*******
یکی از آثار خوب امسال، فیلم «در مدت معلوم» اولین ساختۀ وحید امیرخانی است که در هیچیک از بخشهای جشنواره پذیرفته نشده. این فیلم متفاوت، با زبانی طنز به بحرانهای اجتماعی جوانان میپردازد و از تحقیقات خوبی برخوردار است. تا کنون در موضوعات جوانان و ازدواج، فیلمهای زیادی دیدهام ولی به جرأت میتوانم بگویم که «در مدت معلوم» یکی از بهترین ساختهها در این موضوع است. در برهوت فیلمهای بدون مخاطب، این فیلم زیبا و طناز را باید قدر دانست.
ویشکا آسایش و هومن سیدی در فیلم «در مدت معلوم»
فیلم «در مدت معلوم» از استانداردهای خوبی برخوردار است. فیلمنامۀ خوب مهدی علیمیرزایی نشان میدهد که این فیلمنامه نویس جوان توانسته است، هم درد را به درستی معرفی کند و هم درمان مناسب برای آن ارائه دهد؛ چیزی که در اغلب فیلمها، اثری از آن نمیبینیم. وحید امیرخانی که در مستندسازی و ساخت فیلمهای کوتاه سابقۀ طولانی دارد در نخستین ساختۀ سینماییاش، نشان داده که یک کارگردان حرفهای است.
بازیهای این فیلم نیز چشمگیرند. خصوصاً سه بازیگر اول، یکی از بهترین بازیهایشان را ارائه کردهاند و حتی شاید در حد دریافت جایزه باشند ؛ جواد عزتی، هومن سیدی، و ویشکا آسایش. سایر بازیگران فیلم عبارتند از: اکبر عبدی، علی اوسیوند، علی سلیمانی، مهدی فقیه، طوفان مهردادیان، صبا گرگینپور و...
حائز اهمیت است که تهیه کنندگان «در مدت معلوم» (سیدمحسن جاهد و رؤیا شریف) برای یک فیلمساز اول، کم نگذاشتهاند. آنها اهل جنجال نیستند و در سکوت خبری فیلم را ساختهاند. لذا حتی مخاطبان پیگیر سینما از ساخت این فیلم خبر ندارند. همین مسئله باعث شده تا هیئت انتخاب و مسئولان جشنواره بتوانند به آسانی، فیلم را از جشنواره کنار بگذارند.
جواد عزتی در فیلم «در مدت معلوم»
و اما جشنواره فجر
الف. یک بخش، دو بخش؟
واقعاً حیرتانگیز است که چطور برخی از فیلمها در دو بخش از جشنواره فجر پذیرفته شدهاند ولی فیلمهای خوشساختی مانند «در مدت معلوم» و «360 درجه»، هنوز به هیچ بخشی از جشنواره راه نیافتهاند. واقعاً تأسف آور است که چطور چنین فیلمهای خوبی هنوز نتوانستهاند مجوز اکران در جشنواره را به دست آوردند.
مطابق اطلاعات درج شده در سایت جشنواره فجر، برخی از فیلمها در دو بخش از جشنواره شرکت داده شدهاند، مانند:
1. احتمال باران اسیدی/ بهتاش صناعیها (نگاه نو؛ هنر و تجربه)
2. در دنیای تو ساعت چنده/ صفی یزدانیان (نگاه نو؛ هنر و تجربه)
3. خداحافظی طولانی/ فرزاد مؤتمن (سودای سیمرغ؛ هنر و تجربه)
4. من دیهگو مارادونا هستم/ بهرام توکلی (سودای سیمرغ؛ هنر و تجربه)
5. من میخواهم شاه بشوم/ مهدی گنجی (مستند؛ هنر و تجربه)
6. آتلان/ معین کریمالدین (مستند؛ هنر و تجربه)
از آنجا که فیلمهای بخش هنر و تجربه، به طور مجزا داوری شده و جوایزی نیز به آنها تعلق خواهد گرفت واقعاً جای این سؤال وجود دارد که فیلمهای این بخش که دغدغۀ مخاطب ندارند چرا باید به بخشهای اصلی جشنواره راه یابند؟ اما در عوض فیلمهای «در مدت معلوم» و «360 درجه» که برای عموم مخاطبان ساخته شدهاند باید از این دایره بیرون بیفتند. با این گزینشها در واقع سیاستگذاران جشنواره به بخش هنر و تجربه بیش از آنچه که شایسته است بهاء میدهند و عملاً عموم مردم را از رفتن به سینما باز میدارند.
