«اکثر انحرافات فکری اصلاحطلبان از آنجا ناشی میشود که ناخودآگاه اسلام را یک مکتب کامل و پاسخگو در همه عصرها نمیدانند و آنچه برایشان ملاک و معیار است آخرین نظریات روز است، لذا همواره تلاش میکنند مفاهیم اسلامی را با مفاهیم روز تطبیق دهند. روزنامه کیهان، 11/08/1379» این سخنان علی مطهری در عصر استیلای دوم خرداد بر بدنه قوه مجریه است و بعد از گذشت سالیانی علی مطهری از سوی آنانی که از منظر وی منحرف فکری بودند، لقب «پتانسیل مغفول جناح راست» را گرفت؛ روزنامههای زنجیرهای اصلاحات روز دوشنبه را در اقدامی هماهنگ به تمرکز خبری- تحلیلی نطق دیروز علی مطهری در بهارستان آغاز نمودند.
ارگان رسمی حزب مردمسالاری دوشنبه را با تیترهای «حادثه «شارلی ابدو» سرآغاز حملات تروریستی بیشتر در اروپاست» و «یوزهای ایرانی بحرینیها را به زانو درآوردند» روانه پیشخوان مطبوعات کشور شده است.
· بر فرازِ دیوارِ «شارلی ابدو»
امیر راغب در سرمقاله روزنامه مردمسالاری به رخداد تروریستی شارلی ابدو پرداخته است؛ این روزنامهنگار اصلاحطلب در همین راستا نوشت «واقعیت آن است که دوره جدید خشونت و ترور، اگر هم نامی داشته باشد، بیتردید، این نام، عنوانی جز «نامناپذیری» نیست. دورهای که میتوان آن را «موج سوم» تروریسم پس از حوادث یازده سپتامبر نامید. تا پیشاز این ما با دو موج از تروریسم مواجه بودیم که هرچند هردوی آنها ریشه در تحولات دوره نئولیبرالیسم و «نظم نوین جهانی» برآمده از دل آن داشتند؛ اما ظهور نهایی و سرراست آنها به روزگار پس از یازده سپتامبر باز میگردد. نکته جالب توجه آنکه «یازده سپتامبر»، آن لحظهای بود که در ظاهر، بنا بود این دو موج تروریسم در برابر یکدیگر قرار بگیرند.
در یکسو «تروریسم دولتی» قرار داشت که با اعتماد به نفس و قدرت هژمونیک حاصل از ظهور نئولیبرالیسم و محافظهکاری سیاسی و اقتصادی جدید، نیروی نظامی وابسته به این نظم (ناتو) را به هرگوشهای از دنیا که میخواست، گسیل میداشت. نظامات حقوقی بینالمللی نیز که حالا دیگر بیش از هر چیز، تحت تأثیر «جهانیسازی اقتصادی» و دکترین «اجماع واشنگتن» قرار داشت؛ عملاً جاده صاف کن این ماشین دولتی خشونت و ترور بود. سوی دیگر اما «گروههای تروریستی» قرار داشتند که فقدان بهرهمندی از حمایتهای حقوقی، این فرصت را برای دولتهای مختلف فراهم میکرد که گاه و بیگاه، به اقسام مختلفی از آنها بهرهمند شوند.
گاهی آنها را «دشمنی» معرفی میکردند که در پی آن است تا «نظم جدید جهانی» را - به عنوان آخرین ایدهآل بشر- زیر و رو کند و خودشان میشدند «منجی» نظام جهانی؛ و گاهی نیز خبر حمایتها و بلکه شراکتهای مالی و تجاری حتی به شکل خانوادگی، میان سران این گروهها با سردمداران دولتی کشورهای غربی به گوش میرسید. کوتاه سخن آنکه «گروههای تروریستی»، معرف آن «فضای خالی» ای بودند که میبایست توسط «ماشین خشونت دولتی» غرب پُر شود. نیرویی که حضورش لازم بود تا «جهانیسازی غربی»، استوار بر ژستِ غلبه بر آن نیرو، ساخته شود. علاوه بر این، میان این خشونت فرقهای با خشونت دولتی، وجه اشتراک دیگری نیز وجود داشت و آن، تکیه و تمرکز هردو بر ایده «مرز» بود. اگر ایالات متحده میخواست مرز ملی خود را در برابر تهدید تروریستها حفاظت کند؛ از آنسو، «طالبان» نیز افغانستان را خط مقدم و «مرز» میان دارالاسلام و کفار میپنداشت.»
