وی افزود: میخواهم بگویم اصلاً برای چه امام را سامرا آوردند، برای اینکه ایشان را تحت نظر داشته باشند، امام را وادار به اقامت اجباری کردند، البته آقا زیر نظر اقامت اجباری عباسیان بودند، عباسیان اگر پستتر از امویان نباشند بهتر از آنان نیستند، میدانستند که امر خلافت مال اینها نیست و میترسیدند یک روز ادعا کنند و همین که ادعا کردند، مردم دورشان جمع شوند و میدانستند اگر از دست آنها رها شود، تخت و تاج پادشاهی را از دست خواهند داد.
آیتالله طبسی بیان داشت: نکته مهمتر اینکه خوب میدانستند، طبق آنچه از اخبار رسیده پایان کار جباران با امام زمان(عج) است، به همین خاطر شروع به کشتن اهل بیت رسول خدا(ص) کردند؛ «فسعوا فی قتل اهل بیت رسول الله یذبحون ابناؤهم و یستحیون نسائهم».
وی با اشاره به علل کشتن خاندان اهل بیت(ع) توسط خلفای عباسی ادامه داد: آنها میدانستند یکی از مأموریتهای امام زمان(عج) این است که ظلم ظالمین را ریشهکن کند و میدانند ظلم ظالمین خودشان هستند، بنابراین تلاش میکردند، یا مهدی دنیا نیاید یا مثلاً اگر دنیا آمده باشد به خیال خودشان با کشتن چند نفر علم پیدا کنند که بین اینها مهدی است.
استاد حوزه علمیه قم اظهار داشت: امام حسن عسکری(ع) میفرماید: «فابی الله الا ان یکشف امره لواحد منهم»؛ اراده خداست که امر حضرت مهدی برای حتی یکی از اینها هم کشف نشود، هنوز که هنوز است نسل امویان، نسل عباسیان و نسل تکفیریها هنوز سردرگم هستند و در کتابهایشان است که مهدی آمد و رفت!
وی افزود: من تمام روایات امام زمان(عج) را تتبع کردم، از سی سال قبل یکی از کارهایم و یکی از عنایات خدا بر من این تتبع و روایات مهدویت است و شاید روایتی در باب مهدویت نباشد که من آن روایت را نخوانده باشم، به عنوان کسی که مختصری اطلاعات در باب مهدویت دارد عرض میکنم که حضرت امام حسن عسکری(ع) از لحظه ولادت امام زمان(عج) اطلاع رسانی کردند.
آیتالله طبسی با اشاره به حضور امام زمان(عج) در مراسم تدفین پدرشان گفت: شهود و رؤیت بر آقا امام زمان داریم تا وقت شهادت پدر بزرگوارشان که آب برای امام حسن عسکری آورد، همه دیدند که آقا امام زمان بر پدر بزرگوارشان نماز خواند، امام حسن عسکری(ع) به مردم قم نامه مینویسد، احمد بن اسحاق قمی، مسجد مقدس امام حسن عسکری را به امر امام ساخته است.
وی ادامه داد: امام به ایشان نامه مینویسند «ولد لنا مولود و عن جمیع الناس مکتوما»، ای نماینده من، خداوند به ما فرزند داد و از دید تمام مردم مکتوم است، «ناس» به نظر حقیر ، دگر اندیشاناند نه از خودیها، زیرا «لأنا لم نظهر علیه» آشکار نمیکنیم آن را مگر به نزدیکان، اسحاق قمی بعد از مدتی محضر امام حسن عسکری رسید و به امام عرض کرد: وقتی این نامه به قم رسید، همه خوشحال شدند، عبید، اماء، کنیز، احراء، بزرگ و کوچک از ولادت امام خوشحال شدند و اگر شکی بود زائل شد.
استاد خارج مهدویت با اشاره به خبررسانی امام عسکری(ع) درباره وجود مقدس امام زمان(عج) خاطرنشان کرد: کسانی هم از یمن و هم از شهرهای دور و نزدیک میآمدند، امام در هر حال سخن از مهدی به میان میآوردند و بر وجود نازنینش تأکید میکرد، شیخ طوسی اسم دو نفر را میبرد که میگویند به ملاقات امام حسن عسکری(ع) رفتیم، دیدیم محضر آقا شلوغ است، امام با اشاره به ما به دیگران گفتند: «هؤلاء من شیعتنا من یمن».
وی ادامه داد: در هر حال امام، نماینده خود را به سوی آنان میفرستد تا وجوهات را از آنان بگیرد، امام به عثمان بن سعید میفرماید: برو از طرف من با آنان صحبت کن و برای وکالت و نمایندگی زمینهسازی کن، بعد ایشان فرمودند: بعد از من شهادت بدهید که عثمان وکالت امر مرا دارد و فرزندش وکیل فرزندم مهدی ماست.
آیتالله طبسی بیان داشت: مورد دیگر اینکه شیخ طوسی از عثمان بن سعید نقل میکند که در مجلسی وارد شدیم، در مجلس چهل نفر بودند، ما هم پنج نفر بودیم، گفتم: یابن رسول الله! سؤالم را بگویم؟ امام فرمود: کسی از مجلس خارج نشود، امام فرمود: عثمان بلند شو؛ بگویم سؤالت چیست؟ اصلا سؤال این جمعیت چیست؟ گفتند: بله! یابن رسول الله، فرمود: آمدهاید از حجت خدا و از جانشین بعد از من سؤال کنید؛ در این هنگام غلامی همچون پاره ماه که شبیهترین مردم به ابی محمد بود، وارد شد. پس گفت: این امام بعد از من است، او را اطاعت کنید و متفرق نشوید، همه حول یک محور بچرخید، امام(ع) در این زمینه دارد اتمام حجت میکند و نشان مردم میدهد تا نگویند امام حسن عسکری(ع) فرزند نداشت، امام فرمود: بعد از من او را نخواهید دید تا اینکه عمری و سالیانی بگذرد، امام در واقع دارد زمینهسازی دوران غیبت را میکند.