نشنال اینترست: دیپلماسی یعنی دادن و گرفتن امتیاز اما آمریکا فقط می‌خواهد امتیاز بگیرد و اصلا امتیاز ندهد.

گروه جنگ نرم مشرق- اخبار ایران و تحلیل‌های پیرامون آن بطور مستمر در رسانه‌های خارجی - اعم از غربی و منطقه‌ای - منعکس می‌شود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره ایران می‌تواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این رسانه‌ها در داخل و نحوه انعکاس و جهت‌دهی آن به فضای افکار عمومی در کشورهای خود و جهان ارائه دهد.

***

هر دو طرف باید به قرارداد هسته‌ای تن در دهند

به گزارش نشنال اینترست (وابسته به مرکز منافع ملی آمریکا)، در ابتدای دروس دیپلماسی هر کسی یاد می‌گیرد که در مذاکرات که شامل دادن و گرفتن بین دو یا چند کشور است و در آن یک طرف چیزی را می‌دهد و در عوض چیز دیگری را بدست می‌آورد. این نوع چانه‌زنی ابزار مهمی برای هر کشور در پیشبرد منافع خود محسوب می‌شود.

هرچند این جزء ابتدایی‌ترین مسائل است، اما بنظر می‌رسد آمریکا این مساله را نمی‌فهمد. در این کشور دیپلماسی با مشکل یک‌طرفه و نامتقارن بودن دست و پنجه نرم می‌کند. فرآیند مذاکره در آمریکا فرآیندی دو طرفه بمعنای دادن و گرفتن نیست. برعکس، یک طرف می دهد و آمریکا می‌گیرد. بنابراین، آمریکا همیشه خطوط قرمزی را طرح می‌کند و سپس از فشار برای تسلیم طرف مقابل در برابر خواسته‌های این کشور استفاده می‌کند.

این الگو به‌ وفور در مذاکرات هسته‌ای آمریکا با ایران قابل مشاهده بوده است. تقریباً تمام بحث‌ها درباره عقب‌نشینی بیشتر ایران بوده است و تقربیاً هیچ صحبتی درباره اینکه آمریکا و دیگر کشورهای مذاکره‌کننده باید چه عقب‌نشینی‌هایی انجام دهند مطرح نمی‌شود. در عوض، حتی در بین افرادی که موافق مذاکره هستند این ایده مطرح می‌شود که آمریکا قراردادی را روی میز می‌گذارد و این ایران است که باید تصمیم بگیرد آن را امضاء کند یا خیر.

برخی این ایده را مطرح می‌کنند که توافق هسته‌ای به نظر رهبر ایران بستگی دارد. اما ایشان تنها زمانی قراردادی را می‌پذیرند که فراتر از مذاکرات نبوده و تعهدات غیرمعقولی را برای ایران بوجود نیاورد. ایشان به‌همراه دیگر مقامات تهران تنها قراردادی را می‌پذیرند که در راستای منافع این کشور باشد. رهبر ایران مطمئنا معتقد نیستند که هر توافقی از توافق بد بهتر است.

ایران تا کنون مطابق با توافقنامه موقت همکاری‌های بسیاری انجام داده است. محدودیت‌ها و بازرسی‌های بسیاری از برنامه هسته‌ای ایران بیش از هر کشور دیگری انجام شده است. این کشور همچنین تحریم‌های شدیدی را بیش از تمامی کشورهای عضو پیمان منع گسترش هسته‌ای تجربه کرده است. ایران در ازای تمامی این همکاری‌ها تنها توانسته است تا میزان اندکی از تحریم‌ها را کم کند. پس این ایران است که بیشترین همکاری را برای دستیابی به توافق نهایی انجام داده است. حال نوبت غرب و آمریکا است تا برای رسیدن به آن هدف همکاری نمایند.

یک نمونه از اینکه تا چه حد آمریکا از اصول اولیه دیپلماسی فاصله گرفته است این است که منتقدان مذاکرات نه تنها از دولت می‌خواهند که به ایران امتیاز ندهد، بلکه اصرار دارند که علاوه بر افزایش فشارها موضوعات دیگری را نیز وارد مذاکرات کند. اما هر کسی حتی با هوش متوسط هم می‌فهمد که این اقدامات در جهت بر هم زدن میز مذاکرات است و نه تقویت مذاکرات.

نویسنده مقاله در انتها توصیه‌هایی نیز به دولت آمریکا می‌کند: اوباما بدون توجه به تهدیدات کنگره باید برای دست‌یابی به توافق نهایی امتیازات دیگری بدهد و منتظر ایران باشد تا شکاف‌های باقی‌مانده را پر کند. بعلاوه، آمریکا نباید طوری رفتار کند انگار که امنیت ملی کشور به مذاکرات بستگی دارد. همانطور که روحانی رئیس جمهور ایران گفت که ایده‌آل‌های ایران وابسته به سانتریفیوز نیست، ما هم باید بفهمیم که ایده‌آل‌های ما نیز اینگونه هستند. از سویی دیگر، ما نباید با تحریم‌ها بگونه‌ای برخورد کنیم انگار که تحریم برای آمریکا ارزشی دارد. تحریم تنها یک وسیله برای تسهیل روند مذاکرات است. اگر تحریم بجای تسهیل مذاکرات مانعی در مسیر مذاکرات باشند، ارزشی ندارند.