روزنامه ابتکار صفحه اول خود را به تیترهای «احتیاج مجلس به تنفس» و «استارت قهرمانی با دنده 2» اختصاص داد.
· هاشمی رفسنجانی در ردای ریاست خبرگان
زمینهسازی برای حضور پرتوان هاشمی رفسنجانی برای حضور در انتخابات ریاست مجلس خبرگان از چندماه قبل آغاز شده است؛ روزنامه ابتکار در صفحه سیاسی خود در استمرار این پروژه مطبوعاتی نوشت «عضو ارشد مجمع روحانیون مبارز در گفتوگو با آنا، ضمن اشاره به در پیش بودن انتخاب رئیس مجلس خبرگان رهبری، اظهار کرد: به نظر من اگر بخواهیم در ترکیب کنونی مجلس خبرگان، اصلح را عنوان کنیم قطعاً مناسبترین فرد حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی است. آیتالله سید محمد موسوی بجنوردی، در این زمینه توضیح داد: آیتالله هاشمی از سران انقلاب بوده و فردی است که از اول شکلگیری انقلاب همراه امام بود.
وی تأکید کرد: هاشمی رفسنجانی آدم ملایی است. ایشان به نظر من یک مجتهد مسلم وظیفهشناس است که در هر مقطعی به خوبی میداند باید چه کند و قطعاً آقای هاشمی مناسبترین فرد است. وی با بیان اینکه «مجلس خبرگان رهبری، مجلس مقدس و شریفی است»، گفت: فردی باید در مرتبه عالی این مجلس و بر کرسی ریاست آن بنشیند که هم مجتهد مسلم عادل باشد و هم تمام وجودش انقلابی بوده و 100 درصد در خط امام باشد. وی افزود: الان در میان اعضای شریف و بزرگوار خبرگان، آقای هاشمی را سراغ دارم که میتواند واجد این صفات باشد. نمیگویم دیگرانی نیستند، هستند ولی آقای هاشمی اصلح است.»
روزنامه مردم امروز
روزنامه اصلاحطلب مردم امروز با تیترهای «نطق ناتمام» و «انقلاب دوم در فرانسه: راهپیمایی یکمیلیون نفری» میزبان نگاه خوانندگانش بود.
· علی مطهری؛ پتانسیل مغفول جناح راست
محمد قوچانی، سردبیر روزنامه مردم امروز در صفحه اول این روزنامه در سرمقاله «راه تازه آزادیخواهی» سخنان علی مطهری را بیش از آنکه نشانه یک موضع شخصی بداند، آن را نشانگر تحولات در یک دیدگاه اجتماعی خواند؛ این روزنامهنگار اصلاحطلب در این سرمقاله ابتدا به رد تناقض فکری در علی مطهری پرداخت و سپس او را «پتانسیل مغفول در جناح راست» نامید و همچنین نسبت به رخدادهای دیروز مجلس نوشت «علی مطهری حق دارد به عنوان یک فرد سخن بگوید و اکثریت حق ندارد تریبون او را قطع کند، حتی اگر این اکثریت پارلمانی بر اکثریت اجتماعی منطبق بود این حق اقلیت است که بتواند حرف خود را بزند.
در واقع اصولگرایان با تفسیر به رأی دموکراسی و سوءاستفاده از آن میکوشند خود را به عنوان تنها نمایندگان شهروندان معرفی کنند. چنین تفسیری نه شرعی است و نه عقلی. شرعی نیست، چون رأی اکثریت بر اقلیت حجت شرعی ندارد و عقلی نیست چون این اکثریت با اکثریت اجتماعی فاصله دارد. حتی اگر اکثریت مجلس به اکثریت اجتماعی نیز منطبق باشد، منطق مردمسالاری حکم میکند حقوق اقلیت مراعات شود.
دیدگاههای علی مطهری امتداد منطقی دیدگاههای استاد شهید مرتضی مطهری در باب آزادی است. حکیم و مجتهد نواندیش، اما سنتشناسی که باب آزادی را در فقه سیاسی شیعه گشود. بدیهی است که در این باب ضمن اثبات آزادیهای سیاسی میتوان دربارهٔ آزادیهای اجتماعی نیز مباحثه کرد که نهاد حکومت تا چه اندازه میتواند در حریمخصوصی افراد دخالت کند و آنان را به اصلاح ایمان و اعتقاد خود بخواند، اما تا آن زمان باید ظهور علی مطهری در عرصه سیاسی ایران را زمینهای برای طرح مسئله آزادیهای سیاسی در عرصه عمومی دانست. علی مطهری نشانهٔ بلوغ فقه سیاسی سنتی ماست، اما هنوز تا تکامل و تعالی این اندیشه سیاسی زمان زیادی مانده است. باید ماند و دید که راه تازه به سوی آزادی تا کجا میتواند پیش برود»
روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیمتای بالای صفحه اول خود را به تیتر «نطق مطهر» اختصاص داده است.
