وقتی پدر تویی...
از حمد توست در فلک، اسماءِ احمدی
ای نقطهی تلاقیِ دلهای ایزدی!
حبلالمتینی و همهی دستها به توست 1
تا دستِ رد به تفرقهی دستهها زدی
شرک است از جداییِ این جمع، دم زدن 2
وقتی تو شمعِ محفلی و نورِ بیحدی
وقتی پدر تویی، همهی ما برادریم
سوی تو میدویم... که تنها تو مقصدی
بی اتحاد، جنسی از ایمان نمانده است 3
بی این دو یار، تحفهی بازار شد بدی
گاهی برای گفتن یک بیت لازم است 4
شاهد بیاورم ز غزلهای اوحدی
"حاشا که جز هوای تو باشد هوس مرا" 5
شرب مدام شد صلوات محمدی
1- اشاره به 103 آل عمران: چنگزدن به ریسمان الهیاز حمد توست در فلک، اسماءِ احمدی
ای نقطهی تلاقیِ دلهای ایزدی!
حبلالمتینی و همهی دستها به توست 1
تا دستِ رد به تفرقهی دستهها زدی
شرک است از جداییِ این جمع، دم زدن 2
وقتی تو شمعِ محفلی و نورِ بیحدی
وقتی پدر تویی، همهی ما برادریم
سوی تو میدویم... که تنها تو مقصدی
بی اتحاد، جنسی از ایمان نمانده است 3
بی این دو یار، تحفهی بازار شد بدی
گاهی برای گفتن یک بیت لازم است 4
شاهد بیاورم ز غزلهای اوحدی
"حاشا که جز هوای تو باشد هوس مرا" 5
شرب مدام شد صلوات محمدی
2- اشاره به 31_32 روم: شرک در کنار تفرقه است.
3- اشاره به 141 نساء: عدم اتحاد مساوی است با عدم ایمان.
4- تضمین از مصرعی از غزل جناب آقای ناصر فیض
5- تضمین از مصرعی از اوحدی مراغهای:
حاشا که جز هوای تو باشد هوس مرا
یا پیش دل گذار کند جز تو کس مرا