یک اندیشکده صهیونیستی بر این باور است که مذاکرات به سود ایران پیش می‌رود و ایران توانسته با ابتکار عمل و پافشاری بر مواضع خود تحریم‌ها را کاهش دهد.

به گزارش مشرق، اندیشکده مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی در مقاله‌ای به قلم دکتر «امیلی لاندو» عضو ارشد و کارشناس کنترل تسلیحاتی و امنیت منطقه‌ای این مؤسسه نوشت: بحران هسته‌ای ایران همچنان تداوم خواهد داشت. هر صحنه‌ای در این نمایش تفاوت اندکی با صحنه قبلی دارد، اما کاملاً هم مثل قبلی نیست. هیچ‌چیز در مورد تمایل اصلی ایرانی‌ها، یعنی حفظ و بسط گزینه گریز هسته‌ای، یعنی حرکت سریع به سمت تسلیحات هسته‌ای، قبل از اینکه جامعه جهانی توان توقف آن را داشته باشد، عوض نشده است. این کشور به دنبال رفع تحریم‌های بین‌المللی شدیدی است که جامعه جهانی بر این کشور اعمال کرده است. ۱+۵ به‌نوبه خود به دنبال رفع تحریم‌های اقتصادی، در عوض توافقی که ایران را از گریز هسته‌ای دور کند، هستند. این در حالی است که در این موضوع بین طرفین فهم مشترکی وجود ندارد.



  *متن این مقاله بدون تأیید دیدگاه‌های مطرح شده و محتوای آن جهت استفاده کارشناسان و مخاطبان محترم در ادامه آمده است.*

■ در طول سال گذشته روند مذاکرات به نفع ایران بوده است ■


در پرتو ماهیت یک سر بُرد مواضع دو طرف، چیزهای زیادی بر آنچه در مذاکرات رخ می‌دهد و اینکه چه کسی اول نرمش نشان می‌دهد، وابسته است. در واقع نتیجه به مهارت و توانایی طرفین در مذاکرات وابسته است – به‌عبارت‌دیگر اینکه چه طرفی برای تحقق مواضع خود اهرم بیشتری دارد، اهمیتی فراوان دارد؛ همین‌طور سطحی که هر طرف قادر خواهد بود طرف دیگر را متقاعد کند که حاضر به عدول از مواضعش نیست نیز اهمیت دارد و طرف مقابل را وادار می‌کند تا امتیازات جدی‌تری دهد. متأسفانه در طول سال گذشته این روند به نفع ایران بوده است. تاکنون مذاکرات همراه با خودداری ایران در امتیاز دادن در خصوص برنامه هسته‌ای‌اش بوده است؛ درحالی‌که امتیازات زیادی از سوی ۱+۵ به ایران در این زمینه اعطا شده است.

■تمدید مذاکرات چه هدفی را دنبال می‌کند■

راه‌حل‌های ابتکاری که ۱+۵ در خصوص آینده رآکتورهای اراک و فردو، اجازه ساخت سانتریفیوژها (برای از میان بردن حس تحقیر ایرانی‌ها در مهروموم کردن تعداد زیادی از سانتریفیوژها) و همین‌طور عدم تمایل ثابت شده ۱+۵ برای تأکید بر جنبه‌های تسلیحاتی برنامه هسته‌ای ایران، نشانه‌هایی از ضعف ۱+۵ در مذاکره با ایران هستند؛ و همچنان این ایران است که مخالفت می‌کند. با توجه به این عدم تقارن مذاکراتی پرسش اینجاست که این تمدید اخیر مذاکرات به چه منظوری بوده است. اکنون چشم‌اندازها، نه صرفاً برای تمدید هفت‌ماهه زمان مذاکرات، بلکه برای حرکت واقعی به سمت توافقی که ۱+۵ خواهان آن هستند، چیست؟ تصمیم تمدید از طرفی منتج از رفع تحریم‌ها بود؛ به این دلیل که گزینه دیگر دادن امتیازات بیشتر توسط ۱+۵ در هفته‌های پایانی ضرب‌الاجل بود، که بی‌شک به توافقی بد منجر می‌شد.