· حزبسازی در سکوت
حزب رهروان ولایت همچنان در میان «شنیدههای» سیاسی قرار دارد؛ محمدرضا باهنر «انکار» و کاظم جلالی و حجتالاسلام سبحانی «اصرار» بر تشکیل حزبی با محوریت علی لاریجانی دارند؛ علی لاریجانی پارلمانتارسیتی است که قصد دارد، «پدر معنوی» حزبی سیاسی بشود. گروه سیاسی روزنامه اعتماد در صفحه احزاب خود پیرامون رفتار سیاسی علی لاریجانی نوشت «علی لاریجانی با تشکیل حزب آنهم در بیخبری دیگر اصولگرایان به دنبال جداسازی اصولگرایان میانهرو از تندروهایی چون جبهه پایداری است. لاریجانی که حمایت چهرههای شاخصی همچون هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری را برای راهاندازی حزب دارد میداند که هزینههای انتشار خبر ارتباط مستقیم خود با این حزب در اردوگاه اصولگرایان بیش از فایدههایش است چراکه او جدای از آنکه راهی برای باز کردن گرههای درهم تنیده کلاف اصولگرایی بیابد باید به توجیه دیگر رفقای اصولگرای خود درباره نقش و چرایی تشکیل حزب نیز همت گمارد. این یعنی آنکه رییس مجلس باید زمان و انرژی بیشتری جهت پیشبرد اهداف میان مدت و بلندمدت خود صرف کند که با توجه به شرایط فعلی اصولگرایان تا حدودی زمان را از علی لاریجانی میرباید.
لاریجانی میتواند پل عبور تغییر کادر رهبری اصولگرایان از نسل اول به نسل دوم باشد؛ اما بیتردید علاقه دارد تا مدیریت این جناح در اختیار میانهروها و نه تندروها قرار بگیرد چراکه او میداند اگر مدیریت اصولگرایان در اختیار نسل دومیهای تندروی این جناح قرار بگیرد دیگر نه از او نامی باقی خواهد ماند و نه از گفتمان اصولگرایی. همین است که رییس مجلس بیش از آنکه بخواهد با چهرههایی نظیر محمدرضا باهنر، غلامعلی حداد عادل و سیدرضا تقوی برای چگونگی فعالیت سیاسی خود مشورت کند در حاشیه جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام از دیدگاهها و نظرات هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری بهره میگیرد و با آنها نشست و برخاست میکند. لاریجانی نشان داده سیر صعود در سپهر سیاست را خوب میشناسد، این سیر صعودی را با حاشیهسازی و مطلع کردن دیگرانی که میتوانند سنگ راهش شوند به حاشیه نمیکشاند.»
· کار مطهری تکرار شود، دوباره برخورد میکنیم
مهدی موسوینژاد از نخستین نمایندگانی بود که برای اعتراض به علی مطهری خودش را به او رساند. از نخستین نمایندگانی که صدای اعتراضش در صحن دیروز مجلس پیچید. او بعد از جلسه دیروز در گفتوگویی با «اعتماد» به تشریح رخدادهای دیروز مجلس پرداخت؛ مهدی موسوی نژاد در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه اما آقای مطهری داشت فقط یک ایراد قانونی را که به نظر خودش آمده بود مطرح میکرد. این چه ربطی به مواضع اسراییل دارد، اظهار داشت «کجایش ایراد قانونی بود؟ اینکه درباره روز ۹ دی تلویحاً به عنوان یومالشیطان یاد کنید ایراد قانونی است؟ اینکه بیایند تفرقهافکنی کنند، اینکه بیایند و بر تصمیم نظام که بارها راجع به آن توضیح داده شده و نامه دادهاند، شک ایجاد کنند آیا مصلحت نظام است؟»
وی درباره چرایی رفتار نمایندگان نسبت به علی مطهری اظهار داشت «وقتی کسی با مبانی نظام مقابله کرد و راه لجاجت در پیش گرفت، این دیگر قابل تحمل نیست. حالا علی مطهری یا هر کس دیگر. ما منتظر ننشستهایم که دیگران چه میگویند. قطعاً اگر باز هم چنین موقعیتی پیش بیاید همینطور انتقاد میکنیم و همین واکنش را نشان خواهیم داد.»
