گروه ورزشی مشرق - وقتی حمیدرضا سیاسی بازداشت شد، کسی باور نمیکرد تا مدت ها در بازداشت بماند. اما چنین شد و هنوز به بیرون نیامده و هر روز نیز شایعاتی درباره وی به گوش می رسد. امروز می توان گفت که او صرفاً به خاطر یک شکایت ساده اقتصادی به اوین نرفته و شاید تا مدت ها دور از دسترس باقی بماند.
در چنین فضایی که از مدیرعامل خبری نیست و پرسپولیس در لیگ برتر نتایج خوبی نمی گیرد، این تیم در بحرانی فرو رفته که به نظر می رسد رنگ و بوی خاصی به خود گرفته است. وزارت ورزش که متولی این تیم است، هیچ اقدامی نمی کند تا مدیرعامل مشخص شود. اعضای هیئت مدیره نیز سکوت اختیار کرده و به نوعی، در حال لجاجت با دستگاه قضا هستند. در چنین شرایطی است که این باشگاه به حال خود رها شده و باید آماده رقابتهای آسیایی نیز شود!
این روزها هواداران این تیم که شمارشان اندک هم نیست، از خود می پرسند که چرا این تیم باید قربانی شخصی شود که هفتههاست در بازداشت به سر میبرد؟ حمایتی که برخی اعضای ینگه نشین هیئت مدیره از وی دارند، برای مطالباتی است که ما از آن خبری نداریم یا از سر دلسوزی است؟ وقتی شخصی که مدیریت مجموعهای مانند پرسپولیس را برعهده دارد و در بازداشت دستگاه قضایی کشور است، چرا باید اصرار داشت که چنین تیمی را در چنین شرایط بحرانی نگه داشت و ضررش را به هواداران متوجه کرد؟ در چنین حالتی است که ذهنیت لجاجتی مطرح می شود که می تواند هر ریشه ای داشته باشد؛ بدون پیش داوری! اما باید توجه داشت که اعضای فوتبالی هیئت مدیره که خود را در زمره هواداران متعصب این تیم می دانند، باید در این زمینه وارد شوند و به مصاحبههای بی ثمر نپردازند. تداوم این وضعیت و این اصرار غیر معقول، بحران این تیم را باید در لیگ قهرمانان آسیا نیز حضور یابد، بدتر از قبل می کند و لاغیر.
در دیگر سو، وزارت ورزش و جوانان قرار دارد که نحوه مدیریتش در دو باشگاه محبوب تهرانی به پاشنه آشیلش تبدیل شده است. البته، باید اذعان داشت این مدیریت پر انتقاد و شکست خورده مربوط به امیررضا خادم است که تدابیرش این دو مجموعه و به خصوص قرمزها را دچار بحران فزاینده ای کرده که در حال فروپاشی آنها است. اکنون هم با عدم معرفی مدیرعامل برای پرسپولیس، شرایط در حال وخیم تر شدن است. انتظار می رفت که بعد از این همه ناکارآمدی در تصمیم سازیها، وزیر ورزش تجدیدنظری جدی در تصمیم سازی ها داشته و امور را به شخص یا اشخاصی واگذار کند که بتواند آنها را از این فاجعه کنونی نجات دهد. تداوم این شرایط برای این وزارتخانه نیز مطلوب نیست و نگرانی هایی را موجب می شود.
به نظر می رسد، تداوم این وضعیت و عدم اقدام مناسب از سوی مدیران ارشد دستگاه ورزش منتهی به وضعیتی شود که در پایان نتایج فاجعه باری را در پی داشته باشد. در شرایطی که هیئت مدیره به دنبال حمایت است که ریشه آن نامشخص نیست و وزارت ورزش هم بر اشتباهات معاونش تاکید دارد، این پرسپولیس است که در حال فروپاشی تدریجی است.
در چنین فضایی که از مدیرعامل خبری نیست و پرسپولیس در لیگ برتر نتایج خوبی نمی گیرد، این تیم در بحرانی فرو رفته که به نظر می رسد رنگ و بوی خاصی به خود گرفته است. وزارت ورزش که متولی این تیم است، هیچ اقدامی نمی کند تا مدیرعامل مشخص شود. اعضای هیئت مدیره نیز سکوت اختیار کرده و به نوعی، در حال لجاجت با دستگاه قضا هستند. در چنین شرایطی است که این باشگاه به حال خود رها شده و باید آماده رقابتهای آسیایی نیز شود!
این روزها هواداران این تیم که شمارشان اندک هم نیست، از خود می پرسند که چرا این تیم باید قربانی شخصی شود که هفتههاست در بازداشت به سر میبرد؟ حمایتی که برخی اعضای ینگه نشین هیئت مدیره از وی دارند، برای مطالباتی است که ما از آن خبری نداریم یا از سر دلسوزی است؟ وقتی شخصی که مدیریت مجموعهای مانند پرسپولیس را برعهده دارد و در بازداشت دستگاه قضایی کشور است، چرا باید اصرار داشت که چنین تیمی را در چنین شرایط بحرانی نگه داشت و ضررش را به هواداران متوجه کرد؟ در چنین حالتی است که ذهنیت لجاجتی مطرح می شود که می تواند هر ریشه ای داشته باشد؛ بدون پیش داوری! اما باید توجه داشت که اعضای فوتبالی هیئت مدیره که خود را در زمره هواداران متعصب این تیم می دانند، باید در این زمینه وارد شوند و به مصاحبههای بی ثمر نپردازند. تداوم این وضعیت و این اصرار غیر معقول، بحران این تیم را باید در لیگ قهرمانان آسیا نیز حضور یابد، بدتر از قبل می کند و لاغیر.
در دیگر سو، وزارت ورزش و جوانان قرار دارد که نحوه مدیریتش در دو باشگاه محبوب تهرانی به پاشنه آشیلش تبدیل شده است. البته، باید اذعان داشت این مدیریت پر انتقاد و شکست خورده مربوط به امیررضا خادم است که تدابیرش این دو مجموعه و به خصوص قرمزها را دچار بحران فزاینده ای کرده که در حال فروپاشی آنها است. اکنون هم با عدم معرفی مدیرعامل برای پرسپولیس، شرایط در حال وخیم تر شدن است. انتظار می رفت که بعد از این همه ناکارآمدی در تصمیم سازیها، وزیر ورزش تجدیدنظری جدی در تصمیم سازی ها داشته و امور را به شخص یا اشخاصی واگذار کند که بتواند آنها را از این فاجعه کنونی نجات دهد. تداوم این شرایط برای این وزارتخانه نیز مطلوب نیست و نگرانی هایی را موجب می شود.
به نظر می رسد، تداوم این وضعیت و عدم اقدام مناسب از سوی مدیران ارشد دستگاه ورزش منتهی به وضعیتی شود که در پایان نتایج فاجعه باری را در پی داشته باشد. در شرایطی که هیئت مدیره به دنبال حمایت است که ریشه آن نامشخص نیست و وزارت ورزش هم بر اشتباهات معاونش تاکید دارد، این پرسپولیس است که در حال فروپاشی تدریجی است.