■ با نوچه به روند مذاکرات، تصمیم تمدید عملاً موضع ایران را تحکیم کرد ■

اما با توجه به روند مذاکرات، تصمیم تمدید عملاً موضع ایران را تحکیم کرد؛ چراکه ایران اطمینان بیشتری می‌یابد که ۱+۵، صرف‌نظر از هر اتفاقی که بیفتد، متعهد به دیپلماسی است. ثبات قدم برای رسیدن به توافق فی‌نفسه قابل‌ستایش است؛ اما وقتی از سوی ایران این حرکت به این معنا تفسیر می‌شود که دیگر گزینه‌ها در نظر گرفته نمی‌شوند، اهرم بین‌المللی را تضعیف خواهد کرد. این ضعف با تضعیف راهبرد تحریمی وخیم‌تر نیز شده است. ورای این تضعیف اهرم، که با رفع محدود تحریم‌های ۱+۵ علیه ایران در ۲۰۱۴ آغاز شد، تغییر رویکرد دولت «اوباما» در قبال کارایی تحریم‌ها در روند توافق با ایران از طریق مذاکرات قرار دارد. این عقیده عمومی در آمریکا و خارج از این کشور وجود دارد که این تحریم‌های ۲۰۱۲ بود که ایران را به‌پای میز مذاکره بازگردانید و برای نخستین بار به ۱+۵ اهرم واقعی در مذاکرات بخشید.

■ هر سخنی از تحریم‌های بیشتر مترادف با دست یازیدن به حربه نظامی تلقی شد ■

اما پس‌ازاینکه برنامه اقدام مشترک در ۲۰۱۳ امضا شد هر سخنی از تحریم‌های بیشتر مترادف با دست یازیدن به حربه نظامی تلقی شد. «اوباما» پیام تند به کنگره برای صرف‌نظر کردن از تحریم‌های جدید فرستاد؛ تا حدی که حتی سناتورهای دمکراتی که از تحریم‌های فزاینده برای تقویت اهرم بین‌المللی در مذاکرات جانب‌داری می‌کردند، نیز جنگ‌طلب خوانده می‌شدند. هر کس که می‌خواست موضع آمریکا را در این فرایند دشوار دیپلماسی تقویت کند به‌عنوان دشمن دیپلماسی در نظر گرفته شد – که به دنبال از میان بردن مذاکرات و حرکت به سمت جنگ است. حرکت علیه تحریم‌ها حتی پس از گذشتن دو ضرب‌الاجل نیز ادامه داشت. ایران تقریباً در تمامی مسائل مطروحه ساز مخالف می‌زند و رهبر معظم ایران همچنان خشم و نفرت خود را علیه آمریکا ابراز می‌دارد.

■تنش‌های میان کنگره و دولت آمریکا در خصوص تحریم‌های ایران ■

«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران در روز کریسمس نامه‌ای به همتایان خود در دیگر کشورها نوشت؛ نامه‌ای که موضع ایران را مبنی بر اینکه تحریم‌ها غیرقانونی هستند و درخواست‌ها از ایران در مذاکرات را خودسرانه، تحقیرآمیز و تأسف‌بار خواند. در پایان ۲۰۱۳ وزیر امور خارجه آمریکا «جان کری» تصریح کرد که دولت آمریکا از کنگره خواهد خواست که در صورت اثبات ناکارآمدی مذاکرات تحریم‌های بیشتری وضع کند؛ اما اکنون آشکار شده است که چیزی به‌عنوان «ناکارآمدی» وجود خارجی ندارد و هر شکست علنی برای رسیدن به توافق با تمدید فرایند مذاکرات جبران می‌شود. بدتر اینکه: اگر کنگره تحت حاکمیت جمهوری خواهان به دنبال قانونی برای تحریم‌های بیشتر در آغاز سال ۲۰۱۵ باشد، دولت «اوباما» احتمالاً کنگره را مسئول شکست احتمالی مذاکرات در آینده معرفی خواهد کرد. این تحریف واقعیت است که ناتوانی ۱+۵ برای رسیدن به توافق در ۲۰۱۴ را نادیده می‌گیرد؛ کنگره‌ای که تحت‌فشار دولت قانون تحریم جدیدی وضع نکرد. بدتر از همه اینکه حتی در بهترین سناریوی ممکن، توافق با ایران از نظرگاه ۱+۵ به‌عنوان توافقی خوب نگریسته نخواهد شد.