جنگ ساختگی نتانیاهو

پایگاه کانترپانچ به تحلیل تصمیم نتانیاهو برای سخنرانی در کنگره آمریکا پرداخته و می‌نویسد: تصمیم نتانیاهو برای سخنرانی در کنگره با هدف تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران و برهم زدن میز مذاکرات صورت می‌پذیرد. نتاننیاهو بارها اعلام کرده است که توافقی که حق غنی‌سازی ایران را به رسمیت بشناسد را نمی‌پذیرد.

این تنش‌ها بر سر سخنرانی نتانیاهو آخرین فصل در درامی است که در آن رژیم صهیونیستی می‌خواهد با استفاده از قدرت سیاسی خود در کنگره در سیاست واشنگتن در قبال ایران خلال ایجاد کرده و آن را به میل خود تغییر دهد. در سال‌‌های قبل، سیاست این رژیم درقبال پرونده هسته‌ای ایران کمک گرفتن از آمریکا و همچنین تهدید به حمله نظامی بوده است. اما، در سال‌های اخیر، نتانیاهو خود را نیز به‌عنوان منجی یهودیان مطرح کرده است و سعی نموده تا برنامه هسته‌ای ایران را تهدیدی برای یهودیان معرفی کند.


به سیاست‌های داخلی و خارجی توجه کنید

روزنامه کویت تایمز در گزارشی به افزایش نفوذ ایران در منطقه اشاره کرده و می‌نویسد: تغییرات سریع در دنیای عرب نیازمند آن است تا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس برای مقابله با چالش‌های پیش‌رو سیاست‌های داخلی و خارجی خود را مورد بازنگری قرار دهند. یکی از این چالش‌های مهم افزایش تاثیر ایران در یمن، سوریه، عراق و لبنان است. کشورهای حاشیه خلیج‌فارس برای مقابله با ایران باید محور موثری را تشکیل داه و این کشور را محصور نمایند. ایران همیشه سعی کرده است تا با برقراری ارتباط با گروهای اقلیت در این کشورها موضع خود را تقویت نماید.

نویسنده این مقاله سیاست‌های منطقه‌ای ایران را ضد و نقیض خوانده و می‌نویسد: درحالی‌که حسن روحانی رئیس‌جمهور ایران بر تقویت و بهبود روابط خود را کشورهای همسایه عربی سخن می‌گوید، وی درجایی دیگر از حمایت‌های عربستان و امارات از صدام حسین در جنگ علیه داعش انتقاد می‌کند.

درحالی‌که کشورهای حاشیه خلیج فارس تلاش کردند برای مقابله با ایران با آمریکا ائتلافی تشکیل دهند، اما بنظر می‌رسد که تمام توجه کاخ سفید معطوف به مبارزه با داعش و نه مقابله با ایران است. کشورهای حاشیه خلیج‌فارس باید بفهمند که تغییر موضع واشنگتن در قبال ایران بسبب تغییر در ساختار منافع راهبردی آمریکا و تلاش این کشور برای کاهش هزینه‌های تقابل با تهران می‌باشد.


کنگره نباید مذاکرات هسته‌ای با ایران را تضعیف نماید

به گزارش نشنال اینترست، کل هدف مذاکره این است که چیزی را از طرف مقابل بدست آوری بدون آنکه چیزی زیادی بدهی. مذاکرات هسته‌ای با ایران نمونه‌ای از دو ملتی است که فهمیده‌اند که تاریخ 35 ساله بی‌اعتمادی نباید خللی در روند حل و فصل یک موضوع مهم امنیتی ایجاد نماید.

برخی این نظر را کوکانه ارزیابی می‌کنند. اما با این اوصاف، مذاکرات دوبار تمدید شده است و طرفین بسیار امیدوارند برغم وجود اختلافاتی تا پایان مهلت مقرر شده به توافقی دست یابند. به‌عنوان مثال، ایران نپذیرفته است که تعداد سانتریفیوژهای خود را از 10000 عدد کاهش دهد. از سویی دیگر، آیت الله خامنه‌ای به پایبندی آمریکا به قول‌هایش اطمینانی ندارد.

تا پایان مهلت تعیین شده برای مذاکرات مدت زمان اندکی باقی است و کسی نمی‌گوید که مذاکره کردن کار ساده‌ای است. ولی زمانیکه ایران در مذاکرات همراهی لازم را داشته است، عاقلانه بنظر نمی‌رسد که کنگره تا قبل از پایان مهلت مقرر شده دور جدید تحریم‌ها را علیه ایران وضع نماید. مهلت برای این تعیین می‌شود که یکی از طرفین به وقت‌کشی روی نیاورد و طرفین خود را به زمان تعیین شده متعهد بدانند. اما کمیته بانکداری سنا، کمیته روابط خارجی سنا و کمیته روابط خارجی مجلس عوام نظر دیگری دارند. کنگره می‌خواهد نقش اصلی را در روند مذاکرات بازی کند. با این حال، مساله‌ای که کنگره درک نمی‌کند این است که فرمانده کل که مسئولیت روابط خارجی را برعهده دارد فرد دیگری است. رویارویی با رئیس جمهور و اجبار وی بر گرفتن مجوز از کنگره مثال خوبی برای نظارت نیست، بلکه نوعی مانع محسوب می‌شود و این سوال را در ذهن طرف ایرانی ایجاد خواهد کرد که آیا کاخ سفید می‌تواند به قول‌هایی که در جریان مذاکرات داده است عمل نماید. پیام دولت و تمامی کارشناسان واضح است: بگذارید مذاکرات هسته‌ای با تمام توان و بدون هیچ اختلالی پیش رود.