کد خبر 378743
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۳ - ۲۳:۱۴

فقر جمعیت و ثروت بی‌پایان، قطری‌ها را به فکر فرو برده. آنها گاز دنیا را تامین می‌کنند و در عوض نیروی انسانی می‌خرند.

به گزارش مشرق، میان ساکنان خاورمیانه، آنها تنها کشوری هستند که شاید حسرت گذشته‌های دور و نزدیک‌شان را نخورند. قطر، تنها کشوری است که روند رو به رشدی یکنواخت را طی تمام این سال‌ها طی کرده و افت‌هایی ناگهانی هم نداشته. آنقدر که قطری‌ها به پای بازیکنان و مربیان‌شان پول ریختند، اگر پای شن ریزه‌های کنار ساحل خلیج فارس‌شان ریخته بودند، از تک تک آنها فوتبالیست ساخته بودند. هرچند که نباید فراموش کرد همین ریزش ثروت در فوتبال، فقط و فقط مختص آنها نبوده. عربستانی‌ها، اماراتی‌ها و تازگی‌ها کویتی‌ها هم همین باران دلار در ورزشگاه‌ها و باشگاه‌های‌شان را تجربه کرده‌اند اما قطر، کمی با برنامه‌تر و هدفمندتر بوده. اخذ میزبانی جام ملت‌ها و کمی قبل‌تر بازی‌های آسیایی و غرب آسیا و بعدتر گرفتن آن میزبانی پربحث جام جهانی، همه و همه تلاش‌هایی است که خانواده سلطنتی قطر (از پدر تا پسر) برای تزریق روح فوتبال و ورزش به کشورشان انجام داده‌اند.

روزگاری قطر برای آسیایی‌ها یک معنی مطلقه داشت و آن هم «محمد سالم العنزی» بود. همانطور که بخش عمده‌ای از آسیا، روزگاری فوتبال ایران را با نام «علی دایی» می‌شناخت اما قطر، چیزی جز العنزی بلند قامت و ترکه‌ای که روی هوا همه چیز بود و روی زمین فقط شوت‌های پشت هجده قدم، چیز دیگری نداشت. برای قطری‌ها، با سرانه جمعیت کمتر از دو میلیون نفر که فقط یک سوم آنها صاحب شناسنامه و پاسپورت قطری هستند، همین پیدا شدن سالم العنزی هم یک نعمت بود. بین دو میلیون جمعیت، پیدا کردن هائو هایدونگ و مهدوی کیا و میورا و پارک جی سونگ، مثل یافتن آب از دل شوره‌زار بود. جمعیت و البته ثروت، فوتبال را در آخرین بخش بندی‌های اجتماعی قرار می‌داد. پس محق بودند که دلارهای‌شان را گاهی برای سباستین سوریا یا احمد عبدالمقصود و محمود یاسر المحمدی علاء و محمد احمد و حالا مونتاری خرج کنند و آنها را از اروپا و آفریقا به تابعیت قطر درآورند.

نکته قابل توجه البته آینده نگری آنهاست. قطری‌ها با تاسیس آکادمی اسپایر دوحه که بزرگترین و مجهزترین آکادمی فوتبال آسیاست نوجوانان وجوانان اروپایی و آمریکای جنوبی و آفریقایی را به کشورشان می‌برند، آنها را پرورش می‌دهند و حالا بیش از 80 درصد ترکیب تیم‌های نوجوانان، جوانان و امیدهای قطری را بازیکنان دورگه همین آکادمی تشکیل داده‌اند. فقر جمعیت و ثروت بی‌پایان، قطری‌ها را به فکر فرو برده. آنها گاز دنیا را تامین می‌کنند و در عوض نیروی انسانی می‌خرند.



قطری‌ها، حالا با یک قهرمانی که در جام خلیج فارس به دست آورده‌اند وارد جام ملت‌ها شده‌اند. «جمال بلمادی» همان بازیکن فرانسوی الاصل الجزایری که سال‌ها در پاری‌سن ژرمن و مارسی و سلتاویگو و منچستر سیتی درخشید و بارها با تیم ملی الجزایر (با وجود درخواست فرانسوی‌ها برای بازی در تیم ملی این کشور) بازی کرد، با رویاهایی بزرگ وارد استرالیا شده است.

تیمی متشکل از 8 بازیکن وارداتی و چند قطری که به محصول مشترک آسیا شباهت دارد، نه یک تیم ملی! مهم اما این است که همین امروز، بلمادی تیمی را مسافر استرالیا کرده که میانگین سنی‌اش در قیاس با دو سال قبل بیش از سه سال و نیم پایین آمده. جوانگرایی میان وارداتی‌ها!‌ نمونه‌اش همین که سباستین سوریا، همان شهیرترین و یکی از قدیمی‌ترین تبعه‌های قطری را از نوک حمله تیمش جدا کرده و جای او جوان غنایی مثل مونتاری را به آسیا آورده. او لااقل حمایت قوی قطری‌هایی که شباهتی به مدیران حوزه خلیج فارس ندارند را پشت سر خود می‌بیند.

روند رو به رشد قطر، در تمام سال‌های اخیر قابل چشمپوشی نیست. دور قبل تا یک چهارم نهایی جام ملت‌های آسیا پیش آمدند و دقیقه نود به ژاپنی باختند که جام را مقتدرانه به خانه برد. فراموش نکنیم که اگر قطر در همان بازی ده نفره نمی‌شد، شاید قهرمان را زودتر از موعد به خانه‌اش برمی‌گرداند.

قطری‌ها نه اینکه برای قهرمانی وارد استرالیا شده باشند که شاید برای این کشور کوچک حوزه خلیج فارس، همین نشستن میان چهار تیم (یک پله بالاتر از دوره قبل) مکفی باشد. روند رو به رشد قطری‌ها نه مثل عربستان در دهه نود ناگهانی بوده و نه مثل عراق و ایران پرنوسان و با فراوانی در فراز و نشیب. قطر را شاید بتوان به صراحت مهم‌ترین حریف ایران دید که در بدترین زمان ممکن روبروی ما می‌ایستد. در بازی دوم و وقتی که هنوز تکلیف صعودها مشخص نشده و بازی آخرش مقابل بحرینی است که در زد و بند و تبانی‌ در نتیجه، فوق تخصص گرفته! از امروز به آنها به چشم یک سورپرایز نگاه کنید.

منبع: روزنامه ایران ورزشی