■راهبردها در برابر پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران■

این امر به این دلیل است که به‌جای فشار برای از میان بردن تمامی زیرساخت‌های هسته‌ای ایران و از میان بردن هرگونه راه برگشتی به عرصه اتمی برای این کشور، مذاکره‌کنندگان بین‌المللی به هدفی محدودتر دل‌خوش کرده‌اند. آمریکا و متحدانش متقاعد شده‌اند که ایران هرگز قصد ندارد به‌طور کامل از آمال هسته‌ای تسلیحاتی‌اش دست بردارد– آمالی که حکومت ایران از اساس منکر آن‌ها است؛ و ۱+۵ بر آنچه آن‌ها، آن را به‌عنوان هدفی واقع‌بینانه‌تر می‌نگرند، تمرکز کرده‌اند: یعنی دورنگه داشتن فیزیکی ۱۲ ماهه ایران از ظرفیت گریز هسته‌ای. مفروض این است که با کمک رژیم راستی آزمایی قدرتمند زمان کافی برای شناسایی انحراف و مواجهه مؤثر با آن وجود دارد. این هدف تازه تعریف‌شده به چند دلیل همراه با مشکلاتی است – نخست به این دلیل که این چیزی نیست که ۱+۵ اساساً به دنبال آن بود: یعنی متوقف کردن کامل آمال هسته‌ای نظامی ایران.

■دست بسته ۱+۵ در امتیاز گیری از ایران ■

اگر مذاکره‌کنندگان بین‌المللی به دنبال فشار بر ایران به دلیل فعالیت‌های تسلیحاتی پیشین این کشور باشند، ادعای غیرنظامی بودن برنامه هسته‌ای این کشور از میان می‌رود، و موضع ۱+۵ در از میان بردن زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را تقویت می‌کند؛ اما هدف محدودتر نیز همراه با مشکلاتی است؛ به این دلیل که هرچند این هدف به نظر واقع‌بینانه‌تر می‌آید، اما بااین‌حال واقع‌بینانه نیست. نه به این دلیل که ایران هیچ‌گاه با آن توافق نخواهد کرد – که ممکن است چنین نیز باشد – بلکه به این دلیل که حتی اگر این توافق امضا شود بندهای آن بسیار نظری هستند و به نظر نمی‌رسد که به جامعه جهانی زمان کافی برای دور کردن ایران از گریز هسته‌ای، درصورتی‌که این کشور بخواهد به این سمت برود، را بدهد. درس سال‌ها مذاکره باید این را به ما آموخته باشد. ایران برنامه خود را بسیار بااحتیاط پیش برده است و در هر مرحله‌ای واکنش‌های بین‌المللی را به‌دقت مورد رصد قرار داده است. این کشور هوشمندتر از آن است که گام‌هایی بردارد که به‌آسانی به‌عنوان تخطی لحاظ شوند و تنبیه جامعه جهانی را در پی داشته باشد؛ اما در طول زمان مجموع تعدادی از گام‌های کوچک – که به‌اندازه‌ای نیستند که حساسیت جامعه جهانی را برانگیزد و منجر به واکنش آن شود – می‌تواند سرانجام ایران را به گریز هسته‌ای، به ‌محض اینکه اراده کند، نزدیک کند؛ درحالی‌که جامعه جهانی فاقد توانایی لازم برای جلوگیری از آن است.

منبع: اشراف