‌دانیم. از جمله؛ دانش‌هسته‌ای و فناوری آن یکی از حلقه‌های تعیین‌کننده در زنجیره علوم و تکنولوژی است که با بسیاری از شاخه‌های دیگر علوم رابطه علت و معلولی دارد، تا آنجا که حذف این حلقه از زنجیره علم و محرومیت از دانش هسته‌ای می‌تواند خط توسعه علوم و تکنولوژی را به طور جدی مختل کرده و در مواردی متوقف کند. از سوی دیگر و دقیقاً به همین علت، دانش هسته‌ای ده‌ها شاخه علمی و تکنولوژیک دیگر را در بستر خود تولید و یا گسترش می‌دهد، نظیر استحصال منیزیوم و زیرکونیم (شیمی صنعتی)، ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته (مکانیک)، پیشرفت مثال‌زدنی در بهره‌گیری از اشعه لیزر (فیزیک نور)، ساخت آلیاژ مقاوم در برابر چرخش چند ده هزار دور در دقیقه سانتریفیوژها (متالوژی) و ده‌ها دستاورد علمی و تکنولوژیک دیگر که دانش‌ و فناوری هسته‌ای کشورمان علی‌رغم تحریم‌ها و فشارهای فراوان بیرونی به آن دست یافته است.
علاوه بر دستاوردهای به دست آمده می‌توان به موارد دیگری از کاربرد دانش‌هسته‌ای که با توجه به تلاش هوشمندانه دانشمندان کشورمان از دسترسی به آن دور نیستیم نیز اشاره کرده، نظیر؛ تهیه و تولید کیت‌های رادیو‌دارویی برای مراکز پزشکی هسته‌ای، تهیه و تولید رادیوداروهای ویژه به منظور تشخیص انواع بیماری‌های تیروئید و درمان آنها، تولید داروهای ضروری برای تشخیص بیماری‌های هورمونی و درمان و ترمیم آسیب‌های هورمونی. کاربرد در تشخیص تومورهای سرطانی، رفع‌گرفتگی‌های وریدی، تصویربرداری و تشخیص بیماری‌های قلبی، عفونت‌ها، التهاب‌های مفصلی، آمبولی‌ها و ده‌ها کاربرد شناخته شده دیگر در عرصه پزشکی.
دانش هسته‌ای در عرصه دامپزشکی نیز کاربردهای فراوانی دارد که تغذیه، بهداشت و ایمن‌سازی محصولات دامی، اصلاح نژاد دام‌ها و... از‌جمله آنهاست.
از تکنیک‌های هسته‌ای برای کشف سفره‌ها و منابع آب زیرزمینی، تشخیص محدوده آن، هدایت آبهای سطحی و زیرزمینی، کنترل ایمنی سدها، کشف نشت‌های احتمالی سدها، پی بردن به آسیب‌های رانشی‌زمین، شیرین کردن آب‌های شور و... استفاده می‌شود.
دانش هسته‌ای در صنایع غذایی و کشاورزی نیز کاربردهای ویژه و منحصر به فردی دارد که مقابله با ویروس‌های گیاهی، مبارزه با آلودگی‌های میکروبی، جلوگیری از فساد مواد غذایی، کنترل حمله حشرات به محصولات کشاورزی، تنظیم زمان رسیدن محصولات، افزایش جهشی برخی محصولات نظیر گندم، برنج و پنبه و... فقط چند نمونه از این کاربردهاست.
دانش و تکنولوژی هسته‌ای کاربردهای فراوان دیگری نیز در سایر حوزه‌های علمی و فنی و اقتصادی دارد که حتی ارائه فهرست آن نیز بیرون از محدوده این نوشته است.