روزنامه اصلاحطلب شرق صفحه اول خود را به تیتر «نطق ناتمام» اختصاص داد.
· قطعکردن نطق مطهری نادرست و خلاف آییننامه بود
مسعود پزشکیان «حامی» نطق علی مطهری است؛ این فعالسیاسی اصلاحطلب در دوران انتخابات 88 بارها از فتنهگران حمایت کرد؛ وی قطعکردن نطق مطهری نادرست و خلاف آییننامه دانست و پیرامون رخدادهای دیروز بهارستان اظهار داشت «راهکار درست این بود که کسانی که نظم جلسه را به هم ریختهاند، دعوت به آرامش کنند و اجازه بدهند تا آقای مطهری نطق خود را به اتمام برساند و بعد از آن اگر کسی مخالفت داشت بیاید مخالفت خود را بیان کند. البته آقای مطهری کار درستی کرد که جایگاه نطق را ترک نکرد. چون قانونا ایشان حق داشت هفت دقیقه صحبت کند و باید از حق خود استفاده میکرد.»
پزشکیان همچنین با اشاره به اینکه خیلی از اصولگرایان مجلس هم با این برخورد مخالف بودند و میگفتند باید اجازه داده شود تا مطهری حرفش را بزند، تصریح کرد: «وقتی از بین اینهمه نماینده ۲۰ الی ۳۰ نفر این رفتار را انجام میدهند، معنایش این است که اکثریت مجلس رفتار آنها را قبول ندارد.» وی همچنین گفت: «بزرگان ما باید به اینها توصیه کنند که در چارچوب قانون رفتار کنند.»
روزنامه آرمان امروز صفحه اول خود را به تیترهای «نطق ناتمام!» و «امید ظریف بهنقش دوستان روسی» اختصاص داد.
· صادق راستگوست؟!
هجمه به حزب نوپای ندایایرانیان با گفتوگوی صادق خرازی به اوج خود رسیده است؛ حزب ندایایرانیان بار دیگر سیبل حملات روزنامه آرمان امروز که از نزدیکترین رسانههای حامی هاشمی رفسنجانی است قرار گرفت است؛ گروه سیاسی این روزنامه به اشتراکات تفکری میان صادق خرازی و الهه راستگو پرداخته است و در همین راستا نوشت «درباره این بخش اظهارات خرازی مبنی بر جدایی ناراضیان حزب دیگر و پیوستن آنها به ندا میتوان به او توصیه کرد از جداشدگان احزاب دیگر که به تفسیر خرازی توابین از عملکرد گذشته خود هستند، هم عضوگیری کند و پیشنهاد میشود الهه راستگو از نزدیکترین افراد به دیدگاههای شماست چون از یکسو برخی اعضای شما هم مثل او عضو حزب اسلامی کار بودند که دیگر نیستند و همچنین بسیاری از ایراداتی که به برخی اعضای شما وارد است در عملکرد راستگو هم مشاهده میشود که این دو نقطه مشترک ظاهراً میتواند مجوزی برای پذیرش او در تشکل شما باشد.»
گروه سیاسی روزنامه آرمان امروز سپس در انتهای یادداشت پیرامون فرجام کنش سیاسی صادق خرازی نوشت «درنهایت آقای سیدصادق خرازی مسیری را آغاز کرده که انتقاداتی به آن وارد است. پایهگذار تشکیلاتی بوده که ادعا میکند یک ریال از خود برای آن خرج نکرده و این اظهارات با آنچه اعضای دیگر این حزب میگویند همخوانی لازم را ندارد. صراحت و صداقت کوتاهترین راه رسیدن به هدف است پس چه بسا در غیاب این دو مؤلفه است که طیف ایشان نتوانسته جایگاهی که مد نظر آنهاست برای خود بیابد. اخراج از حزب اسلامی کار نتیجه راهی بود که الهه راستگو پیمود پس توصیه میشود صادق راستگو باشد نه مانند راستگو!»
روزنامه دولتی ایران، صفحه اول خود را به تیترهای «پاسخ 15 اقتصاددان به پرسش یارانهای روحانی» و «تندیس امیر در بلندترین عمارت تهران» اختصاص داد.