فیلمهای قریبیان و امیرخانی علاوه بر اینکه تجربهای متفاوت در سینمای ایران هستند، از شرایط شرکت در جشنواره نیز برخوردارند. این دو فیلم باعث رونق جشنواره و تنوع ژانرهای مختلف در آن خواهند شد.
میلاد کی مرام در «360 درجه»
ب. بخش نگاه نو (فیلمسازان اول)
واضح است که این بخش برای آن ایجاد شده است که فیلمسازان اول بتوانند با یکدیگر مقایسه شوند. تا دورۀ 25 جشنواره یعنی بهمن 1385، دو فیلم نخست از هر کارگردان میتوانست به بخش جداگانهای به نام «فیلمهای اول و دوم» راه یابد و داوری شود. اما این بخش، از دورۀ 26 فقط به فیلمهای نخستِ فیلمسازان اختصاص یافت و نام آن نیز به «نگاه نو» تغییر کرد. در برخی سالها مانند 1382 تعدا فیلمهای راه یافتۀ اول و دوم به جشنواره به بیست فیلم نیز میرسید ولی با تغییر قانون، در سال 1386 فقط هفت عنوان فیلمِ اول به جشنواره راه یافت. لهذا به نظر میرسد که برای امسال، محدود کردن تعداد فیلمهای اول به یازده فیلم، عملاً شیوۀ صحیحی نخواهد بود. بسا ممکن است تعداد فیلمهای خوب اول، کمتر یا بیشتر از یازده عنوان باشد. لذا حق فیلمسازانی که تقدیر نمیشوند ضایع خواهد شد و در عوض کسانی تقدیر خواهند شد که لایق آن نیستند.
در سالهای اخیر، سالانه حدود بیست فیلمساز به سینمای ایران معرفی میشوند. سؤال این است که چه روشی باید اتخاذ کرد که این فیلمسازان اول، به درستی حمایت و تقدیر شوند؟ جشنواره فجر یکی از این مواقف است که خاصیت الگوپذیری و اثرگذاری دارد. لذا فیلمهایی که به جشنواره راه مییابند اگر با سلیقههای شخصی انتخاب شده و با سلیقههای مشابهی تقدیر شده باشند کمکم روند سینمای کشور به ورطۀ ناکجاآباد خواهد رفت.
انتخابهای امسال هیئت داوری با دخالتهای بعضی اعضاء رو به همان ناکجاآباد گذاشته است. ورود بیرویۀ فیلمهای بخش «هنر و تجربه» و کارگردانانی که در حال «تجربه کردن» هستند به بخشهای اصلی جشنواره مخصوصاً بخش «نگاه نو»، زنگ خطری است که به صدا درآمده. با این مدیریت ناصحیح، عملاً فرصت ورود برخی سینماگران کاربلد مانند سام قریبیان و وحید امیرخانی به جشنواره داده نشده است.
موضوع دیگر این است که کارگردانهایی مانند راما قویدل وجود دارند که بعد از ساخت دهها سریال و تله فیلم، امسال اولین ساختۀ سینمایی خود را ساختهاند. سؤال این است که چرا هیئت انتخاب به چهرههای کمتر شناخته شده و به اصطلاح خودشان «نگاه نو»، میدان ندادهاند؟
وحید امیرخانی، کارگردان «در مدت معلوم»
ج. و این اعضای هیئت انتخاب
هر ساله هیئت انتخاب فیلمهای اول از سودای سیمرغ، متفاوت بود. اما امسال فقط یک هیئت انتخاب وجود دارد که اعضای هفت نفرۀ آن عبارتند از: رسول صدر عاملی، محمد احسانی، حسین کرمی، مجید رضابالا، محمدعلی باشه آهنگر، احمد امینی و بهنام بهزادی.