و اما، یکی از بااهمیت‌ترین و کارسازترین موارد استفاده صلح‌آمیز از دانش و تکنولوژی هسته‌ای، تولید برق با بهره‌گیری از نیروگاه‌های اتمی و تولید سوخت آن به دو روش، غنی‌سازی اورانیوم از طریق دستگاههای سانتریفیوژ و یا «لیزر» است. این بخش از کاربرد دانش هسته‌ای است که امروزه در کشورمان بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. آمریکا و متحدانش از بیرون و افراد اندک و کم‌شماری از درون برای وادار کردن ایران اسلامی به انصراف از فعالیت هسته‌ای روی همین بخش از کاربرد دانش اتمی تمرکز کرده و توقف فعالیت هسته‌ای و بهره‌گیری از منابع انرژی جایگزین- عمدتا فسیلی- را توصیه می‌کنند. در این باره گفتنی است که؛ نیاز سالانه کشورمان به برق نزدیک به 8 هزار مگاوات است برای تولید این میزان برق 220 میلیون بشکه نفت خام مصرف می‌شود و براساس برآورد مراکز علمی، مصرف 220 میلیون بشکه نفت خام بیش از هزار‌تن گاز مسموم‌کننده و خطرناک «دی اکسید کربن» تولید می‌کند، نزدیک به 170‌تن ذرات معلق در هوا، بیش از 140 تن گوگرد و 55 تن اکسید نیتروژن را در محیط زیست پراکنده می‌سازد. این همه در حالی است که نیروگاه اتمی هیچیک از آلودگی‌های مورد اشاره را ندارد و با توجه به قیمت نفت و گاز، استفاده از نیروگاه اتمی برای تولید برق مورد نیاز کشور، سالانه نزدیک به 6 میلیارد دلار صرفه‌جویی در پی خواهد داشت.
توصیه می‌کنند که به جای نیروگاه اتمی می‌توانیم از سوخت فسیلی، یعنی نفت و گاز برای تولید برق استفاده کنیم این پیشنهاد در حالی است که؛ ذخایر نفت و گاز کشور به سرعت رو به کاهش است، که مصرف کلان و پرشتاب داخلی از یکسو و صدور نفت و گاز برای تامین نیازهای مالی از سوی دیگر به جان ذخایر فسیلی افتاده‌اند و نقطه پایان این ذخایر ارزشمند و گرانبها را نزدیک و نزدیکتر می‌کنند. اکنون زمانی را در نظر آورید- حداکثر 3 تا 4 نسل دیگر- که ذخایر فسیلی کشور تمام شده است. آیا تصور فاجعه بزرگی که به یقین نسل‌های آینده با آن روبرو خواهند شد، وحشت‌آفرین و دردآور نیست؟!  در آن حالت مردم  این مرز و بوم اسلامی اولا؛ هیچ ذخیره فسیلی برای فروش و تامین هزینه‌های جاری کشورشان در اختیار ندارند، تأمین هزینه‌های عمرانی و پیشرفت و توسعه که جای خود دارد! ثانیا: از سوخت لازم برای ادامه فعالیت نیروگاه‌های تولید برق محروم هستند. و برای تأمین سوخت نیروگاه‌ها باید دست نیاز به سوی کشورهای دیگر دراز کنند و بدیهی است که وقتی خزانه کشور از درآمدهای نفتی خالی باشد قدرت خرید سوخت و یا خرید انرژی از سایر کشورها نیز امکان‌پذیر نخواهد بود... و این، یعنی فرو رفتن در خاموشی، توقف فعالیت در تمامی  مراکز تولیدی و صنعتی و زمینه‌هایی که به انرژی برق نیاز دارند. این واقعیات تلخ و ده‌ها نمونه مشابه دیگر فقط با یک حساب‌سرانگشتی و مراجعه‌ای- هر چند گذرا- به داشته‌ها و یافته‌های انکارناپذیر علمی قابل درک است و از نوع تحلیل‌های من‌درآوردی و آبکی برخی از مدعیان سیاست‌ورزی نیست که در پستوهای حزبی و جناحی ساخته و پرداخته شده باشد و...