· برخی از نطقهای مجلس سیاهنمایی است
روزنامه دولتی ایران در گفتوگو با محمدرضا باهنر به مناسبات حاکم میان پاستور و بهارستان پرداخت؛ وی در همین راستا اظهار داشت «از طرف دیگر وزیری که در سی و چند سال گذشته بالاترین رأی اعتماد را کسب کرد، متعلق به دولت یازدهم است. هیچ وزیری در طول نه دوره مجلس و یازده دوره دولت به اندازه «علی طیب نیا» وزیر امور اقتصاد و دارایی آقای روحانی رأی نیاورد. بعد از انقلاب وزیری نداشتیم که در جلسه رأی اعتماد 274 رأی بگیرد؛ بنابراین استقبال مجلس از دولت بینظیر بود و به عبارتی مجلس آغوشش را به روی دولت باز کرد؛ اما بالاخره مجلس 290 نماینده و دولت هم 20 وزیر دارد و حساسیت قانون اساسی نیز بالاست. بنده همواره این ادعا را دارم که هیچ مجلس و هیچ دولتی نیست که در آنها یک وزیر در دولت، 10 مخالف جدی در مجلس نداشته باشد.
قانون اساسی میگوید 10 نماینده میتوانند طرح استیضاح را کلید بزنند، اما برای به نتیجه رسیدن آن باید اکثریت مجلس قانع شده و به تفاهم برسند. کما اینکه برای در دستور کار قرار گرفتن یک طرح، امضای 15 نماینده کافی است تا در فرایند رسیدگی قرار بگیرد. از سوی دیگر 290 نماینده مجلس عضو فراکسیونهای مختلف هستند. شماری از نمایندگان تند، برخی کند و تعدادی میانهرو هستند و طبیعی است در این میان حرفهایی منتشر شود. از سوی دیگر نمایندگان درحوزههای انتخابیه خود، مشکلات زیادی داشته و مرتب زیر پتک انتقادها و مطالبات مردم حوزه انتخابیشان قرار میگیرند. مردم به خاطر مشکلات عدیده مثل بیکاری، گرانی، مشکلات عمرانی و حتی مسائل قضایی به نماینده مراجعه میکنند.
نماینده هم در نطقهای پیش از دستور زیر این فشارها هستند. البته در برخی نطقها عملاً سیاه نمایی میشود ولی نباید نطق نماینده را مجرد نگاه کرد. چون گاهی نمایندهای برای اینکه نخستین بار است به مجلس آمده، میگوید در هشت دوره مجلس اصلاً کاری در فلان منطقه نشده و ما الان آمدهایم که چنین و چنان کنیم. اشکالاتی در کشور وجود داشته و دارد که دولت و ما درباره آن همراه و همصدا هستیم. مجلس گرفتاریهای موجود را درک کرده و همواره تلاش دارد با حمایت از دولت به پیشبرد امور کمک کند. مجلس در کلان قضیه در مهار تورم، خروج از رکود، سیاست خارجی، مذاکرات هستهای با 1+5، اعتدال و خردگرایی با دولت همراه بوده و کمک کرده است.»
وی همچنین در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه قبلاً گفتهاید: «ما بالاخره اصولگرایی احمدینژاد را کشف نکردیم» شما که این را کشف نکردید چگونه از او حمایت کردید؛ بیان داشت «روند حمایت بنده از آقای احمدینژاد، فرایندی کاملاً متفاوت بود. من اول دولت نهم با توجه به اینکه با آقای احمدینژاد 20 سال سابقه دوستی داشتیم و در حزب، در میان اصولگرایان و در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب همکاری داشتیم، حداکثر تلاشمان را برای کمک به وی به کاربردیم.
در مجلس واژه «وکیل الدوله» واژه خوبی نیست؛ اما اول مجلس هفتم برخی به من میگفتند «وکیل الدولهای و از دولت حمایت میکنی» واقعاً هم حمایت میکردیم، اما بهتدریج که احساس کردیم دولت از خرد جمعی، کار کارشناسی یا از مواضع اصولی فاصله گرفته، به همان نسبت فاصلهمان را بیشتر کردیم؛ کما اینکه اواخر مجلس هشتم فکر میکردند بنده جزو منتقدترین آدمها بودم. زمانی خبرنگاری از من سؤال کرد؛ آقای احمدینژاد سال 84 با سال 90 چه فرقی میکرد که موضع شما عوض شد؟ من هم گفتم او تغییر نکرد، شناخت من بیشتر شده است.»