این هیئت ظاهراً به ریاست جناب صدر عاملی فیلمها را بازبینی و انتخاب کردهاند. اما خبرهایی شنیده میشود که ریاست جلسه بر عهده صدر عاملی نبوده است. سه نفر از این افراد (احسانی، کرمی، رضابالا) به سبب عضویت در شورای نظارت و ارزشیابی، به این هیئت راه یافتهاند و ریاست جلسه عملاً در دست همین سه نفر مخصوصاً جناب رضابالا بوده است. یعنی رأی نهایی در خصوص برخی از فیلمها از جمله «در مدت معلوم» در واقع نظر خاص جناب رضابالا است. به عبارت بهتر میتوان گفت که متأسفانه رأی اکثریت، معیار نبوده و ظاهراً جناب رضابالا رأی خود را بر شورا تحمیل میکرده است. به این ترتیب باید گفت که انتصاب شورای هفت نفره انتخاب فیلمها، در واقع برای بستن دهان مخالفان بوده است و نه پایبندی به دستور قرآنی «و أمرهم شورا بینهم» یا استفاده از تجارب سینماگران دیگر و یا حتی رعایت قواعد دموکراسی.
د. موضوعات خنثی یا شبه روشنفکری
تجربه نشان داده است که بسیاری از فیلمهای جشنواره فجر از موضوعات خنثی، شبه روشنفکری یا فمینیستی برخوردارند. ندرتاً میتوان فیلمی یافت که واجد خصوصیات دینی و فرهنگی مردم کشورمان باشد. به نظر میرسد که یکی از علل مخالفت جناب رضابالا با فیلم «در مدت معلوم» همین نگاه ضدفمینیستی آن است.
سال گذشته فیلمی مانند شیار 143 به همین طریق در آستانۀ قربانی شدن بود. اما حمایت جناب حاتمیکیا و برخی از اهالی رسانه، باعث شد فیلم به جشنواره راه یابد و سه سیمرغ مهم نیز کسب کند: بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین فیلم از نگاه مردم و جایزۀ ویژۀ هیئت داوران. استقبال مخاطبان از شیار 143 و فروش آن در سینماها (که به چهار میلیارد تومان نزدیک شده است) نشان داد که سیاسیکاری مسئولان جشنواره فجر در سال گذشته، داشت به خطای بزرگی منجر میشد. هماکنون نیز رئیس جشنواره و امنای او در قلع و قمع فیلمهای قریبیان و امیرخانی، همان سیاست را پیش گرفتهاند.
سام قریبیان کارگردان «360 درجه»
سخن آخر
هفتۀ گذشته جناب ایوبی رئیس سازمان سینمایی بعد از بازدید از برنامه «یک فیلم، یک سلام» سخنی به این مضمون گفت که فیلمهای امسال جشنواره هیچکدام حاشیه ندارند (یعنی جنجالساز نیستند). این البته از جهتی خوب است و از جهتی بد. به نظر ما، فیلم جنجالی و حاشیهساز، ذاتاً چیز بدی نیست. مهم آن است که آن «جنجال» چه باشد و علیه چه کسی. اگر فیلمی مانند مزار شریف، بتواند علیه طالبان یا سلفیها جنجال کند و اثرگذار باشد چه ایرادی دارد؟ مشکل ما در این است که متأسفانه برخی از فیلمسازان به جای دشمنان، خودیها را هدف گرفتهاند و تف سر بالا میاندازند. حتی فیلمهایی مانند رستاخیز که باید مایۀ وفاق ملی باشند با عدم درایت فیلمساز، به مایۀ تفرقه بدل شدهاند.
امسال شعار اصلی جشنواره از سوی علیرضا رضاداد اینطور عنوان شده است: «پیش به سوی اکران موفق». اما با این گزینشهایی که در انتخاب فیلمها صورت گرفته، میتوان گفت که عملاً این سیاست، در حدّ یک حرف و شعار باقی مانده است. چون خیلی از فیلمهای انتخاب شده، اصلاً دغدغۀ مخاطب ندارند و مردم از تماشای آنها ناراضی بیرون خواهند آمد. از سوی دیگر، فیلمهایی مانند «360 درجه» از سام قریبیان و «در مدت معلوم» ساختۀ وحید امیرخانی که در جهت شعار جشنواره هستند، بیرون از در ِجشنواره ماندهاند.
امیر اهوارکی