حالا باید از کسانی که به کم‌دانی! و یا به فریب «عکس مار» می‌کشند و دانسته یا ندانسته، دیکته آمریکایی‌ها  درباره توقف فعالیت هسته‌ای را به‌بهانه تحریم‌ها به فارسی ترجمه می‌کنند، پرسید، کدام یک از واقعیت‌های تلخ و فاجعه‌آفرین مورد اشاره را می‌توانید انکار کنید؟! و با استناد به کدام تحقیق و بررسی و یا گزاره علمی برای نسل‌های بعدی این مرز و‌بوم نسخه فاجعه می‌پیچید؟!
برخی از مدعیان که از یکسو پی‌آمد فاجعه‌بار پایان ذخایر فسیلی برای چند نسل آینده را قابل انکار نمی‌دانند و از سوی دیگر - به هر علت و با هر انگیزه‌ای - توقف فعالیت هسته‌ای کشورمان را توصیه می‌کنند، از انرژی‌های دیگر نظیر انرژی خورشیدی، انرژی بادی و یا آبی به عنوان جایگزین انرژی فسیلی یاد می‌کنند! که این توصیه‌ها قبل از آن که کارساز باشد، از شدت ناپختگی، خنده‌دار است، چرا که؛ انرژی خورشیدی هنوز قابلیت صنعتی شدن و تولید انبوه را ندارد. تولید انرژی از آب با توجه به این که کشورمان از جمله کشورهای خشک و کم‌آب است، ناممکن بوده و هرگز نمی‌تواند جوابگوی نیاز کشور پهناوری نظیر ایران اسلامی باشد. تولید انرژی از باد اولا؛ پرهزینه و ثانیا؛ کم بازده است و ثالثا- مهم‌تر ازهمه - کشورمان بادخیز نیست.
 و اما، ممکن است گفته شود که بعد از پایان ذخایر فسیلی می‌توانیم به سراغ تولید انرژی هسته‌ای برویم! که باید گفت؛ فرایند تولید انرژی هسته‌ای، دستکم 20 سال زمان می‌برد.
و بالاخره گفتنی است؛ «درشت‌نمایی ریزها» و گنده‌گویی درباره «کوچک‌»ها یکی از شگردهای شناخته شده عملیات روانی است و کاربرد آن هنگامی است که دشمن در طرف مقابل و در میدان حریف، هیچ شخص، گروه، حزب و یا جمعیت قابل اعتناء و ریشه‌داری را با اهداف خود همسو نمی‌یابد تا خواسته تحمیلی خود را، خواسته بخشی از مردم در کشور حریف معرفی کند و از این طریق به آن مشروعیت! و مقبولیت! ببخشد. شگرد «درشت نمایی ریزها» دقیقاً در این نقطه به کار گرفته می‌شود و دشمن با بهره‌گیری از رسانه‌هایی که در اختیار دارد - چه داخلی و چه خارجی- به بزرگنمایی افراد فریب‌خورده و یا خدای نخواسته خریداری شده‌ای می‌پردازد که به هر علت آنها را شکار کرده است و تلاش می‌کند از «کاه» آنها «کوه» بسازد. بدیهی است که واقعیت «کوچک» این «گنده‌گویی»ها از نگاه مردم پنهان نیست ولی دشمن از به کارگیری شگرد یادشده دو هدف مشخص را دنبال می‌کند، اول؛ پمپاژ این «توهم» در داخل که قاطبه ملت نسبت به فلان گزینه مورد نظر نظام، نگاه یکسان ندارند! این مأموریت را برخی از رسانه‌های داخلی برعهده می‌گیرند و دوم؛ توجیه مردم خود که قرار است هزینه دشمنی با کشور حریف از کیسه آنان پرداخت شود. این وظیفه را رسانه‌ها و مقامات رسمی دشمن دنبال می‌کنند و...