کد خبر 379020
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۹

محمود مهرآور از چگونگی شکل گرفتن فیلمنامه انیمیشن «روباه و خروس» سخن گفت و مراحل مختلف آن را شرح داد.

به گزارش مشرق، محمود مهرآور نویسنده «روباه و خروس» درباره شخصیت‌پردازی در این مجموعه انیمیشن تولید مرکز پویانمایی صبا اظهار کرد: یک بار که چون بارهای گذشته برای گریز از انواع آلودگی‌ها و نیز قواره غول آسای ساختمان‌ها و سردی و زمختی تهران بزرگ که همه چیزش بزرگ است و از جهتی برای خلوت گزیدن و خواندن و نوشتن و اندیشیدن به شالیزارها و کوهستان‌های شمال پناه برده بودم، نگاه حیرت‌زده‌ شغال‌ها و دیگر حیوان‌های آزاد مرا به کودکی، دریاچه‌ بختگان، روستای پدری و عمه‌ای که نام‌اش ایران بود و نگرانی‌اش از روباه باهوشی که مبادا مرغ‌ها و خروس زیبایش را نبرد، بُرد.

وی افزود: یاد دبستان و کتاب ابتدایی و قصه روباه و خروس افتادم و این پندار که چرا نباید این قصه که نوستالوژی دَه‌ها میلیون از مردم میهن‌ام است تبدیل به یک مجموعه قصه برای کودکان شود! همزمان با این خواست، تاریکی پدیدار شد و برای رهایی از تاریکی، تحقیق و مطالعه آغاز شد و شاید انگشت شمار قصه‌هایی که کاراکتر آنها روباه و خروس باشد وجود داشت که آنها هم نیاز به نگاه تازه و بازآفرینی داشت.



این نویسنده یادآور شد: برای ادامه و نگارش مجموعه، این نگاه تازه نه به سادگی اما سرانجام پدیدار شد و بازآفرینی و خلق قصه‌های تازه شد. براساس این هدف‌گذاری، در روند تحقیق و مطالعه‌ متون کهن، قصه‌ها و متل‌های مانده از گذشته و نیز فولکلور بسیار غنی، متنوع و متفاوت ایران زمین، هرجا و هرزمان قصه‌ای یافت می‌شد که نکته‌ای قابل توجه داشت از آن استفاده شد که این نکته گاهی در خط اصلی قصه و گاهی فرعی بود و در اندک مواردی کاراکتری نه تمام و کمال که تنها به عنوان یک پروتوتیپ (نمونه‌هایی که ذهن نویسنده را تحریک به خلق یک کاراکتر کرده است) استفاده شد. همه‌ این موارد تلنگری می‌شد برای خلق قصه‌ای نو وتازه. به هر روی نقلی است که گفته‌اند و می‌گویند: دکمه‌ای یافتیم و برای آن کتی دوختیم!



مهرآور یادآور شد: نکته قابل توجه در راستای نگارش این بود که اگر ماجرا و خط اصلی از یک قصه گرفته می‌شد، شخصیت‌های روباه و خروس را در راستای آن نکته محوری پیش می‌بردم. به حتم باید فکرهای تازه و تغییری که لازمه‌ قصه جدید بود اعمال می‌شد ضمن آنکه قصه‌ در دست نگارش باید با کل قصه‌های مجموعه همسانی و همخوانی داشته باشد.

وی ادامه داد: چگونگی پدیدار شدن فکر اولیه کار و شکل‌گیری شخصیت‌ها و قصه‌ها را توضیح دادم اما لازم است اضافه کنم این تغییرها همراه با پیچیدگی‌های ظریفی که نه به یک باره بلکه به تدریج و در روند جلسه‌های متعددی که با کارگردان‌های این مجموعه خانم عبدی و آقای صمیمی‌زاد برگزار شد، ضرورتش احساس و پس از بازنویسی‌هایی به شکل نهایی درآمد.

این نویسنده بیان کرد: پروتوتیپ‌های مورد استفاده برای خلق قصه‌های متعدد و همه در راستای یک مجموعه‌ هم خوان، نمی‌توانند به واقع همان باشند که در قصه‌ای کهن آمده، چرا که گاهی پروتوتیپ‌های متعدد و گوناگونی از ذهن پیچیده و بی‌کرانه‌ نویسنده گذر کرده که یا نفی شده‌اند و یا ادغام. که این ادغام یا در خلق کنش و فعل و عملِ کاراکتر بروز کرده و یا درشیوه‌ تفکر و نگرش کاراکتر.

مهرآور در پایان گفت: به هر روی همه‌ این تغییرها و ضرورت‌ها می بایست با توجه به زیبایی قصه‌ها در فرم و محتوا و برانگیخته کردن نشاط و شادی کودک و باورپذیری شخصیت‌ها نزد کودک و جان کلام مقبول مخاطب یعنی کودک قرار گیرد. همه‌ تلاش نویسنده و گروه تولید یعنی کارگردان‌ها و دیگران در این راستا بوده است.

منبع: مهر